اما در نشست بغداد چه گذشت؟ بغداد با پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران در سوم خرداد و همزمان با سالروز فتح خرمشهر میزبان مذاکرات 1+5 با ایران بود و از همین دو ویژگی میشد فهمید که 1+5 اجازه نخواهد داد بغداد به نقطه عطف مذاکرات هستهای تبدیل شود. و از جمله حق غنیسازی اورانیوم و همچنین فهمیدند فضاسازیهای گسترده آنها پیش از مذاکرات بغداد، نتوانسته تاثیری بر این مواضع بگذارد. و دست آخر اینکه، انرژی صرف شده برای تبدیل مذاکرات ایران با 1+5 به عنوان مهمترین مساله ایران و جهان و گره زدن مسائل بیربط یا کم ربط به این مساله، در ایستگاه بغداد تخلیه شد و یک بار دیگر شرایط برای عادی شدن این مذاکرات فراهم گردید.همه کسانی که مذاکرات بغداد را نه به دلیل محتوای واقعی آن بلکه به واسطه تاثیر آن بر مسائل روزمره و جاری برجسته و دنبال میکردند، باید متوجه شده باشند که نباید دست روی دست بگذارند تا این مذاکرات سرنوشت تصمیمات آنها را تعیین کند. این قطار 35 ایستگاه را ده ساله طی کرده و میتواند ده سال دیگر یا بیشتر نیز ادامه یابد. - و الزام طرفین به حرکت در بستر آن، بازی در زمین دشمن باشد. چرا...؟! 2- درباره اهمیت جابه جایی خطوط به اصطلاح قرمز! آمریکا و متحدانش در نشست اسلامبول2 باید توجه داشت که طی نزدیک به 10 سال گذشته هرگاه حریف غربی بر ضرورت «اعتمادسازی» از جانب ایران تاکید می کرد، منظور و ترجمه اعلام شده آن، این بود که جمهوری اسلامی ایران تمامی فعالیت هسته ای خود را متوقف کند. این درخواست باج خواهانه در اجلاس 2004 لندن از سوی تروئیکای اروپایی -انگلیس، فرانسه و آلمان- با صراحت از تیم هسته ای وقت کشورمان خواسته شده بود! و در پی اعلام همین درخواست بود که جمهوری اسلامی ایران فعالیت های هسته ای خود را که بعد از اجلاس اکتبر 2003 تهران به حالت تعلیق درآورده بود با فعال کردن کارخانه UF6» از ماده 13 اساسنامه آژانس به شورای امنیت سازمان ملل فرستادند. و پادمان های مربوطه که در اجلاس اسلامبول2 وعده داده بودند، بار دیگر درخواست های غیرقانونی و باج خواهانه پیشین را- این دفعه با ادبیاتی تقریبا متفاوت- مطرح کرده اند و در سوی دیگر، تیم هسته ای جمهوری اسلامی ایران با صلابت مثال زدنی و درخور تحسین و با ارائه دلایل و اسناد مستحکم فنی و حقوقی بر حقوق و بایسته های هسته ای ایران اسلامی تاکید ورزیده و کمترین اجازه باج خواهی به حریف نداده است. این پیشنهاد در حالی ارائه می شود که پیش از این، جمهوری اسلامی ایران خواستار خرید اورانیوم 20درصد غنی شده برای تامین سوخت راکتور تهران بود ولی گروه 1+5 از آن امتناع کرد و دانشمندان هسته ای کشورمان برای تامین نیاز دارویی بیماران خاص ناچار به تولید اورانیوم 20 درصدی شدند. و پادمان های مربوطه تولید اورانیوم 20 درصدی را برای کشورهای عضو ممنوع کرده است؟ پاسخ این سوال منفی است. جالب -بخوانید تأسف آور و نشانه پررویی- آن که کشورهای 1+5 توقف تولید اورانیوم 20 درصدی را گامی از سوی ایران در راستای «اعتمادسازی»! می دانند که نیازی به گام متقابل ندارد! به بیان دیگر؛ ایران اورانیوم 20 درصدی که خود تولید کرده است را به حریف واگذار کند و آنها در قبال این اقدام، راههای خرید دوباره آن را برای ایران تسهیل کنند! مسخره نیست؟! این درخواست به اندازه ای مضحک است که داد روزنامه آمریکایی کریستین ساینس مانیتور را نیز درآورده و می نویسد؛ «امیدی به پیشرفت در مذاکرات بغداد دیده نمی شود» و توضیح می دهد که؛ «کشورهای غربی فهرستی از درخواست های خود را به ایران ارائه کرده اند ولی در مقابل حاضر به دادن هیچ امتیازی نیستند و درباره کاهش تحریم ها هیچ تعهدی نمی دهند»! 7- و اما چرا آمریکا و متحدانش، مذاکره را فقط برای مذاکره می خواهند؟ پرسشی است که پاسخ آن در این محدوده نمی گنجد و نوشته جداگانه ای می طلبد و در این وجیزه تنها می توان به نیاز آمریکا و متحدانش برای کنترل قیمت نفت، پیشگیری از ورود شوک ویرانگر به اقتصاد در حال سقوط غرب، یافتن راهی برای برون رفت و یا کاستن از آسیب جدی و شوک سنگینی که انقلاب های اسلامی منطقه و از دست رفتن عقبه استراتژیک آمریکا و متحدانش در پی داشته است، انتخابات ماه نوامبر ریاست جمهوری آمریکا و... اشاره کرد. خراسان:تجربه مذاکرات بغداد۳ در بغداد با توافقی حداقلی مبنی بر برگزاری دور بعدی مذاکرات در تاریخ ۳۰، اعلام شده بود که طرفین در نشست بغداد مدالیته همکاری ها را تدوین خواهند کرد چیزی که عملا پس از ۱+۵۱+۵ نیز شده باشد نگاهی به بیانیه ها و مواضع انگلیس، آمریکا و فرانسه در مقابل بیانیه رسمی روسیه و اظهارات نماینده چین به خوبی این افتراق مواضع میان ۱+۵در ماه های اخیر این فرضیه به طور جدی تری مطرح شده است که آمریکا قصد دارد به هر نحو ممکن مذاکره با ایران را تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری این کشور در ماه نوامبر (آبان) ادامه دهد تا از سویی از ورود به مرحله تصمیم گیری در این مورد (برخورد سخت) به ویژه تحت فشار اسرائیل پرهیز کند و از سوی دیگر به تاثیرگذاری تحریم ها برای عقب نشینی ایران از مواضع خود امیدوار بماند. انتظارهای غیرواقعی از مذاکرات و اظهارنظرهای خوشبینانه می تواند پالس های غلطی به طرف مقابل بدهد و در تحلیل نهایی آنهااز سطح انتظارات ایران موثر باشد. نشست بغداد در عین حال نشان داد غرب از شکست مذاکرات نیز هراس دارد و در دو راهی شکست یا موفقیت مذاکرات، فعلا راه سوم یعنی ادامه مذاکرات را انتخاب کرده است. ۱+۵ می تواند با تحرک دیپلماتیک ایران به امتیازی برای ایران در مذاکرات تبدیل شود. «مذاکرات بغداد چرا به نتیجه نرسید؟»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن میخوانید؛مذاکرات هستهای ایران با گروه 1+5 در بغداد همانطور که پیشبینی میشد، به نتیجهای نرسید و طرفین برای ادامه گفتگوها در 29 و 30 خرداد ماه جاری توافق کردند. این مذاکرات قرار است در مسکو ادامه یابد. در مقابل، هیأت مذاکره کننده ایرانی با اشاره به سالها تحریم ایران توسط غرب و محدودیتهای وضع شده از طریق قطعنامههای سازمان ملل، خواستار احترام به حقوق هستهای خود شد. حقوق هسته ای، طبق معاهده "ان پی تی" و مقررات آژانس بینالمللی انرژی اتمی، شامل غنیسازی در محدوده فعالیتهای مسالمت آمیز اتمی و برخورداری از امکانات مربوط به استفادههای غیرنظامی از اتم میباشد. ایران، مثل سایر اعضای آژانس بینالمللی انرژی اتمی میتواند از کلیه امکانات غیرنظامی هستهای استفاده کند و در این چارچوب تحمیل هیچ محدودیتی بر ایران قابل قبول نیست. گزارشهای خود آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره ایران نیز تأکید میکنند تاکنون دلیلی بر ورود ایران به فعالیتهای نظامی به دست نیامده و خود مسئولان ایرانی نیز در بالاترین سطوح بارها اعلام کردهاند که استفاده از سلاح اتمی را خلاف میدانند و اجازه نمیدهند فعالیتهای هستهای ایران به طرف نظامیگری برود. دیدارهائی که میان مسئولان رژیم صهیونیستی با مقامات آمریکائی و آژانس بینالمللی انرژِی اتمی و عناصر اصلی هیأت مذاکره کننده گروه 1+5 از جمله کاترین اشتون صورت گرفت، یکی از عواملی است که در سرنوشت مذاکرات بغداد تأثیرگذار بود. به عبارت روشن تر، لابی صهیونیستی که در آمریکا و اروپا بشدت فعال است و در لایههای مختلف حکومتی نفوذ دارد، توانسته تأثیر خود را بگذارد و مانع به نتیجه رسیدن مذاکرات بغداد شود. با توجه به این واقعیتها، تکلیف آینده مذاکرات هستهای ایران با گروه 1+5 نیز روشن است. هدف صهیونیستها اینست که ایران بطور کلی از داشتن امکانات هستهای محروم شود و این خواسته غیرقانونی خود را درحالی از طریق غربیها پیگیری میکنند که خودشان دارای زرادخانه هستهای با بیش از 200 کلاهک هستند، عضویت آژانس بینالمللی انرژی اتمی را نپذیرفتهاند و به مقررات آژانس نیز بیاعتنائی میکنند. نکته قابل تأمل اینکه غرب نیز با تمام وجود برای تحقق این خواستههای صهیونیستها تلاش مینماید. "به برتری شما اقرار دارم، تحمل کننده دانش شمایم، پردهنشین پیمان و حرمت شما می باشم، به شما معترفم، به بازگشتتان مؤمنم، رجعت تان را تصدیق دارم، چشم به راه فرمان شمایم، در انتظار حکومت شما به سر میبرم، گیرینده گفته شما هستم، عمل کننده به فرمان شما میباشم، پناهنده به شمایم، زائر شما هستم، ملتجی و پناهنده به قبر شمایم، خواهنده شفاعت به درگاه خدای عز و جل به وسیله شما میباشم و به سوی او به سبب شما تقرب میجویم و مقدم کننده شما پیش روزی خواستهام و حاجاتم و ارادتم در همه احوال و امورم، به نهان و آشکارتان و حاضر و غائبتان و اول و آخرتان ایمان دارم و در همه اینها واگذارنده کار به شمایم و در اینها به همراه شما تسلیمم." گفتمان سازی امام هادی (ع) برای انتظار از جنس آینده اندیشی برای نوع انسانیت است. مفهوم انتظار پیوندی ناگسستنی با فلسفه تاریخی تشیع وحکومت نهایی انسان کامل دارد. بنا بر مطالعات تاریخی و جامعه شناختی ،نمی توان گرایش به موعود و پدیده انتظار را مختص به یک فرهنگ وتمدن خاص دانست.در ادیان وفرهنگ های مختلف با عناوین گوناگون نسبت به این موضوع اشارات فراوانی شده است وامروز به وضوح می توان نمود آن را در ادراکات و احساسات فردی ودسته جمعی جوامع بشری مشاهده کرد .مسیحیان از موعود تعبیر به “مسیح” ،زرتشتیان به “بهرام ورجاوند” مسیحیان حبشه به “تئودور” ،هندوها به “فیشنو”، مجوسیان به “اوشیدر”، بوداییان به “بودا” و اسپانیایی ها نیز اورا “رودزیک” می نامند. هسته مرکزی این مدل می تواند مفهوم ومضمون آیه شریفه (ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض ونجعلهم ائمه ونجعلهم الوارثین)باشد . امروز یک جنبش عظیم فرهنگی، هنری، سیاسی و ادبی در حمایت از امام مظلوم ما در سامرا شکل گرفته است. این خیزش از جنس همان بیداری است. آنهایی که در کوچه پس کوچه های سامرا قدم زده اند می دانند اگر چه گنبد و بارگاه آن عزیز و پسر بزرگوارشان هنوز مظلومانه و بزرگوارانه زیر تلی از خاک است اما نورانیت خورشید سامرا از شمال آفریقا گرفته، تا خاورمیانه و آسیای مرکزی حتی اروپا و آمریکا را روشن کرده است. ای جوانمردان! جوانمردی چه شد؟ آب تنها در میان کوزه نیست ... شیعه یعنی یک بیابان بیکسی شیعه یعنی هجرت از من تا به او شیعه یعنی عدل و احسان و وقار در شرایطی که چشمان بسیاری از کارشناسان امور سیاسی و اقتصادی و ناظران و تحلیلگران رویدادهای بینالمللی، پنجشنبه گذشته به بغداد دوخته شده بود تا سرانجام دستاورد اجلاس مسئولان ایرانی با گروه ۲) رشد روز افزون تلاش دانشمندان ایران اسلامی جهت دستیابی به فناوریهای نوین هستهای و پشتیبانی تحسینبرانگیز کشور برای رسیدن به این مهم، و گذر از دوره رخوتی که چندسال پیش در پی مقهور شدن مسئولان داخلی در برابر تهدیدات خارجی این مسیر رشد و بالندگی ایجاد شد، همینک برای تمامی کشورهای جهان این نکته را مسجل نموده که میتوان چون ایرانیان، در برابر نظام سلطه و امپریالیسم جهانی ایستادگی نمود و برای دستیابی به مطالبات منطقی و حقه خویش، عزم و اراده ملی را پیشه خود ساخت و از رفتارهای رعبانگیز غرب نهراسید. غرب نیز که بیش از همه، از بیداری مردم واهمه دارد تلاش دارد تا با سنگلاخ نمودن مسیر بالندگی برای ایران و افزودن هزینههای دستیابی به فناوریهای نوین، از جمله صدور بیانیههای متعدد علیه ایران و افزودن بر قطر پرونده ایران در جوامع بینالمللی و شورای امنیت، سازمان بینالملل و جاری نمودن تحریمهای اقتصادی و مالی و افزودن بر این تحریمها در مقاطع زمانی مختلف برای ایجاد خلل در عزم و اراده ملی از سویی، و برنامهریزی و اجرای ترور دانشمندان هستهای ایران برای امتناع این تلاشگران برای تداوم حضور در مسیر تحقیقات هستهای، موجب آن شود که ایران از مطالبات حقه خود دست کشد. غرب در پی ترس از مواجهه با شکست برنامههایش در برابر عزم و اراده ملی ایرانیان، چشم امید به عملیاتهای روانی و ابتکارات نرمافزاری دوخته است تا در مسیر فشارهای مختلف به ایران با دستاویز قراردادن غولهای رسانههای در اختیارش، با پروپاگاندای رسانهای نیز ایران را در برابر فشار خویش مقهور نماید. در همین خصوص است که به نظر میرسد با جدی شدن نیاز غرب به پروپاگاندای رسانهای، اکنون مهمترین مطالبه غرب از نشستهای اگرچه غرب با بهرهمندی از تکنیکهای رسانهای و ترفند فرار رو به جلو، تلاش دارد تا نعل وارونه زند و ایران را علاقمند به فرصت سوزی و وقت خریدن نشان دهد. از این رو مسئولان ایرانی حاضر در مذاکرات میباید با تمهید برنامهها و روندهای صحیح مذاکرات، به غرب فرصت وقتکشی ندهند. بسیاری از ناظران سیاسی تاکید دارند که این حضور موجب شد که کشورهای مهم منطقه مانند جمهوری اسلامی ایران فرصتهای جدیدی را برای ارتقای بیشتر این کشور در منطقه ایجاد کنند که برگزاری مذاکرات ایران و گروه 1+5 از نمودهای آن بوده است.به عبارت دیگر میتوان گفت که اکنون ترکیه و عراق در حالی در مسیرهای متفاوتی قرار گرفته اند که دلیل شکست ترکیه و پیروزیهای عراق را توسعه حرکت آنها در مسیر مقاومت تشکیل میدهد. ترکیه با دوری از مقاومت در حاشیه قرار گرفت و عراق با گرایش به مقاومت در حال ارتقای جایگاه خود است. «راه دشوار توافق هستهای»عنوان یدداشت روز روزنامه تهران امروز به قلم حسن وزینی است که در آن میخوانیدتازه ترین ترین گفت و گوهای ایران و گروه 1 + 5 در بغداد دورنمایی تازه از روند مذاکرات هسته ای ترسیم کرد . این نشست اگر چه به صدور بیانیه مشترک منجر نشد و شاید از این نظر کمتر از حد انتظار بود لیکن نمی توان بر این مذاکرات نام شکست گذاشت چرا که توافق طرفین بر تداوم مذاکرات در مسکو، نشان از جدی بودن و امیدواری طرفین مذاکره و در عین حال راه سخت توافق هسته ای دارد. از این رو می توان گفت که برگزاری سه نشست پر بحث در بغداد به همراه مذاکرات حاشیه ای و دو جانبه پرشمار و توافق بر سر تداوم این روند در مسکو ، نشان دهنده میل دو طرف برای نتیجهبخش ساختن این روند است . این میل گرچه خود امیدوارکننده است اما در عرف مذاکرات بین المللی پرونده دامنهداری مثل موضوع هسته ای ایران چندان ساده شکل نگرفته که به این سرعت حل و فصل شود . با این وصف به نظر می رسد رسیدن به نقطه جوش مذاکره در نشست مسکو با توجه به تمایل دو طرف چندان دور از انتظار نبوده و میزبانی روسها می تواند آغازی بر پایان این پرونده باشد . زیرا همانطور که ذکر شد علاوه بر میل و نیاز یا حتی استراتژی دو طرف برای حل و فصل مسالمت آمیز این پرونده ، اکنون تعیین قواعد اینتوافق اصلیترین گرهی است که نشست بغداد نتوانست آنرا باز کند اما روس ها به دلیل حضور در گروه 1+5 ، نزدیکی به تهران و در اختیار داشتن طرح گام به گام که از قبل آن را طراحی کرده اند میتوانند غرب را برای در مقابل غرب نیز معتقد است تمامی مصوبات و تصمیماتی که علیه ایران در شورای امنیت و آژانس هسته ای اتخاذ شده، قانونی و لازم الاجراست، و تا زمانی که ایران جامعه جهانی را نسبت به صلح آمیز بودن فعالیت های هسته ای خود متقاعد نکند، امکان لغو آنها وجود ندارد. "فشارهای بیرونی" عامل دیگری است که مانع از به نتیجه رسیدن سریع در مذاکرات می باشد. مقامات اسرائیلی از جمله مهمترین مخالفان مذاکرات ایران با غرب می باشند که به نتیجه رسیدن گفتگوها را تحت شعاع قرار می دهند. درهمین زمینه ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل که همواره موضع سختی علیه ایران داشته است پس از پایان مذاکرات بغداد تاکید کرد، حتی در صورتی که تهران با بازرسی گسترده تر سایت های هسته ای موافقت کند نیز گزینه نظامی از روی میز برداشته نمی شود. همچنین مشاهده کردیم که نماینده آمریکا در مذاکرات، پس از پایان نشست به تلاویو رفت تا با ماقامات اسرائیل دیدار و گفتگو داشته باشد. کاملا مشخص است که لابی صهیونیست ها در تصمیم گیری های غرب تاثیر گذار و اهرم فشاری برای به نتیجه نرسیدن مذاکرات تلقی می گردد. "افکار عمومی جهانیان"، از مهمترین عواملی است که مذاکرات را به سمت طولانی شدن پیش می برد. درحال حاضرپرونده هسته ای ایران اضطراب و استرسی را درعرصه سیاسی و اقتصادی برای افکار عمومی درداخل و خارج ایجاد کرده است. لذا جوی را به وجود آورده که هیچ یک از طرفین نمی خواهد ترک کننده و اعلام کننده بی نتیجه بودن این مذاکرات باشند. لذا تلاش می کنند تا با ادامه مذاکرات در مراحل بعدی متهم این نشست ها شناخته نشوند. مذاکرات بغداد دستاورد چندانی را به منصه ظهور نگذاشت و عمق اختلاف نظرات بین طرفین را آشکار ساخت. باید واقع بین بود و احتمال به نتیجه رسیدن مذاکرات را نیز مد نظر داشت، در این صورت باید راهکارهایی را پیش بینی کرد که ما را در بن بست مذاکرات به چالش نکشاند. «نمره ممتاز دیپلماتهای ایرانی»عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم صادق زیباکلام است که در آن میخوانید؛بسیاری از تحلیلگران مذاکرات بغداد را نوعی شکست میدانند. سه دور مذاکرات سنگین و جدی که ساعتها به طول انجامید در نهایت منجر به هیچ توافقی میان طرفین نشد. ایران بسته پیشنهادی خودش را مطرح و غربیها هم مواضع خودشان را اعلام کردند. نه ایرانیها مواضع غربیها را پذیرفتند و نه متقابلا غربیها روی خوش و عنایتی به مواضع ایران نشان دادند. بنابراین صاحبنظران نتیجهگیری میکنند که نشست بغداد عملا راه به جایی نبرد. اما چگونه میتوان به چنین جمعبندیای رسید؟ از اینجا که اگر آنان صرفا نمیخواستند به غربیها بگویند که ایران خطوط قرمزی دارد و نمیتواند از آن خطوط قرمز، تحت هیچ شرایطی عدول کند، در آن صورت، همان دور اول در روز چهارشنبه کفایت میکرد. از سوی دیگر اگر آنها میخواستند بگویند ما آمادهایم که شما بفرمایید ایران چه کاری باید انجام دهد، باز هم مذاکرات در همان دور اول چهارشنبه به پایان میرسید. نفس اینکه هم ما و هم غربیها توافق کردیم که نزدیک به سه هفته دیگر مجددا در مسکو بنشینیم پای میز مذاکره، آن هم بعد از دو روز مذاکره در بغداد، حکایت از آن دارد که غربیها دریافتهاند که ما در مورد حصول توافق درباره مساله هستهایمان جدی هستیم. در عین حال هم برای خودمان ملاک و معیارهایی داریم که به راحتی از آنها نمیگذریم. نفس این باور و رسیدن به این نقطه اتفاقا مهمترین دستاورد مذاکرات بغداد بود و از این بابت باید به جلیلی و باقری نمرات بالایی داد. «سخنی با همراهان اصلاحطلبم»عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاری به قلم میرزابابا مطهرینژاد است که در آن میخوانید؛ راستی هیچ فکر کردهاید خورشید بیداری از چه فضایی طلوع میکند؟ امروز از همراهانم انتظار دارم بر دفتری که غبار تحجر و واپسگرایی بر آن ننشسته باشد و پنهان از جریان مترقی اصلاحات صفحات آن را آن طور که عدهای خواستهاند ننوشته باشند و جلد زیبا نمای غفلت بر آن نپوشانده باشند بنگرند و قبل از هر چیز نام خدای سبحان را از صندوقچه ایمن دل بر دارند و بر اولین صفحه آن بنشانند با دست و قلم خودشان و مراقب باشند که دست غیر بر دستمان محیط نباشد و قلم فریب از دستی بر دستمان قرار نگیرد. سر کن ای دل و بر گوای قلم تو معنا را در بنای این دفتر بسمه تعالی را در بنای این دفتر، سنگ و نام او بنشان تا خلل نفرساید این بنای معنا را آه، روزی که همه بیدار شدند، چه روز زیبایی است. من دفتر و قلم خود را اول سال 90 با وسواس بیرون کشیدم و صفحه نخست آن را با نام «او» مزین کردم و صفحه دوم و سوم را به تاریخهای مشترک با شما آراستم.من نوشتم آنچه را که باید مینوشتم و اینک در آغازین ماههای سال 91 بر نتایج آن می نگرم. آن روز که در جمع شما به التماس نشستم که حضور در انتخابات مجلس و تلاش برای مهیا کردن شرایط آرمانی، یک اصل است، جمعیپذیرفتند و جمعی اصرار ورزیدن بر تقدم تحقق شرایط بر حضور، را به تماشا ایستادهام و نتیجه یادداشتهایم این است که اگر یک هفته، تنها یک هفته زودتر سید والایمان شبهه زدایی کرده بود و از رای دادن مدبرانهاش که به نیکوترین وجه اتفاق افتاد با خبرمان کرده بود، امروز تعداد نمایندگان اصلاحطلب در مجلس نهم دو برابر آنی است که اکنون هست! توخواه از سخنم پندگیر و خواه ملال اسب: فقط 45تا60 دقیقه در روز می خوابد، حتی وقتی که در اصطبل است با احتیاط می خوابد، از تاریکی و دشمن هراس دارد.مورچه: هیچ وقت نمی خوابد! از کار زیاد فرصت خوابیدن ندارد. اگر بایستد مورچه دیگر از پشت او را هل میدهد! «هزینههای بازارهای ناهمگون»عنوان سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد به قلم دکتر پویا جبل عاملی است که در آن میخوانید؛وزیر اقتصاد و دارایی معتقد است هزینه تامین مالی با سود 21 درصد بالا است. آیا این سخن صحیح است؟ بگذارید فرض کنیم که یک بنگاه تولیدی با عدم افزایش بهای تولید خود باید در پایان سال این وام را برگرداند. به بیان دیگر، دولت با مداخله در بازارها به دنبال آن است تا با فشار بر تولیدکننده، جلوی تورم افسارگسیخته را بگیرد. البته که در نهایت تورم به قوت خود باقی میماند؛ اما این فشارها و تخطی از منطق بازار باعث آن است تا برای برخی از عرضهکنندگان، انگیزه لازم برای خروج از بازار فراهم شود و آنان دیگر حاضر نباشند به تولید ادامه دهند. به بیان دیگر، مشکل بیشتر در ناهمگونی بین بازارها در اتخاذ سیاستهای بازار محور است. آن تولیدکنندهای را در نظر بگیرید که با دلار 1900 تومانی کالای سرمایهای خود را وارد میکند و اقدام به تولید میکند و وقتی میخواهد آن را عرضه کند، دلار به کانال 1600 رسیده است و با واردات کالای خارجی با این نرخ تازه که بهواسطه شوک منفی ایجاد شده، وی فروش خود را از دست میدهد. بارها بیان کرده ایم که خوب آگاهیم به موانع پیش روی سیاستگذاران ارزی، اما به هر رو هنوز در این بازار ریسکها و شوکها مترصد آسیب به اقتصاد هستند و ما گویی فراموش کردیم که باید نظام شناور مدیریت شده را پیش ببریم. مدیریتی که اساسا به منظور کنترل شوکها در این نام تعبیه شده است. «بازار جو زده ارز و سکه»عنوان سرمقاله روزنامه گسترش صنعت به قلم شاهین شایان آرانی است که در آن میخوانید؛بازار ارز و سکه که از ابتدای امسال روزهای آرامی را سپری کرده بود، بار دیگر از پنجشنبه هفته پیش به یاد دوران پرالتهاب سال گذشته تحت تاثیر یک جو روانی قرار گرفت و قیمتها در چند ساعت به صورت کاذب و بدون هیچ پشتوانه منطقی افزایش یافت. البته همیشه وقتی قیمتها کاذب بالا میرود خیلی سریع بهدلیل نداشتن عامل قابل اتکا به همان سطح قبل برمیگردد و در این بین تنها برخی افراد سودجو از ایجاد جو و قیمتهای کاذب سود میبرند. این سناریو به ماههای پایانی سال گذشته مربوط میشود و با شروع سال از ابتدای امسال بانک مرکزی با چند اقدام مثبت نشان داده که فرمان بازار ارز و سکه را در دست دارد و اجازه عرضاندام در این بازار را به هیچکس نمیدهد. اما در این بین پرسشی در ذهن مردم وجود دارد که آیا بازهم شاهد نوسانهای شدید سال گذشته ارز و سکه خواهیم بود یا خیر؟ ۱۰۰ هزار تومان رشد داشت.