تعارض در زندگی زناشویی اجتنابناپذیر است. هر کجا دو انسان با تفاوتهایشان کنار هم قرار گیرند، اختلافنظرها شکل میگیرد. اما چرا برخی تعارضها به دعوا ختم میشود و برخی نه؟ پاسخ در نحوه مدیریت این تفاوتهاست. تعارض، به خودی خود نه خوب است و نه بد؛ بلکه چگونگی برخورد با آن تعیینکننده است. تعارض از تفاوت در سلیقهها، باورها، ارزشها و اولویتها ریشه میگیرد. برای نمونه، مردی از همسرش گلایه داشت که چرا هنگام تماشای فوتبال کنارش نمینشیند و با او همراهی نمیکند. او این رفتار را نوعی بیتوجهی تعبیر میکرد. اما وقتی از همسرش پرسیده شد، او گفت: «من اصلاً از فوتبال لذت نمیبرم و نمیفهمم چرا همسرم اینقدر هیجانزده میشود.» این نمونهای ساده از تعارضی است که از تفاوت در علایق نشئت میگیرد. مشکل از جایی آغاز میشود که این تفاوت بهجای پذیرش، بهعنوان کاستی در رابطه تفسیر شود. چرا برخی تعارضها بزرگ میشوند؟ وقتی یکی از طرفین تفاوتها را نادیده میگیرد یا توقع دارد دیگری شبیه او باشد، جرقه دعواها زده میشود. مرد در مثال بالا، بهجای پذیرش اینکه همسرش علاقهای به فوتبال ندارد، آن را نشانه بیتوجهی دانست. راهحل چیست؟ نخست، پذیرش تفاوتها به منزله بخشی طبیعی از رابطه. دوم، کاهش توقعات غیرواقعی؛ نباید انتظار داشت همسرمان در همهچیز شبیه ما باشد. سوم، یافتن نقاط مشترک؛ بهجای اصرار بر علایق شخصی، فعالیتهایی انتخاب کنیم که هر دو از آن لذت میبرند. تعارضها اجتنابناپذیرند، اما با مدیریت صحیح، میتوان آنها را به فرصتی برای رشد رابطه تبدیل کرد، نه دعوایی که آرامش را برهم بزند.