لزوم مبارزه محرومان با مستکبران زیر پرچم پر افتخار
بهطور کلی از منظر کارشناسان بینالمللی امام خمینی(ره) بهعنوان یک متفکر الهی و سیاستمدار دینی در بیدارسازی ملل تحت ستم نقش راهبردی و جایگاه دستنیافتنی دارند. بازخوانی اندیشههای سیاسی ناب امام(ره) گویای این است که در دکترین مبارزاتی معظمله درباره بیدارسازی محرومان و بسیج آنان در راه مبارزه با مستکبران زیر پرچم پرافتخار اسلام ناب محمدی(ص) تاکید ویژهای شده است. تقبیح همزمان سلطهگر و سلطهپذیر و فراخواندن مظلومان به قیام هوشمندانه در برابر ظالمان و دعوت به تشکیل دولت اسلامی مستقل و آزاد از سلطه استکبار جهانی از ویژگیهای بیداربخش مکتب جهانی امام(ره) محسوب میشود. حضرت امام(ره) در وصیتنامه الهی– سیاسی خود خطاب به مستضعفان عالم و کشورهای اسلامی میفرمایند: «و شما ای مستضعفان جهان و ای کشورهای اسلامی و مسلمانان جهان به پاخیزید و حق را با چنگ و دندان بگیرید و از هیاهوی تبلیغاتی ابرقدرتها و عمال سرسپرده آنان نترسید و حکام جنایتکار که دسترنج شما را به دشمنان شما و اسلام عزیز تسلیم میکنند از کشور خود برانید و خود و طبقات خدمتگزار متعهد، زمام امور را به دست گیرید و همه در زیر پرچم پرافتخار اسلام مجتمع و با دشمنان اسلام و محرومان جهان به دفاع برخیزید». از سوی دیگر نقش تاریخی و بیبدیل تلاشهای دامنهدار نظری و عملی حضرت امام(ره) برای تشکیل حکومت اسلامی به عنوان یک الگوی نوین سیاسی در عرصه دستیابی به عدالت جهانی در شکلدهی موثر به خیزشهای رهاییبخش دهه اخیر ملل محروم بر کسی پوشیده نیست. حضرت امام(ره) در این باره میفرمایند:
«... به سوی یک دولت اسلامی با جمهوریهای آزاد و مستقل به پیش روید که با تحقق آن، همه مستکبران جهان را به جای خود خواهید نشاند و همه مستضعفان را به امامت و وراثت ارض خواهید رساند. به امید آن روز که خداوند تعالی وعده فرموده است». امری کاملا روشن است که پیروی از دستورات انسانساز قرآن کریم و اجرای دستورات الهی مطروحه در این کتاب آسمانی ضمن تامین سعادت دنیوی و اخروی جوامع بشری، زمینه را برای تشکیل یک حکومت عدل جهانی مهیا میکند و در این میان گفتنی است، تشکیل حکومت اسلامی مبتنی بر مفاهیم قرآنی به اندازهای دارای اهمیت بوده است که ائمه اطهار(ع) نیز در راستای تحقق حکومت عدل قرآنی و براندازی حکومتهای جائر زمان خویش به فیض عظمای شهادت نائل شدهاند. حضرت امام در بخشی دیگری از وصیتنامه الهی- سیاسی در عین حال که به پیروی خویش از ائمه اطهار(ع) برای تشکیل حکومت اسلامی افتخار میکند یکی از ابعاد پیاده کردن قرآن را تحقق حکومت عدل قرآنی در جامعه بیان میدارند. ایشان میفرمایند: «ما مفتخریم که ائمه معصومین ما- صلواتالله و سلامه علیهم- در راه تعالی دین اسلام و در راه پیاده کردن قرآن کریم که تشکیل حکومت عدل یکی از ابعاد آن است، در حبس و تبعید بسر برده و عاقبت در راه براندازی حکومتهای جائرانه و طاغوتیان زمان خود شهید شدند و ما امروز مفتخریم که میخواهیم مقاصد قرآن و سنت را پیاده کنیم و اقشار مختلفه ملت ما در این راه بزرگ سرنوشتساز سر از پا نشناخته، جان و مال و عزیزان خود را نثار راه خدا میکنند». البته نباید فراموش کرد که در کنار توصیه به پیاده کردن دستورات مقیده در معجزه جاوید قرآن کریم همواره عمل به سنن واقعی پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار نیز مورد تایید امام(ره) قرار داشته و در این میان ظلم ستیزی و دفاع از محرومان و ملل مستضعف و بالاتر از همه بیدارسازی افراد تحت ستم از سنتهای اصلی رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار بوده است
مفهوم قرآنی استکبار و استکبارستیزی
به هر صورت آشکار است که در مسیر تشکیل حکومت عدل قرآنی مبارزه همهجانبه با نظام استکباری امری قطعی و گریزناپذیر است که امام خمینی(ره) در طول عمر بابرکتشان با شجاعتی بینظیر و با تأسی از دستورات قرآنی و فرمایشات ائمه اطهار(ع) پرچم مبارزه با استکبار جهانی را بر دوش گرفته و در عین حال به بیدارسازی ملل مسلمان نیز اهتمام خارقالعادهای گماردهاند. مقام معظم رهبری در
13 آبان 1368 در دیدار با گروهی از دانشجویان و دانشآموزان ضمن تشریح مفهوم قرآنی استکبار و نظام سلطه در بخش تبیین نقش امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی در مخالفت جهانی با نظام سلطه میفرمایند: «معنا و مفهوم استکبار، یک مفهوم قرآنى است و چیزى نیست که بىخود و بىدلیل در فرهنگ انقلاب اسلامی ما بهوجود آمده باشد. مفهوم استکبار، مقابله با استکبار را از سوى مسلمین و مومنین و نظام و انقلاب اسلامى اقتضا مىکند؛ آن هم نه به صورت مصلحتى و موسمى و تاکتیکى بلکه به صورت همیشگى این مقابله وجود دارد. ذات انقلاب اسلامی این است و تا انقلاب اسلامی هست، چنین چیزى هم خواهد بود. ما در دنیا اعلام کردهایم که انقلاب اسلامى با نظام سلطه مخالف است. نظام سلطه، یعنى اینکه دولتها و قدرتهایى زور بگویند و ملتها و گروهها و کشورها و دولتهایى، آن زور را قبول کنند. طرفین، طرفین نظام سلطهاند و ما نظام سلطه را رد کردیم و رد مىکنیم و با آن به مبارزه برمىخیزیم. ما در نظام سلطه، طرفین را مقصر مىدانیم؛ هم سلطهگر و هم سلطهپذیر را. استکبار به معناى همین نظام سلطه است». همانگونه که در فرمایشات مقام معظم رهبری تاکید شده است از منظر دینی و قرآنی نظام سلطه، نظامی دو سویه است در فرهنگ دینی مبتنی بر اسلام ناب محمدی(ص) سلطهپذیری نیز به همان اندازه سلطهگری و حتی بیشتر از آن مورد مذمت و نکوهش قرار گرفته و در واقع مخالفت با نظام سلطه جزو ذات انقلاب اسلامی است و بر همین اساس است که امام خمینی(ره) همواره به عنوان یک استراتژی مبارزاتی به تبیین مفهوم واقعی استکبار همت گماشته و تلاش وافری میکند تا ملل محروم را با مفهوم حقیقی آن آشنا کرده و بدین ترتیب قیود پیدا و ناپیدای نظام سلطه را از دست و پای محرومان باز گشاید
معجزه حکومت اسلامی
به استناد شواهد متقن تاریخی در مقطعی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید هیچیک از تئوریسینها و کارشناسان بینالمللی توان پیشبینی پیروزی سریع ملت ایران بر رژیم ستمشاهی پهلوی را نداشتند و عموما تشکیل حکومت اسلامی در ایران به یک معجزه الهی شباهت دارد. اگرچه ملت ایران باید همواره شکرگزار نعمات الهی در این باره باشند اما گفتنی است تشکیل مقدماتی چنین حکومت دینی در کشور طاغوتزده ایران به معنای پایان کار و حاکمیت کامل احکام دینی در همه امور کشور نیست و مردم و مسؤولان راه طولانی تا رسیدن به چنین جامعهای در پیش رو دارند. کاملا طبیعی است تشکیل حکومت اسلامی در ایران اگرچه به معنای اجرای کامل احکام اسلامی در کشور پهناور ایران اسلامی نیست اما قطع یقین جهت حرکت عمومی و اختصاصی جمهوری اسلامی در راستای حاکمیت قوانین دین مبین اسلام در کشور است که امام خمینی(ره) خود در این باره میفرمایند:
«اینجانب هیچگاه نگفته و نمیگویم که امروز در این جمهوری به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل میشود و اشخاصی از روی جهالت و عقده و بیانضباطی برخلاف مقررات اسلام عمل نمیکنند؛ لیکن عرض میکنم که قوه مقننه و قضائیه و اجرائیه با زحمات جانفرسا کوشش در اسلامی کردن این کشور میکنند و ملت دهها میلیونی نیز طرفدار و مددکار آنان هستند و اگر این اقلیت اشکالتراش و کارشکن به کمک بشتابند، تحقق این آمال آسانتر و سریعتر خواهد بود و اگر خدای نخواسته اینان به خود نیایند، چون توده میلیونی بیدار شده و متوجه مسائل است و در صحنه حاضر است، آمال انسانی- اسلامی به خواست خداوند متعال جامه عمل به طور چشمگیر خواهد پوشید و کجروان و اشکالتراشان در مقابل این سیل خروشان نخواهند توانست مقاومت کنند». همچنین مقام معظم رهبری با به کار بردن لفظ معجزه برای موفقیت حضرت امام(ره) در بخش تشکیل حکومت اسلامی میفرمایند: «اصول اسلامى و چیزهایى که پایههاى انقلاب اسلامی هستند، در تمام قرآن و از اول تا آخر ادبیات صدر اسلام و ادبیات درست اسلامى- یعنى همین روایاتى که از ائمه(ع) رسیده و نیز نهجالبلاغه- موج مىزند. واقعا تشکیل جمهورى اسلامى، فقط تشکیل یک حکومت جدید و از بین بردن یک حکومت قدیم نبود؛ کار خیلى مشکلتر از این بود. در دنیایى که همه چیز در جهت مادیت است و شاید حدود 200 سال است که بهطور برنامهریزى شده علیه ادیان و بخصوص علیه اسلام کار مىشود، تاسیس حکومت اسلامى در یکى از حساسترین نقاط دنیا واقعا کار معجزهآسایى بود».
دعوت محرومان به جمع شدن زیر پرچم پرافتخار اسلام
به هر صورت واضح است که اسلام به عنوان آخرین دین آسمانی حاوی دستورالعملهای کاملا مشخصی برای تشکیل حکومت صالحان روی کره زمین است. در جامعه دینی یکایک افراد جامعه در قبال کمکرسانی به تشکیل چنین حکومت ایدهآلی دارای مسؤولیتهای معین اجتماعی- سیاسی هستند. در واقع فراهم کردن زمینه اجرای احکام الهی در جامعه و تلاش دامنهدار برای ایجاد قسط و عدل اجتماعی، مبارزه پایدار با سران ظلم و جور و در نهایت حرکت در راستای بهبود بخشیدن به وضع مادی– معنوی ملل مختلف بخشی از اهداف اولیه تشکیل حکومت صالحان در کره خاکی است. بر اساس تعالیم دین مبین اسلام انسان متعهد به عنوان خلیفهًْالله رسالت دارد از رواداشتن هر نوع ظلم و اجحافی نسبت به همنوعان و حتی حیوانات بهطور جدی پرهیز کند، در عین حال وی موظف شده است با اقتدار و عزت دینی در همه عرصههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، نظامی، اجتماعی و... به مبارزه موثر با طاغوتیان ستمگر بپردازد. در حقیقت در سایه بینش الهی انسان مسؤول وظیفه دینی– اجتماعی دارد تا با کمکرسانی به حاکمیت جریان دینی در جوامع بشری زمینه آرامش و آسایش انسانها را فراهم کند. البته بدیهی است که جریان دینی در طول تاریخ هدفی جز مبارزه عینی با انواع و اقسام ظلم و ستم فردی و اجتماعی نداشته و عدالتگستری جامع در جهان مملو از جنایات بشری از اهداف اصلی آن به شمار میرود.
برای نمونه حضرت محمد(ص) از همان بدو تشکیل حکومت اسلامی در مدینه منوره و حتی پیشتر از آن یعنی در آغاز رسالت الهی خویش در مکه مکرمه با اعزام سفیران نور به خارج از جزیرهًْالعرب اقدام به تبیین و نشر اصول رهاییبخش اسلام نزد دیگر ملل تحت ستم میکنند. در واقع رسول اکرم(ص) میکوشند بر اساس دستورات الهی، همسو و متناسب با مقتضیات زمانی و ظرفیتهای اجتماعی البته با بسیج مدبرانه مجموع امکانات فرهنگی– نظامی موجود و با صدور انقلاب اسلامی محمدی(ص) در اقصی نقاط عالم و گردآوری انسانهای آزاده زیر پرچم نوپای اسلام به دفاع از حقوق پایمال شده ملل تحت ستم خارج از حوزه جغرافیایی یا قومیتی جزیرهًْالعرب بپردازند چراکه آموزههای آسمانی دین مبین اسلام به هیچوجه اجازه نمیدهد مسلمانان و رهبران آنان نسبت به سرنوشت دیگر جوامع ولو غیرمسلمان بیتفاوت باشند. بهطور طبیعی در بخش مبارزه با مستکبران داشتن هدف الهی و گرد آمدن زیر یک پرچم آسمانی و بهره گرفتن از نور اسلام و توانمندیهای روحانیت اصیل در پاسداری از استقلال و تمامیت ممالک اسلامی از مهمترین موضوعات استراتژیک در مبارزه با غارتگریهای مستکبران و سران اردوگاه استکبار جهانی است که این امر بشدت مورد توجه حضرت امام(ره) بوده است. امام خمینی(ره) خطاب به مستضعفان جهان وصیت میکنند که همه زیر پرچم پرافتخار اسلام مجتمع و جهت دفاع از محرومان جهان با دشمنان اسلام به مبارزه برخیزند. ایشان در وصیتنامه الهی- سیاسی خویش توصیه میکنند:
«و شما ای مستضعفان جهان و ای کشورهای اسلامی و مسلمانان جهان به پاخیزید و حق را با چنگ و دندان بگیرید و از هیاهوی تبلیغاتی ابرقدرتها و عمال سرسپرده آنان نترسید و حکام جنایتکار که دسترنج شما را به دشمنان شما و اسلام عزیز تسلیم میکنند از کشور خود برانید و خود و طبقات خدمتگزار متعهد، زمام امور را به دست گیرید و همه زیر پرچم پرافتخار اسلام مجتمع و با دشمنان اسلام و محرومان جهان به دفاع برخیزید و به سوی یک دولت اسلامی با جمهوریهای آزاد و مستقل به پیش روید که با تحقق آن، همه مستکبران جهان را به جای خود خواهید نشاند و همه مستضعفان را به امامت و وراثت ارض خواهید رساند. به امید آن روز که خداوند تعالی وعده فرموده است».
خدمات غیرقابل شمارش علمای دینی در عرصه مبارزه با استکبار جهانی
امام خمینی(ره) که نداشتن تجربههای تاریخی و بیتوجهی ملل به چگونگی ایجاد تغییر و تحولات تدریجی بویژه ناتوانی در فهم حوادث تاریخ معاصر را آفت اصلی عرصه مبارزه با جریان سلطه جهانی میدانند، در این باره ضمن تحلیل نقش روحانیت در نهضتهای سدههای اخیر به ملتهای مسلمان توصیه میکنند: «باید ملت اسلام بدانند خدمتهایی که علمای دینی به کشورهای اسلامی در طول تاریخ کردهاند قابل شمارش نیست، در همین اعصار اخیر نجات کشور از سقوط قطعی مرهون مرجع وقت (مرحوم میرزای شیرازی) و همت علمای مرکز بود، حوزههای علمیه و علمای اعلام همیشه حافظ استقلال و تمامیت ممالک اسلامی بودهاند، خدمتهایی را که با الهام از اسلام برای آرامش و حفظ انتظامات کشورها کردهاند عشری از اعشار آن را دولتها و قوای انتظامی نکردند با آنکه هیچ تحمیلی بر بودجه مملکت نداشتهاند». اما در عین حال حضرت امام(ره) هشدار جدی میدهند که باید ملتها مواظب تبلیغات ضدروحانیت قدرتهای استکباری هم باشند و در این باره میفرمایند:
«قضیه تنباکو در زمان مرحوم میرزا به اینها (غربیها) فهماند که با یک فتوای یک آقایی که در یک ده در عراق سکونت دارد یک امپراتوری را شکست داد و سلطان وقت هم با همه کوششی که کرد برای اینکه حفظ بکند آن قرارداد را نتوانست حفظ بکند... اینها فهمیدند باید این قدرت را بگیرند. تا این قدرت زنده است نمیگذارد که اینها هر کاری دلشان بخواهد بکنند و دولتها عنانگسیخته باشند و هر طوری دلشان بخواهد عمل بکنند و لهذا با کمال کوشش تبلیغات کردند برضد روحانیت». به هر شکل تلاش جریان صهیونیستی برای منزوی کردن علمای متعهد کشورهای در حال خیزش از قبیل مصر، یمن، تونس، بحرین، لیبی و... و برنامهریزی بلندمدت در جهت مصادره و مدیریت مطلوب تحولات اخیر این کشورها در همین باره قابل تفسیر و تحلیل است.
بیدارسازی ملل محروم، آرمان بزرگ امام خمینی(ره)
حقیقتی انکار ناپذیر است که انقلاب اسلامی بی نام خمینی(ره) و آرمانهای بیدیل ایشان در هیچ جای جهان شناخته شده نیست و انقلاب اسلامی متاثر از ادبیات سیاسی منحصر به فرد معظم له روز به روز در اقصی نقاط جهان پیروان متکثری از اقشار مختلف را مجذوب و شیفته خود میکند حضرت امام(ره) که مبتنی بر فلسفه مهدویت و آماده سازی زمینه برای ظهور حضرت حجت(عج) نگاهی کاملا جهانی داشتند هیچگاه در برنامه ریزیها و سیاستهای کلان خویش ملل مسلمان و مستضعف را جدا از یکدیگر لحاظ نکردند ایشان با وجود برنامهریزیهای سیستماتیک گسترده و کاملا سازمان یافته اردوگاه استکبار جهانی برای تفرقهافکنی نزد ملل محروم با بلندنظری غیر قابل وصفی همواره برای مللل محروم زوایای ناپیدایی از منافع مشترک تبیین کرده و آنان را برای رسیدن به چنین اهداف متعالی وحدتآفرینی تشویق میکردند زنده کردن مفهوم «امت اسلامی و «چنگ زدن به حبلالمتین الهی» و تاکید استراتژیک بر اصل «برادری دینی ملل مسلمان و مستضعف» و بسیج آنان در مسیر مبارزه با استعمارگران بخشی از آرمانهای روح افزای آن رهبر فرزانه محسوب میشود مقام معظم رهبری در 16 خرداد 1368 در دیدار با هیات وزیران درباره آرمانهای امام خمینی(ره) و لزوم ادامه دادن راه پرنور ایشان میفرمایند: «ما باید این راه را ادامه دهیم آن چیزی که از امام(ره) برای ما قابل تقدی راست هدفهای آن و حرکت به سمت آن هدفهاست. هیچکدام از هدفها و آرمانهایی که امام(ره) معین کردند، صرفنظر کردنی نیست. آن بزرگوار برای ملت ایران و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، بهترین و والاترین و اصلیترین هدفها را انتخاب کردند و به زبان آوردند آنها را در دهها اثر از ادبیات مخصوص خود ثبت کرده و حرکت به سمت آنها را نشان دادند آرمانهای بزرگی که امام(ره) بیان میکردند، عبارت بود از مبارزه با استکبار جهانی، حفظ اعتدال قاطع «در خط نه شرقی نه غربی، اصرار فراوان بر استقلال حقیقی و همه جانبه ملت – خود کفایی به معنای کامل – پافشاری فراوان و تمام نشدنی بر حفظ اصول دینی و شرع و فقه اسلامی، ایجاد وحدت و همبستگی، توجه به ملتهای مسلمان و مظلوم دنیا، عزت بخشیدن به اسلام و ملتهای اسلامی و مرغوب نشدن در مقابل قدرتهای جهانی، ایجاد قسط و عدل در جامعه اسلامی، حمایت دریغ و همیشگی از مستضعفان و محرومان و قشرهای پایین جامعه و لزوم پرداختن به آنها. همه شاهد بودیم که امام در این خطوط مصرانه و بدون تعلل حرکتش را ادامه داد. ما باید راه و اعمال صالح و حرکت مداوم او را دنبال کنیم». از وی دیگر حقیقتی واضح است که ملل محروم با وجود همه موانع طبیعی یا موانع سیاسی ایجاد شده از سوی غربیها وابستگی عجیبی به نام و راه امام خمینی(ره) داشته و دارند. هر ساله بزرگداشت مراسم ارتحال ملکوتی حضرت امام(ره) در اقصثی نقاط عالم به طور خود جوش به مکانی جهت اعلام میثاق بینالمللی با آرمانهای الهی معظم له مبدل میشود. طبیعی است باید رمز اصلی این وابستگی بینظیر ملل مسلمان به انقلاب اسلامی و اندیشههای ناب حضرت امام(ره) را در اصول و مبانی مکتب خمینی(ره) جستوجو کرد. مقام معظم رهبری در 31 خرداد 1368 در دیدار با دانشجویان سازمان امامیه پاکستان درباره این ویژهگی منحصر به فرد حضرت امام(ره) بیان میدارند: «امام عظیمالشان ما، امت اسلامی را یکجا میدید اگر شما میبینید مردم پاکستان و مسلمانهای آفریقا و آسیا و حتی اروپا، نسبت به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی اینقدر احساس وابستگی میکنند و امام را پدر و رهبر خود میدانند، بدان خاطر است که امام(ره) منطقهای و در محدوده مرزها فکر نمیکرد. برای او، اسلام و امت اسلامی – در هر جا که باشد و در هر گوشهای از دنیا که زندگی کند – مطرح بود» در ادامه همان فرمایشان رهبر معظم انقلاب اسلامی پایبنید جامعه ایرانی را بر اندیشههای جهانی حضرت امام(ره) مورد تاکید قرار داده و با قاطعیت بر لزوم استحکام روابط برادری روز افزون میان مسلمانان جهان تاکید اصولی میکنند. ایشان در این باره میفرمایند: «برای ما نیز همین طور است ما امت اسلامی را با همان کلیت که در سراسر جهان حضور دارند معتبر و محترم میشماریم و معتقد به استحکام روابط برادری در بین مسلمانان هستیم.
هوشیارسازی ملل محروم در مقابل تلاش غربیها برای تغییر قوانین اسلام
در حال حاضر همزمان با نورافشانی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام(ره) در عرصه بیدارسازی ملل تحت ستم در کشور ایران و دیگر بلاد اسلامی مکررا شاهد هستیم که مجذوبان جوامع در حال انحطاط غربی تلاش دارند با بزک کردن اندیشههای غیرالهی یونان باستان خمودگیهای سیاسی نوینی را بر جوامع اسلامی و ملل مستضعف تحمیل کنند.
واقعیت امر این است که غربزدههای مفلوک میکوشند در قالب مفاهیم سیاسی غربمداری که ذاتا جز بسترسازی فکری برای پذیرش ذهنی و میدانی استعمارگران توسط مستضعفان کارکرد دیگری در پی ندارد به ادای دین بپردازند. در حقیقت تلاش برای جایگزین کردن دموکراسی غربی که همان استبداد اکثریتی است با مردمسالاری دینی از اهداف مشخص سلطهگران بینالمللی است چرا که آنان بهتر از هرکسی میدانند که همواره اسلام و روحانیت پیشرو هم چون سدی مستحکم در مقابل افزونطلبیهای آنان ایستادگی تاریخی کردهاند. اگرچه در طول چند قرن اخیر استکبار جهانی کوشش دامنهداری کرده است تا در سایه ایجاد تغییر ماهیتی در قوانین مترقی اسلام و آلودن احکام شرعی به قوانین غربی از نقش و قدرت اجتماعی احکام ظلمستیز اسلام در تقابل بنیادین با جریان استکباری بکاهد اما خوشبختانه با ظهور پدیده انقلاب اسلامی، مستکبران در رسیدن به اهداف شوم خویش ناکام مانده و در این باره نباید از نقش تاریخی حضرت روحالله غفلت کرد.
در عصر حاضر امام خمینی(ره) بهعنوان بزرگپرچمدار بیداری اسلامی با بازطرح کردن منطقی آرمانهای الهی انبیای عظام مبارزه دامنهداری را با چنین افکار منحطی پیریزی کردند که در وضع کنونی با استقبال بینظیر ملل مستضعف از رهنمودهای حضرت امام(ره) صفحات نوینی در عرصه مبارزه با جباران تاریخ رقم خورده است. برای نمونه حضرت امام(ره) ضمن مثال زدن دوران مشروطیت و افشای ترفندها و تلاشهای گسترده انگلیسیهای استعمارگر برای فریب افکار عمومی و تدوین قانون اساسی ایران بر اساس مجموعه حقوقی بلژیکیها از نقشههای پیچیده غربیها برای از میدان بیرون کردن احکام اسلامی پرده برمیدارند. ایشان خطاب به ملل مسلمان میفرمایند:
«گاهی وسوسه میکنند که احکام اسلام ناقص است. مثلا آیین دادرسی و قوانین قضایی آنچنان که باید و شاید نیست. به دنبال این وسوسه و تبلیغ، عمال انگلیس به دستور ارباب خود، اساس مشروطه را به بازی میگیرند و مردم را نیز طبق اسناد و شواهدی که در دست است فریب میدهند و از ماهیت جنایت سیاسی خود غافل میسازند. وقتی که میخواستند در اوایل مشروطه قانون بنویسند و قانون اساسی را از روی آن تدوین کنند مجموعه حقوقی بلژیکیها را از سفارت بلژیک قرض کردند و چند نفری که من اینجا نمیخواهم اسم ببرم قانون اساسی را از روی آن نوشتند و نقایص آن را مجموعههای حقوقی فرانسه و انگلیس به اصطلاح ترمیم نمودند و برای گول زدن ملت، بعضی از احکام اسلام را ضمیمه کردند، اساس قوانین را از آنها اقتباس کردند و به خورد ملت ما دادند. توطئهای که دولت استعماری انگلیس در آغاز مشروطه کرد به 2 منظور بود؛ یکی در همان موقع فاش شد که این بود که نفوذ روسیه تزاری را در ایران از بین ببرد و دیگر همین که با آوردن قوانین غربی احکام اسلام را از میدان عمل و اجرا خارج کند».