ما در کمیسیون اروپا، سند پیشنویس آمادگی دفاعی اروپا تا سال ۲۰۳۰ را ارائه کردیم، سندی که در پاسخ به پویایی فزایندهای پس از تهاجم روسیه به اوکراین و وخامت اوضاع امنیتی شرق اروپا تدوین شده است. این سند کوتاه ۲۳ صفحهای، که تنها ۱۰۰ روز پس از تأیید کمیسر دفاع و فضا اتحادیه اروپا منتشر شد، راهکارهای ملموسی برای پیشبرد آمادگی دفاعی کشورهای عضو تا سال ۲۰۳۰ پیشنهاد میکند. تمرکز ما بر تقویت صنعت دفاعی برای پر کردن شکافهای توانمندی از طریق تولید بیشتر، سریعتر و جمعی، تأمین مالی تلاشهای دفاعی، توسعه مشارکتهای راهبردی و ادامه حمایت قاطع از اوکراین است که آن را خط مقدم دفاع اروپا میدانیم. این سند، فراتر از تحلیل صرف تهدیدات پیشین، یک نقشه راه دقیق برای دستیابی به آمادگی واقعی تا سال ۲۰۳۰ ارائه میدهد، زیرا اروپا با تهدید روسیه، انواع دیگر تهدیدات و چشمانداز کاهش تعهد امنیتی آمریکا مواجه است و باید برای دفاع جمعی آماده شویم. این بخشی از طرح بزرگتر «ReArm Europe» و دفاع از پروژه اروپایی صلح و امنیت است.
چهار اولویت اصلی را در این سند شناسایی کردهایم که اولین آنها، پر کردن شکافهای توانمندی در هفت حوزه کلیدی مانند پدافند هوایی و موشکی، توپخانه، مهمات، پهپادها، تحرک نظامی، فناوریهای نوین (هوش مصنوعی، کوانتوم، سایبر) و حفاظت از زیرساختهای حیاتی، که نیازمند درک مشترک، تعهد بلندمدت، حکمرانی روشن و تأمین مالی اتحادیه است. دوم، حمایت مستمر از اوکراین، از جمله از طریق ادغام صنعت دفاعی آن با صنعت ما، زیرا امنیت اوکراین امنیت اروپاست و نیازهایش حتی پس از صلح احتمالی ادامه خواهد یافت. سوم، تقویت صنعت دفاعی اروپا برای تولید بیشتر، سریعتر و مشترک، رفع وابستگیها، تشویق نوآوری، سادهسازی قوانین و ایجاد یک بازار واحد اروپایی برای تجهیزات دفاعی. چهارم، افزایش سریع هزینههای دفاعی از طریق ابزارهایی مانند پروژه SAFE (با ۱۵۰ میلیارد یورو سرمایهگذاری مشترک)، انعطافپذیری در قوانین مالی (مانند بند خروج پیمان ثبات)، استفاده از بودجههای همبستگی، اصلاح معیارهای بانک سرمایهگذاری اروپا و بسیج سرمایه خصوصی؛ البته بحث «ترجیح اروپایی» در خریدهای نظامی و غیره نیز در این چارچوب اهمیت دارد.
علاوه بر این اولویتها، ما بر اهمیت حیاتی تحرک نظامی برای جابهجایی سریع نیرو و تجهیزات تأکید داریم و کریدورها و پروژههایی را برای ارتقای فوری مشخص کردهایم. تقویت مرزهای شرقی نیز در دستور کار است. توسعه امنیت از طریق مشارکت اعضای اتحادیه، رکن دیگر راهبرد ماست؛ تقویت ناتو بهمنزله سنگبنای دفاع، حفظ روابط حیاتی با آمریکا و کانادا، و توسعه مشارکتهای امنیتی و دفاعی با شرکای کلیدی مانند بریتانیا، کشورهای نامزد عضویت، و شرکای همفکر در هند-اقیانوسیه (ژاپن، کره جنوبی، هند و غیره) ضروری است. با این حال، چالشهایی پیش روی ماست: هماهنگی مؤثر بین نهادهای اروپایی، کشورهای عضو (که کاربران نهایی هستند) و ناتو، بهویژه با چشمانداز کاهش تعهد آمریکا، امری حیاتی است. اختلافات مالی بین اعضا بر سر نحوه تأمین بودجه و توازن بین «ترجیح اروپایی» و نیازهای فوری تدارکاتی همچنان وجود دارد. تضمین توافق بر سر ادامه حمایت از اوکراین و نهایی کردن مشارکتهای راهبردی نیز از گامهای کلیدی بعدی است.