صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱۳۸۸ - ۰۸:۰۲  ، 
شناسه خبر : ۱۳۸۳۰۰
«اصول انقلاب امور سلیقه‏اى نیست که هر که از یک گوشه‏اى در بیاید، سنگ اصول را به سینه بزند؛ بعد که سراغ این اصول میرویم، مى‏بینیم بیگانه‏ى از انقلاب است. اصول انقلاب، اسلام است؛ قانون اساسى است؛ رهنمودهاى امام است؛ وصیت‏نامه‏ى امام است؛ سیاستهاى کلى نظام است که در قانون اساسى معین شده است که این سیاستهاى کلى بایست تدوین بشود.»

بصیرت:این فراز مهم از کلام رهبری معظم انقلاب در خطبه های نماز جمعه شهریور ماه تهران (‌20/6/88 ) و در زمان اوج تندرویی و اقدامات غیر قانونی افرادی که خود را پیرو خط امام (ره) معرفی می کردند بیان شد. در این خطبه ها بیانات و رهنمودهای اساسی و راهبردی - از جمله چگونگی برخورد نظام با مخالفت های نظری و عملی – مطرح شد که نیازمند بازخوانی مجدد است. در این نوشتار به تبیین اصول انقلاب اسلامی که از دیدگاه معظم له مطرح شد می پردازیم و در ادامه رفتار ساختار شکنانه جریان فتنه را در نسبت با این اصول بررسی می کنیم:
الف) تبیین اصول انقلاب اسلامی
اولین اصل انقلاب اسلامی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب، اسلام است. بدیهی است که دین اسلام از زمان ورود به ایران و پذیرش آزادانه آن توسط ایرانیان تا کنون عامل اصلی و تعیین کننده ای در قیام ها و جنبش های این سرزمین بوده است. از زمانیکه ایرانیان طی قیام سربداران مقابل مغولان کافر ایستادند تا نهضت تنباکو، نهضت مشروطه، قیام ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی 1357،‌ اسلام عامل اصلی این قیام های تاریخی بوده است. هیچ نویسنده و پژوهشگر تاریخی نتوانسته این عامل را در تحولات تاریخی ایران نادیده بگیرد و در انقلاب اسلامی ایران نیز تمامی نویسندگان داخلی و خارجی، اسلام و ارزش های شیعی را عامل اصلی و یا عامل مهم و تعیین کننده انقلاب می دانند. اکثریت قاطع مردم ایران با الهام گرفتن از ارزش های اسلامی و شیعی نظیر عاشورا و ایستادگی در مقابل ظلم ، تحت هدایت عام روحانیون و رهبری خاص امام خمینی(ره) در جهت مقابله با اقدامات ضد اسلامی شاه و بیرون کردن اجنبی های کافر و غارتگر از کشور انقلاب کردند. هرچند دراین حرکت انگیزه ها و خواسته های اقتصادی، سیاسی و... دخیل بود؛ اما معمولاً تمامی این خواسته ها در قالب ایدئولوژی اسلام تعبیر و تفسیر می شد و انقلابیون اسلام را دین منسجمی می دانستند که پاسخگوی تمامی خواسته ها و نیازها است؛ ثانیاً راه نیل به تمامی خواسته های خود را استفاده از ارزش های اسلامی و مبتنی کردن مبارزه با آئین اسلام و شیعه می دانستند؛ بنابراین اسلام هم هدف و هم وسیله انقلاب مردم علیه شاه بود.
از سوی دیگر در مبارزه علیه رژیم پهلوی، گروهها و جریانهای دیگری با ایدئولوژی کمونیسم، لیبرالیسم و ملی گرایی بودند که شمار اندکی هم هوادار داشتند؛ اما این گروهها در مبارزه علیه شاه تنها به فکر منافع خود بوده و حاضر بودند با مشارکت در قدرت دست از مبارزه برداشته و براندازی رژیم را کنار گذارند. این گروهها زمانیکه انقلاب اسلامی با حضور مردم مسلمان و هدایت حضرت امام (ره) به اوج خودرسید، وارد صف مبارزاتی مردم انقلابی شده و براندازی رژیم را در دستور کار قرار دادند. البته در همین زمان هم وضعیت برخی از این گروهها و افراد شاخص آنها به گونه ای بود که رژیم سعی کرد از آنها جهت ترمیم وجهه خود و نمایش دادن یک بازی دموکراتیک استفاده کند.
بنابراین تنها دین اسلام و مردم مسلمان و شیعی با هدایت روحانیون و رهبری خاص امام خمینی(ره) بودند که هیچ گونه سازگاری با رژیم طاغوت نداشته و براندازی کامل آن را دنبال می کردند؛ چرا که از دیدگاه انقلابیون مسلمان و شخص حضرت امام (ره) رژیم شاه دیگر قابل اصلاح نبود و تمامی ساختارهای کشور را در وضعیتی قرار داده بود که جز با بیرون راندن کامل خاندان پهلوی و اطرافیان آنها از کشور اصلاح نمی شد. در این مبارزه اسلامی بهره گیری از ارزش‌های اسلامی نقش مهمی داشت. تمسک به عاشورا و ایستادگی امام حسین(ع) در مقابل ظلم، الگو گرفتن از حضرت زینب (س) و نقش ایشان در پیام رسانی واقعه کربلا، نقش سخنرانی‌های مذهبی در بسیج مردم، پذیرش هدایت عام روحانیون و رهبری دینی و خاص امام خمینی(ره) توسط مردم ، پایگاه قراردادن مساجد و هیأتهای مذهبی برای بسیج مردمی، استفاده از مراسمات و مناسبات دینی برای راهپیمایی و سخنرانی علیه شاه و معرفی شاه به عنوان یزید زمان ، باب شدن دوباره مفهوم شهادت و ایثار و ... همگی نشانه‌های بارزی بر این مساله است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم ملت ایران با شرکت در همه پرسی دوازدهم فروردین 1358 جمهوری اسلامی را به عنوان نوع نظام سیاسی با 2/98 درصد آراء انتخاب کردند و البته انتخاب جمهوری اسلامی تنها در این روز نبود؛ بلکه در طول دوران مبارزات انقلابی شعار«استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» اصلی‌ترین شعار مردم بود. این واقعیت آنقدر آشکار است که همگان بر انتخابی بودن جمهوری اسلامی توسط مردم و ماهیت اسلامی انقلاب مردم ایران تاکید دارند.
دومین اصل انقلاب اسلامی از دیدگاه رهبری ، قانون اساسی است. بعد از شکل‌گیری هر نظام سیاسی، اولین اقدامی که انجام می شود، تهیه قانون اساسی است. در جمهوری اسلامی هم بعد از انتخاب نظام، تهیه و تنظیم قانون اساسی و به همه پرسی گذاشتن آن گام بعدی بود. در 14 تیر1358 شورای انقلاب، قانون انتخابات مربوط به مجلس بررسی نهایی قانون اساسی را در 8 فصل و 41 ماده تصویب کرد و بر اساس آن 73 نفر با شرایطی که در قانون پیش بینی شده بود، برای عضویت مجلس خبرگان با رأی مستقیم و مخفی مردم انتخاب شدند. مجلس خبرگان قانون اساسی در 28 مرداد 58 افتتاح و در 28 آبان 58 پس از انجام وظیفه در 67 جلسه عمومی علنی که اصول تهیه شده در کمیسیونها را در معرض رسیدگی و رأی گیری قرار می‌داد، به کار خود پایان بخشید. بعد از این طی همه پرسی این اصول به رأی گذاشته شد. این همه پرسی با دو سؤال انجام گرفت: 1ـ با اصول قانون اساسی مصوب مجلس خبرگان موافقت دارید؟ آری ؟ 2ـ با اصول قانون اساسی مصوب خبرگان موافقت دارید؟نه؟ در اینجا برای اینکه همه افراد با سواد و بی سواد بتوانند اظهار نظر کنند پرسش اول به رنگ سبز و پرسش دوم به رنگ قرمز چاپ شده بود. بر اساس ارقام وزارت کشور ، واجدین شرایط رأی دادن نزدیک 20 میلیون نفر بودند و تعداد شرکت کنندگان به رقم 15758956 نفر رسید. جمع آرای مثبت (آری) 15680329 نفر و مجموع آرای منفی (نه) 78516 رای و آرای باطل شده 111 رأی بود.(19)
بنابراین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هم در یک فرایند کاملاً دموکراتیک و آزادانه به تأیید ملت رسید و از این جهت خواست واقعی مردمی است که انقلاب اسلامی را به پیروزی رساندند. قانون اساسی جمهوری اسلامی علاوه بر منابع عام که همه کشورها از آن برای تدوین قوانین اساسی خود استفاده می‌کنند، از منابع اسلامی و قرآنی نیز بهره گرفته و بسیاری از اصول آن به صورت مستقیم از آیات قرآنی اخذ شده است. چنین ویژگی این قانون را با ماهیت اسلامی انقلاب مردم ایران پیوند می‌دهد.
اصل دیگر مورد اشاره رهبر معظم انقلاب، رهنمودها و وصایای امام خمینی (ره) است. انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی برخاسته از آن محصول اندیشه و فعالیت چندین ساله حضرت امام خمینی (ره) است. حضرت امام که از همان ابتدای ورود به حوزه علمیه پیگیر مسائل سیاسی بودند و مباحث مجلس شورای ملی و رفتار سیاسی شهید مدرس را به دقت دنبال می‌کردند، بعد از رحلت آیت‌ا...بروجردی دامنه فعالیت خود را گسترش دادند. در آن زمان حضرت امام، استاد مسلّم حوزه علمیه قم بودند و طلبه‌های زیادی در درس ایشان حاضر می‌شدند. ایشان که با مشاهده اعمال ضد اسلامی و غیر قانونی رژیم به ماهیت اصلی اهداف رژیم در نابود کردن اسلام و غارت مملکت آگاه بودند بعد از رحلت آیت الله بروجردی، به مقابله جدی با اقدامات شاه روی آوردند. موضع‌گیری شدید حضرت امام(ره) در قبال لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، اعتراض شدید به رفراندوم اصول انقلاب سفید، افشاگری علیه شاه و روابط آن با اسرائیل، دستگیری ایشان و خروش مردم علیه رژیم برای آزادی امام (ره) و سرانجام سخنرانی تند امام علیه لایحه کاپیتولاسیون و تبعید ایشان به ترکیه ، فرایندی بود که طی آن امام خمینی به رهبر انقلاب اسلامی تبدیل شدند و مردم اندیشه و هدایت‌های ایشان را ملاک اقدام علیه رژیم قرار می دادند. بعد از تبعید حضرت امام از ترکیه به نجف ایشان بحث حکومت اسلامی را در قالب تدریس در حوزه علمیه نجف شروع کردند. مجموعه درس های حضرت امام در کتاب حکومت اسلامی ( ولایت فقیه ) منتشر شد. توزیع این کتاب در میان مردم خط و مشی آینده انقلاب اسلامی را روشن کرد. در طول این مدت با وجود اینکه حضرت امام (ره) در خارج از کشور تبعید بودند و با وجود شکنجه انقلابیون و پیروان امام خمینی توسط ساواک، اما بازهم مردم گوش به فرمان اطلاعیه ها و پیام های امام از نجف و سپس پاریس بودند. و این مساله به روشنی پشتوانه مردمی نهضت امام (ره) را نشان می دهد. حوادث سالهای 56 و واکنش شدید مردم علیه توهین به امام (ره) این مسأله را بیشتر ثابت کرد. از قیام 19 دی سال 56 که نقطه عطف انقلاب اسلامی بود تا مراسمات چهلم شهدا در شهرهای بزرگ، تمامی حوادث نشان داد که رهبری حضرت امام در بین مردم نهادیه شده و مردم خواهان براندازی رژیم پهلوی و تشکیل حکومت اسلامی مبتنی بر نظریه ولایت فقیه امام خمینی(ره) هستند.
براین اساس سیرتحولات انقلاب اسلامی کاملاً گویای این است که اندیشه و عمل حضرت امام با انقلاب اسلامی پیوند خورده و نظریه پردازی ایشان در باب حکومت اسلامی و رهبری توده های مردم سبب پیروزی انقلاب اسلامی شد. از همین رو مقام معظم رهبری در مورد شخصیت حضرت امام (ره) و پیوستگی آن با انقلاب اسلامی می فرمایند:
«در حقیقت، سخن گفتن از امام و انقلاب، با یکدیگر تفاوتی ندارد. شخصیت امام فقط خصوصیات ممتازی نبود که در او وجود داشت و شخصیت ایشان را تشکیل می‏داد. شکی نیست که امام بزرگوار ما از ابعاد مختلف، یک شخصیت برجسته و ممتاز، یک عالمِ بزرگ، یک فقیه صاحب مکتب، یک فیلسوف برجسته، یک سیاستمدار، یک مصلح بزرگ اجتماعی و از لحاظ روحیّات، صاحب خصلتها و خصوصیات ممتاز و کم‏نظیر بود. همه اینها شخصیت امام را در چشم مردمِ دوران خود او و دورانهای بعد برجسته می‏کند؛ لیکن شخصیت امام بزرگوار ما در این خصوصیات منحصر نیست. بُعد دیگر شخصیت او عبارت است از اصول و خطوط روشنی که او در این کشور، در این منطقه و در مقابل چشم همه مردم جهان آنها را بنیاد کرد؛ براساس آن یک نظام سیاسی و اجتماعی به وجود آورد و امیدهای بزرگی را در دل مستضعفان عالم و امّت اسلامی ایجاد نمود. شخصیت امام از اصول اساسی او جدا نیست. در حقیقت، هویّت و اصول انقلاب ما خطوط برجسته شخصیت امام را هم تشکیل می‏دهد. هر چه راجع به انقلاب بگوییم، در واقع درباره امام سخن گفته‏ایم.»(20)
اصل دیگر مورد اشاره مقام معظم رهبری، سیاست های کلی نظام است. تعیین سیاست های کلی نظام هم طبق اصل110 قانون اساسی بر عهده رهبری است. اشاره مقام معظم رهبری به این مسأله به عنوان یکی از اصول انقلاب اسلامی به معنای اهمیت این سیاست ها و اختیار رهبری در تعیین آنها و لزوم تمکین افراد و جریانات در قبال سیاست های اعلام شده از سوی رهبری است.
ب) نسبت رفتارهای فتنه گران با اصول انقلاب اسلامی
مشاهده عینی رفتارهایی که از سوی جریان فتنه و برخی نخبگان سیاسی بعد از انتخابات صورت گرفت، نشان می دهد که بسیاری از اهداف و اقدامات این جریان و افراد همراه با آن، با اصول انقلاب اسلامی تضاد آشکاردارد. در اینجا به صورت اجمالی به آنها اشاره می شود:
1- هدف آشکار جریان دوم خرداد در انتخابات حذف احمدی نژاد بود. هر چند اصل پیروزی بر رقیب فلسفه هر انتخاباتی است؛ اما این جریان در این راه دست به اقداماتی زد که زمنیه ساز فتنه گری و وقوع رفتارهایی در تضاد با اسلام، ‌قانون اساسی، رهنمودهای حضرت امام(ره) و منویات رهبری شد. زیر سؤال بردن انتخابات، اتهام به دولت نهم و شخص احمدی نژاد، ‌ارائه آمار غلط از عملکرد دولت، عدم بازگویی اقدامات مفید دولت، برپایی تجمعات خیابانی مختلط و به دور از عفت اسلامی و.... رفتارهای قبل از انتخابات جریان موسوم به اصلاح طلب بود که هیچ همراهی با اصول اخلاق اسلامی و قانون اساسی نداشت. همچنین تشکیل کمیته صیانت از آراء با وجود مخالفت شورای نگهبان اقدامی قبل از انتخابات بود که در تضاد روشن با قانون اساسی قرار داشت.
2- بعد از انتخابات نشانه های مخالفت با اصول انقلاب اسلامی بیشتر در جبهه اصلاح طلبان و فتنه گران اطراف آنها مشاهده شد. مصاحبه موسوی به عنوان رئیس جمهور در حالیکه شمارش آراء تمام نشده بود اقدامی خلاف قانون اساسی بود. ادعای تقلب در انتخابات، دعوت به تجمعات و راهپیمایی غیر قانونی و فاقد مجوز، استناد به ادعاهای بی پایه کمیته صیانت از آراء -که خود تشکلی غیر قانونی بود- ، رواج دروغ تقلب بدون داشتن مستندات محکم، عدم پایبندی به راهکار شورای نگهبان مبنی بر شمارش ده درصد صندوق های رأی و غیر مشروع دانستن شورای نگهبان همگی موارد بارز و روشنی از اقدامات خلاف قانون اساسی است که توسط جریان فتنه گر انجام شد. مهم تر از این اقدامات ماهیت اعتراضی این جریان بود. در طول راهپیمایی غیر قانونی هواداران جریان اصلاح طلب و طرفداران موسوی، شعارهای زیادی علیه جمهوری اسلامی سرداده شد. ترکیب راهپیمایی کنندگان هیچ نسبتی با اخلاق اسلامی و آموزه های اسلامی و انقلابی نداشت و معترضین به صورت آشکاری به شکل معارضین درآمده و به نیروی انتظامی و اماکن دولتی حمله ور شدند. اوج این معارضه و رویارویی با نظام اسلامی درآتش زدن مسجدی در نزدیکی خیابان آزادی تهران و سپس حمله به حوزه مقاومت بسیج نمایان شد. این اقدامات نه تنها خلاف قانون اساسی بود؛ بلکه ماهیت آن شکل معارضه با اسلام، جمهوری اسلامی و اصول انقلاب اسلامی را داشت.
3- با وجود اینکه رهبر معظم انقلاب در خطبه های نماز جمعه (29/3/88)، مخالفان را به تمکین در مقابل قانون دعوت کردند و به صورت کاملاً مسالمت جویانه آنها را به آرامش فراخواندند؛ اما سران جریان اصلاح طلب و زمینه سازان جریان فتنه، سخنان ولی فقیه را فصل الخطاب قرار نداده و حتی منتظر بودند تا در روز شنبه یعنی فرادی بعد از خطبه های تاریخی معظم له اجتماع و راهپیمایی کنند. این اجتماع که به دعوت مجمع روحانیون روز پنچ شنبه اعلام شده بود، تا ساعات میانی روز شنبه لغو نشد وعملا مجمع روحانیون پیروی از ولایت فقیه را رها کرد و از این اصل اساسی انقلاب اسلامی تخطی نمود. لغو دیر هنگام این مراسم توسط مجمع مانع از بروز تحرکات و تجمعات غیر قانونی نشد. رهبر معظم انقلاب علاوه بر خطبه های تاریخی، در همین زمان طی دیدارها و سخنرانی های فراوان، مکررا بر رعایت قانون، پرهیز از شایعه سازی، پرهیز از حرکات نفاق گونه، هوشیاری نخبگان و موضع گیری صریح در مقابل فتنه گران تأکید داشتند؛ اما جریان فتنه گر با وجود اینکه تجمعات خیابانی را تعطیل کرد؛ ولی با صدور بیانیه، سخنرانی، رواج دروغ بزرگ تقلب در انتخابات و اتهام زدن به نظام در مسیری خلاف خواسته های رهبری حرکت کرد. نمونه بارز این اتهامات، شایعه سازی توسط کروبی و تهیه مستندات دروغین در مورد رفتار نظام با افراد بازداشت شده بود. این اتهام ضربه زیادی بر وجهه نظام اسلامی - که حضرت امام حفظ آن را اوجب واجبات می دانستند ـ وارد کرد.
4- احزاب و گروههای حامی موسوی و سربازان شورشگر آنها که با انجام فعالیت های غیر قانونی و معارضه آشکار با نظام به جریان فتنه گر تبدیل شده بودند، در راهپیمائی 13 آبان و روز قدس شعارهایی سر دادند که در مخالفت آشکار با اسلام، قانون اساسی، رهنمودهای حضرت امام(ره) و بیانات مقام معظم رهبری بود. عدم موضع گیری علیه آمریکا در روز مبارزه با استکبار جهانی(13 آبان)، شعار جمهوری ایرانی و «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» به روشنی تداعی کننده خواسته های یک جریان ملی گرای لیبرال است نه جریانی در چارچوب اصول انقلاب. در اصل 152 و 154 قانون اساسی حمایت جمهوری اسلامی از مبارزه حق طلبانه مستضعفین در مقابل مستکبرین تصریح شده است. اصل اول و دوم قانون اساسی حکومت ایران را جمهوری اسلامی معرفی می کند. در سیره وسنت حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری دفاع از فلسطین به روشنی می درخشد و اساسا موضوع رهایی از سلطه صهیونیسم و اتحاد مسلمانان برای نجات مردم فلسطین یکی از خطوط برجسته نهضت امام خمینی محسوب می شود. تعیین روز قدس از سوی امام(ره) در همین راستا است.
5- اهانت به تمثال مبارک حضرت امام(ره) توسط تجمع کنندگان هوادار موسوی در 16 آذر اقدام دیگر این جریان در مخالفت با اصول انقلاب بود. انجام این کار با هر انگیزه ای تداعی کننده ی این موضوع است که جریان فتنه گر نقطه هدف خود را اندیشه امام قرار داده است و این در حالی است که طبق دیدگاه مقام معظم رهبری، شخصیت امام با انقلاب اسلامی گره خورده است. سران جریان فتنه با این مسأله هیچ گونه مخالفت آشکاری که نشان دهد از اهانت کنندگان جدا شده اند، نکردند و حتی از آن برای اتهام زدن به نظام استفاده نمودند.
6- اهانت به مقدسات اسلامی و حمله به عزادارن حسینی در روز عاشورا اوج اقدامات ضد اسلامی و مقابله با نظام اسلامی بود که توسط فتنه گران برخاسته به طرفداری از موسوی انجام شد. در این اقدام جمعی از افراد که بیشتر از مردم سرمایه دار شمال شهر بودند با نمادهای طرفداری از موسوی و شعار علیه نظام به خیابانها ریخته و در اجتماعاتی مخالف عفت اسلامی به هیأت های عزادار حسینی حمله ور شدند. شاید این افراد وجود یک هیأت عزادار را مانعی برای رسیدن به اهداف خود نمی دیدند؛ اما دامن زدن به بی قانونی و فتنه گری توسط رؤسای جریان اصلاح طلب و هوادارن موسوی آنقدر فضا را آشفته کرده بود که گروهی در مخالفت آشکار با اسلام دست به اقدام علیه ارزش های اسلامی زدند. اقدام آشوبگران در این روز برداشتن یک سد از جلو راه خود نبود؛ بلکه حرکتی آنارشی بود که از دل قانون شکنی های نامزد ناکام و هواداران او برآمده بود. حال با وجود این واقعیت چگونه می توان انتظار داشت که جریان موسوم به اصلاح طلب حامی موسوی و شخص وی از این افراد اعلام برائت کنند.
از مجموع آنچه گذشت نتایج زیر حاصل می شود:
بخشی از جریان فتنه و هواداران موسوی و نیز شخص موسوی و کروبی قصد داشتند تا در راه رسیدن به اهداف غیر قانونی خود از ابزارهای غیر قانونی استفاده کرده و حتی در قبال حرمت شکنی های انجام شده توسط طرفداران خود سکوت پیشه کنند تا هوادارن خود را از دست ندهند.
این ویژگی به این معنا است که جریان و افراد مذکور منافع خود را بر اصول انقلاب ترجیح می دهند و این چیزی نیست جز سود جویی و منفعت طلبی. آنها در این راه نه تنها اصول انقلاب را زیر پا گذاشتند؛ بلکه حتی به اصول و قوانین شهروندی هم پایبند نبودند و در شکل یک گروه آنارشیست و آشوبگر قد علم کردند.
یک جریان سودجو و منفعت اندیش هیچگاه نمی تواند حافظ اصول انقلاب باشد؛ به مقتضای زمان اصول را وارونه جلوه می دهد و یا زمانی شدیدا از اصول دفاع می کند و در این کار آنچه تعیین کننده است رسیدن یا عدم رسیدن به منافع است نه پاسداری از اصول انقلاب.
پی‌نوشت‌ها
1- سید جلالدین مدنی، مروری بر شکل‏گیری قانون اساسی در جمهوری اسلامی ایران، ماهنامه زمانه:
http://www.zamaneh.info/articles/182.htm

2- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏در اجتماع بزرگ زائران حرم امام خمینى(۱۳۸۱/۰۳/۱۴).
 

برچسب اخبار
نام:
ایمیل:
نظر: