کیهان: این نوشته می کوشد اهداف و سناریوهای احتمالی آمریکا را با توجه به مقتضیات زمانی مورد واکاوی قرار دهد. همچنان که روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز نیز همچون بسیاری دیگر از رسانه های غربی به صراحت بر این مطلب تأکید می کند که هر چند بن لادن مورد شکار آمریکا قرارگرفت اما «ایمن الظواهری» مصری اکنون عملاً زمام این سازمان تروریستی را بر عهده دارد. اکنون باید دید چرا در یک دهه گذشته آمریکایی ها «بن لادن» را دستگیر و یا به قتل نرساندند و در حالی که این امکان برای آنها بوده است، در این مقطع زمانی کشته شدن رهبر القاعده را در دستور کار قرار می دهند. سناریوهای چند لایه آمریکایی ها از این اقدام و احتمالات پیرامونی آن معطوف به شرایط داخلی واشنگتن و سیاست های منطقه ای آمریکا در چند بخش قابل صورت بندی است. CIAجالب اینجاست که پایگاه خبری دبکا نزدیک به موساد در ارزیابی خود از اعلام قتل بن لادن از سوی آمریکا با تکیه بر منابع اطلاعاتی غرب می نویسد: «هدف، راهی برای پیدا کردن خروجی آبرومندانه از افغانستان آن هم پس از 10 سال شکست نظامی مفتضحانه و هزینه کردن میلیون ها دلار پول است؛ چیزی که دولت آمریکا نمی تواند آن را توجیه کند.» از سوی دیگر؛ «واشنگتن پست» با اذعان به خشم آمریکا از سیاست خارجی مصر در پی تحولات منطقه به گونه ای عجزآلود تصریح می کند: «روابط قاهره با تهران رو به بهبود است اما این روابط با تل آویو دچار تنش روزافزون است.» همچنین توافقنامه فتح و حماس اوضاع را برای رژیم صهیونیستی به شدت وخیم کرده است تا جایی که «تزیپی لیونی» رئیس حزب کادیمای این رژیم در گفت وگو با روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت به این توافقنامه اشاره می کند و در پی آمد آن اعتراف می کند: «محاصره نوار غزه رو به نابودی است و اسرائیل همچنان در ضعف به سر می برد.» داستان بلند مبارزه دروغین با تروریسم و کلید زدن پروژه «اسلام هراسی» از سوی آمریکایی ها به منظور به حاشیه راندن اسلام ناب و جلوگیری از شکل گرفتن بیداری اسلامی و از طرف دیگر دسترسی به منابع نفتی، هنگامی قابل تامل تر و البته تلخ تر است که همگان می دانند شکل گیری یک سازمان تروریستی در قامت «القاعده» و یا «طالبان» زاییده ISI4- و بالاخره باید گفت با توجه به این که حادثه 11 سپتامبر ساخته و پرداخته دولت آمریکا بود و امروز دلایل متعدد و غیرقابل خدشه ای این مسئله را به اثبات رسانده است و از سوی دیگر، بن لادن و تشکیلات تروریستی القاعده نیز با حمایت و کارگردانی آمریکایی ها در راستای ضربه زدن به جهان اسلام و در نقطه موازی انقلاب اسلامی به صحنه آمدند، اقدام دولت اوباما در کشتن بن لادن را باید در راستای احیای پروژه «اسلام هراسی» دانست که با شکل گیری انقلاب ها و قیام های مردمی و اسلامی در منطقه به محاق رفته بود. ابهاماتی مهمتر از سرنوشت بن لادن حتی اکنون هم اطلاعات منتشره توسط آمریکا و پاکستان، در تناقض است و به شدت ابهام دارد. آمریکا مدعی است با همکاری پاکستان دست به نابودی "بن لادن" زده ولی بیانیه رسمی پاکستان چنین ادعائی را رد می‌کند و می‌گوید آمریکا مستقلاً وارد عمل شده است. اما در عین حال پاکستان درخصوص اقدامات نظامی و تهاجمی ارتش و نظامیان آمریکائی در عمق خاک خود، اعتراضی نکرده و سکوت اختیار کرده است که خود جای تعجب دارد. شاید به همین دلیل باشد که در آخرین روزهای حضور "رابرت گیتس" در پنتاگون و قبل از عملی شدن تغییر ساختار در کابینه جنگی اوباما، اصرار بر اینست که کار "بن لادن" به پایان برسد تا این امتیاز به حساب تیم نومحافظه کاران گذاشته شود که توانسته‌اند پرونده بن لادن را مختومه سازند. از این دیدگاه، حتی رقص و پایکوبی تصنعی در خیابانهای نیویورک هم یک قدرت نمائی از جانب نومحافظه کاران تلقی می‌شود که در آخرین روزهای قبل از کناره گیری "رابرت گیتس"، توانسته‌اند لبخند شادی را به ساکنان نیویورک باز گردانند و ظاهراً انتقام ماجرای 11 سپتامبر را از بن لادن بگیرند. آیا واشنگتن حاضر است به این بازی رسوا خاتمه دهد؟ تکلیف غرامت جنگی و پیگیری سرنوشت ملتی که تعمداً قرن‌ها به عقب رانده شده، چه خواهد شد؟ اینها و صدها سؤال مهم دیگر، قطعاً حیاتی‌تر از سرنوشت بن لادن هستند که هنوز هم در چگونگی مرگ وی تردید وجود دارد. «رمانتیسم باستان گرایانه در مصاف با عقلانیت اسلامی!‏»عنوان سرمقالهِ‌ روزنامه‌ی رسالت به قلم صالح اسکندری است که در آن می‌خوانید؛بیش از 1400 سال است که ایرانیان به برکت اسلام از هویت تمدن ساز چند هزار ساله خود پاسداری کرده اند و تمدن ایران در پرتو ایمان به اسلام روز به روز شکوفا تر شده است. همه ما ایرانی ها، هم احساسات مملو از شعور مذهبی داریم و هم احساسات شور انگیز میهنی. هیچ گاه نیز بین این دو احساس شور انگیز و مشحون از شعور در درون خود به تضاد و تناقضی برخورد نکردیم. مگر زمانی که عده ای سعی کردند این دو خط متکامل و متوازی را در تقاطع و تضاد با یکدیگر قرار دهند.‏ عقلانیت اقتضا می کند در پاسخ به این سئوالات قبل از متهم کردن « من قال» به فهم « ما قال» بپردازیم سپس ریشه های فکری جریانی که قائل به آن است را مورد واکاوی قرار دهیم.‏ رمانتیسم باستان گرایانه اخیر که در چند ماه گذشته واکنش گسترده علما و مراجع را برانگیخته در واقع بر منهج اسطوره پردازی های پست مدرن در این الگوی پست مدرن عقلانیت اسلامی که باید مبنای سیاست باشد به کنار رانده می شود و سیاستمداران به طرق غیر عقلانی و حتی ماورایی به اداره امور می اندیشند. در این اعوجاج فرهنگی بیم آن می رود با حجیم شدن اساطیر و تجسمات ذهنی و بصری جایی برای عقلانیت اسلامی نباشد و حتی اقدام به مصداق سازی در زمینه ظهور می شود. در ساحت سیاست، الگوی خیر و شر مطلق راه هرگونه تعامل و گفتگو را می بندد و موجد نوعی دگماتیسم خط پایانی می شود. عدالت که در پیوند با عقلانیت و معنویت معنا می یابد اگر چنین پیوندی وجود نداشته باشد در عمل و نظر محقق نگشته و هر شی در جای خودش مستقر نشده است.‏ 400 هزار جلدی وی موید این عقلانیت پویاست که خلافت عباسیان را به چالش کشید. در عقلانیت سیاسی شیعه ناظر به حل مشکلات جامعه اسلامی تلاش را برای یافتن راه حل ها باید شروع کرد و مطمئنا خداوند نیز در این مسیر یاری می رساند. «الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا»‏ دورخیز انتخاباتی اوباما با سناریوی «بن لادن» خروجیهای متناقض و متعارض، بویژه تیره بودن روابط ISIشکست راهبردهای کاخ سفید در خاورمیانه و شمال آفریقا، از دست دادن همپیمانان در ماورای بحار، رشد نفرت عمومی از آمریکا و چهره های وابسته در جهان اسلام، بیداری اسلامی و شکل گیری دولتهای مردمی با رویکردهای اسلامی، شکست روند سازش و آشتی دو گروه فلسطینی فتح و حماس، همگی بیانگر شکستهای پی در پی آمریکا در جهان اسلام تلقی می گردد. بدین ترتیب، دولتمردان این کشور تلاش دارند با این بمب خبری، برای مدتها اذهان عمومی را به این موضوع مشغول کنند تا سردمداران نظام سلطه بتوانند از فشار افکار عمومی رها شوند و این تهدید را به فرصت تبدیل کنند. وزش باد تغییرات در خاورمیانه، شکست طرح خاورمیانه بزرگ و خاورمیانه جدید و شکل گیری خاورمیانه اسلامی، نوید بخش آن است که در آینده از دیکتاتورها و چهره های همسو با واشنگتن خبری نیست و این موضوع، نظریه پردازان نظام سلطه را مجبور به گشودن باب جدیدی برای تعریف تعاملات بر اساس دگرگونیهای جدید منطقه نموده است، لذا برای تحقق این مهم نیازمند ارائه راهبردی متفاوت از گذشته می باشند و برای عملی نمودن آن، گام نخست را با از بین بردن تروریسم و زدودن ابهام از جهان اسلام به عنوان منبع و منطقه صدور تروریسم برداشته اند تا فرصت ایجاد رابطه با نظامهای سیاسی آتی و مردم محور را ایجاد کرده باشند. ایران: «ولایت فقیه» نقطه بارز و تمایز جمهوری اسلامی ایران با سایر نظام‌های مدیریتی در جهان است. پرچم پرصلابت ولایت در دستان باکفایت فرزندی از تبار رسول‌الله(ص) است. او پس از خمینی کبیر(رض) توانسته است عزت اسلام و اقتدار مسلمانان را در جهان روز افزون و دشمنان و قداره‌بندان جهانی را مبهوت هوشمندی و ژرف اندیشی خویش سازد. در سال‌های سخت ناشی از ستیزه جویی کسانی که راه از چاه باز نمی‌شناختند و هر روز چالشی تازه را فراروی نظام و رهبری قرار می‌دادند، او با دلی مالامال از امید به لطف پروردگار، درایت ولایت را با روشنگری‌ها و هدایت‌های بی‌وقفه خود، به کار بست و اجازه نداد بدخواهان و نااهلان، راه‌های انحرافی را پیش پای ملت ایران قرار دهند. این انگشت اشاره او بود که مردم را به صحنه آورد تا حماسه بزرگی را در سوم تیر ماه سال 1384 رقم بزنند و فردی را به ریاست جمهوری برگزینند که ثمره مدیریت او در صحنه اجرایی کشور، با عزت روزافزون برای ملت ایران، اقتدار و عظمت کم نظیر برای نظام جمهوری اسلامی و رضایت و خشنودی برای خاطر رهبر فرزانه انقلاب همراه بوده است. سیاست روز: پیرامون عبارت خبری فوق تحلیل‌های زیادی ارائه شده و خواهد شد اما نگارنده بر آن است ،از دریچه‌‌ای دیگر با طرح گزینه‌ای ناظر بر تحولات اخیر منطقه در قالب یک سناریو به این خبر بنگرد. 2ـ هیبت و هیمنه نظام اطلاعاتی آمریکا زیر سوال و نگاه‌های پرمعنای داخلی و خارجی را متوجه ضعف عمیق این نهادهای پرطمطراق نموده است وبدیهی است جابجایی مقام ارشد سازمان سیا هم در این راستا ارزیابی می‌شود. 1ـ بازسازی فوری اقتدار اطلاعاتی و امنیتی ایالات متحده نزد جهانیان و بخصوص افکار عمومی داخلی کشور در دستور کار قرار گیرد و احساس تحقیر سرایت شده از مقامات واشنگتن به مردم کنترل شود. 4ـ متعاقب اقدامات فوق تمهیدات لازم برای هلهله و شادی مردم برای بازسازی غرور مردمی و احیای قدرت ملی اتخاذ گردد. در خاتمه ذکر چند ابهام هم ضروری است که چگونه بن لادنی که قدرت انجام عملیات خرابکارانه در قلب نیویورک با آن وسعت را دارد و به روایتی چنان هوشمند عمل می‌کرده که سالها دست دستگاه های پر ادعای اطلاعاتی به او نرسیده و هیچ‌گاه مدت زیادی را به لحاظ مباحث امنیتی در یک جا سکنی نمی‌گزید ه و به عنوان بزرگترین تروریست بین المللی تحت پیگیرد که قطعا باید از حلقه محافظت قابل توجهی بهره‌مند می بوده و ... چگونه می‌شود از چهار سال پیش در آن خانه شناسایی شود و چهار بالگرد به راحتی در آن سکوت شب به منزل وی یورش و ادامه ماجرا رخ دهدٍ! قانون شکنی برای معرفی وزیر جدید حتی اگر قرار باشد که وزارت راه طبق قانون در وزارت مسکن ادغام شود، با توجه به تغییر وظایف با ایجاد وزارتخانه جدید، قطعا به معرفی وزیر جدید، نیاز است. چرا که نمایندگان براساس وظایف هر وزارتخانه به وزیر رای می دهند و وزارت جدید راه و مسکن، دارای وظایف جدیدی است که ضرورت معرفی وزیر جدید را الزامی می کند. پیش از این نیز موضوع عدم معرفی وزیر برای وزارت ورزش و جوانان مطرح بود که این تخلف دولت توسط رئیس مجلس پیگیری حقوقی شد، که تا این لحظه هنوز دولت بر نظرش مبنی بر عدم معرفی وزیر، اصرار دارد. تهران امروز: همین باورها باعث شد جوانان زیادی در سال‌های گذشته جذب بن‌لادنیسم شوند و در این میان سرکوب شدید گروه‌های اسلام‌گرا در برخی کشورهای عربی زمینه را برای مشروعیت‌بخشی به این گفتمان در میان طیفی از جوانان در جهان اسلام فراهم کرد. مقاومت در برابر نظام سلطه موضوعی ساده نیست بلکه مقوله‌ای پیچیده است که نیاز به هوشمندی و درک درست از شرایط بین‌المللی دارد. هر حرکت نسنجیده‌ای در این راستا می‌تواند نتیجه عکس داشته باشد. تاکنون جریان‌های بسیاری در جهان مدعی طراحی و اجرای مقاومت در برابر نظام سرمایه‌داری و سلطه بوده‌اند ولی بسیاری از آنها از مارکسیست‌های مائوئیست گرفته تا چپ‌های سنتی و ناسیونالیست‌های عرب در انتهای راه نه‌تنها موفق نبوده‌اند بلکه سر از ناکجاآباد اقتدارگرایی و دیکتاتوری درآورده‌اند. یکی از دلایل روی گرداندن مردم خاورمیانه و جهان اسلام از برخی جنبش‌های طرفدار مقاومت در برابر نظام سرمایه‌داری این بود که این جنبش‌ها تحت لوای این شعار حقوق اساسی مردم خود را نادیده گرفته ناخواسته موجب مشروعیت‌بخشی به نظام سرمایه‌داری شدند. ابتکار: در امریکا، مقام‌های جدید و قدیم کاخ سفید و مردم عادی، خوشحالی و هیجان خود را از مرگ رهبر القاعده پنهان نکردند. بوش جمهوری‌خواه که عمر هشت‌سالة ریاست‌جمهوری‌اش به جست‌وجوی خانه‌به‌خانه و غار‌به‌غار اسامه‌بن‌لادن گذشت، این موفقیت را به اوبامای دموکرات تبریک گفت. پیروزی اخیر را امریکایی‌ها آن‌چنان بزرگ می‌دانند که ظاهراً قرار است روز اول ماه می‌در تقویم به‌عنوان روز انتقام از تروریسم یا چیزی شبیه به آن نامگذاری شود. این ایدئولوژی تندرو و مخرب در سپتامبر2001 از برج‌های دوقلوی فروریخته سر برآورد و خود را بر نظم نوین جهانی تحمیل کرد و کینه‌ای که ذات اسلام‌گرایی جعلی و سلفی از لیبرالیسم امریکایی در دل اسامه کاشته بود، به رویکردی زیرزمینی اما جهانی تبدیل شد که می‌توان آن‌را بن‌لادنیسم نام نهاد. اگرچه مرگ بن‌لادن به‌عنوان انتقام کشته‌شدگان 11سپتامبر، آلام خانواده‌هایی را تسکین داد و فرصت چهارسالة دیگری را برای بقای باراک اوباما در کاخ سفید فراهم کرده، اما بن‌لادنی که در اول ماه می‌2011 در ابوت‌آباد پاکستان کشته شد، به‌جز اسم و احتمالاً قیافه، هیچ نشانی از بن‌لادن 11سپتامبر 2001 نداشت. بلی، تندروهای مذهبی از مسیحی و یهودی گرفته تا مسلمان شیعه و سنی باهم متحد شده‌اند تا نکند که شعلة رادیکالیسم مذهبی در جایی از زمین خاموش شود. روشن‌ماندن چراغ رادیکالیسم مذهبی هم به‌طور طبیعی، رمز بقای هواداری از القاعده و تکثیر بن‌لادنیسم به‌عنوان یکی از شاخه‌های اسلامی رادیکالیسم است. بر همین اساس است که باید بگوییم اگرچه بن‌لادن کشته شده است، متأسفانه بن‌لادنیسم به‌عنوان مولود رادیکالیسم زنده است... «القاعده پس از بن لادن»عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی آفرینش به قلم علی رمضانی است که در ان می‌خوانید؛در حالی که تمام توجه جهانیان رسانه ها و شهروندان کشورهای مختلف در هفته های اخیر به تحولات و انقلاب های خاورمیانه دوخته شده بود مرگ مهم ترین دشمن غرب در یک دهه اخیر در پاکستان اعلام شد. مرگی که هر چند بنا به دلایل و شواهد بسیار هنوز در مورد آن تردید های بسیاری وجود دارد و کارشناسان دلایلی همچون نوع خبر رسانی واشنگتن درباره کشتن بن لادن و سایر شواهد را مورد اشاره قرار می دهند اما اگر حتی به واقعیت اینکه بن لادن توسط نیرو های ویژه امریکایی در پاکستان کشته شده است ایمان داشته باشیم باید گفت که این امر در واقع می تواند پیامدهای گوناگون بر کشورهای منطقه ،جهان اسلام و غرب داشته باشد. در این بین باید گفت که در واقع کشتن بن لادن عملا پاک کردن صورت مساله است و نه حل ان چه اینکه به نظر می رسد القاعده با توجه به توان بازسازی خود نه تنها به محاق نخواهد رفت بلکه در کوتاه مدت و بلند مدت همچون سالهای گذشته اندیشه ها و رفتار های واکنشی خود را تشدید خواهد کرد امری که نه تنها امنیت کشورهایی نظیر افغانستان پاکستان و سایر کشور های منطقه را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد بلکه نوک حملات القاعده را بیش از گذشته متوجه غرب و امریکا خواهد کرد . فاز جدید اسلام ستیزی این رویکرد در حالی همواره از سوی غرب مورد تاکید قرار گرفته که در روزهای گذشته رخدادی قابل توجه افکار عمومی را به خود مشغول داشته که پیش از این از ابزارهای اصلی اسلام ستیزی غرب بوده است. روز دو شنبه(12/2/1390) باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا رسما کشته شدن بن لادن در عملیات نظامی و اطلاعاتی آمریکا در پاکستان را اعلام داشت. هر چند که با مرگ سرکرده گروهک تروریستی القاعده غرب باید اسلام ستیزی با نام القاعده را کنار گذارد، اما روند تحولات نشان می‌دهد که غرب حتی با عنوان مرگ بن لادن نیز به دنبال ابعاد جدیدی از اسلام ستیزی است که می‌تواند در چند زمینه اجرایی شود. ‏ تشدید مواضع تند و جهت سران غرب برای معرفی اسلام به عنوان دین مغایر با امنیت بین الملل ، تخریب اماکن مقدس مسلمانان نظیر مساجد و حسینیه‌ها با ادعای جلوگیری از پرورش آنچه آنها تروریسم می‌نامند- ادعاهای ویکی لیکس در مورد نقش مساجد در ایجاد تروریست‌ها از بهانه‌های اجرای این پروژه است- ادامه جنگ طلبی در افغانستان و پاکستان که هزاران مسلمان را به کام مرگ خواهد بود و.. از جمله این اقدامات هستند. مبارزه با بهترین‌ها؟ معلوم شد که این فرد تولیداتی داشته و بهترین‌ها را نیز احداث کرده است. معلوم شد واحد صنعتی وی نیز بهترین واحد صنعتی شناخته شده است همچنین باز طبق گفته سخنگوی ستاد، بر من معلوم شد وی اکنون جزو بهترین‌ها به حساب می‌آید طوری که باید ادبیات مبارزه با مفاسد اقتصادی اصلاح شود. «تاملی بر معوقات بانکی»عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی دنیای اقتصاد به قلم محمود اسلامیان است که در آن می‌خوانید؛گزارش اخیر مجلس شورای اسلامی درباره معوقات بانکی پس از مدت‌ها بحث پیرامون این موضوع حساس و مهم، جای تقدیر دارد. بنابراین بایستی ابتدا به سوالات زیر پاسخ داده شود. مهم‌ترین هدف از رشد اقتصادی علاوه بر بالا بردن سطح رفاه عمومی، توسعه اشتغال است. این موضوع از هر مساله‌ای در تمامی بلاد اهمیت بالاتری دارد؛ زیرا بسیاری از ناهنجاری‌های اجتماعی و فرهنگی ریشه در بیکاری دارد؛ شغل یعنی آرامش، شغل یعنی امید به آینده، شغل یعنی تقویت بنیان خانواده، شغل یعنی تقویت دین مردم. 1- رکود جهانی به نظر نگارنده و به استناد شواهد موجود مهم‌ترین موضوع در بروز معضل است؛ زیرا در جریان رکود اقتصادی قیمت‌های کالا در سطح دنیا به شدت کاهش یافت و بسیاری از کالاها از 30 تا 70 درصد ارزان‌تر معامله شد. این در حالی بود که سرمایه‌گذاری‌ها و مواد اولیه بر مبنای قیمت‌های گذشته محاسبه می‌شد. هم حجم فروش بنگاه‌ها کاهش یافت و هم قیمت‌ها روند به شدت نزولی پیدا کرد. به اصطلاح چرخه پول واحدهای تولیدی منفی گردید که علت اصلی افزایش بدهی بنگاه‌های اقتصادی و تولیدی در کشور و دنیا به همین دلیل ساده و روشن بوده است. این شاخص یقینا وزن بالایی در توسعه معوقات بانکی داشته است؛ زیرا بسیاری از افراد و بنگاه‌های خوش‌حساب طی دهه‌‌های گذشته در جریان چنین روندی به جرگه بدحسابان پیوسته‌اند. در کالبدشکافی معضل مذکور در تمامی کشورها توجه به مساله اشتغال موضوعی با اولویت اول بوده است نباید در بررسی چنین مساله مهمی هدف اصلی به فراموشی سپرده شود. در اینجا یک دعوای ساده فی‌مابین بانک و کارآفرین نیست؛ اینجا زندگی هزاران خانواده مطرح است. این در حالی است که نرخ بهره بانکی در کشور عموما از 18 درصد تا 28 درصد متغیر است که در افزایش قیمت تمام شده و توسعه چرخه منفی مالی در بنگاه‌ها به شدت تاثیرگذار است. با توجه به حذف تدریجی یارانه انرژی و رساندن آن به FOBبی‌توجهی به علل اصلی افزایش معوقات بانکی و عدم تفکیک منابعی که مستندا صرف تولید و توسعه اشتغال گردید با منابعی که مورد سوءاستفاده قرار گرفته است باعث توسعه روند مذکور خواهد گردید و مآلا جز با مصادره کارخانجات، راه دیگری باقی نخواهد گذاشت. 2- کلیه جرایم مرتبط با بنگاه‌های کارآفرین بخشوده گردد. منابع جدید لازم برای واحدهایی که توجیه اقتصادی دارند به کار گرفته تا امکان تامین دیون فراهم شود. 5- اعتبارسنجی مشتریان توسط شرکت‌های معتبر انجام پذیرد.