اگر سی و سه سال پیش نظام سلطه ناتوان از آن بود که پدیده ای به نام «انقلاب اسلامی» را در ایران پیش بینی نماید این ضعف تحلیل تحولات تا سال گذشته نیز ادامه پیدا کرد و مجموعه انقلاب های منطقه ای بیرون از ارزیابی های اطلاعاتی، امنیتی و سیاسی جبهه استکبار بروز و ظهور یافت.آیا می توان انکار کرد که امسال به موازات سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، ملت مصر نیز پیروزی انقلاب اسلامی کشورشان را جشن می گیرند؟ می توان انکار کرد که طاغوت مصر به طاغوت پهلوی پیوسته است؟!اینجاست که روزنامه صهیونیستی هاآرتص تحولات منطقه خاورمیانه را ناشی از «بهمن اسلامی خاورمیانه» ارزیابی می کند و در همین راستا «جروزالم پست» دیگر روزنامه صهیونیستی اعتراف می کند موج بیداری اسلامی خاورمیانه، آینده اسرائیل را به خطر انداخته است.3- مقامات ارشد آمریکایی در تحلیل تحولات منطقه و در ادامه تحلیل تحولات جنبش ضد وال استریت فاقد یک راهبرد مشخص بوده اند و اکنون با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده این فقر تحلیل بیشتر به چشم می آید.شاید آنچه امروز برای اوباما بیش از هر چیزی مهم تر باشد رتوش سیمای اقتصادی آمریکاست. دولت اوباما به آب و آتش می زند تا به گونه ای اوضاع اقتصادی را برای افکار عمومی مناسب جلوه دهد و البته این در شرایطی است که از واپسین روزهای سال 2008 که اوباما قدرت را با شعار بهبود وضعیت اقتصادی به دست گرفت اوضاع به مراتب بدتر شده و هیچ افق روشنی در فضای تاریک اقتصاد آمریکا دیده نمی شود. بنابر گزارش های منتشره، افزایش بدهی ملی از 10 تریلیون دلار به بیش از 15 تریلیون دلار، افزایش نرخ بیکاری از 6/7 به 5/8 درصد و افزایش متوسط هزینه های بیمه از 13 هزار به 15 هزار دلار تنها بخشی از کارنامه اقتصادی اوباما است.جالب اینجاست که استراتژیست ها و تحلیلگران بنام آمریکا نیز همانند دولتمردان این کشور تاکتیک «قدرت انکار» را در پیش گرفته اند و از «قدرت تبیین کنندگی» سر باز می زنند، چطور؟ بخوانید...بنابراین آنچه عیان است و حاجت به بیان بازخوانی تحولات منطقه خاورمیانه و جنبش ضد وال استریت نیست این است که نظام سلطه و جبهه استکبار قدرت تبیین اتفاقات و رخدادهای یکسال گذشته را از دست داده و تنها به «قدرت انکار» واقعیت ها در بستر بیداری اسلامی و تا نفوذ این بیداری در خاک اروپا و آمریکا روی آورده است اما یک واقعیت سرنوشت ساز که حاکی از پیچ تاریخی دنیاست را نمی تواند انکار نماید و آن به تعبیر حکیمانه رهبر بصیر انقلاب در خطبه دوم نماز جمعه دیروز تهران این است که؛ «دو قطبی سرمایه داری و کمونیسم که جنگ بر سر قدرت و ثروت بود پایان یافت و امروز دو قطبی میان مستضعفین جهان به رهبری جمهوری اسلامی با مستکبران به رهبری آمریکا و ناتو و صهیونیسم دو اردوگاه اصلی تشکیل شده است و اردوگاه سومی وجود ندارد.»«مانور قدرت در خطبه پر صلابت»عنوان سرمقاله روزنامه خراسان به قلم کورش شجاعی است که در آن میخوانید؛اظهارات رهبری در خطبه های نمازجمعه دیروز درباره دستاوردهای انقلاب، نقاط قوت و ضعف موجود در کشور، انتخابات پیش رو، تحریم هاو تهدیدها علیه کشورمان، بیداری اسلامی در منطقه و مسائل بین المللی و جهانی آنقدر صریح، شفاف و روشن بود که به هیچ تبیین و تفسیری نیاز ندارد.۱ - فرازهایی از فرمایشات رهبری چنین به ذهن می رساند که ایشان قصد دارند با صراحت تمام علاوه بر برشمردن دستاوردهای بی بدیل و پربرکت انقلاب و کارهای بزرگ انجام شده و نقاط قوت موجود ، نقاط ضعف و عوامل ایجاد این نقاط ضعف را که اشرافی گری و تجمل گرایی از جمله مهمترین این ضعف هاست تبیین کنند تا برای برطرف کردن این نقاط ضعف تمهیدات و برنامه های لازم اندیشیده و طراحی شود.طرح این مسئله یعنی پذیرش خطاها و مسئولیت پذیری در حیطه وظایف و پاسکاری نکردن مسائل ، آن گاه اهمیت بیشتری می یابد که رهبری به صراحت اشاره می کنند «که حتی اگر اشکالی متوجه رهبری نیز بود، رهبری باید متواضعانه آن اشکال را قبول و سعی کند آن را برطرف کند» این نکته مهم به روشنی از این مسئله حکایت می کند که شخص رهبر انقلاب اولا برخلاف برخی تعابیر غلط که از سوی معدودی مطرح می شود نه تنها شأن معصومیت برای خود قائل نیستند که هیچ کس در عالم جز ۴ - ۵ - و متاسفانه برخی نیز آن چنان خود را صاحب و همه کاره انقلاب مردم و نظام اسلامی می پندارند که نه تنها غیر از «خود» همه را «غیر خودی» به حساب می آورند بلکه به خود اجازه می دهند درباره هرکس و هرچیز به بهانه های مختلف هرچه می خواهند بگویند و حتی انتقادهای سازنده و مشفقانه را و صاحبان نقدهای دلسوزانه را به هر چیزی که می خواهند متهم می کنند و هر «انگی» می خواهند به پیشانی این و آن می چسبانند.۶ - بیانات مستدل، پرصلابت و روشنگرانه رهبری در نماز جمعه در بین دریای بی کران این مردم عاشق و دلداده انقلاب و دین و میهن و حضور میلیونی و عاشقانه مردم در مراسم نمازجمعه علاوه بر میثاق مجدد مردم که صاحبان و حافظان اصلی این کشور و این انقلاب و پاسداران و جان فدایان واقعی و بی ادعای دین و میهن هستند با آرمان های امام و انقلاب و رهبری بار دیگر نشان داد که مردم صلح دوست، تمدن ساز و فرهنگ آفرین ایران گرچه هیچ گاه به فکر تهدید و جنگ و اشغال نیستند اما هیچ گاه و در هیچ شرایطی هیچ تهدیدی را علیه کشورشان برنمی تابند و هیچ تهدید و تحریمی آنان را از کشور، انقلاب و نظامی که با رای بیش از جمهوری اسلامی:بحران سوریه و صفآرائیهاعرصه شورای امنیت آشکارا به یک جنگ سیاسی میان نماینده سوریه در سازمان ملل از یکطرف و نمایندگان بعضی کشورهای عربی و غربی و همچنین دبیر کل اتحادیه عرب از طرف دیگر تبدیل شده بود. از شیخ نشینی مثل قطر، با توجه به اینکه چیزی بیش از یک زائده شرم آور برای آمریکا در منطقه خلیج فارس نیست، انتظاری غیر از اینکه برای صهیونیستها دلالی کند نیست، تکلیف آمریکا و فرانسه و انگلیس هم که روشن است. فارغ از آنچه در مباحث شورای امنیت سازمان ملل گذشت، برای پاسخ دادن به این سؤال که ماهیت بحران سوریه چیست و درباره آنچه در این کشور میگذرد چه باید کرد؟ توجه به چند نکته لازم است.مخالفان بشار اسد نیز دقیقاً همین را میخواهند و تلاش آنها اینست که حاکمیت سوریه اقدام به اصلاحات اساسی و ریشهای نکند تا برای ادامه معارضه بهانه داشته باشند. بنابر این، به صلاح حاکمیت سوریه است که هرچه زودتر چنین اصلاحاتی را انجام دهد. سوریه نباید به حمایتهای روسها امیدی داشته باشد، زیرا روسها نشان دادهاند که فقط به منافع خود میاندیشند و هر وقت لازم بدانند بر سر منافع دیگران با این و آن معامله می کنند.سوم آنکه اگر آمریکا و انگلیس و فرانسه برای دموکراسی دل میسوزانند و حامی مردم سوریه هستند، چرا برای مردم مظلوم بحرین دل نمیسوزانند؟ در بحرین، علاوه بر آل خلیفه، همین آل سعود و آل ثانی و سایر آلهای خلیج فارس هر روز کودکان و جوانان و زنان و مردان بیگناه را به خاک و خون میکشند و غربیها نه تنها دلشان برای دموکراسی در بحرین و مردم بحرین نمیسوزد بلکه به شکلهای مختلف از آل خلیفه حمایت میکنند. این سیاست یک بام و دو هوا چیزی نیست که از چشم و ذهن ملتها پنهان باشد و طشت رسوائی غربیها مدت هاست که از بام افتاده است.آمریکا و اروپا اکنون ماه هاست که خود گرفتار بحران هستند و برای رهائی از این بحرانها راهی پیش روی خود نمییابند. شیوخ خلیج فارس و سران ارتجاع عرب یقین داشته باشند که در نوبت سقوط هستند و نه پول خرج کردن هایشان در سوریه مشکل آنها را حل خواهد کرد و نه دل بستن به آمریکا و انگلیس و فرانسه. آنچه اکنون سرنوشت حکومت را در منطقه رقم میزند اراده ملتهاست که از بیداری اسلامی سرچشمه گرفته و قدرتهای استعماری غربی نیز در برابر این موج بیداری چارهای جز عقب نشینی ندارند.در زمستان 57 مردم شعار می دادند ؛ " به کوری چشم شاه زمستان هم بهاره" .از آن روز تاکنون بیش از 12000 روز می گذرد. هیچ ناظر داخلی و خارجی سراغ ندارد بهار انقلاب حتی یک روز روی خزان را دیده باشد .اینکه چرا انقلاب رنگ خزان به خود نمی بیند ، یک پرسش مهم تاریخی است . انقلاب مشروطیت و نهضت ملی شدن نفت نتوانستند علی رغم جانفشانی های مردم روی پای خود بایستند . استبداد داخلی و استعمار خارجی باز تولید شد و اندیشه مدرنیسم در این باز تولید حرف اول را می زد .اینکه چرا بهار انقلاب اسلامی رنگ خزان را ندیده باید در صداقت ، اصالت ، شجاعت ، دانش سیاسی و از همه مهمتر عدالت رهبری آن دانست. اینکه چرا بهار انقلاب اسلامی رنگ خزان را ندیده باید آن را دراخلاص ملت ایران و جانفشانی نخبگان امت یعنی شهدا ، آزادگان و جانبازان انقلاب دید. اینکه چرا بهار انقلاب اسلامی رنگ خزان نمیگیرد برای آن است که وعدههای قرآنی حق و تخلف ناپذیر است . حکومت صالحان و وراثت زمین بر آنان یک حقیقت قرآنی است .ملت ما افتخار دارد طی سه دهه گذشته توسط کسانی رهبری شد که فقیه بودند و حکیم ، عارف بودند و شجاع ، سیاستمدار بودند و زمان شناس ، مردمی بودند و دشمن شناس؛ هم اینان دغدغه اصلی خود را در پیشرفت کشور و جبران عقب ماندگی و خدمت مردم و اجرای عدالت نشان دادند و این مهمترین دلیل مانایی انقلاب اسلامی و بهاری بودن عطر آن است .ساقیا سایه ابر است و بهار و لب جویخدا میداند اگر امام (ره) عَلَم مبارزه با استکبار جهانی و نیز ، آمریکا و رژیم صهیونیستی و روباه پیر و مکار - دولت متجاوز انگلیس- را در دهه 40 بلند نمی کرد، امروز ملت ما نگون بختترین ملت ازملتهای جهان بود و دنیا پر از کفر و شرک و بی دینی با طعم شرارت، ترور و خونریزی بود .انقلاب اسلامی یعنی تئوری اداره جوامع بر مبنای دین . این تئوری باید خود را در طراحی یک الگوی پیشرفت اسلامی-ایرانی نشان دهد . خوشبختانه امروز ملت ما باهدایتهای الهی و تدبیر رهبر معظم انقلاب دردهه چهارم چنین مسیری را طی می کند. رویدادهای دهه اول هزاره سوم بویژه سالهای اخیر نشان می دهد بنایی که مدرنیسم دردو سده اخیر ساخته است روبه ویرانی است.دیروز تهران در 33سالگی انقلاب حال وهوایی دیگر داشت.دیروز یکی از روزهای خوش بهاری انقلاب بود.گرمی حضور رهبر انقلاب در نماز جمعه وخطبه های روشنگرش بار دیگر در ایران ومنطقه وجهان حرارت بخش شور وحماسه انقلابی بود.حرارتی که غلبه بهار بر سردی زمستان را بخوبی می توانستیم حس کنیم .«باور قلبی پا بر جایی اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)»عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاری به قلم میرزا بابا مطهری نژاد است که در آن میخوانید؛سی و سومین فجر انقلاب اسلامی ایران فرصتی است برای بازشناسی و بازخوانی اصول انقلاب و «امام شناسی». آنان که نمادسازی های خودمحور را جایگزین نمادسازی های «امام محور» می کنند، «امام نشناس» اند. آن که ناراست می گوید، معنایش این نیست که راست و دروغ را نمی داند، حرف بر سر «شناخت» است، او «راست نشناس» است. به دنبال پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران، اصحاب تفکرات دنیایی با تمام قوا و با شدت کامل به فکر ایستادگی افتادند و درصدد انکار آثار و نتایج آن برآمدند و چون فهمیدند که تفکر سیاسی امام تکیه بر مردم دارد و اضمحلال فوری و فیزیکی آن ناممکن است، سعی کردند پایه ها و دایره های زاینده و رشد دهنده تفکر سیاسی امام را از میان بردارند. به حوادث 7 تیر، 8 شهریور، جنگ تحمیلی و ترورهای جسمی و فکری اندیشه سازان را نشانه گرفتند تا حکومت منبعث از اندیشه و تفکر مطابق خواست و تمایل و علایق خود را جایگزین کنند وانقلاب را از درون بپوسانند و به حیطه آن نفوذ کنند. این بود که وحشتی آشکار سراپای زورمندان جهان را فرا گرفت که مبادا قدرت و نظام جایگزین کمونیسم از اندیشه سیاسی امام الگو بگیرد. بر آن شدند تا به اثبات راهگشا بودن نظام حکومتی غرب تحت حمایت الفاظ فریبنده ای چون «نظم نوین جهانی» بپردازند و برای آنکه حکومت و نظام مبتنی بر اسلام را تمام شده وانمود کنند بااستفاده از کلیه عوامل و ابزار و امکانات و تجربیات و باتوسل به انواع حیله ها قدرت مداومت تفکر امام راحل را نفی کردند و بر این نکته پای فشردند که همه چیز وابسته به شخص امام و محدود به حضور ایشان و منوط و تابع شخصیت وی بود و مادامی که امام در قید حیات بودند اعتبار داشت، ....معتقدین به امام باید به افکار وی به عنوان یک قدرت حکومت ساز و تداوم بخش اسلام در جهان بنگرند و با اندیشه و افکار و نظرات یاران آن روز امام، بنیانگذاران مدرسه رفاه اندیشه های سیاسی امام را تفسیر و تعبیر کنند واجازه ندهند سرایداران تازه از گرد راه رسیده بر مسند آن اندیشه های ناب بنشینند و چنین وانمود کنند که هر کس امکان این سرایداری را با هر وسیله ای یافت، باید اندیشه ورزی انقلاب را تصاحب کند! باور قلبی و پا برجایی اندیشه سیاسی امام می تواند علت سازی کند و راه برای بازسازی و رفاه اجتماعی و غلبه بر مشکلات جاری بگشاید. در حوزه خارجی نیز ادامه جنگ طلبی در افغانستان، اعمال فشارها و سیاستهای خصمانه علیه کشورهایی مانند ایران، روسیه، چین، کره شمالی که دشمنان آمریکا نامیده میشوند پیگیری میگردد. در چنین شرایطی میتوان گفت که اوباما تلاش دارد تا با احیای سیاست رعب و وحشت به توجیه اقدامات خود در عرصه داخلی و خارجی بپردازند. در این میان فضای امنیتی مذکور موجب میشود تا اوباما گامهای جدیدی برای تبلیغات انتخاباتی خود بردارد.این در حالی است که نهادهای مدعی حمایت از حقوق بشر نیز در برابر این تحرکات سکوت کرده تا برگی دیگر از واهی بودن ادعاهای بشر دوستانه این نهادها نیز بر ملا گردد.«فرمول دردسرساز»عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم احمد حاتمییزد است که در آن میخوانید؛آزادسازی نرخ سود سپرده بانکها توسط شورای پول و اعتبار، دومین تحول بااهمیت در جهت رقابتی کردن عملیات بانکی طی 10سال گذشته بهشمار میرود. 10سال پیش از این، بانکها موظف شدند پس از برگزاری مجامع سالانه، متناسب با عملکرد، مبلغی را بهعنوان سود قطعی به سپردهگذاران بپردازند. پرداخت سود قطعی بیشتر، توسط بانکهایی که موفقتر عمل کردهاند، در رقابت با سایر بانکها برای جلب سپرده مشتریان چندان موثر واقع نشد. حال آنکه میتوانستند به برکت این آزادی، حجمی از سپردههای سرگردان دیداری خود را به سپردههای مدتدار تبدیل کنند تا با تثبیت میزان سپردهها آرامش را به اقتصاد بازگردانند و التهاب بازار سکه و ارز را فرونشانند. در عمل، اتفاق دیگری افتاد. مدیران بانکها دور هم نشستند و همانند کارتلهای سابق، توافق کردند که رقابتی در کار نباشد. سود سپرده یکساله، دوساله، پنجساله را برای همه بانکها بهطور یکسان تعریف کردند. رفع نگرانی تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی، نه تنها وظیفه دولت و بانک مرکزی بلکه بیشتر برعهده رسانههای عمومی است که عواقب مطلوب آن را توضیح دهند. آنها که در ادامه فعالیت اقتصادی خود عمدتا به منابع مالی بانکها متکی باشند، نگران افزایش بیشتر نرخ تسهیلات هستند. مسوولان اتاق بازرگانی بهعنوان نماینده بخشخصوصی مرتبا بر این نکته تاکید کرده و خواهان کاهش بار مالی تسهیلات اعطایی به واحدهای تولیدی شده است ولی با افزایش نرخ سود سپردهها و رقابتی شدن آن مخالفتی ندارند. انتظار نمیرود که سود سپردهها در حد نرخ تسهیلات بالا رود بدون آنکه به سودآوری عملیات لطمهای وارد شود. چنانچه گیرنده یک تسهیلات یک ساله با نرخ 17درصد همزمان سپردهای به همان مبلغ و مدت و باز هم با نرخ 17درصد نزد بانک دیگری داشته باشد انتظار دارد که سود دریافتی از بابت سپرده برای تامین هزینه مالی تسهیلات اخذشده کفایت کند. عملا چنین نخواهد بود، زیرا در طراحی نرمافزار کامپیوتری بانکها برای محاسبه سود سپرده و تسهیلات از فرمول یکسان و یکنواختی استفاده نشده است. (یعنی مدت استفاده از وام) موجب میشود که قدر مطلق سود محاسبه شده به مراتب بالاتر رود. صدور مجوز بانک مرکزی برای استفاده از فرمول جدید به چند سال قبل برمیگردد، زمانی که دولت بر کاهش نرخ اصرار میورزید فرمول جدید به مثابه پوششی برای اخذ سود بالاتر از وامگیرندگان به کار گرفته شد. تهران امروز:قدرت صدای انقلاباز یک منظر میتوان گفت که همه این موارد میتواند از مولفهها و شاخصههای اساسی قدرت باشد که ایران اسلامی نیز برخوردار از آنهاست ولی آنچه وجه تمایز ایران اسلامی به عنوان یک قدرت بزرگ منطقهای و حتی فرامنطقهای است، این است که ایران دارای «صدا» است، ایران در منطقه و جهان دارای حرف و پیام ویژهای است، حرف و پیامی که برخاسته و برآمده از هویت انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) و خلف صالحش حضرت آیتالله العظمی خامنهای است. حرف و پیامی که ملتهای بسیاری را به وجد آورده و به تعالی رهنمون میشود.مبتنی بر این دیدگاه است که خطبههای روز گذشته رهبر فرزانه انقلاب و بازتاب وسیع و سریع آن در مهمترین رسانههای دنیا بار دیگر تجلی و ظهور قدرت گفتمانی انقلاب را به نمایش گذاشته و نشان داد که قدرت ایران از جنس و نوع دیگری است. ایران انقلابی بعد از سی و سه سال و رفع کردن انبوه چالشهای دشمنان توانسته همچنان در خط مقدم مبارزه با استکبار جهانی و رژیم صهیونیستی بایستد و اراده حق خودش را در حمایت از مبارزان و مجاهدان راستین اعمال کند و نویدبخش آیندهای امیدبخش باشد. آیندهای که به فرموده ولی امر مسلمین: «اراده خداوند به بیداری ملتها تعلق گرفته و قرن اسلام و عصر ملتها فرا رسیده و در آینده سرنوشت کل بشریت را تحت تاثیر قرار خواهد داد.» «ضرورت تشکیل ارتش اسلامی»عنوان سرمقاله روزنامه فرهیختگان به قلم بهروز قزلباش است که در آن میخوانید؛ همگرایی کشورهای اسلامی در زمینههای مختلف با دارابودن سهم قابلتوجهی از مناطق قابل سکونت کره زمین، جمعیت نسبتا بزرگ، منابع اقتصادی بسیار قابلتوجه و اهمیتهای ژئوپلیتیکی غیرقابل انکار تجمع قدرت آنها را فراهم خواهد کرد. سوره مبارکه انفال است که فرمود: «و أعدوا لهم مااستطعتم من قوه ...» «تا آنجا که میتوانید از تجهیزات برای خود آماده کنید و...» و تفاسیر در کلمه مبارکه «قوه» همه نیروهای مادی و معنوی را که موجبات قدرتمندی مومنان را فراهم میآورد داخل دانستهاند. روشهایی مانند «بانکداری اسلامی»، «ایجاد پول اسلامی» تقویت بنیان فکری- عقیدتی و علمی جهان اسلام، «قدرتمندسازی اقتصاد ملتهای اسلامی» و البته دیگر زمینهها میتواند راههایی برای عملیاتیکردن وحدت اسلامی بین کشورهای مسلمان باشد.تشکیل «قوه الله» در برابر هر قوهای است که منافع مسلمانان را در هر جای این کره خاکی به خطر بیندازد یا به آن صدمه بزند. تشکیل قدرت دفاع مشترک برای امت اسلام در برابر هرگونه تهاجم و تجاوز است. دنیای اسلام منابع عظیم به معنای موسع کلمه دارد. جمعیت فراوان، ثروت فراوان و دانش کافی، در اختیار اوست. ملتهای مسلمان در صورت اتحاد و برادری چنان قدرتی خواهند بود که به سود کسی نیست که بخواهد با آن بجنگد، یا در نقطه مقابل او قرار گیرد و دست به تهاجم بزند. میلیون نفر جمعیت و نزدیک به ترکیه با ۶۱۳ میلیارد دلار بودجه نظامی دومین ارتش بزرگ دنیای اسلام است. پاکستان با ۶ میلیارد دلار بودجه نظامی همتراز رده پانزدهم قدرتهای نظامی جهان است. عربستان سعودی با جمعیت بیش از ۲۳۳ میلیارد دلار در رتبه سیوپنجم ارتشهای جهان قرار دارد. دلار، قطر با ۹۰۳/۱ تا ۷۹۶/۱ برابر و اسرائیل با تجمیع توان جغرافیاهای اسلامی، و توان اقتصادی و دیگر امکانات مورد نیاز تشکیل ارتش اسلامی، بزرگترین قدرت نظامی تاریخ جهان را ثبت خواهد کرد. این قدرت علاوهبر تامین نیازهای امنیتی جهان اسلام در آتیه نزدیک، در چشمانداز نهچندان دور میتواند صرف تحقق عدالت در جهان شود. ملت ما:انتخابات و حقوق مردممسئله حفظ نظام اسلامی در این عصر با وضعی که در دنیا مشاهده میشود و با این نشانهگیریهایی که از چپ و راست و دور و نزدیک نسبت به این مولود شریف میشود، از اهم واجبات عقلی و شرعی است که هیچ چیز با آن مزاحمت نمیکند. در کنار اصل حفظ نظام امام به حقوق و آزادیهای سیاسی مردم توجه ویژه داشته و درباره حق انتخاب مردم میفرمایند:بنابراین بر اساس اندیشههای حضرت امام، حفظ نظام از اوجب واجبات، توجه به حقوق وآزادیهای مردم لازم و نظارت مردم بر عموم مسئولان حق طبیعی و شرعی مردم است. البته این سه اصل را باید با هم جمع و بین آنها تناسب منطقی ایجاد کرد. بدین گونه که انتقاد و اعتراض مردم نباید اساس نظام را هدف بگیرد. به تعبیری برای وجین کردن یک مزرعه و هرس یک باغستان از آفات و علفهای هرز نباید با توپ و تانک وارد آن شویم.شایسته است فعالان سیاسی بهطور خاص و مردم بهطور عام ابزار و وسیلهای برای سوءاستفاده بیگانگان قرار نگیرند. کارگزاران نظام با گسترش چتر انقلاب باید با تعامل و تفاهم در راستای تقویت و تحکیم اعتماد بین مردم و حکومت حرکت کنند. بیتردید با نگاه تک حزبی و انحصار مدیریت کشور در یک جریان خاص وحدت ملی تقویت نمیشود«آیا بودجه 91 انقباضی است؟»عنوان سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد به قلم مهران دبیرسپهری است که در آن میخوانید؛رییسجمهور روز چهارشنبه بودجه سال 1391 را تقدیم مجلس کرد. بر اساس نمای ظاهری بودجه، برخی خبرگزاریها اعلام کردند که بودجه سال 1391 انقباضی نوشته شده؛ زیرا بودجه عمومی با کاهش قابل ملاحظهای نسبت به سال قبل مواجه شده که در نوع خود بیسابقه است.از طرف دیگر با توجه به خصوصیسازیهای صورت گرفته، رشد 7/11 درصدی بودجه شرکتهای دولتی قابل توجه است. در هر صورت تا زمانی که لایحه بودجه به قانون تبدیل نشود نمیتوان اظهار نظر قطعی درباره آن کرد؛ به ویژه به این دلیل که معمولا نمایندگان محترم نیز تغییراتی در بودجههای سالانه اعمال میکنند. اما بهترین روش برای آنکه از رشد کلی بودجههای سالانه مطلع شد آگاهی از رشد درآمدهای آن است که آن هم وابسته به میزان مالیات و میزان تولید و قیمت نفت در بودجه است که ارقام دقیق آن هنوز معلوم نیست؛ بنابراین با توجه به آنچه گفته شد و در مجموع به نظر میرسد اگر میزان بودجه در مجلس افزایش نیابد، بودجه سال1391 بودجهای متعادل خواهد بود.اینکه چقدر سیاستهای تنظیم بازار طی سالهای گذشته موفق عمل کرده است را اگر کنار بگذاریم همیشه شاهد این بودهایم که مسوولان مرتبط با تنظیم بازار همواره سعی در ارائه بهترین عملکرد در این بخش را دارند.مقایسه نسبی ایام خاص و روزهای پایانی سالهای اخیر با چندین سال پیش نشان میدهد که مسوولان «تنظیم بازار» را بهطور منظم و تاثیرگذاری به اجرا گذاشتهاند و در این ایام ایجاد آرامش در بازار را یکی از اولویتهای خود قرار دادهاند.