از الان گفته باشیم که بعداً کیهان را مقصر ندانید! (خبر ویژه)وی می افزاید: روزنامه کیهان که به دنبال ماجرای مدحی در تلاش است تا از آب گل آلود ماهی بگیرد و به خیال خود اپوزیسیون را سردرگم کند در هفته های اخیر بارها احمد باطبی و برخی دیگر از فعالان سیاسی را علنا نفوذی وزارت اطلاعات خوانده است. اما اعلام علنی این روزنامه در رد نفوذی بودن ابراهیم نبوی سبب شگفتی و استهزای بیش از پیش شده است. به عبارت دیگر کیهان تلویحا می گوید که فعالیت ها و نوشته های ابراهیم نبوی خطری برای نظام جمهوری اسلامی که این نویسنده در تلاش حفظ آن است ایجاد نمی کند. ابراهیم نبوی در جوانی در انجمن اسلامی دانشگاه شیراز فعال بود و گفته می شود از چماقداران دانشگاه بوده است. کیهان با عنایت به حاد شدن زد و خوردهای مورد اشاره اعلام می کند که اگر سر کسی شکست، یا کسی در میان محافل ضدانقلاب در لندن و پاریس و واشنگتن کسی را کشت، مسئولیتی نمی پذیرد و به همین دلیل هم اگر دعوا با شهادت کیهان حل می شود، بسیار خوب کیهان حاضر است اعلام کند ابراهیم نبوی نفوذی وزارت اطلاعات هست ولی اگر چند هفته بعد، یکی دیگر از اعضای برجسته! اپوزیسیون که احتمالش را نمی دهید به ایران آمد، به کیهان فحش ندهید و نگوئید باعث گمراهی ما شده است! یک عضو گروهک موسوم به ملی- مذهبی معتقد است تندروی های کور ضدانقلاب در سال های 78 و 88، نوعی حرکت انفجاری با پایان انتحاری بوده است.تقی رحمانی در مصاحبه با یکی از رسانه های گروهکی اظهار داشت: واقعه 18 تیر 78 یک تراژدی بود چرا که اتفاقی تکراری یعنی اختلاف میان بدنه و راس اصلاح طلبان را رقم زد. من 19 و 20 تیر با مهندس سحابی به کوی دانشگاه رفتیم. آنها هیجان زده، داغ و گرم بودند و البته فاقد درک از ماجرایی که درگیر آن بودند. ما از آنها خواستیم وارد خیابان نشوند. آنها دارای برآورد مناسب از قدرت خود و میزان توان رقیب نبودند و همان شد که نباید می شد. در 23 تیر، مسئله عوض شد. شاید عمق این رخداد اعلام شرکت دفتر تحکیم و سخنگوی آن و رئیس جمهور [؟!] در تظاهرات 23 تیر بود. جمهوری اسلامی خاتمی را آزاد گذاشت تا در میان اپوزیسیون شکاف اندازد (خبر ویژه)حمید دباشی در مقاله ای که برای وب سایت شبکه الجزیره نوشته تاکید می کند: امروز باورش سخت است اما در زمانی که خاتمی تازه انتخاب شده بود، او را با گورباچف مقایسه می کردند. او بعد از 2 دوره ریاست جمهوری و در حالی که همه چیز از دست رفته بود، یک زندگی خمود سیاسی را از سر گرفت. اصلاح طلبان تلاش مذبوحانه ای را برای بازگشت به صحنه انتخابات ریاست جمهوری سال 2005 انجام دادند اما نامزد آنها مصطفی معین به احمدی نژاد باخت. این ضدانقلاب مقیم آمریکا با بیان اینکه «نه خاتمی، نه موسوی و نه کروبی رهبران جنبش سبز نیستند بلکه متولیان موقتی آن هستند» نوشت: زمانی که خاتمی با آن دو نفر دیگر بودند یک نیروی متحدکننده به شمار می رفت. اما اکنون که تنها مانده، صدایی به شدت نفاق انگیز و شکاف انداز است. آنها که موسوی و کروبی را دستگیر کرده و به خاتمی اجازه داده اند که آزاد باشد و هرچه دلش می خواهد بگوید، می دانسته اند که چه دارند می کنند. می دانستند که خاتمی با کرولال بودن نسبت به واقعیت های پیرامونش، در واقع چشمانش را بسته تا واقعیت ها را نبیند. دولت آمریکا در آستانه خطر ورشکستگی قرار گرفته است. در مقابل جمهوری خواهان و به ویژه طرفداران جنبش «تی پارتی» کماکان با هرگونه افزایش مالیات قاطعانه مخالف اند و می خواهند کسری بودجه دولت را از طریق صرفه جویی در هزینه ها جبران کنند. آنها برای جلوگیری از اعلام ورشکستگی دولت که می تواند پیامدهای فاجعه باری داشته باشد، پیشنهاد می کنند که سقف بدهی های دولتی اندکی افزایش یابد، تا از طریق آن بتوان برای چند ماهی وضعیت مالی آمریکا را تثبیت کرد. باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا روز دوشنبه در واکنش به عدم همراهی کنگره، این اقدام را «کوته فکری» خواند و گفت:کشور با بن بست خطرناکی روبرو است. به گزارش وال استریت ژورنال موسسات اعتباری هشدار داده اند اگر وضعیت به همین منوال باقی بماند، درصد بهره در آمریکا بالا رفته و طبقه متوسط و پایین جامعه آمریکا با مشکلات جدیدی روبرو خواهند شد. پس از آن که یخ گروه مجعولی موسوم به «شورای هماهنگی سبز» در پاریس نگرفت، اردشیر امیرارجمند نمایش دیگری را تحت عنوان «سفیران سبز امید» ترتیب داد. عضو گروه یک نفره «شورای هماهنگی راه سبز» در ادامه به چند نفر حاضر در نشست گفته است «شما باید به دنبال ایجاد ارتباط وسیع با جنبش های دیگر در منطقه باشید». بی آنکه خاطرنشان کند تمام جنبش های منطقه ضدآمریکایی- ضد صهیونیستی و در تقابل با رژیم هایی است که همچون گردانندگان فتنه سبز با منافع استکبار گره خورده اند. یادآور می شود در خبر مغشوش «کلمه» و «جرس»، تنها دو عکس امیرارجمند و کله چند نفر معدود آن هم از پشت سر منتشر شده و معلوم نیست سفیران سبز و شورای هماهنگی سبز و... چرا همچنان باید نقابدار باشند.خیلی قدیم ترها رسم بود هرکس گاراژی یا کارگاهی راه می انداخت، پسوند «نو» را به یک کلمه اضافه کند و آن را بر سر گاراژ و کارگاه خود بزند. اما حالا آقای امیرارجمند بی آن که دارو دسته و تشکیلاتی و کارگاهی در کار باشد، پیوسته تابلویی با پسوند «سبز» راه می اندازد و همان ها را در ازای دلارهای سبز برای طرف های غربی فاکتور می کند. برخی محافل ضدانقلاب بدگمانند که راه اندازی تشکیلات بی محتوا، برنامه ای برای ضعیف نمایی و بدنام کردن اپوزیسیون باشد. * گروهی از کارگران نساجی مازندران (قائم شهر) صبح دیروز با تجمع در مقابل استانداری مازندران خواستار پرداخت حقوق خود شدند. این کارگران اظهار داشتند علیرغم قول‌های رئیس جمهوری در سفر استانی به مازندران مبنی بر رفع مشکل کارگران نساجی مازندران و نیز وعده‌های داده شده توسط مسئولین ارشد کشور و استان، اکنون 13 ماه است که حقوق و مزایای خود را دریافت نکرده‌اند و با وضعیت بد معیشتی گذران زندگی می‌نمایند. آنان می‌پرسند علیرغم قول‌های مسئولین مملکتی و استانی، چرا تابحال مشکل شان لاینحل مانده و 13 ماه است که حقوق دریافت نکرده اند؟ هنوز از دولت سؤال دارمطعنه مطهریشرط سردار قاسمی برای پذیرش وزارتجریان انحرافی بیشترین ضربه را به ما زدتجمع اعتراضی خانواده شهدا مقابل مجلسبرخی به خاطر خصومت، می خواهند آمارها را رد کنندانصراف «خاموشی» از نمایندگی قالیباف؟پزشکیان: احمدی نژاد باید به نمایندگان پاسخ دهدسفر اروپایی خاتمی لغو شدگفته شده است رئیس بنیاد باران ممنوع الخروج است و اجازه ترک ایران را ندارد. جهان مدعی شدجهان مدعی شدخبرآنلاین نوشت