صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۲۳:۴۲  ، 
شناسه خبر : ۲۶۶۰۷۸

تهیه و تنظیم: سیدمهدی حسینی

انقلاب اسلامی روح بلند و عظمت شگفت‌انگیزی داشت و حضرت امام خمینی(ره) از سعه‌صدر بالایی برخوردار بود و جریان انقلاب با خدمات صادقانه مردم برمبنای ارزش‌های اسلامی به پیش‌ می‌رفت و هرگاه هر جریانی با لاف و گزاف و ادعاهای دروغین وارد عرصه اداره کشور می‌شد دچار آسیب‌ها و آفت‌هایی می‌شد و پس از مدتی به ورطه سقوط می‌افتاد. مصادیق آن در رویدادها و حوادث اوایل انقلاب فراوان است. ملت، مردم، انقلابیون و جامعه جهانی شاهد بودند که بسیاری از تشکل‌ها، احزاب، گروه‌هایی به نام‌های مختلف و زیبا با عناوین، خلقی، مجاهد، دموکرات، فدایی، رنجبران و غیره ورود پیدا کردند اما همین‌ها بدترین رفتار و عملکرد را با اقشار ضعیف، گرفتار و مستمند جامعه انجام دادند. از مهم‌ترین مشخصه‌های آنها داشتن ادعاهای دروغین بود و این آسیب و خطر که در گذشته بوده همچنان وجود دارد و ضربه زده و می‌زند. حضرت امام خمینی(ره) در وصیت‌نامه سیاسی ـ الهی‌شان در فرازهای مختلف آن را یادآور شدند که در واقع برای همه نسل‌ها و عصرها دارای پیام و آموزنده است.

فرازی از وصیت‌نامه

امام راحل پس از نصیحت‌های خیرخواهانه به مخالفان جمهوری اسلامی و گروهک‌های ضدانقلاب شکست‌خورده به هواداران آنها یادآور می‌شوند. «و بعد به هواداران داخلی و خارجی آنان وصیت می‌کنم که با چه انگیزه[‌ای] جوانی خود را برای آنان که اکنون ثابت است که برای قدرتمندان جهانخوار خدمت می‌کنند و از نقشه‌های آنها پیروی می‌کنند و ندانسته به دام آنها افتاده‌اند به هدر می‌دهید؟ و با ملت خود در راه چه کسی جفا می‌کنید؟ شما بازی‌خوردگان دست آنها هستید و اگر در ایران هستید به عیان مشاهده می‌کنید که توده‌های میلیونی به جمهوری اسلامی وفادار و برای آن فداکارند و به عیان می‌بینید که حکومت و رژیم فعلی [جمهوری اسلامی] با جان و دل در خدمت خلق و مستمندان هستند و آنان که به دروغ ادعای «خلقی» بودن و «مجاهد» و «فدایی» برای خلق می‌کنند با خلق خدا به دشمنی برخاسته و شما پسران و دختران ساده‌دل را برای مقاصد خود و مقاصد یکی از دو قطب قدرت جهانخوار به بازی گرفته و خود یا در خارج در آغوش یکی از دو قطب جنایتکار به خوشگذرانی مشغول و یا در داخل خانه‌های مجلل تیمی با زندگی اشرافی، نظیر منازل جنایتکارانی بدبخت به جنایت خود ادامه می‌دهند و شما جوانان را به کام مرگ می‌فرستند.» نصحیت مشفقانه من به شما نوجوانان و جوانان داخل و خارج آن است که از راه اشتباه برگردید و با محرومین جامعه که با جان و دل به جمهوری اسلامی خدمت می‌کنند، متحد شوید.» این فراز از وصیت‌نامه امام راحل، به آسیب‌پذیری‌های مهمی اشاره دارد که برخی از محورهای آن به اختصار ارائه می‌شود.

دشمنی با خدا

در متون اسلامی و آیات و روایات، دروغ و دروغگویی یکی از صفات مذموم است که از آن به‌عنوان دشمنی با خدا یاد شده است. در آیه ۳۶ سوره اسراء از دروغ‌پردازی‌ به‌عنوان یکی از گناهان بزرگ نام برده شده که گاهی حیات و زندگی گروهی را به خطر می‌اندازد و یا به قیمت آبروی جمعیتی و یا شخصیتی تمام می‌شود. با صراحت در روایات آمده که دروغگو دشمن خداست و این حکایت از آن دارد که برخی افراد برخودشان هیچ کنترلی ندارند و برای فریب مردم و رسیدن به قدرت و حاکمیت ادعاهای دروغ می‌کنند. در جامعه جهانی امروز بسیاری از دستگاه‌ها و سازمان‌های عریض و طویل ایجاد شده با اسم‌های خیلی زیبا چون؛ حقوق‌بشر، دولت‌ها، قدرت‌ها و حاکمان ظلم و جور جنایت‌های وحشتناکی انجام می‌دهند. این دستگاه‌ها برای دفاع از مردم تحت ستم هیچ اقدامی نمی‌کنند. نمونه بارز آن را در سال ۱۳۶۶ شاهد بودیم که رژیم آل‌سعود جمعی از زائران خانه خدا از ایران، لبنان، پاکستان را قتل‌عام کرد و این سازمان‌های مدعی حقوق‌بشر کامل بی‌تفاوت از کنار آن گذشتند و پیام تبریک هم به فهد ارسال کردند.

روشن است که این سازمان‌ها جملگی با حق و حقیقت دشمنی دارند و ابزار دست استکبار جهانی هستند، کشورهای مسلمان هم دچار این آسیب هستند و بسیاری از اشخاص، افراد و گروه‌ها و برخی از سازمان‌های رسانه‌ای مانند مطبوعات به وفور شایعه و دروغ‌پردازی‌ می‌کنند، برخی از مقامات مسئول با ارائه گزارش‌ها و آمارهای غیرواقعی اقدام به عوام‌فریبی می‌کنند، اما این روند پایدار نمی‌ماند و به منزله دشمنی با خداست.

پافشاری بر اشتباهات

یکی از آسیب‌هایی که متوجه جریان انقلاب اسلامی است و از گذشته دور تاکنون جریان داشته اشتباهاتی است که برخی از اشخاص، سازمان‌ها و نهادها مرتکب شده‌اند، اما روحیه نقدپذیری ندارند و زیر بار حقیقت نمی‌‌روند و بعض با عناد بر اشتباه خود پافشاری می‌کنند و این خود، خطر بزرگی برای حفظ دستاوردهای انقلاب است. مردم، جمهوری اسلامی، امام راحل، سایر بزرگان و علما و جامعه جهانی بیش از هر چیز بر صداقت اصرار دارند، چرا که سخن راست مورد قبول و پذیرفتنی است و پایدار خواهد ‌ماند، اما سخن نادرست، ارائه آمار دروغ و وعده‌هایی که مطابق با واقعیت نیستند، یا امکان تحقق ندارند از آسیب‌هایی است که در وصیت‌نامه حضرت امام(ره) به آن اشاره شده است. شواهد بسیاری داریم از اشخاص سیاسی که در پست‌ها و مقامات بالایی در نظام جمهوری اسلامی بودند، حتی برخی در سطح مرجع تقلید قرار داشتند، در مواردی دچار خطا و اشتباهاتی شدند، اما برای حفظ موقعیت، بر آن اشتباهات‌شان اصرار ورزیدند، همین هم آنها را بر زمین زد و موقعیت‌ها و حاصل زحمات‌شان را از بین برد. بنابراین پذیرفتن اشتباهات، حسن و نشانه ایمان‌شان است.

بازی خوردن

تجربه تاریخی نشان می‌دهد که عوامل استکبار جهانی و قدرت‌های حاکم در جهان تشکل‌هایی را ایجاد کرده‌اند برای اینکه فضای، زمین بازی را فراهم کنند و جمعی را به میدان بیاورند و عده‌ای از کسانی که سوابق خدمت داشته‌اند را به صحنه بازی بکشانند، در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی بسیاری از اشخاص، احزاب و گروه‌های مدعی قدرت و مطرح در آن زمان به‌ورطه صحنه سیاسی دست‌ساخته دشمن رفتند و به سقوط کشانده شدند و تمامی دستاوردهای گذشته خود را به باد فنا دادند، افرادی مانند بنی‌صدر در سطح ریاست جمهوری و بسیاری از اشخاص دیگر این چنین شدند. وجود چنین وضعیتی در هر دوره زمانی ممکن است و توصیه‌ امام در این باره برگرفته از یک تجربه تاریخی است که یادآور آن شدند. ایشان می‌دانستند دشمنان شرق و غرب برای منافع خود کار می‌کنند و برای رسیدن به مقاصد خود بسیاری از جوانان نخبه و مستعد را جذب برنامه‌های از پیش تعیین شده خود می‌کنند. به عبارتی سعی می‌کنند عناصر مفید و موثر برای انقلاب را به زمین‌ بازی خود ببرند و کادر اداری انقلاب در اختیار افراد ضعیف بماند و از این ضعف بهره‌برداری کنند. این خطر همیشه وجود داشته و دارد و این بلایا از افراد مدعی و دورغگو ناشی می‌شود.

هدر دادن سرمایه‌ها

امام راحل در طول دوران مبارزه و خدمت صادقانه‌‌شان تلاش فراوانی کردند تا وضعیت به سمتی نرود که سرمایه‌های اصلی کشور و انقلاب اسلامی آسیب ببیند و کوشش کردند از چالش‌های داخلی، وجود احزاب‌ سیاسی اهل سیاسی‌بازی جلوگیری کنند. چون وجود هر یک از آنها موجب خسارت و آسیب‌هایی می‌شد که جبران‌ناپذیر بود، اما از سوی کسانی که به اسم مجاهد و مدافع خلق، از آزادی و مردم حرف می‌زدند، اما در عمل، خلاف آن دیده می‌شد، ضربات متعددی به انقلاب وارد آمد. همین‌هایی که به نام‌های فدایی خلق، مجاهد خلق، دموکرات مطرح بودند، غائله‌ها و جنایاتی را مرتکب شدند که نتیجه‌اش آنها را به روز سیاه نشاند. برای نمونه خودشان را طرفدار کشاورزان و رنجبران می‌نامیدند ولی در عمل خرمن‌های گندم کشاورزان را به آتش می‌کشیدند. سرمایه مردم و همین خلق را به هدر می‌دادند، یا اینکه با همین اسم‌های قشنگ، جوانان بسیاری را به‌عنوان هوادار جذب تشکل‌های خود می‌کردند و در راستای منافع گروهی، حزبی آنها را به کام مرگ می‌بردند. در واقع سرمایه اصلی کشور را سوخت دادند یا آنها را به انفجار و ترور شخصیت‌ها تشویق می‌کردند. همه اینها بخشی از سرمایه‌ اصلی کشور بود که همه آن را به نابودی کشاندند. سرمایه کشور را باید در راستای رفاه عموم مردم هزینه کرد و در عمران و آبادانی و عظمت کشور به کار گرفت وجود مدعیان دروغین در دستگاه‌ها و احزاب و تشکل‌ها از آسیب‌های انقلاب اسلامی است.

از دست دادن ظرفیت‌ها

چه بسا بسیاری در طول عمر خود تلاش کردند، هزینه‌های سنگینی متحمل شدند تا به نقطه‌ای برسند که اول بتوانند ظرفیت‌ها را بشناسند و به دست آورند، ثانی از ظرفیت‌های ایجاد شده در راستای اهداف بهره‌گیری کنند. انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) تمام کوشش خود را به کار گرفت تا ظرفیت‌ها را بشناسد و به دست آورد تا ارزش‌های اسلامی و انقلابی را در جامعه حاکم کند و برای حفظ این دستاورد جوانانی شهید شدند تا ارزش‌های اسلامی در جامعه حفظ شود و باقی بماند. از دست دادن ظرفیت‌های ایجاد شده به غفلت یا به عمد خسارت و آسیب‌ بزرگی است، دامنه آسیب‌زدگی به حدی است که افراد به دام دشمن پناه می‌برند. معمول مدعیان دروغین این چنین شدند. مصداق بارز آن گروهک تروریستی منافقین خلق به سرکردگی مسعود رجوی است که با اعوان و انصارش به آغوش صدام و آمریکا رفت و تمام ظرفیت‌هایش را به دشمن داد. این جریان در اوایل انقلاب خیلی تلاش کرد تا پایگاه اجتماعی داشته باشد و خود را به حاکمیت برساند، اما ناکام ماند. اساس آسیب‌پذیری‌شان ناشی از دروغگویی‌های سران آنها بود.

عدم تحمل مخالف

امام راحل (ره) از ظرفیت و سعه‌صدر بسیار بالایی برخوردار بود. کسانی که مخالف دیدگاه و نقطه‌نظراتش بودند را به خوبی و آسانی تحمل می‌کرد. در زمان حیات و زعامت‌ ایشان در اداره کشور بسیاری از آقایان بودند که دیدگاه‌هایی مغایر با دیدگاه‌های امام راحل داشتند و ایشان نمایندگان آنها را در دستگاه‌‌ها به کار می‌گرفت تا نقطه نظرات آنها هم اعمال شود. اما مخالفی که با دسیسه و توطئه‌ و فعالیت‌های مخفی زیرزمینی به قصد براندازی عمل می‌کرد یا ساده‌لوحانه به میدان بازی آنها وارد می‌شد را نمی‌پذیرفت و تحمل نمی‌کرد. آنچه مسلم است و در وصیت‌نامه سیاسی ـ الهی حتی به گروهک‌های چریک فدایی نصیحت و پند و اندرز داده‌اند اینکه؛ به جای اسلحه کشیدن و به کارگیری جوانان علیه انقلاب و نظام بیایید با همکاری یکدیگر خدمت صادقانه به مردم رنج‌کشیده انجام دهیم. به نظر می‌آید که حضرت امام وجود مخالف خود را فرصت می‌دانست، به شرط اینکه مخالف باشد نه توطئه‌گر و فتنه‌گر در وصیت نامه سیاسی ـ الهی امام راحل عدم تحمل مخالف آسیب است و ایشان میدان دادن به عناصر ساده‌لوح و توطئه بازی‌خورده را عملی در راستای تضعیف نظام جمهوری اسلامی آسیب تلقی کرده‌اند.

نام:
ایمیل:
نظر: