مراسم و تشریفات عید نوروز سال ۱۳۴۲ با سالهای قبل تفاوت بسیار داشت. بنا بر یک سنت دیرین، ایرانیان آغاز هر سال را در اماکن مقدسه اجتماع میکنند و برای گرایش به بهترین احوال از خداوند استعانت میجویند. قم نیز به مناسبت زیارت حضرت معصومه (س) این موقعیت را دارد و در آن سال اجتماع مردم در این شهر به هنگام عید به معنای ادامه مبارزه با رژیم شاه و پشتیبانی از مراجع روحانی و کسب تکلیف و تبادل نظر جمعی نیز بود.
با فرارسیدن عید نوروز، امام خمینی (ره) مقدمات را فراهم میکردند تا ضربه محکمی به اقدامات شاه که آن را اقدام آمریکا و صهیونیسم میشناختند، وارد کنند. آیتالله خمینی (ره) در عید فطر سال ۱۳۴۱ اولین سخنرانی بعد از رفراندوم را داشتند و در آنجا فرمودند: «شما آقایان محترم در هر مقامی هستید... در مقابل کارهای خلاف شرع بایستید. از این سر نیزههای زنگ زده و پوسیده نترسید. این سرنیزهها به زودی خواهد شکست. دستگاه حاکمه با سر نیزه نمیتواند در مقابل خواست یک ملت بزرگ مقاومت کند و دیر یا زود شکست میخورد... ما میل نداشتیم کار به این رسواییها بکشد. چرا باید شاه مملکت اینقدر از ملت جدا باشد... ما میل نداشتیم برای سران این مملکت چنین شکست و فضاحتی بار بیاید... اگر با بردن عده زیادی از علما و خطبا به زندان آنها را از سخن گفتن باز داشتند، سایر آقایان روحانیون سخن خواهند گفت و مردم را متوجه خواهند کرد مگر میشود زبان روحانیت را برید...»
حضرت امام (ره) به علمای قم پیشنهاد کردند تا عید نوروز ۱۳۴۲ را به عزای عمومی تبدیل کنند و با یک نامه و پیام این تصمیم را به سراسر کشور تسری دادند. نوروز ۱۳۴۲ با سالروز شهادت امام جعفرصادق (ع) مصادف شده بود. از این رو، حضرت امام خمینی (ره) در پیامهایی که برای ملت ایران و نیز علما و روحانیون صادر کردند، با صراحت خاطر نشان میکنند که سبب اعلام عزای عمومی، تلاقی تقویمی ایام عید با سالروز شهادت رئیس مذهب جعفری نیست؛ بلکه علت آن مصائبی است که در سال ۱۳۴۱ بر ایران و اسلام وارد شده است. ایشان موضع خود را در سخنرانی ۲۹ اسفند که در مسجد اعظم قم و در جمع روحانیون و اهالی این شهر ایراد شد، به آشکارترین شکل ممکن بیان میکنند:
«امسال ما عید نداریم و این عید را عزای ملی اعلام میکنیم، نه به خاطر اینکه مصادف است با شهادت حضرت صادق (ع)؛ آن حضرت مقامش عالی و بلند است، ولادت و شهادتش موجب تحکیم و پیشرفت اسلام است... ما در این عید عزاداریم برای مصیبتها و لطمههایی که در این سال به اسلام وارد شد، این سال، سال خوشی برای مسلمین نبود، سال خوبی برای روحانیت نبود. در این سال به اسلام تجاوز شد. علمای دین و روحانیون مورد اهانت قرار گرفتند، هتک شدند. در این سال استعمار توطئههایی را علیه اسلام تدارک دید، عمال پلید استعمار به قرآن جسارت کردند، برای پایمال کردن احکام نورانی قرآن نقشهها کشیدند، برنامهها ریختند، طرحها دادند. اگر مسلمین بدانند که چه توطئهها و نقشههایی علیه عزت اسلام، سعادت ملتهای مسلمان و استقلال ممالک اسلامی در دست اقدام است، دیگر هیچ وقت عید نمیگیرند، بلکه قیام میکنند به وظایف دینی که برعهده دارند.»
مردم مسلمان ایران نیز از پیشنهاد روحانی مبارز و تازه به پاخاسته آن روز استقبال کردند. عید شادیآفرین هر ساله و هزاران ساله باید به عزا تبدیل شود. کارت تبریک به کارت تسلیت تبدیل شد! در مساجد، حسینیهها و منازل علما به جای نشست تبریک عزا بر پا بود. سخنگویان و وعاظ، خطرهای هیئت حاکمه را برای اسلام بازگو میکردند. در بسیاری محافل، به ویژه در شهر قم پارچه سیاهی آویخته شده بود و عبارت «امسال مسلمین عید ندارند» را در برداشت و بسیاری از روحانیون و محصلان علوم اسلامی حوزهها نوار سیاه رنگی به سینه زده بودند و اعلامیههای زیادی به صورت جمعی یا فردی از جانب روحانیون شهرهای مختلف صادر شد.
هنگام تحویل سال انبوه جمعیت در صحن و حرم و مساجد اطراف موج میزد و به محض اینکه چراغها به علامت تحویل خاموش شد، محصلان و طلاب حوزه به طور جمعی حرکت سیاسی پخش تراکت و اعلامیه را به عهده گرفتند و در میان اعلامیهها، اعلامیه معروف «روحانیت اسلام امسال عید ندارد» با عبارات تندی علیه رژیم حاکم دیده شد.