حمله اخیر رژیم صهیونیستی به ایران، اگرچه در ظاهر به بهانه مهار خطر هستهای آغاز شد، اما در باطن بخشی از یک طراحی عمیق و گسترده بود. رژیم صهیونیستی از آغاز قرن بیستویکم در صدد بود با تکیه بر قدرت اطلاعاتی، نظامی، فناوری و پیوندهای تجاری با ایالات متحده، به «قدرت اصلی» منطقه غرب آسیا بدل شود. پروژهای که خاستگاه آن به دوران «اوباما» بازمیگردد و در دوران «ترامپ»، با «طرح صلح ابراهیم» به اوج رسید؛ تلاشی برای ساخت نظمی که همه دولتها را به انفعال یا تبعیت وادار کند.
در چنین تصویری، هر کشوری که بخواهد بر اساس ظرفیت بومی، منابع ملی و ژئوپلیتیک مستقل خود رشد کند، تهدیدی بالقوه محسوب میشود. چه این کشور ایران باشد، چه مصر؛ دو جامعهای که برخلاف بسیاری از مرزهای دستساز استعمار پس از جنگ جهانی اول، هزاران سال ریشه تمدنی و فرهنگی دارند. رژیم صهیونیستی بهخوبی میداند که ایرانِ مستقل و قدرتمند، خواه جمهوری اسلامی باشد یا هر نظام سیاسی دیگری که داعیه استقلال و رشد بومی داشته باشد، نظم مبتنی بر برتری صهیونیستها را نخواهد پذیرفت.
البته دشمنان ما آنقدر احمق هستند که نیاز به اقامه ادله برای این خواسته آنها نیست؛ چراکه همین هدف هم به زبان «نتانیاهو» چرخید و هم در کلام رئیسجمهور دور از ادب و تمدن آمریکایی تکرار شد. دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در گفتوگو با وبگاه «پولتیکو» گفت: «ما بهدنبال تسلیم کامل ایران هستیم.» (۲۷ /۳/ ۱۴۰۴)
در حمله اخیر، این راهبرد در قالب تلاش برای براندازی بهوضوح خود را نشان داد. ترور همزمان فرماندهان ارشد نظامی، تماسهای تهدیدآمیز برای ایجاد فروپاشی روانی و بهدنبال آن ساختاری، تولید محتوای جعلی درباره فرار مسئولان، و روایتهای همزمان رسانهای، پازلی را کامل کرد که هدف اصلیاش «براندازی از درون» بود. نخستوزیر رژیم صهیونیستی، در ابتدای جنگ و پس از موج نخست ترور فرماندهان ارشد ایران، در پیامی ویدیویی مدعی شد؛ «ما نشانههایی داریم که مقامات ارشد ایران در حال بستن چمدانهای خود هستند.» همزمان، فیلمی ساختگی از سوار شدن مقامات به هواپیما در فضای مجازی دستبهدست شد. همه این اقدامات، با ترورهای فیزیکی و تهدیدهای تلفنی (برای نمونه تماس با آقای علی لاریجانی) هماهنگ بود؛ سناریویی طراحیشده برای شکستن روحیه نظام، از بالا تا پایین.
اما این طرح هم، همچون دهها پروژه ناکام پیشین، به هدف نرسید. نه فروپاشی روانی رخ داد و مسئول و فرماندهی جا زد، نه خیابان به شورش کشیده شد و نه گمانه «براندازی همزمان نظامی و رسانهای» تعبیر شد.