خاندان پهلوی، خاندان بیهویت و غیرمتشرعی بود که وقتی در جایگاه قدرت و ثروت قرار گرفت، خیلی زود عنان از دست داد و قدرت را فرصتی برای غرق شدن در فساد دانست. این فساد فراگیر در این خاندان که همه منسوبان رضاخان را فراگرفته بود، معجونی از انحطاط و انحراف ایجاد کرده بود که کشور را در منجلاب فساد و تباهی غرق کرده بود. در این وضعیت، حکومت عملاً به مروج فسادهای اخلاقی بدل شده بود و جوانان این سرزمین را به سمت انحطاط سوق میداد. همین وضعیت به یکی از مهمترین عوامل سقوط پهلوی بدل شد! «فخر روحانی» نویسنده کتاب «اهرمهای سقوط شاه و پیروزی انقلاب اسلامی» درباره خلافکاریهای این خاندان مینویسد:
«گسترش روزافزون کارخانجات شرابسازی و همزمان واردات انواع شرابهای خارجی و صدور رو به تزاید پروانههای کسب مشروبفروشی به حدی که تعداد اینگونه دکهها به مراتب از مجموع تعداد کتابفروشیها و کتابخانهها و مساجد در تمام شهرها جز شهر (قم) بیشتر بوده است.
تولید و کشت تریاک و مواد افیونی که مسئولیت نظارت بر آن را به عهده یکی از برادران خود گذاشته بود و همزمان وارد کردن کمیتهای عظیمی از همان مواد خانمانسوز توسط باند اشرف پهلوی، خواهر دوقلوی شاه در شرایطی که فلان مقنی بدبخت به جرم داشتن چند گرم تریاک به اعدام میرسید. تشکیل مؤسسات و شبکه دختران تلفنی و تشکیل و گسترش مدارس مختلط و ترویج روابط نامشروع زنان و مردان و ایجاد مراکز فحشا در مراکز استانها و به خصوص «عاصمه» کشور، تأسیس کلوپهای شبانه آنچنانی و ترویج قمار و تأسیس قمارخانههای بزرگ با پروانه قانونی و تبلیغات وسیع در جهت برهنگی زنان و ترویج اختلاطهای نامشروع با تأسیس مراکز شنا در تمام فصول و به خصوص کنار دریا در تابستان، واردات انواع وسایل آرایشی که بخش عظیمی از بودجه کشور را به خود اختصاص داده بود و ارائه انواع مد البسه غربی از طریق تلویزیون، مجلات و... که عموماً در جهت همان سیاست برهنگی و عفتزدایی و اسلامزدایی صورت میپذیرفت، گوشههایی از آن سیاست را شکل میداد.»