رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با رئیسجمهور و مسئولان دولت، بر دو محور کلیدی تأکید کردند: «راوی قدرت باشید، نه ضعف» و «تقویت مؤلفههای قدرت و عزت ملی». این دو توصیه، اگرچه در نگاه نخست خطاب به رسانهها و فعالان فرهنگی به نظر میرسد، بیش از همه، وظیفهای خطیر بر دوش مسئولان اجرایی کشور میگذارد. این سخنان نقشه راهی است برای عبور از وضعیت انفعال و حرکت به سوی آیندهای که در آن، توانمندیهای کشور، محور گفتمان عمومی و سیاستگذاریها قرار گیرد. این نوشتار با تمرکز بر این دو محور، بهویژه ایده «روایت قلهها» به منزله راهبردی برای تقویت انسجام و امید ملی، این موضوع را بررسی میکند.
ضرورت روایت قدرت
در جهانی که جنگ روایتها گاهی از نبردهای نظامی پیشی گرفته، روایت ضعفها و کاستیها، حتی اگر با نیت خیر باشد، میتواند به یأس و رخوت در جامعه دامن بزند. تأکید رهبرمعظم انقلاب بر «روایت قدرت» به این معناست که باید نگاهها را به سمت توانمندیها و ظرفیتهای کشور هدایت کرد. این رویکرد به معنای نادیده گرفتن مشکلات نیست؛ بلکه دعوتی است به بازنمایی واقعیتهای مثبت در کنار چالشها. وقتی جامعه به جای تمرکز بر ناکامیها، به دستاوردها و موفقیتها توجه کند، روحیهای پویا و پیشرو در آن شکل میگیرد که موتور محرک اقتصاد، سیاست و حتی دیپلماسی خواهد بود.
این نگاه تنها به سیاست داخلی محدود نمیشود. در عرصه بینالملل نیز، روایت قدرت میتواند چهرهای مقتدر و پیشرو از ایران به نمایش بگذارد. برای نمونه، تأکید رهبر معظم انقلاب بر مقابله با رژیم صهیونی و توصیه به قطع روابط کشورها با این رژیم، نشاندهنده لزوم دیپلماسی فعال و مبتکرانه است. در این مسیر، روایت توانمندیهای کشور، از پیشرفتهای علمی و فناوری گرفته تا موفقیتهای نظامی و سیاسی، میتواند اهرمی برای تقویت جایگاه ایران در نظام بینالملل باشد.
قلهها؛ نمادهای قدرت و انسجام ملی
یکی از راههای عملیاتی کردن توصیه رهبر معظم انقلاب، تمرکز بر «روایت قلهها» است. قلهها همان افرادی هستند که با تلاش، ایثار و خلاقیت، مرزهای پیشرفت را درنوردیدهاند. این افراد، از کارآفرینانی که در وضعیت سخت اقتصادی کسبوکارهای موفق ایجاد کردهاند تا دانشمندانی که در حوزههای پزشکی، فناوری و علوم پایه مرزهای دانش را جابهجا کردهاند، سرمایههای اصلی کشور هستند. همچنین، خدمتگزارانی که در مناطق محروم گره از مشکلات مردم باز میکنند، هنرمندانی که آثار ماندگار خلق میکنند و رزمندگانی که جان خود را برای دفاع از این سرزمین فدا کردهاند، همگی بخشی از این قلههای افتخارآمیزند.
دولت با برجستهسازی این قلهها، ضمن کمک به تقویت روحیه ملی، زمینهای برای حمایت عملی از این افراد فراهم خواهد آورد. شنیدن صدای این پیشگامان، رفع موانع مسیرشان و ایجاد بستری برای تکثیر موفقیتهایشان، همان معنای واقعی «راوی قدرت» بودن است. این رویکرد، دو ثمره کلیدی دارد: نخست، صیانت از این قلهها و حمایت از تداوم حرکتشان؛ و دوم، تقویت امید و انسجام ملی. وقتی مردم ببینند که از میان خودشان، افرادی توانستهاند با تلاش و پشتکار به موفقیتهای بزرگ دست یابند، باورشان به امکان پیشرفت و آیندهای روشنتر تقویت میشود.
نقش رسانهها در بازنمایی قلهها
رسانهها به منزله یکی از بازوهای اصلی شکلدهی به افکار عمومی، نقشی بیبدیل در این مسیر دارند. در حالی که جنگ روایتها تعیینکنندهتر از همیشه است، رسانهها میتوانند با تمرکز بر نقاط قوت کشور، گفتمان عمومی را از ضعف به سوی قدرت هدایت کنند. مستندهایی که زیباییهای طبیعی ایران، دستاوردهای علمی، پیشرفتهای موشکی یا موفقیتهای صنعتی را نمایش میدهند، نمونههایی موفق از این رویکرد هستند. این آثار نهتنها واقعیتهای افتخارآمیز کشور را به تصویر میکشند، بلکه به مخاطبان، بهویژه نسل جوان، این پیام را منتقل میکنند که ایران، سرزمینی توانمند و رو به جلوست.
در مقابل، تولیدات رسانهای و هنری که تنها بر ضعفها و ناکامیها تمرکز میکنند، میتوانند به تحریف حقیقت و کاهش اعتماد عمومی منجر شوند. اینگونه آثار، اگرچه ممکن است با هدف نقد یا نمایش واقعیت تولید شوند، در نبود بازنمایی توانمندیها، تصویری یکجانبه و مأیوسکننده از جامعه ارائه میدهند. همانطور که مدیرعامل خانه سینما به تازگی هشدار داده، برخی آثار با مضامین سیاهنما، بهجای کمک به اصلاح، به تضعیف روحیه ملی دامن میزنند. اینجاست که رسانهها و هنرمندان باید با دقت بیشتری به مسئولیت خود در قبال جامعه و آینده کشور بیندیشند.
ابزارهایی برای امیدآفرینی
هنر بهویژه سینما و تلویزیون، میتواند مکمل رسانهها در روایت پیشرفت باشد. آثاری که به معرفی نخبگان ایرانی، زیستبوم علم و فناوری یا داستانهای موفقیت کارآفرینان دست میزنند، ضمن تقویت خودباوری ملی، سرمایه اجتماعی را نیز ارتقا میدهند. برای نمونه، سریالها و فیلمهایی که تلاشهای پزشکان، مهندسان یا کارآفرینان ایرانی در حوزههای را نشان میدهند، میتوانند به مخاطبان این پیام را برسانند که پیشرفت، حتی در وضعیت دشوار، امکانپذیر است.
اینگونه آثار، با ایجاد ارتباط عاطفی با مخاطب، میتوانند تأثیر عمیقتری در مقایسه با گزارشهای خبری یا مستندهای صرفاً اطلاعرسان داشته باشند. هنر با زبان اثرگذار خود، قادر است باور عمومی را نسبت به ظرفیتهای کشور تقویت کند و تصویری از ایرانی قدرتمند و آیندهنگر ارائه دهد. این همان چیزی است که رهبر فرزانه انقلاب از رسانهها و دستگاههای فرهنگی انتظار دارند. روایتی که نهتنها مشکلات را پنهان نکند، بلکه توانمندیها را در مرکز توجه قرار دهد.
نقش چهرههای تأثیرگذار
چهرههای شناختهشده، از هنرمندان و ورزشکاران گرفته تا فعالان شبکههای اجتماعی، نقش مهمی در این میدان دارند. این افراد، با توجه به نفوذ کلام و تأثیرگذاریشان بر مخاطبان، میتوانند به جای بازنشر ناامیدی، روایتگر افتخارها و ظرفیتهای کشور باشند. وقتی یک سلبریتی یا چهره محبوب، داستانی از موفقیت یک کارآفرین یا دستاورد یک دانشمند ایرانی را بازگو میکند، این روایت به سرعت در میان مخاطبان، بهویژه جوانان منتشر میشود و تأثیری عمیق بر جای میگذارد.
زمان اقدام است
اکنون زمان تصمیمهای بزرگ و اقدامات مداوم است. فرصت اجماع داخلی فراهم است و ظرفیتهای کشور آماده شکوفایی هستند. دولت، رسانهها و چهرههای تأثیرگذار، هر یک به نوبه خود، میتوانند با تمرکز بر روایت قلهها و برجستهسازی توانمندیها، به تقویت امید و انسجام ملی کمک کنند. این مسیر با بهبود معیشت مردم، عزت و اقتدار ملی را نیز تقویت میکند. در این میدان، نه تعلیق جایی دارد و نه بیعملی؛ انتخاب روشن است: حرکت به سوی آیندهای که در آن، ایران قدرتمند، یکپارچه و امیدوار، در مرکز توجه جهانی قرار گیرد.