سرنگونی رژیم صدام در سال 2003 میلادی (1382 ش) و تحولاتی که بعد از آن به وجود آمد، عراق را به لحاظ سیاسی به وضعیت طبیعی خود بازگرداند و موجب شد تا اکثریت ملت عراق که تا قبل از آن به حاشیه رانده شده بود، جایگاه طبیعی خود را بازیابد. اکثریت ملت عراق از سال 1923 (1302 ش) که این کشور تجربه دولتسازی خود را آغاز کرد، بنا به اعتبارات محیطی و وجود رگههای تعصبآمیز قومیتی نقش قابل قبولی در ساختار قدرت نداشتند. با اینکه اکثریت به حاشیه رانده شده، هیچگاه درصدد سهمخواهی از قدرت برنیامده بود، اما عراق بهلحاظ اجتماعی و سیاسی هیچگاه روند سیاسی طبیعی نداشت و این امر تراکمات اجتماعی، روانی و سیاسی را تشدید کرد.
حضور حزب بعث در ساختار قدرت که از سال 1968 تا سال 2003 (47 تا 1382ش) ادامه یافت، قدرت را صرفاً به مجموعهای از قومیتگراهای بیهویت و ضد دین که هدفی جز تحکیم قدرت مطلقه خود نداشتند محدود ساخت. اما حضور مراجع بزرگ تشیع موجب شد تا اکثریت مردم عراق، چه شیعه و چه سنی علیرغم سیاستهای ضد دینی حزب بعث، همچنان به ارزشها و باورهای مذهبی خود پایبند بمانند و این امر در حد ذات خود یک معجزه بشمار میرود.
مراجع عظام در دوران حاکمیت نکبتبار صدام با وجود اینکه تلاش میکردند تا از حوزه نفوذی حزب منحله بعث عراق خارج بمانند، اما همواره بهعنوان چکش تعادل جامعه عراق، از بروز اختلاف میان طوایف موجود این کشور جلوگیری میکردند. حوزه علمیه نجف بهعنوان کانون و محور همزیستی مسالمتآمیز همه مذاهب و طوایف با احساس مسئولیت نسبت به وحدت ملت عراق به ترمیم شکافهای اجتماعی که سیاستهای ضد دینی رژیم سابق درصدد گسترش آن بود، پرداخت.
نخستین گروههای تروریستی در عراق چگونه شکل گرفتند؟
با سرنگونی رژیم صدام، آمریکا با کمک عناصر فراری حزب بعث و ژنرالهای وابسته به رژیم صدام درصدد تهدید امنیت و تمامیت ارضی عراق برآمد. شکلگیری گروهک تروریستی "التوحید و الجهاد" به رهبری "ابومصعب الزرقاوی" در سال 2004 میلادی (1383ش) نخستین حرکت سازمان یافتهای بود که نیروهای اشغالگر آمریکا برای ایجاد شکاف میان طوایف موجود در عراق آغاز کردند. ابومصعب الزرقاوی به دلیل اقدامات خودسرانه و خروج از اطاعت ژنرالهای آمریکایی در سال 2006 (1385ش) توسط نیروهای آمریکا به قتل رسید و فرد دیگری با نام مستعار "ابوحمزه المهاجر" به عنوان رهبر جنبش توحید و جهاد تعیین شد.
ابو مصعب الزرقاوی که مرد شماره سه القاعده تلقی میشود، در افغانستان با نیروهای آمریکایی علیه ارتش اتحاد جماهیر شوروی سابق فعالیت داشت و یکی از یاران نزدیک بندر بن سلطان رئیس سابق سازمان امنیت عربستان بود. همچنین ابوحمزه المهاجر که پس از ابو مصعب الزرقاوی رهبری دولت اسلامی عراق را برعهده گرفت، مورد توجه نیروهای اشغالگر آمریکا در عراق قرار گرفت که این امر نشان میدهد، این دو تروریست قبلاً ارتباطاتی با آمریکا داشتند، اما در ادامه مسیر با آمریکا دچار اختلاف شدند.
بعثیها در پوشش "دولت اسلامی عراق"!
با قتل "ابوحمزه المهاجر" که یک چهره مرموز در بدنه سازمانهای بعثی- آمریکایی تلقی میشد، فرد دیگری به نام "ابوعمر البغدادی" که چسبندگی بیشتری با عناصر تروریستی حزب بعث داشت، به رهبری جنبش توحید و جهاد منصوب شد. این جنبش بعداً نام خود را به "دولت اسلامی عراق" تغییر داد؛ زیرا این نام اگرچه جاذبه خاصی برای طوایف مختلف عراق داشت، اما نفوذ کامل عوامل رژیم صدام، این جنبش را به تلاش برای تقابل میان شیعه و سنی وادار ساخت. رخدادهای یک دهه گذشته عراق و نفوذ مجدد و غیر قابل تصور عوامل حزب بعث به بدنه دولت، نیروهای مسلح و دستگاههای امنیتی، شرایط امنیتی پیچیدهای را در این کشور شکننده بهوجود آورد.
از سال 2012 (1391ش) و اندکی پس از آغاز بحران سوریه، جنبش دولت اسلامی عراق نام خود را به دولت اسلامی عراق و شام با نام اختصاری "داعش" تغییر داد و موجودیت خود را اعلام کرد. رهبری داعش به یک چهره تروریستی مرموز به نام "ابوبکر البغدادی" سپرده شد که حضور این چهره خشن در رأس این سازمان تروریستی گمانهزنیهای زیادی را در خصوص اهداف داعش برانگیخت. طبق اسناد موجود ابوبکر البغدادی از سال 2009 تا سال 2010 در فلسطین اشغالی دورههای عملیاتی، خرابکاری، جنگ روانی و اطلاعاتی زیر نظر افسران سازمان سیا و موساد طی کرده که بهنظر میرسد داعش دستپرورده رژیم صهیونیستی، آمریکا و برخوردار از کمک مالی برخی از کشورهای منطقه بوده است.
حمایت غرب از داعش
از همین روی، حرکت اخیر داعش در عراق و پیش از آن در سوریه و تلاش این سازمان تروریستی برای ضربه زدن به مقاومت اسلامی لبنان کاملاً با اهداف ترسیمشده آمریکا و رژیم صهیونیستی همخوانی دارد. تمرکز داعش در بخشهای ساحلی سوریه مانند طرطوس، رقه و لاذقیه که دارای بافت مذهبی خاصی است، نشان میدهد که آمریکا و رژیم صهیونیستی با هدف ایجاد تقابل میان طوایف زیرمجموعه اسلامی، داعش را سازماندهی کردهاند. حمایت آشکار آمریکا و غرب از گروهک داعش در سوریه و اجتناب آمریکا از قرار دادن داعش در لیست سازمانهای تروریستی نشان میدهد که غرب و آمریکا از وجود این گروهک تروریستی برای ایجاد شکاف میان طوایف مذهبی عراق و سوریه استفاده میکنند.
در طول دو سال اخیر داعش در کشتار مردم سوریه و هتک حرمت اماکن مقدسه از هیچ جنایتی فروگذار نکرد و رسانههای غربی و عربی و فضای مجازی نیز در ارائه یک تصویر دهشتناک از داعش از تمام ظرفیت خود استفاده کردند. بهنظر میرسد هدف از چنین کاری این است که داعش را یک سازمان انقلابی و اسلامی نزد افکار عمومی به تصویر کشانده و آنگاه وانمود کنند که اسلام واقعی همان چیزی است که دولت اسلامی عراق و شام آن را عملیاتی میکند.
قیام علیه مردمسالاری
اما پس از شکستهای مکرر داعش در سوریه و برگزاری انتخابات آزاد ریاست جمهوری در این کشور، داعش بخشی از پایگاههای خود را به غرب عراق و بهطور مشخص در فلوجه و الانبار منتقل کرد. پس از حضور داعش در الانبار روند حوادث عراق تغییر یافت و برخی کشورهای پیرامونی عراق که نگاهی کاملاً طایفهای به این کشور داشته و دارند، در تشدید اختلافات مذهبی نقش پر رنگی ایفا کردند.
ائتلاف دولت قانون نوری المالکی تحت یک سیکل کاملاً دموکراتیک در انتخابات اخیر عراق بیشترین کرسیهای مجلس را بهدست آورد. اما آمریکا درصدد تغییر نتایج انتخابات و تشکیل یک دولت دستنشانده خارج از اراده اکثریت ملت عراق برآمده است. اظهارات دولتمردان آمریکا پیرامون اوضاع عراق و ارتباط دادن این بحران به دولت نوری المالکی، حکایت از سناریوی جدید آمریکا و همپیمانان آمریکا برای بازگرداندن عراق به قبل از زمان سرنگونی رژیم صدام دارد.
جان کری، وزیر خارجه آمریکا در سفر خود به عراق با نوری المالکی، هوشیار زیباری (وزیر امور خارجه)، اسامه النجیفی (رئیس مجلس)، مسعود بارزانی (رئیس اقلیم کردستان) و عمار حکیم (رئیس مجلس اعلای عراق) دیدار و گفتوگو کرد. دیدارهایی که تقریباً محور همه آنها تشکیل "دولت وحدت ملی" بود. اگرچه جان کری در این دیدارها به صراحت به موضوع استعفای دولت مالکی اشاره نکرد، اما "دیان فاینشتاین"، رئیس کمیته اطلاعاتی مجلس سنا در خلال یک جلسه استماع کنگره گفت: "اگر به دنبال آشتی در عراق هستید، دولت مالکی باید کنار برود." والاستریت ژورنال نیز در اینباره نوشت: "متحدان آمریکا در منطقه از جمله عربستان و امارات هم در این دیدگاه با آمریکا مشترکند.
گزارشها حاکی است برخی از متحدان عربی آمریکا از کاخ سفید خواستهاند در ازای فراهم آوردن کمکهایی برای بازگرداندن ثبات به عراق به حمایت از دولت مالکی خاتمه دهد." با اینکه غرب در مقوله دموکراسی حاکمیت اکثریت بر اقلیت را بخشی از معیارها و اصول دموکراتیک میداند، اما ظاهراً در عراق بر خلاف این اصول پذیرفته شده جهانی عمل میکند!
فتنه تجزیه عراق
حمله داعش به استانهای موصل، نینوا و صلاحالدین و سقوط دراماتیکی مناطق مهمی از موصل از وجود یک توطئه سازمانیافته منطقهای و فرامنطقهای علیه دولت و ملت عراق حکایت دارد. چراکه تسلیم شدن مقامات محلی استانهای موصل و نینوا در برابر داعش با هیچ معیار نظامی قابل سنجش نیست، زیرا داعش یک نیروی نظامی کلاسیک و منسجم نیست که بتواند در یک ظرف زمانی کوتاه، موصل، این دومین استان بزرگ عراق را با این سرعت اشغال کند!
بنابراین داعش با اشاره آمریکا و با هدف باجگیری از دولت و ملت عراق و زمینهسازی برای بازگشت مجدد نیروهای آمریکایی به صحنه امنیتی و نظامی عراق به شهرهای مختلف این کشور حمله کرده است. مجموعه رخدادهای اخیر عراق نشان میدهد که یک فتنه سازمانیافته برای ایجاد تقابل میان شیعه و سنی و در نهایت تجزیه عراق به سه اقلیم مختلف در حال شکلگیری است.