فضاسازی
ـ زمانی که محمدجواد ظریف با اشاره به اینکه طرح پیشنهادی پیشین گروه ۵+۱ در مذاکرات هستهای آلماتیو، دیگر به تاریخ پیوسته، خواستار ارائه پیشنهاد جدیدی از سوی این گروه شد، وزیرخارجه آمریکا با موضع گیری در برابر آن گفت این ایران است که باید پیشنهادهای جدید بدهد. کری اعلام کرد گرم شدن روابط میان ایران و آمریکا، بدان معنا نیست که ایالات متحده از درخواستهای خود درباره برنامه هستهایاش عقبنشینی کرده و یا برنامه سپر دفاع موشکی اروپا را ـ که ادعا میشود علیه موشکهای ایران طراحی شده ـ به فراموشی بسپارد.
ـ رویترز به نقل از دیپلماتهای غربی گزارش داد که غرب آمادگی برداشتن تحریمها به شکل زودهنگام و در وسعتی زیاد را ندارد. رویترز آورده است: مقامات غربی بارها اذعان کردهاند تا هنگامی که ایران گامهای ملموسی برای رفع نگرانیها درباره برنامه هستهای خود برندارد، هیچگونه امتیازی به ایران نخواهند داد. دیپلماتهای غربی اظهار کردهاند: هر چند فضا بین ایران و غرب در حال بهبود است، کشورهای ۵+۱ با توجه به این امر، تنها با کمی بیش از آنچه در نوزده ماه گذشته در اختیار داشتند، با ایران بر سر میز مذاکره خواهند نشست.
ـ وندی شرمن مذاکرهکننده ارشد آمریکایی اشاره کرد که در قبال کاهش غنیسازی اورانیوم احتمال کاهش برخی تحریمها وجود دارد. البته وی جزئیات دقیقی از این موضوع نگفت، ولی گفت که تحریمهای اساسی تا زمانی که نگرانیهای واشنگتن برطرف نشود، پا برجا خواهد بود. وندی شرمن در جای دیگری نیز اظهار داشت: از نظر آمریکا حق استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای بهمعنای حق غنیسازی نیست و ایران تنها میتواند از این انرژی استفاده کند.
ـ یک منبع دیپلماتیک غرب که در هفتههای اخیر با دیپلماتهای ایرانی در موضوع هستهای دیدار کرده است به روزنامه وال استریت ژورنال آمریکا گفت: ایران با پیشنهادهای جدید و جدی به ژنو میآید. وی ادعا کرد که بسته پیشنهادی جدید دولت روحانی بر مبنای کاهش غنیسازی ۲۰ درصدی و سانتریفیوژهای فعال اجازه بازدید به بازرسان آژانس از برخی اماکن موردنظر و نیز متوقف کردن فعالیت سایت فردو در نزدیکی قم است. این روزنامه در ادامه این ادعا آورده است: دولت روحانی در ازای این امتیازها خواستار کاهش تحریمهای بانکی، بیمهای و نفتی آمریکا و اتحادیه اروپا خواهد شد.
ـ روزنامه واشنگتنپست نوشت کشورهای غربی نیز با پیشنهادی به ژنو میروند که شامل طیفی از تعلیقها و توقف فعالیتها است از جمله:
۱ـ تعلیق تمام فعالیتهای غنیسازی بالای پنج درصد در داخل ایران. این مسئله بهتر از تعلیقی است که در گذشته اعمال شده و سازندهتر از پیشنهاداتی است که میگفت ایران باید تمام فعالیتهای هسته ای و هر نوع غنیسازی را کنار بگذارد.
۲ـ تعلیق تمام فعالیتهای غنیسازی در سایت زیرزمینی فردو و افزایش نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر این تأسیسات که شامل نصب دوربینهای پخش مستقیم است که یک راست تصاویر را به مسئولان اصلی در وین میفرستد.
۳ـ انتقال تمام سنگ معدنهای اورانیوم از جمله، اورانیومهای غنی شده درحد پنج درصد به سایتهای نطنز و اصفهان که تحت نظر آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دارد.
۴ـ از بین بردن تمام اورانیومهایی که در فردو به صورت بالای پنج درصد غنیسازی شده است و همچنین استفاده از اورانیومهای غنی شده ۲۰ درصد برای سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران که برای اقدامات پزشکی استفاده میشود.
این روزنامه در ادامه آورده است اگر ایران این اقدامات را انجام دهد، اعضای این گروه پیشنهادهای تشویقی دارند که البته شامل لغو تحریمها نبوده و تنها بخشهای نه چندان قابل توجه از تحریمها را کاهش میدهد و شامل موارد زیر است:
۱ـ برداشتن هر نوع تحریمی که بهطور مستقیم و یا غیرمستقیم ایران را از خرید و یا فروش طلا و سایر فلزات گرانبهای دیگر منع کرده است.
۲ـ تعلیق تحریمهای مربوط به صادرات و یا واردات محصولات پتروشیمی به همراه فعالیتهای بیمهای و حملونقل این مواد که تا به حال تحریم بوده است.
فضاسازی اشاره شد طوری سازمانیافته که گویا ایران حتماْ باید پیشنهاد ارائه کند. سطح و حدود پیشنهاد و مابهازای اندک و ناچیز آن نیز القا شده تا ایران به چیزی خارج از چارچوب ترسیم شده فکر نکند و اگر بدون پیشنهاد به ژنو رفت با این فضاسازی برای پذیرش پیشنهادهایی که آنها میدهند و پیشتر به محتوای احتمالی آن اشاره شد، آمادگی کامل را داشته باشد. این پیشفرضها حاکی از آن است که از نظر طرف استکباری چیزی عوض نشده و بلکه طمع آنها برای سختگیری و امتیازگیری بیشتر، افزایش هم پیدا کرده است.
پیشفرضها و گمانههای طرف استکباری
طیف فضاسازی فوق و رخدادهای چند هفته گذشته مجموعه مناسب و کارآمدی برای شناخت پیشفرضها و گمانههای طرف استکباری است که بر اساس آنها قصد دارد، در ژنو با زیر فشار قرار دادن ایران امتیاز بگیرد و یا با ایجاد تزلزل در موضع و اراده طرف ایرانی امتیازگیری را هموار کند تا در آینده با تکمیل نواقص و رفع عیوب آن به هدفش برسد. برخی از این پیشفرضها و گمانه ها عبارتند از:
۱ـ نفس انتخابات ریاست جمهوری و پیروزی دکتر روحانی؛ رویکرد تحلیلی طرف استکباری به انتخابات و ترکیب نامزدها و ایدهها و ادبیات آنها و پیروزی دکتر روحانی این است که نامزدهای دارای ادبیات مقاومت و استکبارستیزی و ایستادگی بر مواضع بر حق هسته ای نتوانستند نظر اکثریت جامعه ایران را جلب کنند و آرای بیشتر به سمت شخصی رفت که دیدگاهش دراین مسائل اساسی که شاکله سیاست خارجی و حوزه منافع نظام را در برگرفته، معتدلتر از نامزدان دیگر بود و بنابراین با حضور چنین شخصی در رأس قوه مجریه که از حمایت بیشتر مردم نیز برخوردار است و برای حل مشکل هستهای نیز اعلام آمادگی کرده میتوان امتیاز گرفت؛ چرا که این رئیسجمهور برای عمل به وعدههایی که به مردم داده به رفع تحریمها و یا کاهش آنها نیاز دارد و رفع و یا کاهش آنها در گرو دادن امتیاز هستهای است.
۲ـ تفسیر به رأی نرمش قهرمانانه؛ با اینکه میدان سیاستورزی و عرصه دیپلماسی عرصه رفتارهای متفاوت بر اساس اصول و موازین ثابت و مشخص است که درست عمل کردن به آن به هنرمندی بازیگران بستگی دارد و طرفهای استکباری بارها و بارها به آن عمل کردهاند، پس از طرح آن از سویی امام خامنهای (مدظلهالعالی) طرف استکباری با به کارگیری تمام توان تبلیغاتیاش تلاش کرد آن را ضعف و عقبنشینی نظام اسلامی تفسیر کند. نقش صهیونیستها و رسانههای آنها دراین حرکت تبلیغی تخریبی بیش از دیگران بود. البته در هیاهوی این تبلیغات افراد فهیمی هم بودند که آن را از مزیتهای نظام برشمردند و به شکل دیگری در تضاد کامل با تبلیغات تخریبی تحلیل کردند. طرف استبکاری آن را واکنشی انفعالی و متأثر از نتیجه انتخابات تصور کرده و به آن به چشم یک فرصت نگریسته است.
۳ـ لحن سخنان دکتر روحانی در سازمان ملل؛ دکتر روحانی در سخنانی که در مجمع عمومی سازمان ملل ارائه کرد با لحن و ادبیاتی خاص تمام مواضع اصولی نظام را بیان کرد و به آنچه هم که باید انتقاد میکرد، انتقاد کرد و بسیاری هم وی را ستودند و سخنانش در جهان بازتاب خوبی یافت و از آن استقبال شد. طرف استکباری اگر چه در ظاهر از آن استقبال کرد، اما در حوزه تحلیل با مقایسه آن با لحن و ادبیات دکتر احمدینژاد، آن را به نوعی ضعف و انفعال و نشانه آمادگی ایران برای عقبنشینی تحلیل کرد و در محاسباتش گنجاند.
۴- دیدار ظریف با کری و تلفن اوباما به روحانی؛ طرف استکباری این دو گفتوگو را نیز در راستای انعطاف از سر ضعف ایران تحلیل کرد. به گمان آنها اگر ایران از قدرت و اقتدار گذشته برخوردار بود، در گفتوگو با مقامات آمریکایی همان موضع سرسختانه گذشته را حفظ میکرد و سفر به نیویورک و حضور در مجمع عمومی سازمان ملل بدون کوچکترین اعتنا به مقامات آمریکا انجام می گرفت.
۵ ـ نقش تحریمها در خودفریبی استکبار؛ استکبار پس از استقبال از سخنان دکتر روحانی در سازمان ملل کمکم زمزمه نرمش ایران به علت فشار و تأثیر تحریمها را آغاز کرد. ابتدا اوباما به این موضوع پرداخت و پس از وی نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی با شدت وحدت بیشتری آن را بازگو کرد و بهدنبال آن سایر مقامات آمریکایی نیز آن را تکرار کردند. بر اساس این تصور، مجلس سنا تصویب تحریمهای جدید علیه ایران را گرو گرفته تا در صورت اصرار ایران بر حفظ حقوق هستهایاش و عقبنشینی نکردن از مواضعش آن را تصویب کند. در حال حاضر استکبار قدرتمندترین سلاحش در شکستن مقاومت ایران را تحریمها میداند و خودفریبانه میپندارد که اگر تاکنون گذشت زمان به نفع ایران بود تا بر پیشرفتهای هستهایاش بیفزاید از حالا به بعد گذشت زمان به نفع استکبار و به ضرر ایران است، زیرا اثر منفی تحریمها بر امور ایران روزبه روز بیشتر میشود.
نشانههای قابل استفاده برای ایران
ظواهر امر بیانگر آن است که استکبار قصد دارد دور جدید برخورد با ایران را بر مبنای پیشفرضها و گمانههای پیشگفته سازمان دهد، از این رو لازم است با تضعیف و متزلزل کردن آن پیشفرضها و گمانهها و اثبات کردن اشتباه و تصور آنها از آنچه که رخ داده، آنها را به سمت درک صحیح واقعیتها سوق داد. برخی نشانههایی که با پرداخت به آنها میتوان تصور و تصویر موجود را به هم ریخت و بخشهایی از واقعیت را آشکار ساخت عبارتند از:
۱ـ چرخش چرخ اقتصاد با چرخش سانتریفیوژها؛ دکتر روحانی در مناظرههای انتخاباتی درباره وضعیت اقتصادی، تحریمها و فعالیت هستهای به نکته مهمی اشاره کرد که جایگاه هر سه موضوع را در نزد وی نشان میداد. دکتر روحانی اعلام کرد که خواهان چرخش چرخ اقتصاد به همراه چرخش سانتریفیوژها است. استکبار باید این سخن را به یادآورد و معنای آن را خوب دریابد که دکتر روحانی به هیچ وجه قصد ندارد بر سر حقوق هستهای ایران معامله کند و اقتصاد را به بهای از چرخش انداختن سانتریفیوژها رونق دهد. طرف استکباری باید تجلی این اراده را در مواضع طرف ایرانی در نشست ژنو به عیان مشاهده کند.
۲ـ نرمش قهرمانانه روش و سندی برای اثبات قابل اعتماد نبودن آمریکا؛آمریکاییها که از جدال طولانی با ایران متضرر و خسته شدهاند با مشاهده طرح بحث «نرمش قهرمانانه» سادهلوحانه و ذوقزده با آن برخورد کردند و با فروافتادن در دام خود درستپنداری آن را دال بر ضعف و انفعال ایران تحلیل کردند غافل از اینکه یکی از زمینههای طرح این قضیه لزوم پاسخ به تصوری بود که در پی انتخابات درباره آمریکا ایجاد شد که بازسازی و بازآفرینی علل مقابله با آمریکا و تسلیم نشدن در برابر وی را ضروری مینمود. ایران در این مسیر اولین صیدش زمانی بود که اوباما پس از اعتراف به احترام به حقوق هستهای ملت ایران، در دیدار با نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی دوباره طینت و خوی استکباریاش را آشکار و ایران را تهدید نظامی کرد این رفتار دوگانه و مزورانه بسیاری از حقایق را برای مردم ایران تجدید و آنها را مستعد تقویت ضدیت بیشتر با آمریکا کرد. نتیجه این مرحله اثبات غیرقابل اعتماد بودن آمریکا بود.
۳ـ تأکید سخنان دکتر روحانی بر حق هستهای ایران، دکتر روحانی پس از مشاهده رفتار مذبذب مقامات آمریکا، بارها و بارها در برخورداری قطعی مردم ایران از حقوق هستهای سخن گفت تا اگر استکبار از مواضع وی هرگونه برداشت انحرافی و اشتباهی داشته، مواضع روشن و قاطع وی را در این باره بداند و ببیند.
۴ـ صداقت ایران و بیصداقتی آمریکا؛ آمریکاییها با کمک رسانههایشان و به همراه شرکایشان سالهای سال و با هزینههای گزاف و سرسامآور تبلیغاتی تلاش کردند از ایران چهرهای خشن، ترسناک و بیمنطق به مردم جهان ارائه کنند و تا حد زیادی هم موفق شدند، اما حضور دکتر روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل و انجام آن سخنرانی به یکباره فضای عمومی و نوع نگاه به ایران را تغییر داد تا آنجا که ۷۵ درصد مردم آمریکا در نظرسنجی اعلام کردند باید با ایران برخورد مسالمتآمیز داشت حال آنکه پیش از آن ۴۹ درصد خواهان برخورد نظامی با ایران بودند. با سخنرانی دکتر روحانی افکار جهانی به صداقت ایران پیبرد و با موضع دوگانه اوباما در سازمان ملل و دیدار با نتانیاهو افکار عمومی دنیا به بیصداقتی آمریکا پی برد. امروزه آمریکا در این حوزه بخش قابلتوجهی از افکار جهانی را از دست داده است.
۵ـ فروکش کردن تب مذاکره با آمریکا؛ آمریکاییها باید بدانند، نمیتوانند به فضای هیجانی که چند روز پیش رسانهها برای سوق افکار به سمت بحث مذاکره با آمریکا هدایت کرده بودند، دل خوش کنند، با فرو نشستن آن هیجان، معلوم شد چیزی تغییر نکرده و مردم در چارچوب سیاستهای کلان نظام همچنان استکبارستیز و از آمریکا متنفرند و رفتار اخیر مقامات آمریکا بر تنفر آنها افزوده است.
نتیجه بحث
نشست آتی ژنو اولین مذاکره هستهای دولت جدید با گروه ۵+۱ است. این گروه اشتباه یا درست به تصوری درباره وضعیت جدید ایران رسیده که گمان میکند ایران در موضع ضعف و نرمش قرار گرفته و با فشار بیشتر میتواند ایران را به عقبنشینی و دادن امتیاز وا دارد. این تصور بر پیشفرضها و گمانههای غیرواقعی بنا شده که طرف ایرانی باید وظیفه خود بداند همه آنها را از اعتبار بیندازد. موضع قوی گروه ایرانی آنها را متوجه اشتباهشان میکند و آنها را وامیدارد به واقعیات توجه کنند. این دیدار برای طرف ایرانی باید جلسه ارزیابی باشد و لزومی ندارد ایران در این نشست وارد مباحث جدی و جزیی شود. اظهارات خوشبینانهای که درباره این نشست شده و یا اینکه سنای آمریکا فعلاً تصویب تحریمهای بیشتر را به تأخیر انداخته به این علت است که رفتار جدید ایران را بیشتر بسنجند و چنانچه با برداشت آنها هماهنگ بود، بیشتر فشار وارد کنند. بنابراین مواضع ایران باید قاطع و محکم باشد و لزومی ندارد که ایران دست و عمق نگاهش را در نشست اول آشکار سازد. پرداختن به مسائل کلی و حاشیهای و انتقاد از رفتار گذشته و حال گروه ۵+۱ و تآکید جدی بر نیاز به آشکار شدن صداقت طرف مقابل و... موضوعاتی است که میتواند زمان مذاکره را پر کند. ایران باید پیش و پس از نشست بر دو مقوله متمرکز باشد. بیصداقتی آمریکا و بیاعتمادی به آن. نشست ژنو دومین آزمون بزرگ آمریکا در برابر ایران طی سه هفته گذشته است که به نظر میرسد دوباره در آن مردود خواهد شد.