بصیرت: تفرقه میان ملت بزرگ و نستوه و تاثیر گذار ایران یکی از مبانی عمده راهبردهای کنترلی استکبار در منطقه است. برای این منظور استکبار اهرم های مختلفی را به کار گرفته است و از ابزارهای این کار ، یکی ، استفاده از جاهلان و متعصبان ، و نیز طرح و کشاندن مسایل حساسیت زا به میان توده های مردم و انتقال آن به حوزه عوام ، و خارج کردن مسایل از حوزه علما و صاحبان اندیشه است .
گرچه خوشبختانه با درایت علمای اسلام و دیگر نهادهای مرجع این راهبرد افشا شده و خیلی کارکرد نداشته است ، ولی برخی حوادث و رخ دادها مانند حادثه تروریستی اخیر در منطقه پیشین استان سیستان و بلوچستان ، ضرورت هشیاری بیشتر دراین زمینه را مورد تاکید قرار می دهد.
با جرات می توان ادعا کرد که ایران در میان کشورهای منطقه دارای بیشترین و بالاترین ضریب همبستگی ملی است. دلایل این امر زیاد است که اصلی ترین آن اسلام و اعتقاد و ایمان عموم مردم به آن می باشد. مدارا و احترام به همه ی مذاهب اسلامی ونیز پیروان آنها و نیز ادیان قانونی خط قرمز همه ی آحاد ملت ایران است . هدفی که دشمن ضربه زدن به آنرا در میان ملت ایران تعقیب می کند . مدارا از اصول مورد تاکید در اسلام می باشد و این امر در نگاه به سیره رسول الله (ص)و اهل بیت بزرگوار آن حضرت ، سلام الله اجمعین ، کاملا برجسته است .
از جمله ابزارهای استکبار برای تفرقه افکنی و درعین حال بدنام کردن اسلام ، گروهکهای تروریستی دست ساخت استکبار هستند که به نام اسلام ، ماموریت دارند علیه آن اقدام کنند. این امری کاملا واضح و مبرهن است که هر جا اهداف استکبار تأمین شود ، بدترین افراد و گروه های تروریستی دوست آن می شوند و از آن ها حمایت می کند .آمریکا نماینده همه ی مستکبرین قبلاً با منافقین ، طالبان ، القاعده و دیگر گروهکهای تروریستی فراتر از همکاری ارتباط داشته و مدتهاست از گروهک تروریستی "جندالله" عامل چندین حادثه تروریستی در جنوب شرق ایران حمایت می کند . حمایت آمریکا از جریان تروریستی ریگی به قدری روشن است که نیاز به ارایه هیچ سندی ندارد. پشتبیانی تبلیغاتی صدای آمریکا VOAو رادیوی آمریکایی فردا ( شبکه خبری العربیه را نیز باید به آنها افزود که نمایندگی جناحی سلفی در منطقه و دارای عقاید ضد ایرانی و شیعی را همسو با آمریکا برعهده دارد ) از این جریان تروریستی به حدی آشکار است که بعید بنظر می رسد حتی مدعیان جریان آزاد اطلاعات در این رادیوها بتوانند آنرا انکار کنند ، امری که به صراحت مغایر با تعهدات بین المللی دولت آمریکا به موجب قوانین و رویه های ناظر بر فعالیت های رسانه ای از جمله تعهدات دولت ها در نزد یونسکو است. درتایید حمایت همه جانبه و پشتبیانی کامل آمریکا از جریان تروریستی ریگی سایت شناخته شده «نیوز استیس من» انگلستان، روز دوشنبه 27 مهرماه 1388 مقاله افشاگرانه ای از یک مامور سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا CIAانتشار داده که در مقام یک "رابط " می نویسد :":سازمانهای جاسوسی آمریکا و انگلیس در تجهیز و پشتیبانی عبدالمالک ریگی دست داشتهاند...هنگامی که «دیک چنی»، معاون وقت (بوش ) رئیسجمهوری آمریکا با پرویز مشرف، رئیسجمهوری پاکستان، در ماه فوریه سال 2008 دیدار کرد، ایجاد ستاد محرمانهای در برابر ایران به وسیله جندالله، در دستور کار قرار گرفت (زیرا) گروههای مشابه جندالله، برای پیگیری برنامههای آمریکا در منطقه، جایگزین مناسبی به جای القاعده هستند و همکاری با این گروهها برای آمریکا مطلوب است." این دومین گزارش منابع غربی پس از گزارش آوریل سال 2007 شبکه تلویزیونی آمریکایی «ای-بی-سی» است که میگفت:" دولت آمریکا در منطقه سیستان و بلوچستان، محرمانه از گروههای تروریستی حمایت میکند. "
همانطور که اشاره رفت ، جریان هایی تروریستی مانند ریگی هیچ هدفی جز بدنام کردن اسلام و تامین منافع آمریکا ندارند . علاوه بر گزارش های رسانه ای ، اسناد سرویس های امنیتی ایران و دیگر کشورهای منطقه نشان می دهد که آمریکا فقط از گروه جندالله حمایت نمی کند ، بلکه بسیاری گروههای دیگر نیز تحت نفوذ و حمایت مالی آمریکا هستند. هدف همه ی این جریانهای تروریستی مخدوش کردن چهره اسلام و زمینه سازی برای حضور نیروهای بیگانه در کشورهای اسلامی ، غارت منابع آنها و تسلط بر نقاط حساس جهان است.
از آنچه گفته شد می توان نتیجه گرفت : در میان تعریف های مختلف از مفهوم امنیت وجوه مشترکی وجود دارد که در عبارت زیر قابل تلخیص است :امنیت شرایطی است که در چارچوب آن فرد در مقابل خطرات، تهدیدات و زیان های ناشی از زندگی اجتماعی ، مورد حمایت جمع ( جامعه) قرار می گیرد.امنیت نیازی بنیادین و پایدار است که برآورده شدن سایر نیازهای جمعی نیز به وجود آن بستگی دارد.انسان که به اقتضای خلقتش اجتماعی آفریده شده و ناچار از وابستگی به "دیگری" و "دیگران" است، در طول تاریخ حیات پر فراز و فرود خود در تامین آرامش داخلی و آسایش اقتصادی و ایمنی در برابر تهدیدات بیرونی، تمهیدات فراوانی اندیشیده و ابتکارها و خلاقیت های تکامل یافته خود را برای فراهم کردن وسیله های گوناگون برای رسیدن به این مقصود به کار گرفته است. تدوین چارچوب های مختلف انضباطی و وضع قوانین و مقررات جمعی منتهی به ایجاد حکومت برای اداره جامعه از جمله مهمترین ابزار و وسائلی است که برای تامین نیازهای امنیتی به جامعه بشری معرفی شده است.مجموعه این ابتکارها و خلاقیت ها در نهایت به ایجاد و گسترش چتری حمایتی منجر می شود که در سایه آن فرد و جامعه به بقا و حیات خود تداوم می بخشند و در نبود آن به وضعیتی می رسند که در تعاریف ارائه شده توسط متفکرین اجتماعی به آن Anomie ( نوعی بی قانونی و عدم تعادل در شرایط اجتماعی) اطلاق می شود.در غیبت آنچه " امنیت" خوانده می شود ، ترس و وحشت و بی اعتمادی و سردرگمی حاکم می شود و هر یک از افراد جامعه نگران از سرنوشت و جایگاه خود در این شرایط، تنها به نجات خویش می اندیشد و فارغ از هرچه بر جمع می گذرد، در صدد یافتن راه هایی برای به در بردن خود از مهلکه می افتد و به بهای نادیده انگاشتن حق و حقوق دیگران ،بر اولویت خواسته های فردی خود تاکید می کند.تضارب و تقابل این خواسته های فردی که به عدد جمعیت موجود در جامعه ای دستخوش بی وزنی و بی قانونی می تواند متفاوت و متعدد باشد، چارچوب های اجتماعی را از جای می کند و به ناهنجاری هایی میدان می دهد که به تشدید ناامنی و تقویت تفکر " هر کس برای خود" و " همه برای من" می انجامد.در سایه عدم امنیت رضایت مندی از زندگی کاهش می یابد که حاصل آن از میان رفتن نشاط و شادابی و جایگزینی یاس و افسردگی فردی و اجتماعی است.در چنین شرایطی فرد که از هر طرف خود را د رمعرض تهدید می بیند به فکر ایجاد سپر دفاعی می افتد و برای حفاظت از خود و آنچه او عزیز می پندارد ، و در غیاب قانون و مقرراتی که ضامن بقای جمع است، به هر وسیله ای که او را از خطر دور کند متوسل می شود و در این راه به آنچه نمی اندیشد ( یا در خوش بنیانه ترین حالت جزءآخرین انتخاب های او قرار می گیرد) مشروعیت و مقبولیت و حقانیت وسیله ای است که برای این حفاظت و صیانت نفس در نظر می گیرد.اهمیت وجود " امنیت" در زندگی جمعی تا حدی است که برخی متفکران اجتماعی در تعاریف خود کلمه " امنیت " را مترادف با مفهوم "سلامتی" به کار گرفته اند و وجود آن را ضامن بقا و پایداری جامعه سالم پنداشته اند. اگرچه مسئولیت تامین و ارتقای سطج امنیت جامعه را در بعد ظاهری آن نهادهای مسئول برعهده دارند ، ولی این امر نیز به مانند دیگر امور جامعه در گروی همکاری جمعی است . امنیت در جامعه ای فراهم می آید ، ارتقای سطح پیدا می کند و نهادینه می شود که در آن این باور وجود داشته باشد که در هر سه بعد ، یکایک افراد جامعه و بخصوص نخبگان به عنوان یکی از نهادهای اصلی مرجع ، نقش و سهم دارند.
رئوف پیشدار