صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱۳۹۲ - ۱۴:۲۳  ، 
شناسه خبر : ۲۶۲۹۳۰
گاهنامه سخن هادی شماره 81

 اشاره:
پایگاه بصیرت، گروه سیاسی/توافقات ژنو3، یکی از سلسله رخدادهای مهم در حوزه هسته‌ای ایران است که بازتاب‌ها و واکنش‌های مختلفی از آن صورت گرفته است:
در سطح داخلی سه نوع واکنش متفاوت را به دنبال داشته است.
1-   توافقات ژنو یک پیروزی بزرگ یا قرارداد بزرگ قرن بوده و استیفای‌کامل حقوق هسته‌ای ایران را به ارمغان آورده است.
2-    توافقات ژنو یک شکست بزرگ و تاریخی است که ‌ایران را از حقوق هسته‌ای‌اش محروم کرده و بار دیگر تکرار معاهده ترکمنچای را تداعی می‌کند.[1]
3-     توافقات ژنو نه فتح‌الفتوح است و نه ترکمنچای دوم؛ بلکه ‌این توافق دارای دستاوردها و ضعف‌ها یا فرصت‌ها و چالش‌هایی است.
در سطح خارجی نیز واکنش‌های مختلفی صورت گرفته است.
1-    توافقات هسته‌ای یک موفقیت خوب و قابل تحسین است.[2]
2-    توافقات هسته‌ای نه بد است و نه خوب، نه گشایش است و نه تسلیم محض.[3]
3-    توافقات هسته‌ای ژنو3 توافقی بسیار بد است.[4]
4-    توافقات ژنو گام اولیه خوب اما راهی دشوار است که باید منتظر مرور زمان بود.[5]
دیدگاه‌ها و واکنش‌های مختلف از یک سو و حساسیت و اهمیت استراتژیک توافق ژنو3، این مساله یا دغدغه را ایجاد کرده است که کدام برداشت و تفسیر از متن توافقات درست است؟ برای پاسخ به‌این مساله ابتدا باید به ‌این پرسش پاسخ داد که؛ چه عواملی باعث شد طرفین وارد میز مذاکره شوند و به اصطلاح به یک منطقه توافق برسند. پس از روشن شدن این موضوع، این سوال مطرح می‌شود که چگونه می‌توان این توافق را در معرض محک و ارزیابی قرار داد تا از رهگذر آن بتوان به درستی واکنش موصوف پی برد؟از این رو لازم است روش و معیاری برای تشخیص و ارزیابی متن توافقات و عمل سیاسی ‌شکل گرفته حول موضوع داشته باشیم. علی رغم دستیابی به پاسخ پرسش‌های فوق الذکر یک سوال مهم‌تر باقی می‌ماند و آن این که متن توافق ژنو3 با توجه به فرصت‌ها و چالش‌های احتمالی‌اش و همچنین مؤلفه‌های محیطی چه نوع آینده‌ای را ترسیم می‌کند؟ و در نهایت چه پیشنهادهای سازنده‌ای می توان ارائه داد؟
1- شرایط و عوامل تأثیرگذار
دیدگاه‌های مختلف و بعضاً متضادی در زمینه چرایی‌شکل‌گیری مذاکرات ژنو و توافق بین 1+5 با ایران مطرح شده است. طرف‌های غربی تأثیرگذاری تحریم‌ها بر ایران را اصلی‌ترین عامل در کشاندن ایران به میز مذاکره ذکر کرده و این گونه القاء می‌کنند که ‌ایران به خاطر شرایط سخت تحریمی حاضر به توافق با آنها شده است. در مقابل برخی دیگر، اعم از داخلی و خارجی، بر این موضوع تاکید دارند که اصلی‌ترین عامل تاثیرگذار، پیشرفت هسته‌ای ایران و احساس خطری‌که غرب از آن می‌کرد، باعث شد که گروه غربی1+5 با بروز بستر جدید ناشی از دولت یازدهم مذاکره را جدی بگیرد و حاضر به امضای توافق گردد. با این که هر دو استدلال دارای حقایقی است اما نمی‌توان تمام حقیقت موضوع را از آن استنباط کرد.
1-1. شرایط و عوامل تأثیرگذار بر گروه غربی به ویژه آمریکا
1-1-1. پیشرفت هسته‌ای ایران و احساس خطر فوری از آن
2-1-1. قدرت بازدارندگی دفاعی ایران در برابر هر نوع تهدید نظامی علیه تاسیسات هسته‌ای
3-1-1. عدم توانایی از بین بردن برنامه هسته‌ای ایران از طریق حمله نظامی
4-1-1. ناتوانی اهرم تحریم‌های غرب  در توقف یا کند کردن پیشرفت هسته‌ای
5-1-1. تغييرناپذيري مواضع ايران و معامله‌ناپذيري آن بر سر حقوقش و پایداری و ایستادگی مردم و رهبری در برابر فشارها
6-1-1. احتمال تضعیف اجماع در خصوص تداوم اعمال فشارها بر ضد ایران بویژه پس از روی‌کار آمدن دولت جدید و اعلام نرمش قهرمانه توسط رهبر معظم انقلاب به عنوان پشتوانه‌ای برای دیپلماسی جدید
7-1-1. هراس از پیامدهای پاسخ منفی به رویکرد جدید دیپلماسی ایران در سطوح داخلی و خارجی
2-1. شرایط و عوامل تأثیرگذار بر ایران
1-2-1. طرح ایده نرمش قهرمانانه[6]
2-2-1. برنامه ها و سیاست‌های جدید دولت یازدهم
3-2-1. تحریم ها و فشارهای اقتصادی
مجموع شرایط فوق باعث شد تا طرفین ادامه وضعیت موجود را سودمند ندانند. به بیان دیگر، غربی‌ها و بویژه آمریکایی‌ها با طرح فوری بودن تهدید هسته‌ای ایران و عدم دفع آن از طریق اقدامات غیردیپلماسی باعث شد تا ایده‌های گذشته خود را تغییر داده و تا حدودی به ‌ایده‌های ایران نزدیک شوند. به همین ترتیب از سوی ایران و دولت یازدهم نیز با طرح فشارهای تحریمی و برخورداری از اقتدار داخلی ادامه شرایط موجود را غیرعقلایی دانسته و لذا سعی‌کرد تا ایده خود را به خواسته‌های طرف مقابل نزدیک سازد. از این رو، شرایط موجود طرفین را به یک منطقه توافق نزدیک کرده و نشست‌های سه گانه ژنو را محقق ساخت.
2. خواسته‌های حداکثری و ایده‌آلی طرفین
تردید نیست که یکی از علل و موانع مذاکرات گذشته برای رسیدن به توافق، تاکید و اصرار بر خواسته‌های حداکثری بود. شناخت و مروری بر این خواسته ها در تبیین توافقات ژنو3 مؤثر است.[7]
1-2. خواسته‌های حداکثری آمریکا و متحدین آن
آمریکا و متحدین غربی آن تا قبل از ژنو3 خواسته‌هایی را مطرح می ساختند که برای جمهوری اسلامی ایران قابل پذیرش نبود. از جمله مهمترین آنها عبارت بودند از:
1-1-2. اعتماد سازی یک طرفه و تعلیق و توقف تمام برنامه های هسته‌ای ایران در گام اول[8]
2-1-2.کنار گذاشتن برنامه های غنی سازی در خاک ایران[9]
3-1-2. اجرای‌کامل قطعنامه‌های‌شورای امنیت سازمان ملل
4-1-2. کنار گذاشتن رآکتورهای آب سنگین
5-1-2. خارج نکردن همه تحریم ها از دستور کار
6-1-2. امضاء، تصویب و اجرای پروتکل الحاقی و در عین حال تمکین به بازرسی‌های فراتر
2-2. خواسته‌های حداکثری ایران
جمهوری اسلامی ایران برای حفظ تمام حقوق هسته‌ای خود همواره خواسته‌هایی داشت که از سوی گروه غربی در مذاکرات مورد پذیرش قرار نمی گرفت. برخی از آنها عبارتند از:
1-2-2. شناسایی حق غنی سازی ایران[10]
2-2-2.حفظ و تدوام تمام برنامه های هسته‌ای و غنی سازی در خاک ایران براساس معاهده ان.پی.تی[11]
3-2-2. لغو تمام تحریم ها
4-2-2. غیرقانونی بودن قطعنامه های‌ شورای امنیت سازمان ملل و خارج شدن آن از دستور کار
5-2-2. خارج شدن موضوع هسته‌ای ایران از شورای امنیت سازمان ملل و عادی ‌شدن آن در آژانس بین المللی انرژی اتمی
3.  ارزیابی  متن توافقات در گام اول
همان طور که ذکر شد شرایط مختلفی طرفین را به میز مذاکره کشانده و به یک منطقه توافق نزدیک ساخت. حال با توجه به خواسته‌های حداکثری دو طرف، می‌توان به ارزیابی گام طرح اقدامات مشترک نشست و ستاده‌های ایران از گروه غربی و داده‌های ایران به ‌این گروه را شفاف سازی کرده و از این رهگذر ضمن مشخص سازی دوری و نزدیکی خواسته های توافقی با خواسته های ایده آلی و حداکثری، توازن ستاده ها و داده‌ها را ملاحظه کرد.
1-3. ستاده‌ها
1-1-3. پذیرش برنامه غنی سازی در داخل خاک ایران[12]
2-1-3. هیچ تحریم جدیدی از طرف شورای امنیت سازمان ملل بر فعالیت‌های هسته‌ای ایران وضع نمی‌شود. هیچ تحریم جدید از طرف اتحادیه اروپا بر فعالیت‌های هسته‌ای ایران وضع نمی‌شود. دولت آمریکا، با همکاری مستمر و ایفای نقش متناسب رئیس جمهور و کنگره، مانع اعمال تحریم‌های جدید علیه فعالیت‌های هسته‌ای ایران خواهد شد.
3-1-3. آزاد سازی دارایی های بلوکه شده به طور مشخص یا امکان بازگشت حجم مورد توافقی از عواید مسدود شده در خارج از کشور.[13]
4-1-3. متوقف ساختن تلاش‌های بیشتر برای‌کاهش فروش نفت خام ایران به منظور فراهم آوردن اینکه مشتری‌های‌کنونی ایران حجم متوسط خرید نفت خام خود از ایران را از سر گیرند.
5-1-3. ایجاد یک کانال مالی به منظور تسهیل روابط تجاری بشردوستانه برای رفع نیازمندی‌های داخلی ایران، با استفاده از عواید نفتی خود ایران که در خارج از این کشور مسدود شده است.
6-1-3. ادامه غنی سازی 5 درصد با تعداد موجود سانتریفیوژ(19000دستگاه)
7-1-3. عدم خروجی ذخایر اورانیوم غنی‌شده 5 درصدی و 20 درصدی به خارج از کشور
8-1-3. ادامه فعالیت‌های تحقیق و توسعه‌ تحت نظارت خود از جمله فعالیت‌های تحقیقاتی و توسعه‌ای در عرصه غنی سازی
2-3. داده‌ها
1-2-3. پذیرش محدودیت‌های مورد توافق در برنامه غنی سازی
2-2-3. فریز شدن فعالیت غنی سازی 20 درصدی و تبدیل سازی ذخایر اورانیوم غنی‌شده 20 درصدی به میله‌های سوخت یا اکسید اورانیوم،
3-2-3. عدم گسترش فعالیت‌ها در تأسیسات غنی سازی سوخت نطنز،  فردو و تعلیق غنی سازی بالای 5 درصد، عدم نصب ماشین جدید در نطنز، فعال نشدن ماشین های جدید نصب شده غیر فعال، جایگزین کردن ماشین های خراب در فردو و نطنز صرفاً با ماشین هایی از همان نوع
4-2-3. توقف فعالیت در زمینه راکتور آب سنگین اراک؛ یعنی راکتور اراک سوخت گذاری نمی‌شود. سوخت جدید برای راکتور اراک تولید نمی‌شود. سوخت تولید شده برای راکتور اراک تست نمی‌شود.
5-2- 3. توقف ساخت و مونتاژ و راه اندازی سانتریفیوژهای نسل جدید و عدم تولید ماشین سانتریفیوژهای بیشتر در کارگاه ها جز برای جانشینی
6-2-3. پرداختن به قطعنامه‌های ‌شورای امنیت سازمان ملل به نحو رضایت بخش[14]
7-2-3. فراهم کردن اطلاعاتی مشخص برای آژانس بین‌المللی انرژی اتمی
8-2-3. پذیرش بازرسی ها تا قبل امضاء و تصویب پروتکل الحاقی در گام نهایی و ایجاد دسترسی های خارج از پادمان ها مانند کارگاه‌های مونتاژ سانتریفیوژ، کارگاه‌های تولید چرخنده سانتریفیوژ و تأسیسات ذخیره سازی؛ و معادن و شرکت‌های نورد اورانیوم.
9-2-3. فراهم کردن اطلاعاتی مشخص برای آژانس بین‌المللی انرژی اتمی
3-3- نتایج مقایسه تطبیقی داده‌ها و ستاده‌ها
همان طور که ملاحظه شد تطبیق داده‌ها و ستاده‌ها نشان می دهد که طرفین در گام اول از خواسته‌های حداکثری خود تا حدودی‌کوتاه آمده اند.[15] بر این اساس می‌توان نتایج مقایسه داده‌ها و ستاده‌ها را در موارد زیر مشاهده کرد.
یک- گام اول توافق، را نمی توان به عنوان ترکمنچای دیگری یا جام زهر تلقی‌کرد. زیرا این توافق ضمن اینکه شاخص کیفی و کمی معاهده ترکمنچای را ندارد، بلکه ستاده ها و داده های گام اول به نحوی نیست که همه چیز از دست رفته تلقی و هیچ ستاده‌ی ارزشمندی حاصل نشده باشد. حداقل می توان از منظر هدف شناسی گفت که توافقات از نظر امریکا و غرب از پیشرفت هسته‌ای ایران جلوگیری‌ کرده و در برخی مواردِ ویژه مانند ذخیره مواد20 درصدی نوعی عقبگرد داشته است. در حالی‌که از نظر تیم هسته‌ای ایران نیز برنامه غنی سازی برای اولین بار به صورت یک سند مکتوب مورد تأیید قدرت‌های جهانی قرار گرفته و از تحریم های جدید جلوگیری خواهد شد و در برخی از موارد هم تحریم ها برداشته می‌شود.
دو- اگرچه پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران ظرفیت‌های راهبردی را به ‌ایران داده است که می‌توانست مبنای اخذ امتیازات بهتری گردد، اما برخی از بندهای سند موصوف و محدودیت‌های مورد توافق در زمینه برنامه غنی سازی، به نحوی است که می‌تواند چالش ساز باشد. بر همین اساس، گام اول توافق را نمی‌توان به عنوان یک فتح‌الفتوح و پیروزی بزرگ تاریخی و یا پیروزی قرن نامید. به عنوان نمونه:
- این توافق تصریح دارد که ‌ایران در فاصله میان گام اول و گام نهایی به قطعنامه‌های ‌شورای امنیت سازمان ملل بپردازد. سوال این است که آیا ایران باید این قطعنامه ها را اجراء نماید؟ اگر تفسیر بر اجرای این قطعنامه ها باشد آن وقت این سوال پیش می‌آید که‌ آیا ایران باید براساس قطعنامه های‌ شورای امنیت بویژه 1773 کل برنامه غنی سازی و سیکل سوخت خود را به حالت تعلیق دربیاورد؟ به کار رفتن عبارت «باید به نتیجه‌ای رضایت بخش (satisfactory) درباره ملاحظات شورای امنیت رسید» باز سوال دیگری را متبادر می‌کند که آیا حتی اگر ایران به قطعنامه ها عمل کند باز، شورای امنیت می تواند بگوید عمل ایران رضایت بخش نبوده است؟ مهم‌تر این که‌ آیا پذیرش این عبارت به معنای عدول از موضع همیشگی ایران در خصوص غیرقانونی بودن قطعنامه‌های ‌شورای امنیت است؟
- مبهم بودن ساز و کار تشخیص این امر که طرفین به تعهدات خود در چارچوب توافقنامه عمل کرده اند یا خیر. اگر ساز و کار آژانس برای انجام تعهدات منظور باشد که در متن نیز تصریح شده می تواند داوطلبانه بودن توافق را مخدوش نماید. زیرا مدیرکل سازمان بین‌المللی انرژی اتمی باید از شورای حکام مجوز داشته باشد. مجوز این شورا می‌تواند به موضوع جنبه حقوقی دهد. از سوی دیگر ساز و کار تشخیص عمل گروه 1+5 به تعهداتش نیز نامعلوم و مبهم می باشد.
- یکی از نکات مهم در گام اول فریز شدن غنی سازی 5 درصد است. اگرچه در این توافق به ‌ایران اجازه داده شد تا فعالیت غنی سازی 5 درصد را معلق ننماید ولی تصریح بر این امر که ‌ایران اجازه انباشت(accumulation) مواد تولید شده را ندارد و هر مقدار مواد که در این مدت تولید شود باید اکسید گردد، عملاً به معنای این است که فعالیت توقف دارد.
- باز بودن زمان اجرای گام اول نیز می‌تواند چالش ساز باشد. زیرا برای عبور از گام اول به گام نهایی عبارت‌ها و مباحث پیچیده‌ای وجود دارد که می تواند مورد تمسک غربی ها برای تطویل گام اول گردد.
از این رو، این ابهامات می‌تواند برای طرفی‌که در کارنامه‌اش عهدشکنی فراوانی وجود دارد، زمینه‌های فرصت‌طلبی را ایجاد کند و از این رهگذر خواسته های زیاده خواهانه‌ای را مطرح سازد.
سه-  بنا بر تطبیق ستاده‌ها و داده‌های گام اول در توافق ژنو3 ضمن برنتابیدن ایده های‌شبیه سازی با ترکمنچای و فتح الفتوح و علی رغم برخی از ابهامات، به ‌این نتیجه رهنمون می‌شود که گام اولِ توافقات دارای توازن نسبی میان امتیازها است و می‌تواند پایه یک اقدام هوشمندانه باشد. منتهی در اقدام هوشمندانه نیز باید فرصت‌ها، چالش‌ها و تهدیدات «متن، زمینه‌ها و انگیزه‌های توافقات» را به خوبی درک کرده و راه‌های زیاده خواهی احتمالی گروه غربی و امریکا را مسدود نمود.
4. ارزیابی  متن توافقات در گام  نهایی
فرض بر این است که گام اول با شدّت و ضعفی پیش خواهد رفت، اما این سوال اساسی مطرح می‌شود که آیا گام نهایی، ایران را به اهداف خود نزدیک خواهد کرد؟ در واقع نگرانی اصلی، حرکت از گام اول به گام نهایی است و سوال اساسی نیز این است که مهمترین چالش‌ها و فرصت‌های گام نهایی‌کدامند؟
1-4. چالش‌ها
1-1-4. قیدهای ایجاد شده بر برنامه غنی سازی یکی از مواردی است که می تواند در گام نهایی برای ایران چالش‌هایی را در بر داشته باشد.[16] از جمله این قیدها عبارتند از:
برنامه غنی سازی مورد توافق دو طرف: آیا غرب و امریکا که پس از توافق ژنو3  در موضوع حق غنی‌سازی تشکیک وارد کرده اند چه نوع ماهیتی برای برنامه غنی سازی ایران قائل خواهند شد.
منطبق بر نیازمندی‌های عملی: آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها همواره با طرح عدم نیاز عملی ایران به برنامه غنی‌سازی، به مخالفت با این برنامه پرداخته‌اند؛ آیا در گام نهایی این موضوع مجدداً بازتولید نخواهد شد. و اساسا اختلاف در تعریف نیازهای عملی می‌تواند ابهام جدی را پیش روی گام نهایی قرار دهد. به عبارتی دیگر، چالش پیش رو احتمال انکار برنامه غنی سازی صنعتی است، یعنی امریکا در توافق نهایی ادعا کند ایران به دلیل نداشتن راکتوری‌که تامین سوخت نشده باشد، عملا هیچ نیاز عملی به غنی سازی ندارد و باید آن را برچیند؟محدودیت‌های مورد توافق: از آنجایی‌که امریکا و اروپا در جمع بندی راهبردی خودشان به‌ این نتیجه رسیده‌اند که به جهت هویتی‌شدن برنامه هسته‌ای ایران قادر به انهدام کامل آن نیستند، سعی دارند با محدود سازی ها به اهداف خود برسند. لذا یکی از چالش‌های مهم پیش روی گام نهایی، تحدید سازی معنادار توسط امریکا و اروپا می‌باشد.
مدت زمان مورد توافق: زمان مورد توافق می‌تواند به گونه‌ای مورد تفسیر و تعریف غربی‌ها قرار گیرد که منجر به تطویل حل مساله و پایان بخشی مناقشه موجود گردد.
2-1-4. وجود واژگان تفسیربردار و کش‌دار در راه حل گام نهایی از جمله موارد دیگری است که می‌تواند برای ایران چالش‌ساز باشد. به عنوان نمونه:
«اقدامات شفاف ساز و با نظارت بیشتر مورد توافق را به طور کامل به اجراء درآورد»؛ اقدامات شفاف و به طورکامل به اجرا درآمدن، عبارت‌هایی است که غرب و امریکا می‌توانند با توسل به آنها، اعمال اراده زیاده خواهانه نمایند.
«نگرانی های مرتبط با رآکتور اراک را کاملا برطرف نماید»؛ عبارت نگرانی و  برطرف کردن کامل آن از جمله واژگان کیفی و بدون شاخص است که می‌تواند هم تفسیر موسعی از آن اراده گردد و هم به گونه‌ای باشد که رفع نگرانی تنها با برچیدن آن معنا یابد؛ چنان که در سال 1384 غربی‌ها در قبال توافق‌نامه پاریس در نهایت تصریح کردند که تنها راه تضمین صلح‌آمیز بودن هسته‌ای ��رچیدن آن است.
در عبارت «به دنبال اجرای موفق گام نهایی راه حل جامع»، معیارهای اجرای موفق نامشخص است و امریکا می‌تواند با این عبارت بهانه‌جویی‌های همیشگی را مطرح ساخته و همچنان عادی‌شدن موضوع هسته‌ای ایران در هاله‌ای از ابهام باقی بماند.
«با سپری‌ شدن کامل دوره زمانی‌گام نهایی» دوره زمانی در هیچ جای متن توافق ذکر نشده و به آینده موکول شده است؛ لذا این عبارت نیز بحث خارج کردن موضوع هسته‌ای ایران از وضعیت امنیتی و بحرانی را با مشکل و چالش روبرو می سازد.
3-1-4. قاعده هیچ یا همه: در این توافق بر قاعده «همه یا هیچ» دو بار تاکید شده است. این منطق در عین حال که می‌تواند برای ایران قابل استفاده باشد، برای غربی ها نیز مفید و استراتژیک است. با توجه به عدم خوش بینی به رفتار امریکا و خودبرتربینی و روحیه استکباری آن و بویژه سابقه عهدشکنی‌های‌کاخ سفید، این تصور وجود دارد که منطق هیچ یا همه دورنمایی مبهم و چالش‌ساز را پیش روی راه حل جامع و نهایی قرار دهد. یکی از مسایلی‌که ممکن است این قاعده همه یا هیچ را مخدوش کند، پروتکل الحاقی است، یعنی عدم تصویب پروتکل توسط مجلس یکی از چالش‌های ناشی از قاعده هیچ یا همه است.
2-4. فرصت‌ها
1-2-4. وجود عبارت توافق در خصوص دوره زمانی‌گام نهایی و همچنین در زمینه محدودیت‌های برنامه غنی‌سازی، تا حدودی می‌تواند برای ایران این فرصت را ایجاد کند[17] که با بسیج همه ظرفیت‌های داخلی و اقدامات هوشمندانه ضمن جلوگیری از تطویل دوره زمانی راه حل جامع، زمان‌بندی مشخص و معقولی برای این گام تعیین نماید و حق غنی سازی را از محدودیت‌های زیاده خواهانه استیفاء نماید.
2-2-4. این عبارت در متن توافق ژنو3 مبنی بر اینکه «راه حل جامع به مثابه یک مجموعه منسجم خواهد بود که هیچ بخشی از آن مورد توافق قرار نمی‌گیرد مگر آن که در مورد تمامی بخش‌های آن توافق حاصل شود»، ضمن اینکه می تواند مورد سوءاستفاده غربی ها قرار گیرد، برای جمهوری اسلامی ایران نیز یک فرصت محسوب می‌شود که در صورت عهدشکنی گروه غربی می تواند از خواسته های زیاده خواهانه استنکاف کند.
3-2-4. یکی از فرصت‌های مهم این توافق پیروزی از دو جهت است. اگر توافق ژنو به نتیجه نرسد و غربی ها و امریکا با زیاده خواهی خودشان عهدشکنی‌کنند، تجربه ارزنده‌ای برای مدیریت سیاسی و تمرکز بیشتر بر ساخت درونی پیش می‌آید که باعث افزایش ظرفیت فکری و تحلیلی مردم خواهد بود و در صورتی‌که در چارچوب خطوط قرمز به موفقیت برسد، منافع ملی تأمین می‌شود. چنانچه رهبر معظم انقلاب فرمودند: «بأذن الله از این مذاکرات ضرری هم نمی‌کنیم بلکه تجربه‌ای در اختیار ملت قرار می‌گیرد که مثل تجربه تعلیق موقت غنی سازی در سال‌های ۸۲ و ۸۳، ظرفیت فکری و تحلیلی مردم را بالا خواهد برد».  
 5. پیشنهادها
1-5. توافق ژنو یک موضوع تمام شده نیست و باید براساس رهنمود رهبر معظم انقلاب به عنوان پایه اقدامات هوشمندانه بعدی باشد.
2-5. ایستادگی در برابر زیاده‌خواهی‌های آمریکا و گروه غربی همواره باید شاخص خطّ مستقیم حرکت مسئولان این بخش در تمام مراحل و گام ها باشد.
3-5. مسئولان، نخبگان و مردم  باید با هوشمندی‌کامل، مراقب عهدشکنی و نیات سوء و ظالمانه آمریکا و برخی‌کشورهای غربی باشند‌.[18]
4-5. حد فاصل گام اول تا گام نهایی، برای دستیابی به اهداف نهایی باید فرصت‌سازی‌کرد تا خدای‌ ناخواسته بر اثر غفلت و عدم‌تیزبینی لازم، سبب زیان و آسیب به کشورمان نشود.
5-5. عدم خوش بینی به آمریکا و گروه غربی یک اصل است که باید در تمام مراحل مذاکرات و گام‌های اول تا گام نهایی وجود داشته باشد.
6-5. باید از هر نوع نرمشی‌که بر حقوق اساسی و خطوط قرمز ایران در موضوع هسته‌ای خدشه وارد می‌کند پرهیز شود.
7-5. هر نوع نقد و ارزیابی توافق ژنو3، باید در چارچوب مصالح کشور و با منطق سازنده انجام شود و از نگاه‌های صفر و صدی و یا سیاه و سفیدی پرهیز گردد. به بیان دیگر رصد هوشمندانه، نقد منصفانه و حمایت حکیمانه به عنوان مشی راهبردی نباید فراموش شود.
8-5. باید مراقب مدیریت افکار عمومی از سوی دشمن بود که از جمله تاکتیک‌های آن شرطی‌سازی اقتصادی مردم و افزایش دادن امتیازات به سبد خود[19] و یا دو قطبی سازی موافقان و مخالفان مذاکره و توافق است.
9-5. تاکید بر ساخت درونی برای حل واقعی مشکلات کشور اصل راهبردی مدیریت کلان کشور است.[20] 
10-5. باید دشمنی امریکایی‌ها با جمهوری اسلامی ایران به خوبی درک شود[21] و مساله هسته‌ای به عنوان یک موضوع فرعی در راهبرد امریکا تلقی‌گردد.[22]

 


[1] - هفته‌نامه ۹ دی با سر مقاله‌ای تحت عنوان جام زهر نوشت: «... بسیاری از کسانی که این روزها برای دیپلمات‌ها کارت تبریک می‌فرستند در مواضع غیرعلنی دیدگاه ۹دی را پذیرفته‌اند... نتیجه این مذاکرات و پذیرش توافقنامه عبور از خط قرمز بوده... ما امتیاز داده‌ایم بدون اینکه امتیازی بگیریم.»

[2] - اوباما: ما تلاش کردیم جلوی مسیر احتمالی ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌ای را بگیریم و با این توافق در ماه‌های آینده و برای نخستین بار در سال‌های گذشته، برنامه هسته‌ای ایران پیشرفت نخواهد کرد. جان کری، وزیر خارجه آمریکا، نیز ضمن تقدیر از آنچه «تصمیم ایران برای راه‌گشایی در مذاکرات» خواند گفت: این هنوز گام اول، اما گامی مهم است. بر اساس توافق، برنامه هسته‌ای ایران فعلا توسعه نمی‌یابد. وزیر خارجه انگلیس ˈویلیام هیگˈ گفت: توافق با ایران یک گام اولیه مهم و ترغیب کننده است. این توافق برای کل جهان و از جمله کشورهای خاورمیانه و خود مردم ایران توافق خوبی است. توافق با ایران یک رویداد و لحظه مهم در روابط جامعه بین‌المللی با ایران است. مطمئنا این لحظه مهمی است و کاملا ارزش آن را داشت که برای دستیابی به آن تلاش شود. لاوروف گفت: همه فاکتورها سودبخش است، هيچ کس ضرر نکرده است ، همه برنده هستند.

[3] - دنیس راس در یادادشت روز پایگاه اینترنتی موسسه واشنگتن که روز 9 آذر 1392(30 نوامبر 2013) منتشر شد، نوشت:« توافق حاصل شده در ژنو نه یک «گشایش» بود و نه یک «تسلیم محض» بلکه «تعلیق در برابر تعلیق» بود. یعنی هر دو طرف در 6 ماه آینده در مواضع کنونی خود باقی می مانند. این معامله «قدم اول» بین قدرت‌های دنیا و ایران نه یک گشایش است که به پایان مناقشه هسته‌ای منجر شود و نه مقدمه‌ای که به جمهوری اسلامی اجازه دهد به سوی بمب خیز بردارد». این معامله را باید «تعلیق در برابر تعلیق» قلمداد کنیم که در آن دو طرف به طور محدود در مواضع خود عقب نشینی می کنند. ایرانی ها غنی سازی 20 درصدی را به حالت تعلیق در می آورند،‌ تعداد سانتریفیوژهایشان را زیر20 هزار دستگاه نگه می دارند و ساخت و ساز رآکتور آب سنگین اراک را ادامه نمی دهند. آمریکا و دیگر کشورهای گروه 1+5  نیز موافقت کرده اند به تحریم های اقتصادی نیفزایند و بخشی از تحریم ها را نیز به صورت محدود لغو کنند».

[4] - نخست‌وزير رژيم صهيونيستي در واكنش به توافق هسته‌اي ايران وگروه 1+5،اين توافق را اشتباهي تاريخي خواند.دفتر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در اولین واکنش به توافق ژنو 3 بین ایران و گروه 1+5 اعلام کرد: این توافقی بد است که ایران به آنچه می خواسته رسیده و به ایران اجازه غنی سازی داده شده است. وزیر اقتصاد اسراییل نیز در واکنش به نتایج مذاکرات ژنو 3 گفت: تل آویو شش ماه فرصت دارد تا با ارایه هشدارهای لازم جلوی یک توافق نهایی به گفته او بد با ایران را بگیرد. وزیر اطلاعات اسرائیل "یووال اشتاینیتز" در واکنشی ضمن بد خطاب کردن این توافق گفت: این توافق همچنان بد می باشد و این، کار را برای رسیدن به یک راه حل درست سخت تر از قبل کرده است. وزیر دفاع رژیم صهیونیستی در واکنش به نتیجه مذاکرات ژنو مدعی شد: کشورهای غربی فریب لبخندهای مقامات ایرانی را خورده‌اند. بنيامين نتانياهو نخست وزير اسرائيل تاکيد کرد اين رژيم به توافقنامه ژنو بين ايران و غرب ملزم نيست. "تزیپی لیونی" وزیر دادگستری رژیم صهیونیستی در واکنش به امضای توافقنامه ژنو، آن را "وحشتناک" خواند. عبدالله العسكر رئيس مجلس شوراي عربستان در اظهاراتي توافق هسته اي غرب با ايران را به ربوده شدن خواب از چشم ساكنان منطقه خاورميانه تعبير كرد.

[5] - ولاديمير پوتين درباره توافق هسته‌اي ايران و 1+5 گفت توافق ايران يک تحول بزرگ است اما فقط گام اولي در راهي طولاني محسوب مي شود. شیمون پرز رئیس رژیم صهیونیستی گفت: باید منتظر آینده ماند و نتایج توافق ژنو میان غرب و ایران بر سر پرونده هسته‌ای این کشور را دید.

[6] - طرح نرمش قهرمانانه توسط رهبر معظم انقلاب که راهنمای دیپلماسی دولت جدید بویژه در حوزه هسته ای با حفظ خطوط قرمز محسوب می شود، بسیار رهگشاه در فرایند مذاکرات هسته ای بوده است. در این خصوص رهبر معظم انقلاب تصریح فرمودند که «این مذاکره‌ای که امروز دارد انجام می‌گیرد... فقط در مورد مسائل هسته‌ای است و لاغیر... منتها گفتم ما اعتماد ندارم، خوش‌بین نیستم. بیانات مقام معظم رهبری، 12/8/92)

[7] - البته ذکر این خواسته های می تواند به مثابه روشی برای فهم بهتر این رخداد باشد. در واقع برخی اوقات می توان برای ارزیابی عمل سیاسی از روش نمونه آرمانی بهره گرفت. وانمایی خواسته های حداکثری می تواند کارکرد روش نمونه آرمانی را در برگیرد. زیرا نمونه آرمانی از یک منظر روش و ابزار اکتشافی برای دادن صراحت و یکنواختی به موضوع تحقیق است. به بیان دیگر، با توسل به نمونه آرمان می توان معیاری ساخت تا از رهگذر آن نزدیکی و دوره خواسته های مندرج در توافق را محک زد.

[8] -  توافقنامه هایی که غرب تا قبل با ایران منعقد کرده بود ضمن اینکه موفق به تعلیق غنی سازی در ایران شده بود سعی داشت که این موضوع در گام نهایی به صورت اساسی از برنامه ها حذف گردد و در قبال آن امتیازات ناچیزی را به ایران ارائه دهد. از جمله این توافقنامه ها عبارتند از:

توافقنامه تهران: این توافقنامه در ۲۹ مهر ۱۳۸۲ برابر با ۲۱ اکتبر ۲۰۰۳ به امضا رسید و به موجب آن از تأسیسات اتمی ایران بازرسی‌های گسترده‌ای به عمل آمد و فعالیت‌های مرتبط با غنی‌سازی اورانیوم نیز در ایران متوقف شد.

توافقنامه بروکسل:این توافقنامه در ۴ اسفند ۱۳۸۲ برابر با ۲۳ فوریه ۲۰۰۴ به امضا رسید و ایران متعهد شد ساخت و آزمایش سانتریفیوژهای مورد نیاز برای غنی‌سازی را متوقف کند و اقدام به ساخت قطعات یدکی سانتریفیوژهای موجود در آن زمان را نیز تعلیق کند.

توافقنامه پاریس: این توافق‌نامه در ۱۴ نوامبر ۲۰۰۴ برابر با ۱۷ بهمن ۱۳۸۲ در پاریس بین ایران و ۳ کشور فرانسه، انگلیس و آلمان به امضاء رسید و مقرر شد به موجب آن ایران کلیه فعالیت‌های مربوط به غنی‌سازی و بازفرآوری مانند ساخت، تولید، نصب، آزمایش، سرهم‌بندی و راه‌اندازی سانتریفیوژهای گازی را متوقف کند و در عوض اتحادیه اروپا سعی در پذیرش ایران در سازمان تجارت جهانی نماید. اما هرگز طرف غربی به تعهدات خود در قبال حسن نیت ایران عمل نکرد.

[9] - در تمام طرح های غربی ها و مواضع آنها، وقتی از ضرورت اعتمادسازي از سوي ايران حرف زده می شد، معنايي جز توقف هر نوع عمليات غني سازي در ايران نداشت. از ديد طرف غربي توقف و برچیده شدن هر نوع عمليات غني سازي گام اعتمادسازي بود كه مي توانست ماهيت منحصراً صلح آميز برنامه هسته اي ايران را تضمين كند. به عبارت ديگر، وقتي طرف غربي درباره برنامه صلح آميز ايران حرف مي زد، در واقع چيزي غير از اين نمي گفت كه تنها يك نوع برنامه هسته اي وجود دارد كه بتوان گفت صلح آميز است و آن برنامه اي است كه «فاقد غني سازي» باشد و در نتيجه مفهومي به نام «غني سازي صلح آميز» اساساً از دايره بحث خارج مي شد. یکی از نمونه های مصداقی سال 83 است. در  پاییز 83 ایران همه فعالیت‌های چرخه سوخت را بر اساس توافقنامه پاریس و با هدف اعتمادسازی به حال تعلیق درآورد.  پس از آن مذاکراتی میان دو طرف در قالب 3 کارگروه آغاز شد و در همان جلسه اول از کارگروه اول (کارگروه هسته ای) روشن شد که از دید غرب انتهای مسیر، توقف کامل غنی‌سازی در ایران است نه پذیرش آن.  تیم ایرانی پس از  توافقنامه پاریس به وضوح دریافت که غرب نه فقط تمایلی به پذیرش غنی‌سازی در ایران ندارد بلکه حتی به طور جدی هم مذاکره نمی‌کند چرا که همه آنچه را که موجب نگرانی آن بود پیشاپیش و به بهانه اعتمادسازی از ایران تحویل گرفته است. در واقع این دوران را می توان دوران «انكار حق غني سازي ايران» نامید. هرچند در سه چهار سال اخیر غربی ها و حتی امریکایی ها در سیاست های اعلامی شان از پذبرش ضمنی حق غنی سازی ایران سخن به میان می آوردند.

[10] - آمریكائی‌ها دوست ندارند گفتگو‌های هسته‌ای تمام شود و مناقشه‌‌ی هسته‌ای حل شود؛ وگرنه چنانچه آنها مایل به اتمام این مذاكرات و حل این مشكل بودند، راه حل، بسیار نزدیك و بسیار آسان بود. ایران در مسئله‌ی هسته‌ای، فقط میخواهد حق غنی‌سازیِ او ــ كه حق طبیعی‌اش است ــ از طرف دنیا شناخته شود؛ مسئولان كشورهائی كه مدعی هستند، اعتراف كنند كه ملت ایران حق دارد غنی‌سازی هسته‌ای را برای اهداف صلح‌آمیز در كشورِ خودش و به دست خودش انجام دهد؛ این توقعِ زیادی است؟ این آن چیزی است كه ما همیشه گفته‌ایم؛ آنها همین را نمیخواهند. آمریكائی‌ها اگر میخواستند مسئله حل شود، این راه حلِ بسیار آسانی بود؛ میتوانستند به حق غنی سازی برای ملت ایران اعتراف كنند؛ برای اینكه نگرانی‌ای هم از آن جهات نداشته باشند، میتوانستند مقررات قانونی آژانس هسته‌ای را هم اعمال كنند؛ ما هم از اول هیچ مخالفتی با اعمال اين نظارتها و مقررات نداشتيم.(1/1/1392)

[11] - رهبر معظم‌ انقلاب‌ با اشاره‌ به‌ برخوردهای‌ منطقی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ با خواسته‌های‌ آژانس‌ و طرف‌های‌ مذاكره‌ خاطرنشان‌ كردند: هرجا حرف‌ منطقی‌ بوده‌ است‌ نظیر بازرسی‌ آژانس‌ هسته‌ای‌، پذیرفته‌ایم‌ و هر جا زور بگویند ایستاده‌ایم‌ و می‌ایستیم‌ 
حضرت‌ آیت‌الله‌ خامنه‌ای‌، تعلیق‌ بلندمدت‌ غنی‌سازی‌ را حرفی‌ بی‌منطق‌ برشمردند و افزودند: چه‌ ارتباط منطقی‌ میان‌ شفاف‌سازی‌ و تعلیق‌ بلندمدت‌ غنی‌سازی‌ وجود دارد؟ (6/8/1383)

[12] - امریکا در مورد استفاده از عبارت حق غنی سازی  در متن توافقات ژنو 3 معتقد است که چنین عبارتی و اساساً چنین حقی در متن نیامده است. در حالی که تیم ایران معتقد است که این توافق حق غنی سازی را به رسمیت شناخته است. ضمن اینکه این مساله اهمیت ماهوی دارد، اهمیت کارکردی آن نیز قابل توجه است از جمله 1- اگر امریکا حق ایران برای غنی سازی را به رسمیت بشناسد، در این صورت دیگر نمی تواند در مذاکرات نهایی خواهان محدود شدن آن گردد.2- اگر امریکا حق غنی سازی ایران را به رسمیت بشناسد زیر پای رژیم تحریم ها به لحاظ حقوقی خالی خواهد شد. 3- اگر امریکا حق غنی سازی ایران را به رسمیت بشناسد در موقع لزوم امکان برخورد با برنامه هسته ای ایران را نخواهد داشت. 

[13] - اصل مبلغ توافق شده از طریق نامه رسمی آمریکایی ها به خانم اشتون داده شده است.در همین راستا، عباس عراقچی، عضو تیم مذاکره کننده کشورمان در گفت وگوی تلویزیونی خود در خصوص بیانیه کاخ سفید گفت: فقط در چند جایی که ارقام را مشخص می کند، قابل اعتناست، مثلا میزان برگشت 4.2میلیارد دلاری درآمدهای نفتی یا مبلغ 400 میلیون دلاری مربوط به دانشجویان.

[14] - البته در توجیه این بند گفته می شود: «پیشنهاد اول کشورهای 1+5 اجرای قطعنامه ها بود که بعدا به عبارت «پرداختن» به قطعنامه های شورای امنیت تغییر یافت که حتی می تواند به لغو قطعنامه های شورای امنیت تفسیر شود.»

[15] -  کوتاه آمدن به معنای این نیست که از خطوط قرمز تعیین شده عبور شده است. بلکه در چارچوب رعایت خطوط قرمز عقب نشینی‌هایی صورت گرفته است. براساس اخبار و اطلاعات منتشره برای ژنو3، چهار خط قرمز پیش روی تیم هسته‌ای بود: غنی سازی در كشور نباید مورد شک و تردید قرار بگیرد؛ هیچ موادی از کشور نباید خارج شود؛ هیچ کجا نباید تعطیل شود و هیچ اقدامی که غیر قابل برگشت باشد، نباید انجام داده شود.

[16] - عبارتی که در برنامه اقدام مشترک آمده این است: «در پیش گرفتن یک برنامه غنی سازی مورد توافق دو طرف با در نظر گرفتن معیار‌های منطبق بر نیازمندی‌های عملی و نیز اعمال محدودیت بر گستره و سطح فعالیت‌های غنی سازی، ظرفیت آن، محل انجام آن و ذخایر اورانیوم غنی شده، برای مدت زمان مورد توافق.»

[17] - البته این عبارت می‌تواند از سوی امریکا و اروپا نیز مورد استفاده قرار گیرد.

[18] - رهبر معظم انقلاب فرمودند: «این مذاکره‌ای که امروز دارد انجام می‌گیرد... فقط در مورد مسائل هسته‌ای است و لاغیر... منتها گفتم من اعتماد ندارم، خوش‌بین نیستم. من فکر نمی‌کنم از این مذاکرات آن نتیجه‌ای را که ملت ایران انتظار دارد، به دست بیاید. اما لازم است ملت بیدار باشد. ما از مسئولین خودمان که دارند در جبهه دیپلماسی فعالیت می‌کنند، کار می‌کنند، قرص و محکم حمایت می‌کنیم اما ملت باید بیدار باشد، بداند چه اتفاقی دارد می‌افتد {تا} بعضی از تبلیغاتچی‌های مواجب بگیر دشمن و بعضی از تبلیغاتچی‌های بی‌مزد و مواجب – از روی ساده‌لوحی- نتوانند افکار عمومی را گمراه کنند... مراقب باشید لبخند فریبگرانه شما را دچار اشتباه نکند.»

[19] - رهبر معظم انقلاب فرمودند: «از مسئولینی که در جبهه دیپلماسی فعالیت می کنند محکم حمایت می کنیم اما ملت باید بیدار باشد که برخی مواجب بگیران دشمن و تبلیغاتچی‌های مواجب بگیر یا بی مزد و ساده لوح نتوانند افکار عمومی را گمراه کنند. بعضی با خط‌گیری از رسانه های بیگانه در تلاشند با گمراه کردن افکار عمومی این گونه القا کنند که اگر در مسئله هسته ای تسلیم شویم، همه مشکلات اقتصادی و غیراقتصادی حل می شود»، «اگر روزی از مسئله هسته‌ای عقب نشینی شود آنها ده‌ها بهانه دیگر را مطرح می کنند».

[20] - حرف ما با مسئولین این است که برای گشایش مسائل کشور باید نگاهشان به درون باشد»، «مماشات با مستکبر برای هیچ کشوری سود به ارمغان نمی آورد» و «آحاد مردم و مسئولان و جوانان عزیز چشم و گوش ها را باز کنند. هر ملتی با آگاهی و هوشیاری، بیدار ماندن و به خواب نرفتن می تواند به اهداف والای خود برسد.» این اقدام، یک تجربه و احتمالاً یک کار مفید است. اگر نتیجه گرفته شود چه بهتر اما اگر نتیجه گرفته نشد، معنایش این خواهد بود که برای حل مشکلات، کشور باید روی پای خود بایستد.

[21] - رهبر معظم انقلاب فرمودند: « امریکا با موجودیت جمهوری اسلامی و با «نفوذ و اعتبار و اقتدار نظام منتخب ملت ایران»، مخالف است... مسئله هسته ای بهانه است و امریکایی‌ها زمانی از خصومت دست برمی‌دارند که ملت ایران، به ملتی منزوی، بی اعتبار، و بی احترام تبدیل شود.»

[22] - رهبر معظم انقلاب فرمودند: «مسئله هسته ای، بهانه‌ای بیش نیست و فرضاً اگر روزی این مسئله با عقب نشینی ما حل شود، آنها برای ادامه دشمنی با ایران عزیز، ده‌ها بهانه دیگر از جمله پیشرفت‌های موشکی، مخالفت ملت ایران با رژیم صهیونیستی و حمایت جمهوری اسلامی از مقاومت را مطرح می‌کنند.»

برچسب اخبار
نام:
ایمیل:
نظر: