صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۳ دی ۱۳۹۱ - ۱۳:۴۱  ، 
شناسه خبر : ۲۵۲۶۲۵

 نقدی بر خرافه گویی غرب درباره سرانجام جهان
اختصاصی بصیرت:یکی از موضوعاتی که از دیرباز ذهن آدمیان را درگیر خود کرده و باوجود تلاش های نوع بشر در طول قرون و اعصار هنوز در هاله ای از ابهام است، بحث از آینده جهان و به عبارتی عام این است که: آخر دنیا چه می شود؟ این پرسش همچون پرسش از پیشینه جهان است که آن هم دقیقاً روشن نشده و در حد فرضیاتی از دانشمندان تجربی مانده است. بسیاری از دانشمندان باتوجه به شرایط کنونی زمین و بحران های موجود بسیار نگران حیات بشر بوده و به مطالعه بر روی حقایقی می پردازند که می تواند روزی منجر به اتمام حیات بر روی سیاره آبی شود. اخیراً نیز خرافه گویی هایی به نام نظریه ها و پیش بینی علمی و تاریخی از سوی برخی ها در غرب درباره پایان جهان در سال 2012 مطرح شد و شگفت آور آنکه بسیاری نیز آن را باور کردند که البته به وقوع نپیوست. در اینکه شواهد و قرائن نشان می دهد که جهان رو به نابودی می رود، شکی نیست و در همه ادیان الهی یا غیر الهی مباحثی در این زمینه مطرح شده است. در قرآن کریم به این موضوع به طور مشروح پرداخته شده و آن زمان را هولناک و عظیم شمرده و از در هم پیچیدن آسمان و زمین و متلاشی شدن کوه ها و دریاها صحبت کرده است .در متون زرتشتیان نیز آمده است: در آسمان نشانه های گوناگون پیدا باشد... (زند بهمن یسن، ص11، ف 6، بند 4)
در کتاب مقدس مسیحیان می خوانیم :و در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود... و آنگاه پسر انسان(عیسی مسیح) را خواهند دید که بر ابری سوار شده، با قوت و جلال عظیم می آید. (کتاب مقدس، عهد جدید، ص 133، انجیل لوقا، ب 21، بند 25 و 27)بررسی روایات اسلامی نیز نشان می دهد که طلوع ستاره ای سرخ رنگ و سقوط شهاب سنگ یا ستاره دنباله دار که موجب خسوف در زمین نیز می شود، از علائمی است که به نزدیکی ظهور دلالت دارد. طبق روایات اسلامی، در ماه رمضان سال ظهور امام مهدی (عج) حوادث بسیار عجیبی در جهان رخ می دهد که از زمان فرود آمدن آدم (علیه السلام) تا آن زمان بی سابقه است.
برخورد شهاب سنگی بزرگ به زمین در روایات آخرالزمان ادیان دیگر هم آمده و این فرضیه به حدی قوی است که بر اساس آن فیلم های متعددی هم ساخته اند و آن را نشانه پایان حیات کنونی بر روی کره زمین و شروع عصری جدید می دانند و زمان آن را سال 2012 اعلام کرده اند. در روایات اسلامی و قرآن کریم نیز به صراحت از آخرالزمان و برخورد ستارگان با یکدیگر و تیره شدن خورشید و به هم خوردن نظم سیارات و زلزله های شدید و آتشفشان به عنوان دلایلی برای نزدیکی قیامت یاد شده است. اما بر اساس روایات در هنگام ظهور و پیش از آن نیز از برخورد ستاره دنباله داری به زمین یاد شده که موجب کشته شدن عده زیادی می شود؛ ولی پایان جهان نیست، ضمن اینکه تاریخی برای آن تعیین نشده است. به طور خلاصه می توان گفت در نزدیکی ظهور علائمی غیرعادی در آسمان مشاهده می شود، از جمله: ظهور ستاره سرخ رنگ که نشانه ای برای آغاز جنگ و خونریزی های بسیار است، ایستایی خورشید در آسمان از زوال تا غروب، طلوع خورشید از مغرب آن، ظهور دنباله داری که مدار آن به طور متناوب تکرار می شود و در دوره های مختلف حیات بر روزی زمین دیده شده و موجب تغییرات شدید جوی و آب وهوایی در زمین می شود.
پایان دنیا از نظر قرآن
با نگاهی به مجموعه آیات قرآن در می یابیم که قرآن زوال و نیستی جهان کنونی را مترادف با نیستی محض آن نمی داند، بلکه آن را در بخشی از یک فرایند قرار داده که به مفهومی، پایانی برای آن متصور نیست. به این معنا که نیستی و زوال دنیا و جهان مادی کنونی برای تبدیل شدن به جهانی نو با شکل و شمایل و ماهیتی دیگر می باشد. تبدیل جهان مادی به جهانی دیگر نیازمند فروپاشی این دنیای مادی است که قرآن از آن به «یوم تبدل الارض غیرالارض والسموات» تعبیر می کند. آنچه از آیات قرآن - و حتی بعضی از سوره های اختصاصی که به مسئله پرداخته است- برمی آید، جهان هنگام تبدل از صورتی به صورت دیگر و ایجاد «طرحی نو» دچار حوادث و رخدادهایی می شود که در قرآن از آن به «اشراط الساعه» تعبیر شده است.
مفسران، برخی از تحولات اجتماعی و همچنین فروپاشی نظام طبیعت و در هم پیچیده شدن و تبدیل آسمان و زمین پیش از ظهور قیامت را که در آیات گوناگونی به آنها اشاره شده، از نشانه های قیامت دانسته اند. در روایات نیز بر تحولات اجتماعی و دگرگونی های کیهانی که پیش از قیامت واقع می شود عنوان «اشراط الساعه» و نشانه های رستاخیز اطلاق شده است.
در قرآن کریم به بسیاری از دگرگونی های طبیعی که در آن زمان رخ خواهد داد اشاره شده است، مانند: ظهور دود (گاز) در آسمان، دمیده شدن صور، تاریک شدن خورشید، ماه و ستارگان، شکافتن کرات، زلزله شدید، فروپاشی کوه ها و ...
چرا روز قیامت مشخص نشده؟
نامعلوم بودن زمان و کیفیت وقوع قیامت، دارای اثر تربیتی است؛ زیرا در صورت معلوم بودن آن، چنانچه زمانش دور باشد، غفلت همگان را فرا می گیرد و اگر نزدیک باشد، پرهیز از بدی ها به شکل اضطرار و دور از آزادی و اختیار در می آید.با وجود نامشخص بودن زمان وقوع قیامت، تعابیر قرآن حاکی از آن است که عمر کوتاه دنیا و همچنین دوران برزخ به قدری سریع طی می شود که به هنگام وقوع قیامت، انسان ها فکر می کنند تمام این دوران چند ساعتی بیش نبود.«و یقولون متی هـذا الوعدن کنتم صادقین، قل نما العلم عند الله و نما أنا نذیر مبین، فلما رأوه زلفه ً سیئت وجوه الذین کفروا وقیل هذا الذی کنتم به تدعون» (سوره ملک، آیه 27-25)؛ «و می گویند: اگر راست می گویید، این وعده کی خواهد بود؟» بگو! «علم[آن] فقط پیش خداست و من صرفاً هشداردهنده ای آشکارم.» و آنگاه که آن [لحظه موعود]را نزدیک بینید، چهره های کسانی که کافر شده اند در هم رود و گفته شود؛ «این است، همان چیزی که آن را فرا می خواندید!»
«یسألک الناس عن الساعه قل نما علمها عند الله وما یدریک لعل الساعه تکون قریبًا» (سوره احزاب، آیه 63)؛ «مردم از تو درباره رستاخیز می پرسند، بگو «علم آن فقط نزد خداست» و چه می دانی؟ شاید رستاخیز نزدیک باشد.»خداوند بلندمرتبه به پیامبر عظیم الشأنش که علم نبوی دارد دستور می دهد به مردم بگو من زمان وقوع قیامت را نمی دانم و علم آن نزد خداست و بس که در چنین روزهایی هرکسی به خود جرئت ندهد که وقتی برای قیامت تعیین کند، چراکه حکمت خداوند متعال ایجاب می کند که زمان قیامت پنهان باشد تا هرکس ظرفیت وجودی خود را نشان دهد. اگر بنا بر دانستن زمان قیامت و مشخص بودن آن بود خداوند متعال خود به آن اشاره می کرد.
«قل لا یعلم من فی السماوات والأرض الغیب لا الله وما یشعرون أیان یبعثون بل ادارک علمهم فی الآخره بل هم فی شک منها بل هم منها عمون».(سوره نمل آیات 65و 66)بگو: «هر که در آسمان ها و زمین است، جز خدا غیب را نمی شناسند و نمی دانند کی برانگیخته خواهد شد؟» [نه]بلکه علم آنان درباره آخرت نارساست؛[نه] بلکه ایشان درباره آن، تردید دارند ، [نه] بلکه آنان در مورد آن کوردلند.»گفتیم که خداوند متعال وقت قیامت را بنا بر مصالحی بیان نداشته است و تأکید دارد که علم به آن هم نزد خداست و بس. در مورد علائم قیامت و ظهور آن روایات بسیاری به ما رسیده است؛ اما در تعیین وقت آن نه و اگر هم چنین روایتی وارد شده باشد عیب آن از همین جا که معارض با نص صریح قرآن است، مشخص می شود. علاوه بر آن امامان عظیم الشأن ما از توقیت و تعیین وقت برای ظهور و به تبع آن قیامت به شدت برحذر داشته اند.
روایت نهی از توقیت
در بین روایات غیبت، یکی از مضامین مکرر و موکد، روایات نهی از توقیت (تعیین زمان برای ظهور) است. این روایت از پیامبر اسلام تا امام زمان (علیه السلام) نقل و با تعبیراتی سخت و غلیظ بیان شده است. وقت ظهور، سر الهی تلقی شده و بیان وقت، کذب و دروغ بر خداوند به شمار آمده است: کذب الوقاتون.(ر.ک. به کتاب های: الغیبه (شیخ طوسی) اکمال الدین و اتمام النعمه (شیخ صدوق) کتاب الغیبه (نعمانی) اصول کافی(کلینی) و منابع دیگر.این گونه روایات که اگر متواتر نباشند، مستفیض می نمایند، تأمل برانگیز و مسئولیت سازند. همان گونه که تعیین دقیق زمانی، توقیت است؛ بیان حدود گونه زمانی نیز توقیت است. به عنوان نمونه، کسی که می گوید: ساعت 10 به ملاقات تان خواهم آمد؛ برای این دیدار وقت گذاری کرده است. همین گونه کسی که می گوید حدوداً ساعت 10، یا بین 10 و 11 به دیدارتان خواهم آمد، نیز «توقیت» دیدار کرده است و لذا اگر در آن محدوده زمانی دیدار رخ ندهد، متهم به خلف وعده خواهد شد و خلف وعده هم البته که از گناهان کبیره است، از این رو، کسانی که دعاوی شبیه این دعاوی را دارند که کمتر از یک دهه به ظهور مانده است؛ یا پیرمردان ظهور را خواهند دید و یا ... آنان نیز به «توقیت ظهور» رو آورده اند و مشمول روایات نهی از توقیت خواهند بود.
حال عده ای می خواهند بر پایه باورهای خود که مشخص نیست چه هدفی را دنبال می کنند این تنش را در جهان ایجاد کنند که فلان زمان، زمان پایان دنیا و بروز و ظهور قیامت است و در این راه از ابزارهای پر قدرت رسانه و سینما استفاده می کنند که افکار پلید خود را در ذهن مخاطب نهادینه کنند تا به هدف ناپیدای خود برسند.مسلمانی که به دین و قرآن خود باور دارد شایسته نیست که چنین القائات کذبی را بپذیرد و در امور خود هم ترتیب اثر دهد، بلکه شایسته است همواره در فکر هولناکی قیامت باشد و بر اعمال خود مواظبت کند، چراکه در آن زمان مفر و پناهی جز خداوند متعال ندارد و البته مومنان رستگارانند و در پناه خدای خود از هر گزندی در امان خواهند ماند. حالا بگذارید کسانی که برای دنیا و آخرت مردم تعیین تکلیف می کنند پناهگاه بسازند و خود را نجات یافته و وارثان دنیای جدید بدانند، ولی بدانند که: «ید الله فوق أید یه م» (سوره فتح، آیه 10) حاشا که از آنچه در انتظارشان هست و خداوند متعال وعده فرموده مفری بیابند./اسماعیل علوی

نام:
ایمیل:
نظر: