صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۵ فروردين ۱۳۸۹ - ۱۰:۰۶  ، 
شناسه خبر : ۱۴۰۸۰۸
بررسی فضای خبری ، تبلیغی و تحلیلی رسانه‌های در دسترس غربی نشان از آن دارد که برخی "سناریوسازی‌ها" و "مرثیه‌سرایی‌ها" به دستور کار رسانه‌ای بیگانه در کمتر از چند ساعت بدل شده است...

ترسیم فضای کلی؛رادیو های بیگانه10/1/89

بصیرت: در حوزه داخلی ایران، وضع بازداشتی‌ها و زندانیان در کانون توجه رسانه‌های بیگانه است .در این زمینه تلاش رسانه‌ای معطوف القاء فضایی توام با رعب و وحشت از اوضاع ایران است. این درحالی است که عملکرد نظام قضایی ایران نیز غیرقانونی القاء می‌گردد .

 فوت همسر آیت الله منتظری نیز در معدود گزارش‌هایی که به این موضوع پرداخته‌اند نیز در همین فضا طرح و بررسی شده است .

در بحث از تحولات منطقه‌ای، پیشنهاد عمرو موسی مبنی بر ائتلاف منطقه‌ای میان اعراب، ترکیه و ایران به مذاق رسانه‌های بیگانه و کارگزاران آنها خوش نیامده است . در این زمینه تلاش رسانه‌ای معطوف آن شده است تا نه تنها از واگرایی‌ها سخن بگویند بلکه آن را معطوف به عملکرد ایران از جمله موضوع هسته‌ای و ... نمایند .

 در حوزه هسته‌ای نیز همچنان از گزینه تحریم‌ها علیه ایران سخن رانده می‌شود . در این زمینه بهانه تبلیغی اجلاس وزرای خارجه گروه هشت در کانادا است .

 از منظر رسانه‌ای این اجلاس به همگرایی بیشتر علیه تحریم ایران خواهد انجامید و در این زمینه به ویژه با امیدواری از موضع چین و روسیه سخن رانده می‌شود .

 بحث اختلاف میان آمریکا و رژیم‌صهیونیستی نیز به سوژه تکراری رسانه‌ای تبدیل شده است . در این زمینه رسانه‌ها با برجسته‌سازی این دعوای زرگری در پی مظلوم‌نمایی رژیم‌صهیونیستی و القاء بی‌طرفی آمریکا در تحولات منطقه‌ای به ویژه مسئله به اصطلاح صلح خاورمیانه هستند .

نکته اول:

 گردهمایی وزرای خارجه گروه هشت در کانادا، بهانه تبلیغی رسانه‌ای بیگانه قرار گرفته است تا بار دیگر از گزینه تحریم ایران سخن برانند . گزینه‌ای که از نگاه بیگانه در نهایت  چین و روسیه را به سمت همگرایی با غرب در مقابله با ایران خواهد کشاند. در این راستاست که رسانه‌های بیگانه از پافشاری هشت کشور صنعتی در ایالت کبک کانادا بر سر اعمال تحریم و مجازات‌های شدیدتر بر جمهوری اسلامی سخن می‌رانند و با ذوق‌زدگی به نقل از سرگئی لاوروف یادآور ‌می‌شوند که جمهوری اسلامی امکان از دست رفتن فرصتی برای آغاز گفتگوهایی سودمند با جامعه بین المللی را پدید آورده است .

 القاء همگرایی قدرت‌های بزرگ در بحث از تحریم ایران در حالی در فضای رسانه‌ای مستتر است که به مانند همیشه عملکرد هسته‌ای ایران، عامل واگرایی و انزوای این کشور دانسته می‌شود . در این راستا به گونه‌ای هدفمند آغاز ساخت دو سایت غنی سازی دیگر در ایران در کنار بحث از تحریم این کشور برجسته می‌شود تا ناگزیری برخورد با ایران توجیه شود: "وضع تحریم علیه ایران حتمی است مسئله فقط زمان آن است ! "

نکته دوم:

 وضع زندانیان و بازداشتی‌ها، همچنان یکی از سوژه‌های مهم رسانه‌ای بیگانه برای ارائه فضایی توام با فشار و محدودیت پساانتخاباتی، پیش‌روی مخاطب است. رسانه‌ها با اشاره به بازداشت های جدید و اعمال فشار بر تعدادی از بازداشت شدگان اینگونه القاء می‌کنند که "داستان بازداشت‌های پس از انتخابات تمامی ندارد !

بازتاب نارضایتی‌ها از روند پرونده قضایی بازداشت‌شدگان و نحوه برخورد با زندانیان نیز، درفضای رسانه‌ای با هدف افزودن ابهام‌ها در فضای سیاسی کشور صورت می‌گیرد .

 فضاسازی تبلیغی پیرامون سوژه "زندان و زندانیان" علاوه بر اینکه القاءگر فضای رعب و محدودیت در عرصه داخلی است، نظام قضایی را نیز زیرسوال می‌برد .

 برخی گزارش‌ها و برنامه‌های رسانه‌ای درباره مراسم خاکسپاری همسر آقای منتظری نیز القاءگر فضایی مبتنی بر محدودیت و وحشت در ایران است . به طوریکه در موضعی افراط‌گرایانه از واژه "جمهوری و حکومت ترس" بهره گرفته شده است .

در مجموع، ارائه فضایی ملتهب از اوضاع داخلی ایران هدف استراتژیکی است که همچنان در فضای رسانه‌ای دنبال می‌شود .

نکته سوم:

رسانه‌های بیگانه تلاش می‌کنند پیشنهاد عمرو موسی دبیرکل اتحادیه عرب مبنی بر ائتلاف منطقه‌ای اعراب با ترکیه و ایران را با برخی ادعاها درباره مناسبات جمهوری اسلامی با کشورهای عربی کمرنگ جلوه دهند . به واقع تلاش رسانه‌ای معطوف به این شده است که دیدگاه کشورهای عربی به ویژه عربستان و مصر مغایر با پیشنهاد عمرو موسی است .

 در همین راستاست که از اختلافات مرزی ایران با برخی کشورهای عربی، صدور انقلاب و برنامه هسته‌ای ایران به عنوان چالش‌ها و نگرانی‌ها در عرصه منطقه‌ای یاد می‌شود. به واقع تلاش رسانه‌ای معطوف قبولاندن این گزاره شده است که همگرایی منطقه‌ای با تهران با وجود موانع متعدد تقریباً غیرممکن است .

واضح است که این فضای تبلیغی در راستای رویکرد و استراتژی غرب به منطقه است . به واقع واکنش منفی رسانه‌ها به اظهارات دبیرکل اتحادیه عرب را باید در راستای مغایرت پیشنهاد وی با راهبرد غرب در منطقه دانست . به واقع راهبرد غرب درقبال منطقه، منهای ایران تعریف شده و همگرایی منطقه‌ای در مقابله با ایران معنا یافته است. بر این اساس است که هرگونه بازی دادن ایران در عرصه منطقه‌ای در تضاد با منافع غرب دانسته می‌شود .

نکته چهارم:

رسانه‌های بیگانه به ویژه رادیو رژیم‌صهیونیستی تلاش می‌کنند اختلاف‌نظرها میان تل‌آویو و آمریکا را برجسته نمایند تا جایی که این احساس در مخاطب ایجاد شود که به واقع، اختلافی اساسی میان آنها بروز نموده است . در همین زمینه است که از " فشار سیاسی شدید بر دولت نتانیاهو" و "تحمیل خواسته‌های آمریکا بر اسرائیل در زمینه به اصطلاح صلح با فلسطینیان " سخن رانده می‌شود .

فضای تبلیغی رسانه‌های بیگانه پیرامون مناسبات رژیم‌صهیونیستی با آمریکا از دو منظر قابل تحلیل است :

- اگر از منظر خوشبینانه این اختلافات جدی تلقی شود، این مسئله بیانگر این واقعیت است که سیاست‌های افراط‌گرایانه و تروریستی رژیم صهیونیستی، آمریکا متحد استراتژیک این رژیم جعلی را نیز آزرده کرده و چالشی برای سیاست‌های این کشور در خاورمیانه شده است !

- از منظری دیگر اگر این اختلافات جدی تلقی نشود، آن را باید به مثابه ترفندی برای القاء موضع بیطرفانه آمریکا در مسئله فلسطینیان و اسرائیل دانست که با هدف امتیازگیری از گروه‌های فلسطینی طرح شده است .

ترسیم فضای کلی رادیوهای بیگانه: 11/1/89

فضای خبری، تحلیلی و تبلیغی رسانه‌های غربی نشان می‌دهد که برگزاری نشست گروه جی هشت با موضوع هسته‌ای ایران و لزوم برقراری اجماعی نوین از جنس همگرایی کامل میان اعضای شرقی و غربی شورای امنیت یکی از سوژه‌های اصلی رسانه‌های غربی در سطح خارجی در کمتر از 24 ساعت گذشته بود. به همین بهانه دلمشغولی اصلی رسانه‌های مزبور، تلاش های دیپلماتیک آمریکا برای همراهی چین در اعمال تحریم های بیشتر علیه ایران بوده است.

ادعای سازمان عفو بین‌الملل درباره رکورداری دولت‌های چین و ایران در اجرای مجازات اعدام در جهان سوژه دندان‌گیر دیگری بود که بهانه‌ای برای رسانه‌های غربی فراهم آورد تا قدری همزمان با دنبال کردن موضوع هسته‌ای ایران، موضوعات حقوق بشری در ایران را به ویژه با تمرکز بر نوع برخورد نیروهای انتظامی- امنیتی با معترضان و آشوب‌گران در ایام پس از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری مورد بررسی سوگیرانه خود قرار دهند.

آزادی حشمت الله عطارزاده دیپلمات ایرانی توسط نیروهای وزارت اطلاعات و بازگردانده شدن وی به ایران از جمله سوژه‌های دیگری بود که از حیث خبری از ارزش خبری "تازگی" برخوردار بود و بنابراین رسانه‌های غربی فایل مجزا و مستقلی را برای بازتاب و تحلیل آن باز کردند.

ابلاغ قانون بودجه سال 1389 توسط ریاست جمهوری و اعلام محدودیت‌ برای پرواز هواپیماهای ایران ایر به کشورهای عضو اتحادیه اروپا از جمله سوژه‌های دیگری بود که در کنار سوژه‌های اصلی به آن پرداخته شد!

نکته اول:

«اتفاق نظر گروه هشت در ضرورت برداشتن گام‌های محکم و مقتضی در برابر ایران و دعوت جامعه جهانی به چنین رویکردی خبر می‌دهد.»

 این گزاره خبری که در آن دعوت به همگرایی و اجماعی نوین علیه ایران و برنامه هسته‌ای آن می‌شود، یادآور تکنیک "هیاهوی بزرگ" است. این تکنیک، زمانی به کار یک رسانه مهاجم علیه سوژه مورد هجمه می‌آید که رسانه مهاجم ابزارهای نهادین اقتصادی و سیاسی موثر را از دست بدهد و چاره‌ای جز به راه انداختن هیاهو و سور و سات بی‌پایه و اساس نداشته باشد.

  بر اساس این فرض، قفل شدن چرخ‌های دیپلماسی تحریم و به اصطلاح خود غربی‌ها و قفل شدن روند "مهار هسته‌ای" ایران، چاره‌ای جز مدیریت هیاهو را علیه تهران از سوی آمریکا و رسانه‌های آن باقی نگذاشته است.

  در چارچوب تکنیک هیاهو، مدام از عینی و جدی بودن تحریم‌های پیش رو علیه ایران با هدف بازگرداندن آن به پشت میز مذاکره سخن به میان می‌آید بدون آن که دقیقا از چندوچون اعمال تحریم‌ها و میزان واقعی و قطعی همراهی یا عدم همراهی چین و روسیه با جبهه غربی شورای امنیت در عملی کردن تحریم‌های جدید علیه ایران تحلیلی دقیق ارائه شود! در این میان، تنها به جملاتی مانند "دولت آمریکا توانسته است موفقیت‌هایی را در راه جلب رضایت چین علیه ایران کسب کند" اکتفاء کردند.

 همزمان با تکنیک هیاهوی بزرگ، غرب با محوریت آمریکا و شخص اوباما می‌کوشد خود را از خلاء وجود دیپلماسی یا پروتکل‌هایی که ایرادی در فعالیت‌های هسته‌ای ایران نمی‌بینند برهاند و به اصلاح نهادهای گذشته و تاسیس نهادها و سازوکارهای جدید برای متوقف کردن روند هسته‌ای شدن ایران بپردازد. در این راستا، تلاش برای اصلاح مفاد قانون ان.پی.تی و اصلاح سازوکارهای کاهش تولید سلاح‌های کشتار جمعی به ویژه هسته‌ای به یکی از اولویت‌های اصلی غرب و آمریکا بدل می‌شود!

نکته دوم:

 انتشار آمارهای هرازچندگاهانه سازمان‌های به اصطلاح حقوق بشری مانند سازمان عفوبین‌الملل یا شورای حقوق بشر سازمان ملل و یا برخی سازمان‌های دولتی مانند وزارت خارجه آمریکا درباره میزان اعمال مجازات اعدام در برخی کشورهای جهان سوم به ویژه چین، ایران و عربستان سعودی حکایت از وجود سناریویی هدفمند و حساب شده است که در چارچوب تکنیک "وجهه‌سازی منفی"( Negative Face Making) جای می‌گیرد.

  هدف اساسی این تکنیک، نهادینه کردن برداشت‌‌ها و تفاسیر منفی و غیرسازنده از چهره یک یا چند کشور نامطلوب از منظر به اصطلاح جهانی(اما در واقع رویکردهای رسانه‌ای مهاجم) در تصور عمومی بین‌المللی و جهانی است. بر این اساس، تکرار آمارهای منتشرشده درباره سطح عملی شدن مجازات اعدام در کشوری مانند ایران هدفی جز سلب بیان گزاره‌های جدی را از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه‌ای و جهانی دنبال نمی‌کند.

 به عبارت دیگر، انتشار مداوم و متناوب آمارهایی در این زمینه از سوی برخی مراجع خبرساز مانند سازمان عفوبین‌الملل، اعتبار گزاره‌ها و قضایای حقوق بشری جمهوری اسلامی ایران را که همواره از مجرای زبان و فرهنگ در سطوح مختلف منطقه‌ای و جهانی بیان می‌شود یا قرار است مطرح شود با تهدید مواجه می‌سازد.

نکته سوم:

 غرب و رسانه‌های غربی تلاش دارند همواره هرگونه موفقیت جمهوری اسلامی ایران را چه در زمینه‌های امنیتی- اطلاعاتی و چه در زمینه‌های فناوری، اقتصادی و ... با تردید و تشکیک روبرو سازند. در همین راستا، برخی موفقیت‌های اخیر نظام اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران مانند بازداشت مدیریت و برنامه‌ریزی شده عبدالمالک ریگی یا موفقیت بخش برون‌مرزی وزارت اطلاعات در بازگرداندن حشمت الله عطار زاده به ایران نیز مشمول همین تردیدافکنی‌ها و تشکیک‌ها می‌شود.

  در ابراز و ایجاد این تردیدها و تشکیک‌ها، به عنوان مثال سخن از همکاری اطلاعاتی اطلاعات پاکستان به میان می‌آید و این نقش برجسته می‌شود به گونه‌ای که این انگاره به شدت تقویت می‌شود که بدون همکاری دستگاه امنیتی پاکستان دست‌یازیدن به چنین موفقیت‌هایی غیرممکن یا دست کم بسیار مشکل می‌نماید! در چنین فضایی به جای آن که به اصل(متن) واقعیت موفقیت‌های اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران توجه شود، حواشی این ماجرا برجسته می‌شود.

ترسیم فضای کلی رادیوهای بیگانه:12/1/89   

 ظاهرا گزارش‌های خبری در رسانه‌های بیگانه و تحرکات دیپلماتیک مقامات غربی علیه جمهوری اسلامی ایران حکایت از این دارد که اقدامات تحریمی در شورای امنیت علیه ایران بیش از بیش نزدیک شده است.

 از سویی باراک اوباما و نیکلای سارکوزی در کنفرانس مطبوعاتی مشترک در آمریکا از توافق در زمینه تشدید تحرم‌ها علیه ایران سخن گفتند. رییس جمهوری فرانسه گفت: زمان آن رسیده است که تحریم های جدی تری علیه حکومت ایران به اجراء گذاشته شود و باراک اوباما نیز گفت که او حاضر نیست ماه های طولانی صبر کند و باید سرنوشت تحریم ها در ظرف هفته های آینده روشن شود.

 به گزارش رادیو رژیم صهیونیستی روزنامه ایتالیایی کوریر دلاسرا در تفسیر این اظهارات نوشت: "فشار باراک اوباما و سارکوزی در این راستا بار دیگر جنب و جوش در مورد برنامه های اتمی ایران را شدیدتر کرده است" این روزنامه با اشاره به اینکه "باراک اوباما ‌اعتقاد همیشگی دارد که بایستی کشورهایی مانند روسیه و چین را هم در این راستا همراه کرد"، به نقل از ناظران ادعا کرد: "مساله روسیه تقریبا حل شده است و می توان از چین انتظار داشت که حداقل در مورد رای گیری در شورای امنیت ‌سازمان ملل متحد ‌این کشور رای ممتنع داده و یا در رای گیری شرکت نکند".

 وزیران خارجه هشت کشور صنعتی جهان نیز در پایان نشست دو روزه خود در کانادا بیانیه ای را انتشار دادند که در آن جامعه بین المللی فراخوانده شده است با برداشتن گام های مناسب بر میزان فشار بر جمهوری اسلامی ایران به هدف متوقف ساختن برنامه های اتمی بیافزاید. وزیر خارجه کانادا که مهماندار این همایش بود گفت: "کشورهای شرکت کننده موافقت کرده اند که به گفت و شنود در مورد مسایل اتمی ایران ادامه دهند" وی همچنین افزود: "برنامه های هسته ای ایران و کره شمالی بسیار نگران کننده است و کشورهای صنعتی از آن بیم دارند زیرا بر امنیت جهانی تاثیر منفی می گذارد". 

 ادعا‌ها درباره همگرایی جهانی علیه برنامه هسته‌ای ایران در حال مطرح می‌شود که رادیو رژیم صهیونیستی به نقل از روزنامه والستریت ژورنال نوشت: "به رغم همه ادعاهای دولت باراک اوباما ‌در این زمینه که تحریم های فلج کننده بر علیه رژیم ایران برقرار خواهد شد واقعیت چیز دیگریست و همه  امور نشانگر آنست که دولت ایالات متحده آمریکا  قادر به فراهم آوردن زمینه برای اجرای چنین تحریم هایی نیست".

 به نوشته والستریت ژورنال "باراک اوباما  تاکنون نتوانسته است چین و روسیه را به پشتیبانی از تحریم های فلج کننده  وادار سازد و در همان حال رییس جمهوری ایالات متحده آمریکا در برابر این پرسش قرار گرفته است که اگر رژیم ایران به سلاح اتمی دست یابد در برابر آن چه واکنشی باید نشان دهد؟" والستریت ژورنال همچنین نوشت: "حقیقت اینست که جمهوری اسلامی ایران در آستانه دستیابی به جنگ افزار اتمی قرار گرفته است و اکنون نکته اینجاست که سیاست لازم و ممکن برای مقابله با یک ایران مجهز به سلاح اتمی چیست؟" 

 همزمان رسانه‌های بیگانه "ادعاهای اعراب درباره جزایر ایرانی در کنفرانس سران کشورهای عرب در شهر سرت لیبی" را برجسته کردند.

 "نقش آفرینی انتخاباتی مقتدا صدر در عراق"، "تکرار ادعا‌ها درباره دخالت ایران در انتخابات این کشور" و "آخرین تحولات خاورمیانه" دیگر موضوعات مورد توجه رسانه‌های بیگانه در شب (11/1/89)گذشته بود.

•نکته اول:

 باراک اوباما در کنفرانس خبری با رئیس جمهور فرانسه با اشاره به اینکه "دولت وی در ابتدا اعلام کرده حاضر است با ایران وارد گفتگو شود و این امکان را به آنها بدهد تا در مسیری صحیح حرکت کنند مسیری که به موفقیت و کامیابی مردم ایران و صلح در منطقه منجر شود مسیری که به ایران فرصت می داد به جامعه بین المللی بپیوندد اما مسیر مقابل آن انزوای بیشتر و پیامدهای آن بود" و "آمریکا همراه با دیگر کشورهای گروه پنج به علاوه یک پیشنهادهایی را برای حل این موضوع از راههای دیپلماتیک مطرح کرده اند" افزود: "ولی ایران تاکنون این پیشنهادها را نپذیرفته است و امروز جامعه جهانی بیش از هر زمان دیگری مصمم است که ایران را به احترام به تعهداتش وادارد" وی همچنین افزود: "بدین دلیل است که آمریکا بدنبال تصویب تحریم های شدید از طریق شورای امنیت ‌سازمان ملل متحد ‌است".

 باراک اوباما با این اظهارات وانمود می‌کنند دیپلماسی دولت وی در چند ماه اخیر کاملا مسالمت آمیز و غیر خصمانه با تاکید بر آغاز گفتگوها با تهران بوده است اما تهران به علت رویه سخت و غیر مسالمت آمیزش این فرصت را از دست داده است. این ادعا در حالی مطرح میشود که رویه این دولت نیز همان رویه دولت پیشین آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران بوده است، با این تفاوت که با ظاهری لطیف همان مطالبات زیاده‌خواهانه و انحصار طلبانه را در زمینه برنامه هسته‌ای ایران دنبال می‌کرده است.

•نکته دوم:

 در روز‌های اخیر دیپلماسی غربی و صهیونیستی و رسانه‌های وابسته سیاستی دو جانبه را در قبال مناسبات آمریکا و رژیم صهیونیستی در پیش گرفتند. از سویی آنها سعی کردند با برجسته کردن اختلافات بین واشنگتن و تل‌آویو در زمینه ادامه ساخت و ساز در بیت المقدس ، موضع مستقل آمریکا در زمینه تحولات خاور میانه را برجسته کنند، شاید اعتماد فلسطینیان به میانجیگری آمریکا در این باره تقویت شود.

 اخیرا این سیاست با طرح ادعایی در روز سه شنبه در شبکه تلویزیونی بی بی سی در لندن مبنی بر اینکه "باراک اوباما ‌در دیدار هفته پیش با نخست وزیر‌اسراییل ‌با او به سردی رفتار کرده است" ادامه یافت.

 اما این سیاست می‌تواند دیپلماسی رژیم صهیونیستی را در برابر فلسطینیان تضعیف کند و جسارت دیپلماتیک آنها را تقویت کند به هر حال یکی از مهمترین برگ برنده‌های تل‌آویو در منطقه برخورداری از حمایت آمریکا است،‌ به همین علت برای این که این برگ برنده تضعیف نشود مقامات آمریکایی به موازات این ادعا، از گزاره‌های تبلیغی زیر نیز استفاده کردند:

1- "مقامات کاخ سفید واشنگتن همچنان برای از میان بردن بحرانی که در روابط ایالات متحده آمریکا و اسراییل ‌بوجود آمده است به تلاش ادامه می دهند".

2- "این مقامات از گزارشهایی که روز گذشته انتشار یافت و در آنها ادعا گردید که پرزیدنت باراک اوباما ‌در دیدار هفته پیش با نخست وزیر‌اسراییل ‌با او به سردی رفتار کرده است ابراز شگفتی نموده و آن را نادرست خواندند".

3- "سخنگوی کاخ سفید آقای رابرت گیتس گفت شگفت زده است که برخی منظور از دیدار خصوصی بین پرزیدنت باراک اوباما ‌و آقای نتانیاهو را مجازاتی برای وی می دانند".

4- "به گفته یک منبع بلندپایه دیپلماتیک در اورشلیم دولت واشنگتن به آگاهی اسراییل ‌رسانیده است که گزارش منتشر شده توسط شبکه تلویزیونی بی بی سی در لندن درست نیست که در آن ادعا شده بود که دولت پرزیدنت باراک اوباما ‌قصد ندارد در مورد قطعنامه نکوهش اسراییل ‌در رابطه با خانه سازی در شورای امنیت از حق وتو استفاده نکند و این قطعنامه را خنثی ننماید".

*نکته سوم:

 خبر‌ها حکایت از این دارد که "در انتخابات ‌پارلمانی عراق ائتلاف عراقیه به رهبری ایاد علاوی نودویک کرسی مجلس را به دست آورده است در حالی که ائتلاف حکومت قانون به رهبری نوری المالکی هشتاد و نه کرسی را از آن خود کرده است. بر این اساس، نوری المالکی نخست وزیر عراق در انتخابات پارلمانی این کشور با اختلاف ناچیزی در مقام دوم قرار گرفته است.

 یکی از راه‌های طبیعی و رایج ارتقاء رتبه نخست وزیر از مقام دوم به مقام نخست و تشکیل کابینه تازه ای، ائتلاف با دیگر احزاب شیعه عراق است. به عبارت دیگر، یک ائتلاف احتمالی بین هواداران مقتدی صدر در اتحاد ملی عراق و هواداران نوری المالکی می تواند برنده انتخابات پارلمانی عراق،‌ نخست وزیرپیشین ایاد علاوی را در اقلیت قرار دهد. زیرا در صورت به ثمر رسیدن گفتگو ها بین ائتلاف حکومت قانون و اتحاد ملی عراق هواداران مقتدی صدر این ائتلاف می تواند صدوشصت و سه کرسی از سیصد و هشتاد و هشت کرسی پارلمان عراق را از آن خود کند.

 بنابراین اگر مقتدا صدر در ایران باشد سفر رهبران ائتلاف حکومت قانون به رهبری نوری المالکی به ایران رویدادی طبیعی است. اما رسانه‌های بیگانه سعی دارند از آن برای طرح ادعای تکراری مبنی بر دخالت ایران در امور داخلی/ به ویژه در انتخابات/ این کشور بهره برداری کنند.

به نظر می‌رسد این رویه تبلیغی تلاشی است برای غافل کردن افکار عمومی عراق از دخالت اشغالگران در امور داخلی عراق و وابسته نشان دادن شیعیان به ایران و تحریک اهل تسنن در این کشور علیه جمهوری اسلامی ایران  پیش رود.

*  *  *  *  *  *

ترسیم فضای کلی رادیوهای بیگانه: 13/1/89

 باتوجه به بروز اشکال فنی در دسترسی به اخبار اغلب رسانه های بیگانه درساعات گذشته و دریافت اخبار مرتبط به ایران در رادیو رژیم صهیونیستی در ترسیم فضای کلی رادیوهای بیگانه تنها به مهمترین اخبار مورد توجه این رسانه و جهت گیری تبلیغی این رادیو اشاره شده است.

 برخلاف آنچه در روز گذشته(12/1/89) و به طور گسترده رسانه های بیگانه از اعلام آمادگی پکن برای مذاکره درزمینه تحریمهای اقتصادی علیه ایران منعکس کردند گزارش های ساعات گذشته دائر بر این است که دولت چین بلافاصله پس از انعکاس گسترده این مسئله از تایید آن خودداری ورزیده و تاکیدکرده است که دولت پکن همچنان به جستجو برای یافتن راه‌حل مسالمت‌جویانه است که مفهوم آن می‌تواند ادامه مخالفت با برقراری تحریم‌های شدیدتر باشد.

 رادیو اسرائیل با انعکاس این خبر به ارزیابی علل تغییر موضع چین پرداخته و مناقشات سیاسی چین با آمریکا ،فروش اسلحه آمریکایی به تایوان،اختلاف و نزاع بر سر کمپانی اینترنتی گوگل و دیدار پرزیدنت اوباما با دالایی لاما، یکه تازی آمریکا به عنوان یگانه ابرقدرت جهان ، رقابت اقتصادی دوکشور را ازجمله مهمترین دلایل عدم همکاری پکن با واشنگتن ارزیابی نموده است.

 درعین حال این رادیو برای جبران شکافی که با انعکاس این خبر در میان قدرتهای بزرگ برای تشدید فشارها برجمهوری اسلامی ایجاد شده است به بازتاب دیدارآنگلا مرکل صدر اعظم آلمان با گوردون براون نخست وزیر انگلیس پرداخته و این مذاکرات را درامتداد تصمیم برای تصویب تحریم های جدی تر علیه جمهوری اسلامی ایران در شورای امنیت سازمان ملل ارزیابی نمود.

 سوژه دیگری که دراین مسیر ازسوی رادیو اسرائیل مورد توجه قرارگرفت ادعایی بود که بر پایه آن کمپانی بزرگ هندی ریلاینز به واردات نفت خود از ایران پایان داده و به ادعای این رادیو منابع نفتی دلیل این گام کمپانی هندی را فشارهای سیاسی آمریکا و نیز اختلاف بر سر قیمت نفت با حکومت ایران دانسته است.

 ادامه فضاسازی ها به بهانه اظهارات ایاد علاوی درباره نقش آفرینی تهران درمسائل داخلی عراق ،آزادی حشمت الله عطارزاده از اسارت آدم ربایان در پاکستان ،و بازتاب بیانیه ای دیگر از سوی سازمان گزارشگران بدون مرز در باره وضعیت زندانیان سیاسی در ازدیگر سوژه هایی بود که این رادیو آن را مورد توجه قرار داده است.

ترسیم فضای کلی رادیوهای بیگانه: 14/1/89

بررسی فضای خبری – تبلیغی و تحلیلی رسانه‌های در دسترس غربی نشان از آن دارد که برخی "سناریوسازی‌ها" و "مرثیه‌سرایی‌ها" به دستور کار رسانه‌ای بیگانه در کمتر از 24 ساعت گذشته(13/1) بدل شده است:

سناریوسازی‌ای که از آن سخن به میان می‌آید راه به حوزه سیاست بین‌المللی و بررسی آخرین تحولات هسته‌ای ایران می‌برد؛ حوزه‌ای که وقت و انرژی جهان را به خود مصروف خود داشته است.

در این چارچوب ، سناریوی شکست دیپلماسی از جنس و سنخ ایرانی در برابر دیپلماسی از جنس و سنخ آمریکایی برای جلب نظر مساعد و تعیین کننده دولت چین در اعمال و عدم اعمال دور جدید تحریم‌ها علیه ایران مورد بررسی قرار می‌گیرد.

 همچنین، مرثیه‌سرایی‌ای که از آن سخن به میان می‌آید مرثیه‌خوانی و مرثیه‌سرایی غرب و رسانه‌های بیگانه بر مزار رسانه‌های داخلی و آزادی مطبوعات است.

 این مرثیه‌سرایی فریاد "وا مطبوعاتا" سر می‌دهد و به دنبال احیای به اصطلاح رکن چهارم دیپلماسی در ایران است که البته نمی‌تواند خالی از تلاش برای راه‌اندازی "کودتای مطبوعاتی- رسانه‌ای" علیه جمهوری اسلامی ایران باشد!

نکته اول:

 در حالی که سعید جلیلی کیلومترها فاصله را برای رایزنی با مقامات چینی طی کرده است تا نظر مساعد چین را در حمایت از برنامه هسته‌ای ایران و مخالفت با اعمال تحریم‌های جدید جلب و کسب کند، رسانه‌های غربی تنها "یک گفت‌وگوی تلفنی" میان باراک اوباما و همتای چینی خود درباره ایران را آبی سرد بر التهاب و پویش دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در این زمینه قلمداد کردند!

  از این منظر، گزاره حداقلی که مطرح می‌شود آن است که پس از ماه‌ها مقاومت سیاسی، موافقت چین برای پیوستن به مذاکرات گروه شش برای تعیین نوع و شدت تحریم‌ها به منزله نزدیک شدن هنگامه اجماع‌ دوباره به جامعه اصطلاح جهانی علیه برنامه اتمی و دلشوره گرفتن رهبران تهران از اعمال دور جدید تحریم‌ها علیه ایران قلمداد شده است.

 به این ترتیب ، بیگانه بر آن است تا نشان دهد دیپلماسی ضدهمگرایی جمهوری اسلامی ایران به منظور مانع‌تراشی در راه صورت‌بندی اجماع بین‌المللی در مقابل دیپلماسی همگراکننده آمریکا سرانجام زانو زده و  راه به جایی نبرده است.

 در تحلیل نهایی در فضای رسانه‌ای بیگانه، موضوع هسته‌ای ایران به مثابه کارت بازی در دستان دو قمارباز سیاسی- اقتصادی بزرگ یعنی آمریکا و چین ترسیم و تصور می‌شود به گونه‌ای که هرگونه امتیاز دندان‌گیری که واشنگتن به پکن بدهد، تهران و آمال و آرزوهای هسته‌ای تهران به فراموشی سپرده می‌شود. بدین‌سان، این انگاره تبلیغی به دنبال آن است تا نشان دهد ایران و برنامه اتمی آن به خودی خود دارای ارزش و بار سیاسی ذاتی نیست بل در چارچوب و از نظرگاه منافع قدرت‌های شرقی و غربی و بده‌ بستان‌های سیاسی- اقتصادی پشت پرده میان آنها در شورای امنیت قابل تجزیه و تحلیل است.

  به دیگر سخن بر اساس این انگاره، موضوع هسته‌ای ایران به مثابه "سوژه‌ای برای معامله" در نظر گرفته می‌شود تا سوژه‌ای برای درک و ادارک سیاسی متقابل و چندجانبه با حضور موثر ایران!!

نکته دوم:

 "آزادی مطبوعات و رسانه‌ها"(به تعبیر کلی‌تر و رایج‌تر آن، آزادی بیان) همواره در ایستارها و پندارهای غرب و رسانه‌های آن به مثابه رکن چهارم دموکراسی در منظر و منظور بیگانه در نظر گرفته می‌شود.

 این رکن چهارم - که البته در جهان‌بینی عقیدتی و سیاسی رهبران اصولگرای جمهوری اسلامی ایران در بسیاری از موارد با تلاش غرب برای "براندازی نرم" یا به بیان دقیق‌تر "کودتای مطبوعاتی و رسانه‌ای" یکسان پنداشته می‌شود- از منظر غرب زمانی با تهدید مواجه می‌شود، روند توقیف مطبوعات توسط مسئولان فرهنگی و امنیتی نظام اسلامی جدی‌تر می‌شود.

  بر این مبنا، "مرثیه رسانه‌ برای رسانه"، به اصلی‌ترین تکنیک تبلیغی بدل می‌شود؛ مرثیه‌ای که یک یا چند رسانه غربی برای یک یا چند رسانه داخلی در جمهوری اسلامی ایران می‌سرایند و برای آن مویه می‌نمایند!!

نام:
ایمیل:
نظر: