* با توجه به نقش ویژه ای که اصلاح طلبان در پیروزی آقای روحانی داشتند، شما به عنوان یک نماینده سابق مجلس، فکر می کنید کابینه آینده باید مرکب از چه طیف هایی باشد؟
** فکر می کنم، با توجه به وعده های تبلیغاتی که آقای روحانی در زمان انتخابات دادند و با عنایت به شرایط و مشکلاتی که در حال حاضر در کشور وجود دارد، تحقق آن وعده ها به آسانی میسر نخواهد بود، اما باید با توجه به نظارت کارشناسی و تجربه افراد و مدیران موفق در حوزه های ذیربط در راستای تکمیل تعهدات ایشان در راستای منش و رویکرد اعتدالی قدم برداشته شود.
یکی از اصلی ترین مواردی که در چند سال اخیر از آن غفلت شده است، عدم توجه به تجربه و صلاحیت افراد است که متاسفانه مشکلات فراوانی را پدید آورده است. آقای دکتر روحانی با توجه به شعاردولت فراجناحی، سعی خواهند کرد از همه افراد و ظرفیت های موجود در کشور برای برون رفت از شرایط فعلی استفاده کنند. این مسئله مهمی است که فارغ از تعلقات جناحی و تنها بر اساس شایستگی ها و سابقه آنها، گزینش ها صورت پذیرد. افرادی که دارای صلاحیت و مدیریت و تجربه مشخص و روشن هستند مورد استفاده قرار گیرند تا زمینه خروج هرچه سریعتر کشور از اوضاع نابسامان کنونی فراهم گردد.
* اما من پاسخم را نگرفتنم، منظور من این است که اصلاح طلبان چه خواسته ها و انتظاراتی از دکتر روحانی و گزینش کابینه آینده دارند و کابینه باید متشکل از چه طیف هایی باشد؟
** من گمان نمی کنم، اصلاح طلبان در پی این باشند که سهم مشخصی از قدرت را به دست آورند یا در پی سهم خواهی باشند، چراکه مهمترین اولویت برای آنها، قرار گرفتن در چارچوب مطالبات مردم است نه رسیدن به قدرت. به عبارت دیگر همانطور که اصلاح طلبان بارها اعلام کرده اند، در پی معامله و سهم خواهی نبوده و نیستند و بیشتر سعی دارند در راستای حل مشکلات مردم و جامعه قدم بردارند.
اما به نظر می رسد این بحث که اصلاح طلبان دنبال سهم خواهی نیستند دستاویزی برای اصولگرایان شده و آنها با طرح چندین باره این موضوع، اصلاح طلبان را در موضع ضعف قرار داده اند
در چند دهه اخیر پس از پیروزی انقلاب، افراد و مدیران مختلف در دولتهای سازندگی، اصلاحات و همچنین دولت آقای احمدی نژاد، عملکرد خود را به نمایش گذاشته اند و کارنامه افراد ثبت و ضبط شده است و این کارنامه آنهاست که نشان می دهد، چه فرد، جریان یا گروهی عملکرد موفقی داشته اند و بالعکس. مسلما اگر افراد و مدیران در 8 سال اخیر توانایی و کارآمدی داشتند که شرایط نابسامان کنونی پیش نمی آمد. بنابراین طبیعی است که گزینش ها بر اساس شایستگی ها و توانایی ها و البته کارنامه افراد صورت خواهد پذیرفت و در آن شرایط فکر می کنم افراد ناکارآمد کنار زده خواهند شد.
* اما به نظر می رسد، اصلا بحث سهم خواهی نیست، بحث بر سر اینست که گزینش و انتخاب مدیران اصلاح طلب، یک حق و وظیفه است، چراکه آنها هم عملکرد مناسبی داشته اند و هم اینکه حضور آنها یکی از عوامل مهم پیروزی اقای روحانی بوده است. فکر نمی کنید اصلاح طلبان نباید در موضع ضعف قرار گیرند؟
** ببینید وقتی صحبت از مدیران موفق می کنیم و از تجربه های موفق سخن می گوییم، منظورمان دولت نهم و دهم که نیست، متاسفانه در 8 سال گذشته نشان داده شده که مدیران این دولت ناموفق بوده اند و اگر قضاوت منصفانه ای صورت گیرد، مشخص می گردد، که در هشت سال اخیر، ناکارآمدی حرف اول را زده است. باید اساس انتخاب افراد را شایستگی افراد بگذاریم. کسانی که در هشت سال اخیر ضعیف کار کرده اند باید از عرصه خارج شوند.
باید برگردیم به مدیران موفق قبل از دولت نهم و دهم، با رعایت این نکته که مدیران موفقی هم در این 8 سال بوده اند را مد نظر قرار دهیم و همچنین فضایی ایجاد کنیم که آموزش مدیران جوان و کسب تجربه آنها هم به خوبی حاصل شود. و این که می گوییم بازگردیم به مدیران موفق قبل از دولت نهم، منظور این نیست که جوانان فراموش شوند، بلکه باید فضایی ایجاد شود که این مدیران جوان آموزش ببینند و بتوانیم برای آینده مدیرانی سطح اول تربیت نماییم؛ امری که متاسفانه در هشت سال اخیر از آن غفلت شده است.
* بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که خارج کردن نمایندگان توانمندی چون پزشکیان و مطهری از مجلس و همچنین آقای مسجد جامعی از شورای شهر، اقدام صحیحی نیست و باید اجازه داد آنها در همان حوزه باقی بمانند. نظر شما چیست؟
** من کاملا با این نظر شما موافقم. این افراد نسبت به رأیی که از مردم گرفته اند باید پاسخ گو باشند و باید در همان پست ها نقششان را ایفا نمایند. چراکه این یک بی احترامی به مردمی است که آن افراد را برای آن جایگاه مناسب دیده اند و ضمن اینکه ما خوشبختانه ذخایر عظیمی از مدیران توانمند داریم که در حال حاضر مثلا در مجلس یا شورای شهر نیستند و می توانیم در کابینه از آنها استفاده کنیم. در مجموع این امر را درست نمی دانم ضمن اینکه نباید افراد را در جایگاهی که در حال حاضر در آن وجود دارد خارج کنیم و باید اجازه دهیم این شخصیت های توانمند، در همان جایگاه باقی بمانند تا در آن عرصه هم بتوانند به ایفای نقش مفید بپردازند.
* تلاش هایی از طرف جریان های اصولگرایی در جهت مصادره پیروزی دکتر روحانی صورت گرفته است، این روندها را چگونه تحلیل می کنید؟
** آرای مردم و نقشی که چهره های شاخص اصلاحات و تحول خواهی در این پیروزی داشتند کاملا مشخص است. ضمن اینکه گروه ها و جریان های اجتماعی هم که نزدیک به اصلاح طلبان بودند هم نقششان عیان است و دیگر هیچ گروهی نمی تواند این را انکار کند. هشت سالی که گذشت چه بخواهیم قبول کنیم، چه نخواهیم و چه اصولگرایان دوست داشته باشند و چه نداشته باشد، مسئولیتش پای اصولگرایان است و هر ناظر بی طرفی این امر را تشخیص می دهد. آقای روحانی با مشی اعتدالی که در پیش گرفتند، در مقابل افراط ها و رویکردهای رادیکالی قرار گرفتند و توانستند آرای قابل توجهی از اصلاح طلبان و تحول خواهان را که زیر چتر اعتدال آمدند را در سبد خود جمع نمایند. به نظر من تاریخ درمورد اصولگرایان قضاوت خواهد کرد و این امری بدیهی است که حرکت های افراطی آنها باعث شد تا مردم هم به منش اعتدالی آقای روحانی رو بیاورند.
* همانطور که خودتان هم می دانید، شرایط ما در سیاست خارجی اصلا خوب نیست و روابط ما با همسایگان، کشورهای منطقه، قدرت های جهانی و ... بسیار بد است، به نظر شما نخستین اولویتی که باید دولت جدید برای بهبود این اوضاع در نظر بگیرد چیست؟
** کلید حل بسیاری از مشکلات در سیاست خارجی مربوط به اعتدال و واقع گرایی نهفته است. اگر به اهداف، منافع و سیاستهای کشورهای منطقه نگاهی واقعگرایانه داشته باشیم، آن وقت به ابزار دست آنها تبدیل نمی شویم، متاسفانه در پیش گرفتن رویکردهای آرمان گرایانه و به دور از واقع گرایی، باعث شده در سالهای اخیر جمهوری اسلامی به ابزاری برای کشورهای منطقه تبدیل شده است. من فکر می کنم، اگر این دیدگاه واقعگرایی را نسبت به حوادث پیرامون خود و همچنین سیاست ها و منافع کشورهای دیگر در دستور کار دستگاه دیپلماسی ما قرار گیرد، آن موقع می توانیم امیدوار باشیم که این روندهای ناگوار در سیاست خارجی ما پایان یابد.
* خانم دکتر، این رویکرد واقع گرایی که شما به آن اشاره می کنید، منظور تان همان نظریه رئالیسم در روابط بین الملل است و به اعتقاد شما باید سیاست خارجی خود را بر مبنای رئالیسم ترسیم و تعریف نماییم؟
** دقیقا همینطور است. ما باید به منافع و اهداف و ملاحظات آنها نگاه دقیق داشته باشیم و بر اساس این نگاه منطقی و با عنایت به مولفه های رئالیستی از آرمانگراییِ بدون توجه به واقعیت پرهیز کنیم تا بتوانیم در چارچوبه ای صحیح به تحلیلی منطقی دست یابیم و سیاست گذاری در حوزه سیاست خارجی را بر آن اساس تحلیل و تبیین نماییم.
* به عنوان آخرین سوال، پیش از انتخابات و در زمان تبلیغات انتخاباتی، آقای روحانی از تشکیل وزارت زنان سخن گفتند، شما حصول این اتفاق را مفید به فایده می دانید؟
** البته مسلما، ایشان باید نسبت به تعهداتی که در دوران تبلیغات به مردم دادند، پایبند باشند اما در مورد تشکیل وزارت خانه زنان یا دفتر امور زنان یا معاونت زنان، فکر می کنم اسمش چندان مهم نیست؛ مهم تعیین ساختار ها و کارویژه ها برای زنان است، اگر بخواهیم رشد و توسعه حقیقی داشته باشیم باید بطور جدی فعالیتهای در این زمینه صورت گیرد وگرنه صرف اسم وزارت خانه نمی تواند حلال مشکلات باشند. باید این را توجه کنیم که زنان نیمی از جامعه را تشکیل می دهند، باید اجازه دهیم زنان در جایگاههای عالی مدیریتی قرار گیرند و این فرصت را برای آنها فراهم آوریم. تجربیات حضور زنان در سطوح پایینتر و میانی نشان داده، آنها عملکرد بسیار موفقی از خود بروز داده اند و باید مراتب دستیابی به مناصب سطح اول و عالی هم برای نیم دیگر جامعه در نظر گرفته شود. با توجه به مشی اعتدال و میانه روی که آقای روحانی در پیش می گیرند، این انتظار وجود دارد که در این حوزه کمی فضا را باز کنند تا زنان بتوانند در پست های عالی مدیریتی ورود پیدا کنند و باید تلاش کرد تا از این ذخیره عظیم استفاده بهینه شود.