قرآن کریم در سراسر آیات خود، انسان را نسبت به گناه و پیامدهای آن هشدار داده و همواره از کوچک شمردن خطاها بازداشته است. نگاه قرآن به گناه، نگاه جدی و هشداردهنده است، زیرا هر گناه، هرچند کوچک بهنظر آید، در حقیقت نشانهای از بیاعتنایی به فرمان خدا و فاصله گرفتن از راه حق است. در منطق الهی، اندازه گناه به اندازه بیتوجهی انسان به عظمت پروردگار بستگی دارد. کسی که پروردگار را بزرگ بداند، حتی نافرمانی اندک را عظیم میبیند، اما آن که خدا را کوچک در نظر گیرد، گناه کبیر را نیز سبک میشمارد. خداوند در قرآن فرموده: «وَتَحْسَبُونَهُ هَیِّنًا وَهُوَ عِندَ اللَّهِ عَظِیمٌ» (نور/۱۵)؛ شما آن را (گناهی) کوچک میپنداشتید، در حالی که نزد خدا بزرگ است. این آیه درباره تهمتی است که در زمان پیامبر (ص) نسبت به یکی از پاکترین بندگان خدا زده شد، اما پیامش عام است: هیچ گناهی، حتی اگر در چشم ما ساده جلوه کند، نزد خدا ممکن است بسیار بزرگ باشد. این هشدار الهی برای آن است که انسان، وجدان و ایمان خود را زنده نگه دارد و هرگز نسبت به خطا بیتفاوت نشود.
از نگاه قرآن، بزرگ دانستن گناه نشانه بیداری دل است. هرچه ایمان انسان بیشتر شود، احساس سنگینی نسبت به خطاهای کوچکتر هم در او افزایش مییابد. رسولالله (ص) میفرمایند: «إنّ المؤمنَ لَیَرى ذَنبَهُ کَأَ نَّهُ تحتَ صَخرَةٍ یَخافُ أن تَقَعَ علَیهِ، والکافِرَ یَرى ذَنبَهُ کأنّهُ ذُبابٌ مَرَّ على أنفِهِ»؛ مؤمن گناه خود را چونان تخته سنگ بزرگى بر بالاى سرش مىبیند که مىترسد به روى او بیفتد و کافر گناه خویش را مانند مگسى مىبیند که از جلوى بینى اش رد شود. (امالی طوسی، ص ۵۲۷) در واقع، کسی که گناهان را کوچک میبیند، نه به دلیل بیگناهی بلکه از شدت دوری از خداست. خداوند در قرآن، با تعبیرهایی مانند «عذابٌ ألیم»، «عذابٌ عظیم»، «سوء العذاب»، «نار جهنم» و دهها توصیف دیگر، انسان را از غفلت نسبت به گناه بازمیدارد. هدف از این توصیفات ترساندن بیهوده نیست، بلکه برای بیدار کردن انسان از خواب غفلت است. انسان اگر تنها با پاداش تشویق شود، ممکن است در برابر وسوسههای نفس مقاومت نکند، اما هنگامی که از عاقبت دردناک خطا آگاه گردد، نیروی بازدارنده درونی در او فعال میشود. همانگونه که کودک با دانستن خطر آتش از نزدیک شدن به آن میپرهیزد، مؤمن نیز با شناخت عذاب الهی از گناه دور میشود. در قرآن، واژه «عذاب» بیش از سیصد بار تکرار شده و بیشتر همراه با صفتی هشداردهنده آمده است. مثلاً: «فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ» (بقره/۲۴)؛ بترسید از آتشی که سوخت آن انسانها و سنگهاست. یا «نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ؛ وَأَنَّ عَذَابِی هُوَ الْعَذَابُ الْأَلِیمُ» (حجر/۴۹ـ۵۰)؛ بندگانم را آگاه کن که من آمرزنده و مهربانم، ولی عذاب من نیز عذاب دردناک است. این ترکیب رحمت و هشدار، تعادلی الهی است که انسان نه مغرور شود به بخشش خدا و نه مأیوس از رحمت او. اگر انسان گناه را کوچک بشمارد، در واقع راه تکرار آن را باز گذاشته است. شیطان نیز از همین نقطه وارد میشود.