صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱۳۹۳ - ۱۳:۲۵  ، 
شناسه خبر : ۲۷۲۰۲۲
تحولات سال ۲۰۱۴ را می‌توان پایان قطعی جهان تک‌قطبی و شکست ایده «جهان به سبک آمریکایی» دانست که نتایج آن رویدادهای سال 2015 را رقم خواهد زد که احتمالا بسیار پیچیده و غیرقابل پیش‌بینی باشد

به گزارش گروه بین الملل بصیرت به نقل از خبرگزاری فارس، بعد از آنچه در سال 2014 در جهان رخ داد، پیش بینی‌ها در مورد سال 2015 چندان خوش بینانه نیست، چرا که سال گذشته مشخص شد که حوادث تاریخی آتی چندان شفاف و قابل محاسبه نبوده و نیاز به تجزیه و تحلیل همه جانبه و پیچیده دارد. و مهمترین نتیجه سال 2014 هم آغاز تغییرشکل جهان تک قطبی به رهبری آمریکا بود که خود به خود امکان تغییرات زیادی در دستور کار جامعه بین الملل را فراهم کرده است.

روزنامه «وزگلاد» در تحلیلی در این رابطه می‌نویسد: سال 2015 چه برای روسیه و چه برای کل جهان شاهد تحولات بزرگی خواهد بود، برای آنکه سال 2014 تنها آغاز مرحله تازه‌ای از تغییر جهت گیری‌های جدید بود که عواقب آن تازه در سال 2015 مشخص خواهد شد که می توان آن را به عنوان جنگ ژئوپلیتیکی، جنگ اقتصادی یا جبهه سرد ارزیابی نمود.

آمریکا مجبور شد تا از نظام جهان تک قطبی خود که طی صد سال اخیر بوجود آورده بود، صرف نظر کند. این کشور بعد از سال 1991 و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دچار این توهم شده بود که مانع جدی از سر راهش برای رهبری تک تازانه جهان برداشته است، چرا که چین هم به نظر می رسید احتیاج دارد تا زمان زیادی را برای رشد خود صرف کند و ادعایی جهانی نخواهد داشت. اروپا در چارچوب مسائل خود محدود شده، جهان اسلام درگیر هرج و مرج بود و آمریکای لاتین هم بسیار از هم پاشیده و ضعیف است. ولی اوضاع به نحوی که مقامات واشنگتن انتظار آن را داشتند، پیش نرفت.

اوضاع به جایی رسید که در سال‌های نخست هزاره سوم، دهه نخست 2000، روشن گردید که موضوع «جهان به سبک آمریکایی» موفقیتی نداشته است. تمدن بشری و کشورهای جهان به سمت جهان چند قطبی پیش رفت و دیگر جایی برای هژمونی سلطه و ابرقدرتی وجود نداشت و ارزش‌های خاص ملی در سراسر کره زمین مورد توجه بیشتر قرار گرفت.

طی سال‌های 2012 و 2013 دیگر واضح شد که طرح‌های آمریکایی در زمینه «دموکراتیزه کردن خاورمیانه بزرگ» یا در محاصره قرار دادن روسیه دیگر کارآیی ندارد و چین هم پیش چشم جهانیان به یک قدرت اقتصادی عظیم و بلندپرواز تبدیل شد، آمریکای لاتین و آفریقا شروع به تغییراتی نموده و تغییر شکل در منطقه خاورمیانه هم در جهتی که مورد نظر آمریکا بود پیش نرفت. آمریکا شریک راهبردی خود در منطقه، یعنی مصر را از دست داد، روابطش با عربستان و ترکیه دیگر به خوبی گذشته نبود، روسیه با جدیت بیشتری در برابر تلاش‌ها برای دخالت در امور داخلی خود و حتی کشورهای جامعه مشترک المنافع ایستادگی کرد. ضمن اینکه در این سال‌ها روسیه و چین بیش از پیش به یکدیگر نزدیک شده و به همراه هم گروه بریکس و سازمان شانگهای را بعنوان ابزاری برای توسعه نفوذ خویش بوجود آوردند.

آمریکا حتی از روند اوضاع در اروپا رضایت نداشت، جایی که رهبران آن بیش از پیش از کنترل واشنگتن خارج شده و به سمت همگرایی اروپایی سوق بیشتری پیدا کردند. در سال 2014 دیگر جهان به سبک آمریکایی از بین رفته و مشخص گردید که جهت گیری جامعه جهانی کاملا تغییر پیدا کرده است. بهانه این موضوع هم بحران در اوکراین و تلاش آمریکا و اروپا برای جذب آن به سمت غرب شد که با واکنش شدیدالحن روسیه مواجه شد و ثابت شد که آمریکا دیگر نمی تواند قواعد و خواسته های خود را به جهان دیکته کند. البته هرچند بحران اوکراین به درازا کشیده شده، ولی این قانون قدیمی دیگر کارآیی خود را از دست داد. آمریکا توانست فقط اتحادیه اروپا، ناتو و چند کشور مانند استرالیا و ژاپن را زیر نفوذ خویش نگهدارد.

در نهایت نتایج این تحولات مهمترین حوادث سال 2015 را رقم خواهند زد. جالب‌تر از همه روند تحولات بین غرب و اتحادهای ضدآمریکایی شکل گرفته، خواهد بود. در میان مهمترین تحولات، مسلما اوکراین و بعد از آن اوضاع پیرامون برنامه هسته‌ای ایران، گروه تروریستی داعش و افغانستان خواهد بود. خروج بخش عظیمی از نیروهای ائتلاف بین المللی از افغانستان، امکان فعالیت طالبان را در این کشور افزایش داده است. روسیه و چین تلاش می‌کنند تا افغانستان را با استفاده از عضویت در سازمان شانگهای، به سیستم دفاع منطقه‌ای این سازمان وارد کنند. امکان عضویت ایران و پاکستان هم در شانگهای وجود دارد. علاوه بر این روابط مسکو و اسلام آباد نیز جهت گیری جدیدی یافته است و بدین ترتیب امکان در برگرفتن افغانستان در حلقه کشورهای عضو شانگهای بیش از پیش واقع بینانه شده است.

این مسئله یکی از اهداف اصلی روسیه در سال 2015 خواهد بود که با همکاری ایران و پاکستان میسر خواهد بود. ولادیمیر پوتین مدتهاست به تهران دعوت شده و به تازگی از طرف اسلام آباد نیز چنین دعوتی صورت گرفت و سال 2015 احتمال بسیار زیادی وجود دارد که رئیس جمهوری روسیه به ایران و پاکستان سفر کند. البته مسلما افغانستان تنها موضوع مذاکرات بین رهبران این کشورها نخواهد بود.

روابط روسیه با ایران در حال توسعه است و روند آن ارتباطی هم به مذاکرات هسته‌ای ندارد. دو کشور مسائل مشترک زیاد، مناقع مشترک و اهداف مشترک بسیار زیادی دارند و نقش ایران نیز در ساختار جدید جامعه بین المللی بیش از پیش افزایش یافته و می‌تواند شریک بین المللی مناسبی برای روسیه بشمار رود.

در مجموع روسیه تلاش خواهد کرد تا با استفاده از افزایش نارضایتی‌ها از آمریکا، به منطقه خاورمیانه بازگردد. در همین رابطه سفر اوایل سال 2015 پوتین به مصر هم می‌تواند اهمیت بسیار زیادی داشته باشد.

ضمن اینکه جنگ بر سر اوکراین در سال 2015 همچنان اصلی ترین موضوع خواهد بود. مهمترین هدف روسیه آن است که جنگ داخلی در اوکراین به اتمام برسد. روسیه به صلح در اوکراین نیاز دارد و نه اوکراینی ویران شده و دچار مشکلات متعدد و مسلما این یکی از انتظارات خوشبینانه روسیه برای سال 2015 خواهد بود.

نام:
ایمیل:
نظر: