صبح صادق >>  جبهه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۰۴ دی ۱۴۰۳ - ۰۱:۳۵  ، 
کد خبر : ۳۷۰۳۰۷
روایتی از اولین شهدای مدافع حرم که سال ۱۳۸۳ در نجف به شهادت رسیدند

نبرد نجف

پایگاه بصیرت / فاطمه ساداتی

حدود ۱۰ سال قبل از شروع جنگ داعش در سوریه، آمریکا در سال ۲۰۱۱ با هدف یافتن سلاح‌های کشتار جمعی به عراق حمله کرد؛ سلاح‌هایی که هیچ‌گاه پیدا نشد، اما دهه‌ها اشغال این کشور منابع انرژی عراق، نفت و گاز آمریکا را تأمین کرد و آمریکایی‌ها تا سال‌ها پایگاه‌های نظامی خود را در این کشور مستقر کردند. 

برخلاف تصور ما که اولین مدافعان حرم را مستشاران نظامی‌ای می‌دانیم که برای جنگ با داعش به سوریه رفتند، اولین مدافعان حرم درست از زمان حمله آمریکا به عراق و سرنگونی صدام برای دفاع از حرم‌های اهل بیت (ع) به این کشور رفتند. آدم‌های غیر نظامی که تنها به واسطه عشق به اهل بیت (ع) زمانی که حرم‌های مطهر کربلا و نجف را در خطر دیدند، خود را به این کشور رساندند و در صف مجاهدان مدافع قرار گرفتند. داستان حضور اینها و شهادت تعدادی از آنان دست مایه مستندی به نام «نبرد نجف» به کارگردانی «احسان شادمانی» است که توانسته به هجدهمین جشنواره سینما حقیقت راه یابد. 

درباره این مستند و حضور اولین مدافعان ایرانی در دفاع از حرم امیرالمؤمنین (ع) در نجف با احسان شادمانی به گفتگو نشسته‌ایم. او ماجرای چگونگی مواجهه با سوژه و آشناییش را این‎گونه تعریف می‌کند: «سال ۱۳۸۱ که آمریکا به عراق حمله کرد تا سال ۱۳۸۲ که عراق کاملاً ساقط شد، ارتش این کشور با گروه‌های مختلفی درگیر شد تا در نهایت صدام را از حکومت ساقط کرد. سربازان آمریکایی در راه فتح هر استان با گروه‌های مختلف مقابله می‌کردند، برخی نیز فرش قرمز برای آنان پهن می‌کردند؛ چرا که معتقد بودند بالاتر از سیاهی که صدام باشد، رنگی نیست و آمریکایی‌ها فرشته‌های نجات آنان هستند که بعداً مشخص شد اینطور نیست و اتفاقات بدتری با حضور آمریکایی‌ها در عراق رخ داد. در نهایت برخی شهرها، همچون نجف دفاع جانانه‌ای را از خود به نمایش گذاشتند.»

وی افزود: «نیمه اول سال ۱۳۸۴ درگیری‌ای در نجف شکل گرفت که یک طرف آن آمریکا و طرف دیگر جیش‌المهدی قرار داشت که از سوی خاندان صدر ساماندهی می‌شد. از گروه جیش‌المهدی بعد‌ها فرماندهانی بیرون آمدند که در جنگ با داعش هر کدام فرماندهی گروه‌ها و کتائب‌های ذیل حشدالشعبی را برعهده داشتند.»

کارگردان مستند نبرد نجف تصریح کرد: «من سال ۱۳۸۳ پسر ۱۴‌ـ ۱۵ ساله‌ای بودم که به مسجد محل رفت و آمد می‌کردم و از دوستان می‌شنیدم که صدام سقوط کرده است. برخی افراد از مهران پول می‌دادند و غیر مجاز به زیارت عتبات عالیات می‌رفتند. برخی از افرادی که به زیارت رفتند، شاهد درگیری‌هایی بودند و چند نفر از این زائر‌ها نیز ایستاده و جنگیده بودند، از همانجا نام افرادی، چون ابوالفضل اسماعیلی، هاشم اسدی و مرادی را شنیدم. خود بچه‌های مسجد هم علاقه‎مند بودند راهی پیدا کنند و به عراق بروند تا در دفاع از حرم علوی شرکت کنند.»

وی بیان کرد: «در نهایت ۲۳ مرداد ۱۳۸۳ زمانی که بچه‌ها از قبرستان وادی‌السلام در حال پاتک زدن به نیرو‌های آمریکایی بودند، تانک شلیک می‌کند و دسته این رزمندگان مورد اصابت قرار می‌گیرد و ابوالفضل اسماعیلی با قطع شدن سر درجا شهید می‌شود، دو دست و یک پای هاشم اسدی قطع شده و جانباز می‌شود، حمید مرادی نیز دچار موج گرفتگی شده و سال‌ها بعد شهید می‎شود. همچنین در این میان افراد دیگری به شهادت رسیدند؛ مانند علی نسیانی که شاگرد چلو کبابی در اصفهان بود و با همسر و چهار دختر خود به زیارت رفته بود؛ اما با مشاهده فضای جنگ زن و بچه را بر می‌گرداند و خودش می‌جنگد و شهید می‌شود. محمدحسن خبانی از خوزستان نیز شهید می‌شود. پیکر افرادی مانند ابوالفضل اسماعیلی و احمد کریمی در وادی‌السلام بخش مقبره روضه شهدای صدر قرار دارد؛ اما برخی تا سال‌ها شناسایی نشدند تا جایی که خانواده احمد کریمی پس از ۱۹ سال از شهادت او با خبر شدند. همه مجاهدان آن دوران احمد کریمی را می‌شناسند و به جنگیدن کنار او افتخار می‌کنند؛ چرا که کریمی با تجربه نبرد در دفاع مقدس وارد این نبرد شده و نقش‌آفرینی مؤثری ایفا کرده بود.»

شادمانی به ماجرای عقب‌نشینی نیرو‌های آمریکایی در نتیجه اتحاد نیرو‌ها و مقاومت آنان اشاره کرده و روایت می‌کند: «همزمان با درگیری آمریکا با جیش‌المهدی، آیت‌الله سیستانی برای درمان بیماری قلبی خود به لندن می‌روند و آمریکا تصمیم می‌گیرد تا آیت‌الله سیستانی نیست کار این گروه شیعی را یکسره کند. آمریکایی‌ها به نجف نزدیک شده، به حرم جسارت و به آنجا گلوله شلیک می‌کنند؛ اما با مقاومت مواجه شده و تانک‎ها و سربازانی را از دست می‌دهند. در نتیجه عقب‌نشینی می‌کنند که این عقب‌نشینی به تدبیر آقای سیستانی شکل می‌گیرد. آقای سیستانی دوران مراقبت بعد از بیماری را کنار گذاشته و برای حمایت از این مقاومت و کاهش فشارها، مردم را به زیارت حرم امام علی (ع) دعوت می‌کند. او از مردم می‌خواهد از شهر‌های مختلف برای زیارت امام علی (ع) به ورودی شهر نجف بیایند تا به همراه آقای سیستانی برای زیارت حرم حرکت کنند. با این ابتکار و ورود آقای سیستانی به همراه ده‌ها هزار نفر از مردم عراق به شهر نجف، محاصره آمریکایی شکسته می‌شود. همچنین نیرو‌های مبارز بین مردم مستتر می‌شوند و آمریکا عقب‌نشینی کرده و نمی‌تواند مجاهدان را شناسایی کند.»

وی در پاسخ به این پرسش که این مستند، به شهدای ایرانی مدافع حرم اختصاص دارد یا به واقعه‌ای که در آن دوران اتفاق افتاده است، گفت: «ما به داستان پرداختیم و با افراد میدانی و جیش‌المهدی مصاحبه کردیم، گفت‌وگوی مفصلی هم با هاشم اسدی داشتیم و از آرشیو صدا و سیمای خودمان و عراق و حتی دیگر رسانه‌های سی‎ان‎ان و رویترز و العربیه هم استفاده کردیم تا در نتیجه یک داستان بلند ۷۲ دقیقه‌ای را آماده کردیم.» کارگردان مستند نبرد نجف در ادامه افزود: «کار از اردیبهشت سال ۱۴۰۱ با پژوهش آغاز شد و دل‎مان می‌خواست کار قوی و کامل باشد، واقعه تاریخی که بعضاً خود عراقی‌ها نیز آن را فراموش کردند، در مرحله پژوهش زمان زیادی از ما گرفت تا در نهایت در سال ۱۴۰۳ آماده شد.» وی درباره سوژه هاشم اسدی و ساخت بخش دوم مستند تصریح کرد: «مصاحبه مفصلی با هاشم اسدی داشتیم و قرار شد داستان او را به صورت ویژه با حضور خود او در عراق و محل‌هایی که از آن روایت کرده است، ادامه دهیم. در واقع بخش دوم مستند در میز تدوین نبرد نجف برنامه‎ریزی شد.» شادمانی نقطه اوج داستان را شکست آمریکایی‌ها از یک گروه مردمی و کم امکانات دانست و گفت: «هر جا فرهنگ مقاومت حاکم باشد حتی اگر نیرو‌ها کم و بدون امکانات هم باشند، امکان پیروزی آنان هست. ویژگی این گروه این بود که می‌خواستند واقعاً مقاومت کنند.»

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات