صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۴ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۷:۴۳  ، 
شناسه خبر : ۲۶۸۴۹۸

دکتر یدالله جوانی

بررسی‌های مستند و دقیق نشان می‌دهد جمهوری اسلامی و ملت ایران، در حوزه‌های گوناگون و به اشکال مختلف، درگیر جنگ با نظام سلطه جهانی است. بعضی از این جنگ‌ها ماهیتی شناخته شده دارند و برای همگان قابل فهم است؛ لکن بعضی از آنها آنچنان پیچیدگی دارد و ناشناخته است که بعضاً خود و حتی مسئولان ناخواسته عامل پیاده‌سازی و به نتیجه رساندن آن جنگ به نفع دشمن می‌شویم. جنگ نظامی، جنگ علمی، جنگ اقتصادی، جنگ نرم و جنگ فرهنگی، از جمله جنگ‌های نظام سلطه با محوریت آمریکا علیه ملت و نظام اسلامی طی سالیان گذشته بوده و بارها هم در رسانه‌های داخلی و محافل عمومی درخصوص این جنگ‌ها بحث و بررسی صورت گرفته است. جنگ جمعیتی نظام سلطه را باید به این فهرست افزود و هوشمندی و دقت مردم را باید نسبت به این جنگ و چگونگی مواجهه و خنثی‌سازی آن بالا برد. البته از آنجا که بخش قابل توجهی از مسئولان نظام در سطوح مختلف طی سال‌های گذشته، دچار غفلت شدند و اکنون با آشکار شدن آثار خسارت‌بار این جنگ، نوعی هوشمندی پدید آمده، شاید برای برخی از مسئولان و دستگاه‌هایی که در این سال‌ها خواسته یا ناخواسته به تحقق منویات دشمن کمک کردند، اعتراف به اشتباه و تلاش برای جبران خطاها سخت باشد، اما آنچه اکنون مهم است، بالابردن آگاهی‌های عمومی نسبت به پدیده جنگ جمعیتی و ایجاد زمینه‌های لازم برای دفع خطرات و تهدیدات ناشی از این جنگ، علیه موجودیت و هویت مستقل ملت ایران و آحاد مردم است.

مقام معظم رهبری، تهدیدات و خطرات ناشی از جنگ جمعیتی را این‌گونه متذکر شده و هشدار می‌دهند: «مسئله جمعیت یکی از خطراتی است که وقتی انسان درست به عمق آن فکر می‌کند، تن او می‌لرزد. مسئله جمعیت را جدی بگیرید؛ جمعیت جوان کشور دارد کاهش پیدا می‌کند. یک جایی خواهیم رسید که دیگر قابل علاج نیست. یعنی مسئله جمعیت از آن مسائلی نیست که بگوییم حالا ده سال دیگر فکر می‌کنیم؛ نه، اگر چند سال بگذرد، وقتی نسل‌ها پیر شدند قابل علاج نیست.» (۱۹/۹/۱۳۹۲) کاهش نرخ باروری با سرعت بسیار بالا در ایران طی سالیان گذشته، ناشی از سیاست‌های کنترل جمعیت بود که به دلیل غفلت پس از حاصل شدن نتیجه مطلوب اولیه برای کشور، استمرار پیدا کرد و استمرار آن سیاست‌ها، برای جمعیت ایران خسارت‌بار شد. این غفلت و کوتاهی مسئولان امر را، رهبر فرزانه انقلاب در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام در تاریخ (۳/۵/۱۳۹۱) این‌چنین مورد توجه قرار دادند: «ما باید در سیاست تحدید نسل تجدید نظر کنیم. سیاست تحدید نسل در یک برهه‌ای از زمان درست بود؛ یک اهدافی هم برایش معین کردند... آن طوری که افراد متخصص و عالم و کارشناس علمی این قسمت تحقیق و بررسی کردند و گزارش دادند، ما در سال ۱۳۷۱ به همان مقاصدی که از تحدید نسل وجود داشت، رسیدیم. از سال ۷۱ به این طرف، باید این سیاست را تغییر می‌دادیم؛ خطا کردیم، تغییر ندادیم. امروز باید این خطا را جبران کنیم...»

معظم‌له دلیل بروز این خطا را این‌گونه بیان می‌دارند: «اول کار سال ۶۶ شروع شد، پیش من آمدند و تصویر هولناکی را ارائه کردند و ما معتقد شدیم که باید کنترل کرد. منتهی فقدان دستگاه رصدکننده در این زمینه به ما آسیب زد؛ ما که در سال ۱۳۷۱ به مقصود رسیده بودیم متأسفانه کسی اطلاع‌رسانی نکرد و هنوز هم اعلام نشده است و سیاست‌های کنترلی ادامه دارد.»

رهبر معظم انقلاب اسلامی از این غفلت مسئولان کشور به عنوان یک گناه یاد کرده و می‌فرمایند: «باید این گناه مسئولین کشور را جبران کنیم و فرهنگ‌سازی نماییم. جلسه‌ای در قم بگذارید و هزار نفر از نخبگان حوزه را دعوت و موضوع را تبیین و اهمیت آن را اعلام کنید که کشور و اسلام را این مسئله تهدید می‌کند.»

از منظر مقام معظم رهبری که مبتنی بر کار کارشناسی دقیق و حکیمانه است؛ همه باید در این عرصه فعال شده و با فرهنگ‌سازی درست، به جنگ فرهنگ غلط «فرزند کمتر ـ زندگی بهتر» بروند. معظم‌له این وظیفه همگانی اهل علم و تبلیغ را این‌گونه گوشزد می‌کنند: «این مسئله افزایش نسل و اینها جزو مباحث مهمی است که واقعاً همه مسئولین کشور ـ نه فقط مسئولین اداری ـ روحانیون، کسانی که منبرهای تبلیغی دارند، باید در جامعه درباره آن فرهنگ‌سازی کنند؛ از این حالتی که امروز وجود دارد ـ یک بچه، دو بچه ـ باید کشور را خارج کنند.»

اما نکته‌ای که این نوشتار بر آن تأکید دارد، فهم جنگ جمعیتی نظام سلطه علیه ملت‌ها و از جمله ملت ایران و اصلاح فرهنگ غلط «فرزند کمتر ـ زندگی بهتر» است؛ چرا که در پرتو این فرهنگ غلط، بسیاری از خانواده‌ها، زندگی بهتر را در سایه فرزند کمتر می‌پندارند! این تصور غلط، بسیاری از زوج‌های جوان را به سمت تک‌فرزندی برای همیشه سوق داده است.

«جنگ جمعیتی» چیست؟ در قبال این جنگ چه باید کرد؟

در جنگ جمعیتی، دشمن به‌دنبال کاهش جمعیت با استفاده از دو روش مسلحانه و غیرمسلحانه است.

۱ـ جنگ جمعیتی مسلحانه: نظام سلطه با محوریت آمریکا، طی یک دهه گذشته، جهان اسلام را مورد هدف قرار داده و مسلمان‌کشی را به هر شکلی برای کاهش جمعیت مسلمانان دنبال می‌کند. حمله مستقیم نظامی مانند اشغال افغانستان و عراق و راه انداختن جنگ‌های نیابتی مانند آنچه امروز در سوریه و عراق می‌گذرد، نمونه‌های برجسته از این نوع جنگ است. این واقعیت تلخ را اندیشکده آمریکایی «کیتو» این‌گونه بیان می‌دارد: «سیاست آمریکا در خاورمیانه طی شش ماه گذشته، این منطقه را به «قتلگاه» تبدیل کرده است.»

۲ـ جنگ جمعیتی غیرمسلحانه: در جنگ جمعیتی به روش غیرمسلحانه، دشمن برای تضعیف طرف مقابل، به جای صرف هزینه‌های هنگفت برای کشتن انسان‌ها(که نتایج و پیامدهای منفی هم دارد)، از به دنیا آمدن آنها جلوگیری می‌کند. مطالعات دقیق تاریخی نشان می‌دهد؛ آنچه طی شش دهه گذشته با عناوین جذاب و زیبای «تنظیم خانواده» و با شعار «فرزند کمتر ـ زندگی بهتر» در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و به‌ویژه در کشورهای اسلامی مطرح و فرهنگ‌سازی شده، نتایج پژوهش‌هایی چون قرارداد پژوهشی میان ارتش آمریکا و دانشگاه «جان هاپکینز» است. اولین خروجی برنامه تنظیم خانواده آمریکایی‌ها، هدف قرار دادن جمعیت‌های غیرسفیدپوست و جهان سومی ساکن در آمریکا بود. در سال ۱۹۹۶ در تمام بیمارستان‌های مربوط به سرخ‌پوستان، برنامه عقیم‌سازی در دستور کار قرار گرفت و تا سال ۱۹۷۷ حدود یک‌چهارم زنان سرخ‌پوستی که به هر دلیل، به بیمارستانی در اوکلاهاما مراجعه کردند، عقیم شدند!

در راستای چنین سیاستی و به پشتوانه حمایت‌های مالی بنیادهای فراملیتی، نظیر بنیادهای یهودی «فورد» و «راکفلر» و نهادهایی که در سطح بین‌المللی فعالیت داشتند، نظیر آژانس توسعه ایالات متحده و صندوق جمعیت سازمان ملل، عقیم‌سازی، کنترل و کاهش جمعیت در بسیاری از کشورهای جهان در دستور کار قرار گرفت. آمریکایی‌ها بر این اعتقاد بوده و هستند که افزایش جمعیت جهان برخلاف منافع و امنیت آنان است. «هنری کیسینجر» وزیر سابق امور خارجه آمریکا طی یادداشتی در سال ۱۹۷۴ نوشت: جمعیت جهان باید به دو میلیارد کاهش یابد و راه خلاص شدن از چهار میلیارد دیگر، کشف و گسترش ویروس ایدز بود! جالب اینکه «زیبیگنیو برژینسکی» طراح نظم نوین جهان در مصاحبه با «وال‌استریت ژورنال» از سیاستمداران آمریکایی خواسته است که در مسائل سیاسی با ایران، بازی طولانی‌مدتی را انجام دهند تا تغییر شکل جمعیتی در ایران به نفع آنها رقم زده شود. نگاه برژینسکی را محقق آمریکایی به نام «ارینومچ من» در مقاله‌ای که در واشنگتن‌تایمز انتشار یافت، به‌گونه‌ای هشدارگونه، این‌چنین متذکر می‌شود: «باید جمعیت رو به افزایش ۶۰ میلیونی ایران را در نظر داشت که طی بیست‌وپنج سال آینده دو برابر خواهد شد و قدرت بی‌نهایت نظامی انسانی را به وجود خواهد آورد!» بر همین اساس است که می‌بینیم، آژانس رشد و توسعه بین‌المللی آمریکا، هزینه تمامی طرح‌های کاهش جمعیت در کشورهای اسلامی را می‌پردازد. بر همین اساس، سازمان «پت فایندر» وسایل جلوگیری از بارداری در جهان را تولید کرده و در دسترس زنان قرار می‌دهد!

نتیجه این سیاست‌ها، کاهش بارداری مسلمانان بیش از متوسط نرخ جهانی شد و ایران در صدر این کاهش قرار دارد. آیا تعجب‌برانگیز نیست در حالی که کاهش نرخ بارداری در کل جهان طی سه دهه گذشته حدود ۳۳ درصد بوده، این عدد به شکل حیرت‌انگیزی در ایران معادل ۷۰ درصد باشد! این عدد آنچنان حیرت‌انگیز است که دکتر «نیکولاس ابرشتات» آن را یکی از سریع‌ترین و چشمگیرترین آمارهای کاهش باروری در تاریخ بشر می‌داند.

جالب است بدانیم در دهه هفتاد که ما همچنان بر کنترل جمعیت تأکید داشتیم، رئیس‌جمهور وقت آمریکا با رد برنامه کنترل جمعیت، برنامه افزایش جمعیت آمریکا را تأیید و ابلاغ کرد و جالب است بدانیم در سال ۱۳۷۱ با مساعدت‌های بین‌المللی، بودجه کنترل جمعیت و تنظیم خانواده وزارت بهداشت، افزایش صددرصدی یافت! در سال ۱۳۷۲، صندوق جمعیت ملل متحد برای تنظیم خانواده، وام ۱۵۰ میلیون دلاری به ایران داد. در سال ۱۳۷۳ رئیس فدراسیون بین‌الملل خانواده، از کشورهای اسلامی خواست که از الگوی کنترل جمعیت در ایران پیروی کنند. در سال ۱۳۷۹ مبلغ ۸۶ میلیون دلار برای خدمات تنظیم خانواده به ایران از سوی بانک جهانی پس از هفت سال تحریم اختصاص یافت. نتیجه تمامی این سیاست‌ها و برنامه‌های داخلی و خارجی آن شد که اکنون نرخ باروری کل در ایران به ۷/۱ برسد. اگر این روند ادامه یابد، پس از مدتی، جمعیت کشور به جای افزایش، کاهش می‌یابد! چه باید کرد؟ خوشبختانه پیش از آنکه پنجره جمعیتی بسته شود، مسئولان متوجه شدند و سیاست‌های کلی جمعیت از سوی مقام معظم رهبری در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۳ ابلاغ شد. همه باید تلاش کنند تا این سیاست‌ها به مرحله اجرا درآید. در رأس این سیاست‌های چهارده‌گانه، ارتقای پویایی، بالندگی و جوانی جمعیت با افزایش نرخ باروری بیش از سطح جایگزینی است. رهبر معظم انقلاب اسلامی، شاید با نگاه به همین میدان و عرصه جنگ جمعیتی است که در تاریخ (۱۱/۲/۱۳۹۲) فرمودند: «فرزندآوری یکی از مهم‌ترین مجاهدت‌های زنان و وظایف زنان است.»

نام:
ایمیل:
نظر: