2ـ کروبی و عزل منتظری
امام خمینی(ره) در واپسین ماههای حیات خود، در 6 فروردین ماه 1368 در اقدامی آیندهنگرانه و قاطع، آیتالله حسینعلی منتظری از شاگردان برجسته خود و از مبارزان پیش از انقلاب را که در منصب قائممقام رهبری قرار داشت، بر کنار کرد. منتظری با میدان دادن به عناصر منحرف اعم از باند مهدی هاشمی معدوم، لیبرالها و...، با سادهلوحی به عامل منویات آنها در حرف و عمل تبدیل شده بود، از اینرو خطری جدی از ناحیه او و اطرافیانش متوجه انقلاب بود که با این عزل رفع شد.(۱)
در پی این قضیه، عکسالعمل مجمع روحانیون به دبیرکلی کروبی، حمایت از امام(ره) در عزل منتظری بود. مجمع روحانیون در بیانیهای علاوه بر حمایت از موضع و تصمیم امام(ره) به عملکرد منفی منتظری نیز اشاراتی داشت.(۲)
چند ماه پیش از عزل منتظری، کروبی به همراه حججاسلام سیدحمید روحانی و امامی جمارانی در 29 بهمنماه 1367 نامهای پر از گلایه، انتقاد و هشدار را به منتظری نوشته بودند که در فرازهایی از این نامه چنین آمده است: «... برخورد و موضعگیری حضرتعالی در ماجرای مهدی هاشمی برای بیشتر دوستان مخلص و ارادتمندان روحانی شما که از نزدیک و دور شاهد موضعگیریهای شما بودند، شگفتانگیز و حیرتآور بود و هنوز نیز این شگفتی و حیرت ادامه دارد. شما خود میدانید که نامبرده و باند او عالم روحانی مرحوم شمسآبادی و نیز روحانی دیگری را به جرم سادهاندیشی و بنا به گفته خود او «عدم اعتقاد به مبارزه» ربودند و به وضع فجیعی به قتل رسانیدند و آنگاه که دستگیر شدند نیز ـ بنا بر پرونده موجود ـ نامبرده در خدمت ساواک قرار گرفت و به همکاری با آنان پرداخت. در پی پیروزی انقلاب اسلامی که از زندان آزاد گردید، نیز به شرارت ادامه داد و حشمت و دو فرزند بیگناه او را به وسیله باند خود ربود و به قتل رسانید و آنگاه که از سوی حضرتعالی علیرغم هشدارها و تذکرات خیرخواهانه حضرت امام و برخی از مسئولان و دوستان، به مسئولیت نهضتها گماشته شد، میدانید که چگونه در افغانستان میان برادران مسلمان کشت و کشتار و برادرکشی راه انداخت و فتنهها برپا کرد... در این میان انتظار میرفت که حضرتعالی در پی آگاهی از جنایتها و آدمرباییها و خونریزیها و دهها جنایت و خیانت دیگر او که در پروندههای او منعکس است و خود به خوبی از آن آگاهید، نه تنها از او و باند او اظهار تبری و انزجار کنید و از مسئولان امر، کیفر هر چه سریعتر آنان را بخواهید، بلکه از وجود چنین جنایتکاران خونخوار و خدانشناسی در میان بیت خود به شدت نگران شوید و به خود آیید و در راه پاکسازی بیت خود از عناصر منحرف و وابسته به باند مهدی بکوشید و از مقامات و مسئولانی که در راه ریشهکن کردن این ماده فساد تلاش کردهاند، سپاسگزاری کنید و خود را مرهون آنان بدانید، لیکن متأسفانه حضرتعالی نه تنها چنین نکردید، بلکه تا واپسین روز زندگی او میکوشیدید که او را از کیفر قانونی برهانید؟! آیا این موضع حضرتعالی را میتوان با موازین قانونی، مطابق دانست؟
... شما دیگران را از یکدندگی و لجاجت منع میکنید، لیکن خود در برابر این همه دوستان دیرینه و خیل خیراندیشان که از سالهای متمادی و از دورانهای بسیارگذشته آنان را میشناسید و به اخلاص و تعهد آنان ایمان دارید سرسختی نشان میدهید، بهگونهای که انگار همه آنان در مسیر مخالف انقلاب حرکت میکنند و یا نمیفهمند و در اشتباهند و تنها چند نفری که گرداگرد شما حلقه زدهاند دلسوز انقلاب میباشند و درست میاندیشند!
ما در پایان لازم میدانیم که راه امام و خط امام را به شما یادآوری کنیم. ما بر این باوریم که حضرتعالی اگر به زندگی و راه امام عنایت بیشتری داشته باشید و آن را دریابید و به کار بندید در زندگی سیاسی شما 180 درجه دگرگونی پدید خواهد آمد و راه دیگری در پیش خواهید گرفت.
سید حمید روحانی ـ مهدی کروبی ـ مهدی جمارانی»(۳)
پاسخ منتظری به نامه این سه نفر مستدل و مدلل نبود، بلکه وی در نامهای مبهم و کوتاه آنها را به بیاطلاعی از واقعیات متهم کرد که تحت تأثیر «بافتهها و نقلیات شایعهسازان مغرض و حدسیات افراد بیاطلاع» قرار دارند. منتظری در پایان این نامه چند سطری میگوید: «... آقایان انتظار دارند من درک و فهم خود را کنار بگذارم و تسلیم جوسازیها شوم.»(۴)
آقایان کروبی، روحانی و جمارانی پس از دریافت این پاسخ، نامه مجددی را به منتظری نوشتند، که در آن خواهان پاسخ مدلل از سوی وی شدند. در بخشی از این نامه آمده است: «در خاتمه بهتر بود ایشان که درصدد پاسخ بر آمده بودند، از روی خیرخواهی و با صراحت به انتقاد دلسوزانه و مستدل، پاسخی مشخص و مدلل ارائه میفرمودند، نه اینکه به همان شیوه سلف، با برخوردی جوسازانه تنها به کلیگویی پرداخته و ضمن ذکر اینکه مواردی از نامه ما مجهول و یا تهمت بوده، بر ابهامات بیفزاید.»(۵)
کروبی جزو افرادی بود که پس از عزل منتظری نیز، صریح و روشن در این باره موضع گرفت: «این حادثه برای حضرت امام، خاطرهای بسیار تلخ و رنجآور بود. به منظور آگاهی بیشتر مردم از این امر، جزوهای بسیار مستدل و منطقی، مدلل، مستند به اسناد و مدارک لازم به قلم حاجاحمد فرزند حضرت امام نوشته شده که منتشر میشود. هرکس این جزوه را مطالعه نماید، درمییابد که در این ماجرا چقدر امام مظلوم واقع شدهاند و امام تا چه اندازه طی دوونیم سال گذشته تلاش کردهاند تا چنین حادثهای رخ ندهد.»(۶)
کروبی و یارانش در آن زمان جزو اولین کسانی بودند که علنی و مستدل در مقابل کجرویهای منتظری موضعگیری کردند و بارها از سوی کروبی موضعگیری و گاهی نامههای تندی در ارتباط با مسئله منتظری صادر شد.(۷) اما دو دهه بعد در پی حوادث انتخابات ریاستجمهوری دهم و فتنه 1388، گویی ماجراهای حسینعلی منتظری (این بار البته با سرعت بیشتر و در محدوده زمانی کمتر) طی چند ماه برای مهدی کروبی اتفاق افتاد، که در قسمت بعد به آن میپردازیم.
* پینوشتها در دفتر هفتهنامه موجود است.