در این مقاله، چشماندازی مترقی برای آموزش در قرن بیست ویکم ارائه دادهام و توصیههای کلیدی خود را برای تقویت نظام آموزشی ایالات متحده در چهار حوزه حیاتی آموزش دوران اولیه کودکی، آموزش پایه، آموزش عالی و توسعه نیروی کار تبیین کردهام. من معتقدم نظام آموزشی گسترده کشورمان، با مدارس، مراکز مراقبت از کودک و دانشگاههای متعددش، نقشی بنیادین در پرورش فرصتها، حمایت از خانوادهها و استحکام جوامع محلی و کل ملت ایفا میکند. این نظام ستون فقرات رؤیای آمریکایی است و برای حفظ آن، گسترش مداوم فرصتهای آموزشی باکیفیت و در دسترس برای همگان، امری ضروری است. نگاهی به تاریخ نشان میدهد، بیش از یک قرن پیش، دسترسی به آموزش بسیار محدود بود، اما به واسطه تلاشهای مستمر و سرمایهگذاریهای هدفمند در طول قرن بیستم، از جمله تأسیس و گسترش مدارس دولتی رایگان و ارائه حمایتهای مالی به دانشآموزان مستعد دسترسی به آموزش در تمامی سطوح به شکل چشمگیری گسترش یافت و به رشد اقتصادی و اجتماعی کشور کمک شایانی کرد. با وجود این، من بر این باورم که این مسیر پیشرفت نباید متوقف شود و برای مواجهه با چالشهای پیچیده قرن حاضر، نیازمند ارائه چشماندازی جسورانه و مترقی برای آینده آموزش هستیم؛ چشماندازی که تضمین کند آموزش باکیفیت، مقرونبهصرفه و در دسترس برای هر خانواده، هر کارگر و هر فردی که به دنبال تحقق رؤیای آمریکایی است، فراهم باشد.
چشمانداز پیشنهادی بر سه اصل بنیادین استوار است: «ایجاد فرصت»، «تقویت ملت»، و «فراگیری و تعلق». در ذیل اصل فرصت، من ضمن تأکید بر رابطه مثبت تحصیلات و درآمد، استدلال میکنم که سیاستها باید دسترسی به این فرصتها را بدون تحمیل بار سنگین بدهی ممکن کنند و گزینههای عمومی و رایگان در تمام سطوح آموزشی فراهم شوند. همچنین بر لزوم سرمایهگذاری مستمر در کیفیت آموزش عمومی، از جمله بهبود زیرساختها و حمایت از معلمان و تضمین پاسخگویی در برابر برنامههای کمکیفیت تأکید میکنیم. اصل تقویت ملت، نقش حیاتی آموزش در امنیت ملی، رقابتپذیری جهانی و سلامت دموکراسی را برجسته میکند؛ نیروی کار تحصیلکرده به رشد اقتصادی کمک میکند و مدارس دولتی، با گرد هم آوردن دانشآموزان از پیشینههای گوناگون و آموزش ارزشهای دموکراتیک، پایههای دموکراسی ما را مستحکمتر میکنند. در نهایت، اصل فراگیری و تعلق، بر نقش مدارس به عنوان مراکز اجتماع و لزوم تمرکز بر «برابری» برای تضمین نتایج منصفانه برای همه کودکان، صرفنظر از پیشینه یا محل زندگیشان تأکید دارد. من معتقدم دسترسی همگانی باید فراتر از آموزش ۱۲ ساله عمومی گسترش یابد و شامل سالهای اولیه کودکی و فرصتهای آموزش عالی و توسعه نیروی کار برای تمام سنین شود.
من میدانم که تحقق این چشمانداز، امری زمانبر و نیازمند تلاش مستمر و تعهد بلندمدت است، اما باور دارم که سرمایهگذاری در آموزش، سرمایهگذاری در آیندهای روشنتر و قویتر برای ملت آمریکاست!