چندی قبل بود که سایت مشرق به انتشار خاطراتی از حجتالاسلام ناطقنوری پرداخت که طی آن روایت شده بود آیتا... هاشمی برای گنجاندن اسامی اعضای حزب کارگزاران در لیست انتخاباتی مجلس پنجم اختلافاتی با اعضای جامعه روحانیت و ناطقنوری پیدا کرده است. آنچه در مشرق منتشر شد یک روز بعد در کیهان با تیتر «هاشمی چطور با کارگزاران، جامعه روحانیت و ناطق را دور زد؟» منتشر شد. با نگاهی کوتاه به این گزارش میتوان به هدفداربودن آن که یکی ایجاد اختلاف میان آیتا... هاشمی و جامعه روحانیت است پی برد. اما هراس ناشی از ائتلاف میانهروها در انتخابات مجلس با محوریت آیتا... هاشمی و ناطقنوری هم در تنظیم این گزارش مشهود است. ولی آنچه آنها نوشتند بیپاسخ نماند و دیروز دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با صدور اطلاعیه ضمن تقبیح این اقدام ناجوانمردانه به توضیح آنچه پرداخت که اصل ماجراست.
تلاش برای شکاف بین تشکّلهای روحانی با مردان سرنوشتساز روحانیت
در این اطلاعیه آمده است: پس از خلق حماسه سیاسی مردم ایران در خرداد 92 و نتیجه اعجاببرانگیز آن، افراطگرایانی که دوام و بقای خویش را در توهین، تهمت، دروغ و هیاهو میدانند تا مدتها به کمای سیاسی رفتند و در مقابل رأی معنادار مردم، مُهر سکوت بر لب زدند، امّا از آنجا که ماهیت آنها در افراط و تفریط شکل گرفته، کمکم به خود آمدند و تصمیم گرفتند اندیشه اعتدال و مردان اندیشمند آن را به جرم آگاهی و هوشیارکردن مردم به انفعال بکشند و برای انتقام، علاوه بر تریبونهای صوتی و تصویری، از همه ابزار رسانهای، مخصوصا سایتها و روزنامههای دراختیار درجهت تهدید و تحدید و اختلافافکنی استفاده نمایند.
این اقلیت که متأسفانه از قلم، بهره [...] میبرند، وقتی میبینند در بایگانی بیشمار خویش، سندی برای جرمتراشی علیه مردم و معلمان صبور آنها در مکتب اعتدال ندارند، ذرهبین سیاسی به دست، در آثار مکتوب و شفاهی تاریخ میگردند و با انتخاب تیترهای شبههافکن برای خاطراتی که بارها و بارها منتشر شدهاند، میخواهند هم به ذهن مشوّش خویش و دوستان دلواپسشان القای آرامش نمایند و هم سنگی در تاریکی بیندازند تا شاید مردم را از انتخاب عاقلانه خویش پشیمان نمایند.
ترفند دیگر این جماعت همزمان با ابراز علاقه و ارادت به روحانیت، تلاش درجهت ایجاد شکاف بین تشکّلهای روحانی با مردان سرنوشتساز روحانیت است که با یک اشاره، ولو در حدّ ثبتنام برای نامزدی در انتخابات، نظام و جامعه را از مسیر انحراف نجات میدهند و به خط اصیل انقلاب اسلامی و امام راحل برمیگردانند. تازهترین اقدام این جماعت پرکار که هدف هر وسیلهای را برایشان توجیه مینماید، تکرار شیوه سابق، یعنی تلاش برای القای اختلاف بین آیتا... هاشمی و جامعه روحانیت مبارز و عضو تأثیرگذار آن، یعنی حجتالاسلام والمسلمین ناطقنوری است که میدانند وحدت سیاسی این دو شیخ اعتدال، آرزوهای افراط و تفریط را بر باد داد و اتفاقاً به همین دلیل هم عصبانیاند و مجبورند برای تخلیه روحی- روانی خویش دست به شبههافکنی و بهانهجوییهای مسخره سیاسی- باندی بزنند.
رجوع به تاریخ
بهانه آنان خاطرات این دو بزرگوار از مقطع تأسیس حزب کارگزاران است که وقتی اختلافی، حتّی در توصیف جزئیات نمیبینند، با استفاده از هنر توهم! و به کمک تخیّل، قلم به دست میگیرند تا در روزگاری که طشت حمایتهای بی چونوچرای آنان از دولت سابق از بام اراده انتخاباتی مردم افتاد و هر روز اسنادی از اختلاسهای کلان و سوءمدیریتها، افشا میشود، ذهن جامعه را به هیاهوهایی سرگرم کنند و نگذارند آفتاب حقیقت از پس ابرهای تیرهوتار دروغ نمایان شود.
جالب اینجاست که ادعای آنان روشنگری است و اتفاقا پیش از این در یک مصاحبه 16ساعته و با عنوان «بی پرده با هاشمی» هر چه خواستند، از آیتا... هاشمی پرسیدند و پرسش و پاسخهای بیپرده را در قالب کتاب منتشر کردند و چون دستشان برای بهانهجویی سیاسی خالی است، دوباره در همان موضوعات شبهه میافکنند و گویا نمیدانند: «من جرّب المجرّب حلّت به ندامه» آیتا... هاشمی تاکنون چندین مرتبه و به کرّات درمورد نحوه پیدایش حزب کارگزاران سازندگی بهخصوص در آن مصاحبه تاریخی بهصورت ویژه به سوالات خبرنگار کیهان که از جانبازان عزیز 8 سال دفاع مقدس است، پاسخ گفتهاند که بازنشر آن خالی از لطف نیست، البته اگر گوش شنوایی باشد و کسی خود را به خواب نزده باشد: «کیهان: منشأ پیدایش کارگزاران را نگفتید؟ آیتا... هاشمی:
انتخابات مجلس پنجم که میخواست انجام شود مثل همیشه و نه این دفعه به صورت استثنایی در جامعه روحانیت مبارز گفتم که باید حالت پدری را که امام(ره) میخواست، داشته باشیم و حفظ کنیم و لیست تهران را ترکیبی از نیروهای انقلاب بدهیم و از هر جناحی در آن باشند. همین بحث در جریان بود که بخشی از دولت من همینهایی که بعداً کارگزاران شدند، به ما اطلاع دادند که بنا دارند در انتخابات لیست بدهند. آقای دکتر حبیبی پیش من آمد و گفت که مناسب نیست شما در جامعه روحانیت باشید و دولت شما لیست دیگری بدهد. کاری کنید که اینها لیست ندهند و راضی شوند.
من حرف آنها را در جلسه جامعه روحانیت مبارز مطرح کردم. آنها اول مخالف بودند که ترکیبی بدهند و گفتند ما کسانی را که قبول داریم، تائید میکنیم و لیست میدهیم. آنها میگفتند 15 به 15، ولی نهایتاً روی 25 به 5 توافق شد و من به آقای حبیبی گفتم که به اینها بگو قبول کنند. چون ما این (لیست) را سمبلیک میدهیم، برای اینکه در سراسر کشور همین حالت باشد و حالت جدایی نباشد و ترکیبی باشد. یک روز آقای ناطقنوری آمد و گفت گروههای همسوی ما، قبول نمیکنند که آنها در لیست ما باشند. گفتم پیش رهبری بروید و هرچه ایشان گفتند، میپذیریم. داوری را به رهبری دادیم. من قبلاً با رهبری صحبت کرده بودم. ایشان از زاویه اینکه رقابتها خیلی جدی باشد تا مردم بیشتر پای صندوق بیایند، به انتخابات نگاه میکردند. من با دید اینکه اولاً رأی روحانیت کم نشود، موافق آن کار نبودم. ثانیاً بین ما تفرقه نیفتد. کیهان:
یعنی مقام معظم رهبری با این انشعاب موافق بودند؟ آیتا... هاشمی: آقای ناطقنوری پیش آیتا... خامنهای رفت و به من تلفن کرد و گفت که رهبری فرمودند: بگذارید آن جماعت لیست بدهند. ایشان سه دلیل داشتند و دو دلیل را به آقای ناطق گفتند و برای دلیل سوم گفته بودند که از آقای هاشمی بپرسید. کیهان: اگر ممکن است سه دلیل را بفرمایید؟ آیتا... هاشمی: اول اینکه میگفتند آنها رأی نمیآورند. بالاخره اینها در دولت هستند و نارضایتیهایی که هست، تا حدودی به پای اینهاست. دوم اینکه انتخابات گرمتر میشود و جمعیت زیادتری میآیند. سوم اینکه شما هم روی عقیده خودتان رأی میدهید.
من هم طبق معمول قبول کردم و گفتم که لیست بدهند. روزی در دولت بودم که شنیدم اینها دارند بیانیه را امضا میکنند. از هیأت دولت به رهبری تلفن کردم و گفتم که اینها دارند امضا میکنند و من آخرین حرف را به شما میزنم. من مخالف هستم. یکی از ادله من این بود که در بیرون القا خواهد شد که ریشه این اختلاف بین من و شماست. من و شما که اختلافی نداریم و این مربوط به خودشان است. خوب است که شما بپذیرید آن 5 نفر باشند. ایشان گفتند مگر 270نفر به مجلس نمیروند. گفتم: چرا، میروند ولی این عوارض را دارد. ایشان گفتند: خیر این طرف بیشتر است و بگذارید بشود. باز فرصت دیگری هم پیش آمد و من دوباره خواستم که ایشان قبول کنند لیست مشترک باشد و آن موقعی بود که اینها دو بیانیه دادند که در جامعه خیلی پیچید و بیانیه آنها حالت مقبولی گرفت.
آیتا... خامنهای گفتند که وزرا حق ندارند نامزد بدهند و معاونین میتوانند. چون وزرا از مجلس رأی گرفتند، معنا ندارد که خودشان وکیلساز شوند. شبی که برای افطار میهمان رهبری بودیم، بحث کردیم و ایشان همان حرف را زدند. ساعت 9 شب کارگزاران پیش من آمدند و گفتند که ما احساس میکنیم رهبری راضی نیستند که ما بیاییم. این استدلال را قبول نداشتند که وزیر نیاید و معاون رئیسجمهور بیاید. گفتند چون ایشان راضی نیستند، برای خودمان مباح نمیدانیم و خوب است که منصرف شویم. گفتم: بهانه خوبی است. همان شب به رهبری تلفن کردم و گفتم که اینها میگویند: ما احساس میکنیم شما راضی نیستید و اجازه بدهید که ما از رقابت بیرون برویم. ایشان گفتند بر اینها واجب است که بیایند و باید بیایند. به آقای کرباسچی هم جداگانه از دفتر ایشان تلفن شده بود که شما هم باید در جمع اینها باشید. آقای کرباسچی جزو آنها بود ولی از معاونین من نبودند. به معاونین گفته بودند و ایشان را هم
اضافه کردند.
عوامل خارج از اراده من، کارگزاران را به صحنه آورد
شما میبینید که همه عوامل خارج از اراده من، کارگزاران را به صحنه آورد. برادر، پسر و دختر من هم جزو اینها شدند و ظاهرش این بود که به من وابسته هستند، ولی خارج از خواست من، عضو شدند. خودشان خواستند و منعشان نکردم. بنابراین در داستان کارگزاران آنچه را که من نمیخواستم، شد. کاملاً به نام من تمام شد و هنوز هم خیال میکنند که مربوط به نام من است. البته به اعضای این حزب خوشبین هستم و مخالفتی با اشخاص ندارم و با اصل تحزب هم موافقم. میخواهم بگویم در آن مقطع برخلاف نظر و سیاست من این اتفاق افتاد.»
با این توضیحات که اتفاقاً در دسترس همگان، مخصوصا شبههافکنان است، انتخاب تیتر «هاشمی چطور با کارگزاران، جامعه روحانیت و ناطق را دور زد!» این سند روشن، دور باطل پیله تخیلات و توهمات سیاسی گروهی خاص را نشان میدهد که فکر میکنند مسیری طولانی برای افزایش آگاهی مردم را پیمودهاند و اگر چشم باز کنند و اندکی ببینند، میتوانند البته اگر بخواهند درک کنند که دوباره در همان نقطه آغازی هستند که پس از 8 سال بمباران تبلیغاتی، مردم، آن شخص و آن تفکر را که آیتا... هاشمی میپسندید، انتخاب کردهاند.