تاریخ انتشار : ۰۶ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۸:۲۴  ، 
کد خبر : ۳۷۶۶۸۹
محمد حسین رجبی دوانی پژوهشگر تاریخ اسلام در گفت و گو با صبح صادق

تفکر امام خمینی(ره) انقلابی در نقش مرجعیت شیعه بود

پایگاه بصیرت / احسان بهاری

انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) یکی از نقاط عطف تاریخ معاصر جهان اسلام است که نه‌تنها مسیر سیاسی ایران را تغییر داد، بلکه نقش مرجعیت شیعه را در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی بازتعریف کرد. این انقلاب، که ریشه در اندیشه‌های عمیق دینی و سیاسی داشت، نشان داد که علمای شیعه می‌توانند فراتر از نقش سنتی خود در بیان احکام شرعی، به‌منزله رهبرانی شجاع و تحول‌آفرین، جامعه را از ظلم و ستم رهایی بخشند. امام خمینی (ره) با الهام از سیره اهل بیت (ع) و با تکیه بر حمایت مردمی و ایمان به نیابت عام علما در عصر غیبت، موفق شد حکومتی مبتنی بر ارزش‌های اسلامی تأسیس کند. این مصاحبه با «دکتر محمد حسین رجبی‌دوانی» پژوهشگر برجسته تاریخ اسلام و اندیشه سیاسی شیعه، به بررسی نقش تاریخی امام خمینی (ره) در احیای مرجعیت سیاسی، تأثیر سیره ائمه (ع) بر انقلاب اسلامی، و چالش‌هایی مانند تحریف اندیشه‌های ایشان می‌پردازد. در این گفت‌و‌گو، تلاش شده است تا با نگاهی عمیق به گذشته و حال، راهکار‌هایی برای حفظ و انتقال میراث فکری امام به نسل‌های آینده ارائه شود، در‌حالی‌که خطر تحریف و انحراف از این آرمان‌ها نیز مورد توجه قرار گرفته است.

 آقای رجبی دوانی. موضوع بحث ما بررسی نقش امام خمینی (ره) در احیای ارزش‌های اسلامی و بازتعریف نقش مرجعیت در تاریخ تشیع است؛ لطفاً بفرمایید که چرا در مقاطع گوناگون تاریخ، علما نتوانستند یا نخواستند برای تشکیل حکومت اسلامی اقدام کنند و چه چیزی در زمان امام خمینی (ره) این امکان را فراهم کرد؟
در طول تاریخ تشیع، ما شاهد مقاطعی هستیم که یا مردم آمادگی لازم برای همراهی با علما در تشکیل حکومت اسلامی را نداشتند، یا علما به دلایل گوناگون، از‌جمله باور به عدم امکان تشکیل حکومت در عصر غیبت، از این مسئولیت شانه خالی کردند. برخی از علما معتقد بودند که تنها امام معصوم (ع) یا نایب خاص او می‌تواند حکومت مشروع تشکیل دهد. در نتیجه، در برابر سلاطین جور، یا سکوت می‌کردند یا توان و شجاعت لازم برای مقابله را در خود نمی‌دیدند.
در دوره‌هایی مانند آل‌بویه یا صفویه که شیعه قدرت بیشتری پیدا کرد، بحث همکاری با حاکمان مطرح شد. بسیاری از علما معتقد بودند که هر حکومتی غیر از امام معصوم یا نایب او نامشروع است، اما برخی به این نتیجه رسیدند که اگر حکومتی به علما میدان دهد، می‌توان با آن همکاری کرد، چون خودشان توان اداره امور حکومتی، مانند صدور فرامین جنگی، حفاظت از مرز‌ها یا جمع‌آوری مالیات را نداشتند.
اما در زمان امام خمینی (ره)، دو عامل کلیدی دست‌به‌دست هم داد: اول، آمادگی مردم برای تحول و قیام علیه ظلم و ستم رژیم پهلوی که اساس دین را تهدید می‌کرد، و دوم، باور عمیق امام (ره) به اینکه علما به‌عنوان نایبان عام امام عصر (عج) شأن و توانایی تشکیل حکومت و نجات جامعه از ظلم را دارند. امام (ره) با شجاعت، اخلاص و بدون هراس از تهدیدات، به میدان آمد و با حمایت مردم و عنایات الهی، انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند.

 شما به نقش مردم و آمادگی آنها اشاره کردید. این آمادگی چگونه ایجاد شد و امام راحل چگونه از الگو‌های ائمه اطهار (ع) برای بسیج مردم و پیروزی انقلاب استفاده کردند؟
دقیقاً. برای ایجاد یک انقلاب، آگاهی و حضور مردم در صحنه ضروری است. در زمان امام حسین (ع)، مردم کوفه با وجود شناخت نسبت به اهل بیت (ع) و ارسال هزاران نامه برای دعوت از حضرت، در عمل وفادار نماندند و شرایط به‌هم ریخت. اما امام خمینی (ره) با درس گرفتن از سیره ائمه (ع)، به‌ویژه امام باقر (ع) و امام صادق (ع) که با تربیت شاگردان، زمینه آگاهی عمومی را فراهم کردند، به زمینه‌سازی گسترده پرداختند. امام از طریق سخنرانی‌ها، پیام‌ها و روشنگری‌های خود، مردم را نسبت به ظلم رژیم پهلوی آگاه کردند. این آگاهی در کنار شرایط خفقان‌آور رژیم پهلوی، مانند جرقه‌ای در ۱۹ دی ماه سال ۱۳۵۶ عمل کرد و یک‌سال بعد، انقلاب اسلامی به پیروزی رسید.
بعد از پیروزی انقلاب هم، امام از سیره امیرالمؤمنین (ع) الگو گرفتند. حضرت علی (ع) در دوره کوتاه حکومت خود (چهار سال و نه ماه) با چالش‌ها و فتنه‌های فراوانی روبه‌رو شدند، اما عملکردشان بهترین الگو برای نظام ولایی بود. امام خمینی (ره) با تکیه بر این الگو، حکومتی را پایه‌گذاری کردند که نمونه‌ای از عدالت مهدوی را در جامعه پیاده کرد.

 یکی از نکات برجسته در اندیشه امام خمینی (ره)، بازتعریف نقش مرجعیت در تاریخ تشیع است. به‌نظر شما، این بازتعریف چگونه صورت گرفت و چه تأثیری بر مراجع پس از ایشان گذاشت؟
بله، امام خمینی (ره) انقلابی در نقش مرجعیت ایجاد کردند. تا پیش از ایشان، مرجعیت عمدتاً به بیان احکام عبادی و معاملاتی محدود بود و مقلدان برای مسائل شرعی به مراجع، مراجعه می‌کردند. اما امام، بعد سیاسی و اجتماعی مرجعیت را احیا کردند. ایشان به‌عنوان نایب عام امام عصر (عج)، معتقد بودند که مرجعیت وظیفه دارد در برابر ظلم و ستم، احساس مسئولیت کند و برای نجات جامعه از استبداد و فقر وارد میدان شود.
این دیدگاه، الگویی از سیره امیرالمؤمنین (ع) بود که در برابر ظلم سکوت نکردند و برای احقاق حق و اجرای عدالت قیام کردند. بعد از امام، می‌بینیم که ادبیات مراجع تقلید تغییر کرد. مراجع بزرگوار در برابر ظلم، استبداد و استکبار جهانی موضع‌گیری کردند و احساس مسئولیت اجتماعی و سیاسی بیشتری نشان دادند. این تحول، مرهون نگاه بلند امام خمینی (ره) بود که مرجعیت را از حاشیه به متن جامعه آورد.

 یکی از محور‌های مهم اندیشه امام، وحدت اسلامی و مقابله با استکبار جهانی است. با توجه به موقعیت امروز، چگونه می‌توان این اندیشه را برای نسل جدید تبیین کرد و راهکار‌های عملی آن چیست؟
اندیشه‌های امام خمینی (ره) خودشان راهکار عملی هستند. اگر این اندیشه‌ها به‌درستی تبیین شوند، مسیر مشخص است. امام از همان ابتدای انقلاب، با طرح روز قدس، انقلابی در جهان اسلام ایجاد کردند. در آن زمان، به‌دلیل خیانت برخی سران کشور‌های عربی، آرمان آزادی قدس رو به فراموشی بود و عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی مشروع جلوه داده می‌شد. امام این روند را متوقف کردند و حمایت از مظلومان جهان، به‌ویژه فلسطین، را به یکی از آرمان‌های اصلی انقلاب تبدیل کردند.
امام همچنین با تأکید بر وحدت اسلامی، از تمرکز بر اختلافات فرقه‌ای پرهیز کردند و بر مشترکات تأکید داشتند. این نگاه در عمل هم اجرا شد و امروز، در سایه رهبری مقام معظم رهبری، جبهه مقاومت شکل گرفته است که تنها شیعی نیست و از همه مظلومان، از‌جمله مردم فلسطین و غزه، حمایت می‌کند. ایران اسلامی امروز به‌منزله تنها کشوری شناخته می‌شود که به‌طور قاطع از آرمان فلسطین دفاع می‌کند و رژیم صهیونیستی را به چالش می‌کشد.
برای نسل امروز، باید این اندیشه‌ها را با زبان روز و از طریق ابزار‌های مدرن، مانند رسانه‌های اجتماعی، تبیین کرد. تظاهرات گسترده در دانشگاه‌های آمریکا و اروپا در حمایت از فلسطین، نشان‌دهنده جهانی‌شدن این اندیشه است. باید به نسل جوان نشان داد که دفاع از مظلوم و مقابله با ظالم، ارزشی فرازمانی و فرامکانی است که ریشه در آرمان‌های مهدوی دارد.

 یکی از نگرانی‌های مهم، خطر تحریف اندیشه‌های امام خمینی (ره) است. به‌نظر شما، آیا این خطر وجود دارد و چگونه می‌توان از آن جلوگیری کرد؟
متأسفانه باید گفت که خطر تحریف اندیشه‌های امام وجود دارد و حتی در برخی موارد مشاهده شده است. رهبر معظم انقلاب، با اعتقاد کامل، این اندیشه‌ها را دنبال می‌کنند، اما برخی مسئولان و حتی نهاد‌هایی که وظیفه ترویج افکار امام را دارند، در این زمینه کوتاهی کرده‌اند یا حتی به تحریف روی آورده‌اند.
برای نمونه، امام خمینی (ره) قطع رابطه با آمریکا را نعمتی می‌دانستند و در برابر استکبار با صلابت ایستادگی کردند. اما برخی دولت‌ها، برخلاف این دیدگاه، مشکلات کشور را به نبود رابطه با غرب ربط دادند و این نگاه را تبلیغ کردند. این دقیقاً تحریف آرمان‌های امام است. حتی در رسانه ملی، دیده‌ایم که برخی از سخنان و مواضع انقلابی امام به‌گونه‌ای وارونه جلوه داده شده است.
برای جلوگیری از تحریف، باید اندیشه‌های امام را بازگو کرد و عملکرد مسئولان را با این اندیشه‌ها سنجید. وصیت‌نامه امام، سخنان و نوشته‌های ایشان که به تأیید کارشناسان رسیده، باید معیار باشد. اگر مسئولان و قوای سه‌گانه بر اساس این اندیشه‌ها عمل کنند و مردم هم مطالبه‌گر باشند، می‌توان جلوی تحریف را گرفت. باید از کسانی‌که با این اندیشه‌ها بیگانه‌اند یا به آن اعتقاد ندارند، حساب‌کشی کرد و اجازه نداد این میراث گران‌بها به فراموشی سپرده شود.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات