بصیرت:غربیها سرمایهگذاریهای گستردهای را برای دور کردن جوانان افغان از هویت اسلامی خود آغاز کرده و بدین منظور دهها کلیسا در ولایتهای مختلف افغانستان دایر کردهاند.
دموکراسی به سبک غربی که ارمغان حضور کشورهای غربی در افغانستان است، تبعات ناگواری را بر پیکره این کشور که 99 درصد از جمعیت آن مسلمان هستند، وارد کرده است. خیزش آرام مربیان مسیحی در میان اقشار مختلف مردم مسلمان افغانستان به ویژه دانشجویان این کشور، تحت نام دموکراسی از جمله عوارض ناگوار این دموکراسی غربی است.
تجربه این رویداد در کشورهای منطقه و مسلمان مانند تاجیکستان و پاکستان نشان میدهد که این سرمایه گذاری کلان میتواند طیف وسیعی از قشر هدف گرفته را بدون نیاز به هیاهو و جنجال جذب کند.
هدف قرار گرفتن دانشجویان برای گسترش مسیحیت از سوی نهادهای وابسته به غرب و سهل انگاری مسئولان افغانی در برابر این اقدام هدفمند، عواقب خطرناکی را برای این کشور مسلمان در پیخواهد داشت.
"احمدشاه رجا" محقق افغان است که به منظور تحقیق درباره شبکههای گسترش مسیحیت، وارد یکی از کلیساهای مخفی شهر کابل شده بود تا تحقیقات خود را در این زمینه تکمیل کند. وی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در کابل گسترش و فعالیت مسیحیت را در افغانستان وحشتناک توصیف کرد و اظهار داشت: عده ای در افغانستان به شدت در تلاش هستند تا با گسترش مسیحت، این دین را جایگزین دین اسلام کنند.
او با بیان جزئیات بیشتر خاطرات خود را چنین بیان میکند: شخص رابط، مرا به منزلی در منطقه "کارته 4" شهر کابل برد و در آنجا وارد اتاق بزرگی شدیم که مردی 35 ساله در آن منتظر من نشسته بود، نام این شخص "رستم خان" بود و او شهروند تاجیکستان و مربی این مرکز بود، پس از چند لحظه، شش جوان دیگر نیز به ما پیوستند و دریافتم که آنها متعلق به ملیتهای مختلف و از دانشجویان دانشگاه کابل هستند، هنوز چند لحظه از آشنایی ما نگذشته بود که دو جوان دیگر هم از دانشگاه پلی تکنیک کابل به ما پیوستند.
این محقق افغان افزود: فضای اتاق دلهرهآور و دلتنگ کننده بود، به خوبی میشد حس کرد که همه احساس گناه میکنند و از همدیگر خجالت میکشند. در این حال سئوالی در ذهنم ایجاد شد که چرا بخش عظیمی از جوانان مسلمان کشور افغانستان که در دامن پدر و مادری مسلمان پرورش یافتهاند در کام مسیحیت فرو میروند.
تنها کسی که در این اتاق خوشحال و پیروز به نظر میرسید رستم خان بود که توانسته بود عدهای جوان مسلمان را به باورهای مذهبی خود بیاعتقاد سازد. پس از صرف چای رستم خان ما را به شکرگزاری واداشت و با هم مراسم شکرگزاری را به جا آوردیم، سپس به هر نفر یک جلد انجیل داد و تدریس شروع کرد.
این شهروند افغان خاطرنشان کرد: حدود یک ساعت به سخنان او گوش دادیم و او در این مدت از انجیل برای ما میخواند و سپس تفسیر و تحلیل میکرد.
به گفته وی، این معلم مسحیت حرفهای بی محتوای زیادی را ارائه کرد و تعریف او از خداوند 3 گانه که عبارت از "پدر، پسر و روحالقدس" بود بسیار غیرعقلی و غیرمنطقی بود و این سخنان برای شخص مسلمانی که در تمام طول عمر خود به خدای واحد ایمان و اعتقاد داشته و عیسی را فقط پیامبر میدانسته است، بسیار غیر منطقی جلوه میکند.
وی گفت: درس آن روز به پایان رسید و باید از اتاق خارج میشدیم زیرا گروه دیگری در راه بودند که باید جای خود را به آنها میدادیم. گرچه ما با انگیزه تکمیل اطلاعات در راستای روند مسیحی شدن جوانها و دستهای پشت پرده این روند وارد این منزل شدیم اما پس از خارج شدن از آن منزل، نفرت و انزجار سراسر وجود ما را فرا گرفته بود و به شدت احساس گناه میکردیم.
در این هنگام از خود پرسیدم کجایند کسانی که یک عمر سنگ حراست از مرزهای ایدئولوژی اسلامی را به سینه میزنند، کجایند آنهایی که یک عمر از سفره اسلام تغذیه کردند و به نام حامیان عقاید اسلامی شعار میدهند؟
این محقق افغان ادامه داد: امروز یک نسل در حال تباه شدن و سوختن است، نسلی که امید آینده افغانستان است در حال نابودی است و دودش از دودکشهای کلیساهای مخفی ولایتهای کابل، "مزار"، "جلال آباد"، "قندوز" و "بامیان" به آسمان بلند است. این یکی از چندین پدیده شومی است که به دنبال دموکراسی دروغین غربی به افغانستان آمده است و لانههای فساد اخلاقی، میخانههای متعدد در "شهرنو" کابل، مهمانخانههای محل اقامت خارجیها و کلوپهای شبانه همه فرایند این دموکراسی منحط است که در حال تبدیل شدن به یک فرهنگ میباشد.
وی گفت: به مدت 3 هفته هر چهارشنبه به این مرکز رفتیم و در کلاسهای آنها شرکت کردیم، در این چهار جلسه با تمام همکلاسیها آشنا شدیم و در جمع این دوستان کسی بود بنام "ذکی" که تازه از کلیسای بزرگ "دهلینو" برگشته بود، وی بیشتر دانشجویان را تشویق میکرد تا به این گونه مراکز روی آروند و در گفتوگو با او پی بردم که کلیسای دهلینو از او خواسته بود تا افراد بیشتری را جذب کند و برای این هدف وی را به یک زن تایلندی در کابل معرفی کرده بودند.
وی افزود: نام مستعار این خانم "بیجن" بود که جزء مقامات عالی رتبه بیمارستان خارجی "کیور" مستقر در کابل بود و در آن بیمارستان مسئول جذب پرسنل بود. به کمک ذکی توانستیم هفت کلیسای خانگی دیگر را کشف کنیم که سه باب از این کلیساها در "کارته 4" شهر کابل، دو باب در "کارته 3"، یک کلیسای بزرگ در "سرک 4 سیلو" و یک باب کلیسای دیگر در منطقه "پل خشک" در غرب کابل بود و جالب است که تمام این کلیساها در یک سمت شهر کابل واقع شده اند.
وی در ادامه اظهار داشت: جشن کریسمس سال گذشته که خودم نیز در آن شرکت داشتم در کلیسایی که در منطقه سیلو قرار دارد برگزار شد که تعداد شرکت کنندگان در این جشن به 150 نفر میرسیدند.
این شهروند افغان گفت: چهار ماه بعد از جشن کریسمس، به ما اطلاع دادند که هئیت بلند پایهای از کلیسای مرکزی اوکراین برای بررسی از کلیساهای کابل، قندوز و بغلان به افغانستان سفر میکند و بعد از 10 روز در اردیبهشت 1387 هئیت متذکره شامل 2 مرد یکی آمریکایی به نام "برد" و دیگری اوکراینی بنام "گریگوری" و همسر و دختر گریگوری وارد کابل شدند و میهمانی را به افتخار کسانی که تازه مسیحیشده بودند در رستوران "نگین آسیا" به راه انداختند.
وی در ادامه گفت: این هیئت پس از گفتوگوی مفصل پیشنهاد داد تا 12 نفر باید به اوکراین اعزام شوند و مدت 2 سال در کلیسای اوکراین آموزش ببینند و پس از اخذ مدرک برای آموزش به افغانستان بازگردند.
به گفته وی، برخی از تازه مسیحی شدگان از گریگوری خواستند تا آنها را غسل تعمید بدهند که این درخواست با استقبال او مواجه شد و در منزلی در کارته 3 کابل که متعلق به یک تبعه کرهای بود، مراسم غسل تعمید آغاز شد.
به گفته احمد شاه رجا، هیئت وارد شده از اوکراین در حین غسل تعمید به تازه مسیحی شدگان میگفتند که با غسل تعمید، انسان مانند کودکی میشود که تازه از مادر متولد شده است و تمامی گناهان قبلی او هر چند بزرگ باشد بخشیده میشود.
وی تصریح کرد: این هیئت تمامی متقاضیان را به نام عیسی مسیح خدا عسل تعمید دادند و بدین ترتیب عدهای به دین جدید عیسی مسیح پیوستند.
به گفته رجا، در نقاط مختلف کابل دهها کلیسا وجود دارد که آنها فقط موفق به دیدن هفت کلیسا شدند و صدها جوان در این کلیساها مشغول آموزش آئین مسیحیت هستند، شاید این کلیساها به این دلیل در غرب کابل واقع شده اند که تمامی دانشگاههای کابل در همین منطقه متمرکز هستند.
این محقق افغان افزود: پس از تحقیق تکمیلات در این زمینه، گزارشی را به چندین موسسه اسلامی در کابل ارائه کردیم اما جز اظهار تاسف از آنها عکس العمل دیگری بروز نکرد و یا هم توان بروز عکس العملی را نداشتند.
احمد شاه رجا معتقد است که فقر فرهنگی و دینی ناشی از کم آگاهی جوانان، فقر مادی که یکی از حربههای جذب جوانان است و کم کاری علمای افغانستان از عوامل عمده گرفتاری جوانان در دام مسیحیت است.
به دنبال انتشار این گزارش درباره روند گسترش مسیحیت در افغانستان که توسط خبرنگار ایرانی در کابل تهیه شده بود، وی توسط افراد مدعی حمایت از مسیحیت هدف حمله قرار گرفت.
* گروههای تبلیغی مسیحی در کلیساهای مخفی خانگی در کابل، مزار شریف، جلالآباد، قندوز و بامیان در حال تباه کردن نسل جوان و مسلمان افغان هستند