پایگاه بصیرت؛ گروه سیاست خارجی: شبه جزیره سینا با شصت هزار کیلومتر مربع، شش درصد از مساحت مصر را تشکیل می دهد و بین دریای مدیترانه، دریای سرخ، کانال سوئز و خلیج عقبه قرار دارد و به دو استان شمالی و جنوبی تقسیم می شود. العریش در سواحل دریای مدیترانه و الطور در سواحل دریای سرخ مراکز این دو استان مصری هستند.شبه جزیره سینا در مجموع حدود ششصد هزار نفر جمعیت دارد که دو سوم آنها در استان شمال سینا زندگی می کنند. نود و هشت درصد از جمعیت شبه جزیره سینا از صحرانشینان هستند. بسیاری از مناطق گردشگری مصر از جمله شرم الشیخ، دهب، نویبع و طابا در شبه جزیره سینا قرار دارد و خط لوله انتقال گاز مصر به فلسطین اشغالی و اردن نیز از شبه جزیره سینا عبور می کند.صرف نظر از نگاه دینی و مذهبی صهیونیست‌ها به این منطقه، صحرای سینا به دلیل موقعیت استراتژیکی که دارد، از جمله مناطقی است که همواره مورد توجه رژیم صهیونیستی بوده تا به هر نحو ممکن آن را از مصر جدا کنند. به همین دلیل این منطقه تاکنون دو بار مورد حمله و تعرض رژیم صهیونیستی قرار گرفته است. بار اول در سال 1956 میلادی که با قطعنامه سازمان ملل ��ظامیان صهیونیست از آن خارج شدند و دیگر بار در سال 1967 میلادی که تا 25 آوریل 1982 این منطقه تحت اشغال رژیم صهیونیستی بود تا اینکه در این تاریخ رژیم صهیونیستی با حفظ نیروهای خود در نوار مرزی «تابا» از شبه سینا خارج شد. اما در سال 1989 میلادی این منطقه نیز به موجب رأی دادگاه بین المللی لاهه از رژیم صهیونیستی باز پس گرفته شد.پس از انقلاب 25 ژانویه مصر، فعالیت عناصر وابسته به جریان های افراطی در این منطقه افزایش یافت و همین گروه به تخریب خطوط ارسال گاز یا ایستگاه‌های پمپاژ به رژیم صهیونیستی و اردن متهم شدند. در اوایل همین ماه بود که شهر العریش و بخشی از نیروهای پلیس آن مورد تهاجم نیروهای مسلح قرارگرفت؛ مساله‌ای که مقامات مصری را بر آن داشت تا نیروی نظامی و سلاح‌های سنگین را به این منطقه اعزام کنند.به بیان دیگر، از زمان سرنگونی رژیم حسنی مبارک در 25 ژانویه 2011 اوضاع امنیتی در صحرای سینا شاهد تغییر و تحولات و در عین حال بحران‌ها و تنش‌های بی‌شماری مانند ربوده شدن افراد خارجی، بمبگذاری در لوله‌های انتقال گاز مصر به سرزمین‌های اشغالی و حمله به نظامیان مصری در مراکز ایست و بازرسی مرزی بود.در واقع فقدان حاکمیت کامل مصر بر سینا و به ‌ویژه خلأ امنیتی ناشی از انقلاب 25 ژانویه موجب افزایش توان عملیاتی و نظامی نیروهای سلفی که سابقه ‌فعالیت دیرینه در مصر دارند، شده است. از همین رو تلفات نظامیان مصری و شبه نظامیان در صحرای سینا پس از برکناری مرسی از ریاست جمهوری توسط ارتش، از افزایش قابل توجهی برخوردار شد که عبارتند از:الف: شبه نظامیان و گروه های مسلح: 70 کشته با احتساب کشته های 48 ساعت گذشته؛ 110 نفر دستگیر و 80 نفر نیز در تبادل تیر زخمی شدند.ب: نظامیان ارتش مصر: نزدیک به 23 نفر از نیروهای اطلاعاتی و امنیتی و نزدیک به 30 نفر سرباز و افراد غیر نظامی کشته و زخمی شده­اند.در آخرین عملیات صورت گرفته توسط نیروهای ارتش مصر در شبه جزیره سینا در روز سه شنبه(21/5/92) نیز 25 شبه نظامی مسلح کشته و زخمی شدند. در این عملیات که در روستای تومه، در شمال شبه جزیره سیناء انجام شد، ارتش مصر پایگاه‌های شبه نظامیان مسلح را هدف قرار داد که در پی آن دست کم 15 شبه نظامی کشته و 10 تن دیگر زخمی شدند.عدم اقدام جدی مصر برای مقابله با گروه‌های سلفی جهادی در صحرای سینا و سرکوب آنها را می‌توان در چند دلیل ملاحظه کرد:1. ساختار جغرافیایی و طبیعی حاکم بر صحرای سینا که امکان انجام عملیات و فرار زودهنگام را برای نیروهای افراطی فراهم می سازد.2. محدودیت حضور نظامی مصر در این منطقه و محدودیت استفاده از تسلیحات نظامی توسط ارتش مصر در این منطقه که طبق توافقنامه کمپ دیوید بر آن تحمیل شده است. 3. مهمتر از همه اعتقادات و باورهای مذهبی حاکم بر ارتش مصر که به آنها اجازه نمی‌دهد به مقابله جدی با این گروه‌ها و سرکوب آنها بپردازند.این دلایل موجب شد تا مبارزه و مقابله ارتش مصر با تشکل‌های جهادی سلفی در صحرای سینا به امر بسیار سختی تبدیل شود.این در حالی است که ای�� حم��ات به طور کلی از سوی سه گروه صورت می گیرد:1. دسته اول گروه هایی هستند که با ترغیب یا اجبار سرویس های جاسوسی دست به این کار می زنند بنابراین احتمال این که موساد حتی به طور غیر مستقیم ����ر ورای این حملات باشد، وجود دارد.2. دسته دوم گروه های رادیکال اسلام گرا هستند که دستور کار خاص خود را دارند و احتمالا با القاعده مرتبط هستند.3. و دسته سوم ��یز گروه هایی هستند که احتمالا ناراضی هستند یا با اقدامات مرتبط با قاچاق یا اختلافات سرزمینی ارتباط دارند و یا این که از قبایل شبه جزیره سینا هستند و قصد انتقام گیری دارند و یا با ارتش مصر دارای مشکل هستند.نکته مهمی که وجود دارد این است که هرگونه سرکوب و مقابله با این تشکل‌ها و گروه‌‌ها نیازمند همکاری و هماهنگی بیشتر نیروهای مسلح و ارتش مصر با ارتش رژیم صهونیستی است و تحولات کنونی نیز حاکی از آن است که این همکاری امنیتی و نظامی ارتش مصر با رژیم صهیونیستی در حال افزایش است به طوری که برخی اقدامات ارتش مصر در راستای اهدافی قرار گرفته بود که رژیم صهیونیستی پیش از این درصدد محقق ساختن آن بود اما همواره با چالش ها و مشکلاتی در رسیدن به این اهداف مواجه بود و اکنون ارتش مصر این اهداف را به سود رژیم صهیونیستی پیگیری می کند. این اهداف عبارتند از:1- انهدام غالب تونل های موجود میان مرز های نوار غزه با مصر توسط ارتش مصر؛2- جلوگیری از تردد نیروهای مقاومت فلسطینی؛3- جلوگیری از دستیابی نیروهای مقاومت به تسلیحات موشکی که پیش از این به نوار غزه قاچاق می شد؛4- بسته شدن مرز رسمی و زمینی موجود میان نوار غزه با مصر که مشکلات معیشتی زیادی را برای ساکنان نوار غزه به وجود آورده است؛5- خالی کردن شبه جزیره سینا از نیروهای شبه نظامی که همواره به عنوان یک عامل تهدید زا برای امنیت رژیم صهیونیستی تلقی می شد؛6- تحت فشار قرار دادن جنبش حماس که حاکمیت نوار غزه را بر عهده دارد؛7-