صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱۳۹۳ - ۰۲:۳۵  ، 
شناسه خبر : ۲۷۲۷۳۵

نویسنده: سعید همتی

تلاش برای کاهش تنش با کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای یکی از مهم‌ترین اولویت‌های دستگاه سیاست خارجه بوده به صورتی که یکی از محورهای مشترک سخنان مسئولان دستگاه دیپلماسی کشور در طول ماه‌های اخیر تأکید بر همین موضوع بوده است.

هر چند که به باور بسیاری از کارشناسان، دولتمردان در پیشبرد سیاست یاد شده هیچ گاه موفق عمل نکرده و نتوانسته‌اند شعارهای تبلیغاتی خود را جامه عمل بپوشانند اما نباید غافل شد که روابط جمهوری اسلامی ایران با برخی از کشورها در طول روی کارآمدن دولت یازدهم نه تنها رو به سوی تعاملات سازنده و بهتر هم نگذاشته بلکه چالش‌برانگیز‌تر هم شده است. یکی از کشورهایی که دولتمردان تلاش کردند تا با او از در دوستی و آشتی درآمده و روابط حسنه‌ای را با این کشور رقم بزنند، عربستان سعودی است. عربستانی که در طول 36سال اخیر هیچ‌گاه اراده و قصدی برای بهبود با جمهوری اسلامی ایران از خود نشان نداده و بلعکس تلاش کرده تا از قدرت نفوذ ایران در منطقه و جهان عرب هم جلوگیری کند.

در اصل رهبران عربستانی هیچ‌گاه به عنوان دوست به ایران نگاه نکرده و هماره جمهوری اسلامی ایران را یک رقیب پر قدرت که منافع عربستان را در بسیاری از حوزه‌ها به مخاطره انداخته نگاه کرده بنابراین باید به کمک کشورهای غربی از یک سو از قدرت روزافزون جمهوری اسلامی ایران جلوگیری شود؛ آن هم با ابزاری نظیر تحریم، تهدید و پایین نگه داشتن قیمت نفت- با توجه به اینکه ایران کشوری تک محصولی است و کاهش قیمت نفت می‌تواند تأثیرات مستقیمی بر اقتصاد و سیاست ایران بگذارد- .

از سوی دیگر با تخریب وجهه ایران در بین افکار عمومی جهان و به صورت ویژه در بین مسلمانان، از رشد گفتمان انقلاب اسلامی در اذهان عمومی هم جلوگیری شود. به همین دلیل است که بخش قابل توجهی از درآمدهای نفتی و بودجه عربستان به صورت مستقیم و غیرمستقیم به تضعیف و تخریب کشورمان تعلق گرفته است. از کلکسیون اقدامات بیشمار تلافی‌جویانه و معاندانه عربستان علیه ایران می‌توان آخرین اقدام این کشور را پایین نگه داشتن قیمت نفت در طول هفته‌های اخیر دانست، اقدامی که می‌تواند در کنار ابزارهای فشار دیگر قدرت چانه‌زنی ایران در موضوع هسته‌ای را کاهش داده و مذاکره‌کنندگان کشورمان را به امتیازدهی بیشتر سوق دهد. تحرک عربستان در این زمینه واکنش‌های بین‌الملل متعددی را به همراه داشت، ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه در این باه می‌گوید: «همه ما شاهد کاهش قیمت نفت هستیم. گفت‌وگوهای بسیاری در مورد علت‌های آن صورت گرفته است و می‌توان از آن به عنوان توافق بین عربستان سعودی و امریکا برای مجازات ایران و تحت تاثیر قرار دادن اقتصادهای روسیه و ونزوئلا یاد کرد.» اما همانطور که اشاره شد اقدامات توطئه‌آمیز عربستان علیه ایران تنها به این مورد ختم نمی‌شود به شکلی که می‌توان تنها چند مورد از اینگونه تحرکات را به اختصار یادآوری کرد.

دور نگه داشتن چین از ایران

همسویی چین با ایران در طول سال‌های اخیر باعث شد که ْامریکا به کمک کشورهای همپیمان منطقه‌ای خود از جمله عربستان تلاش کند با اتخاذ سیاست‌هایی چین را از جمهوری اسلامی ایران دور کرده و زمینه فشارها به ایران را مهیا کند. از سال 89 به بعد امریکا با کمک عربستان به صورت ملموس‌تری تلاش کردند نفت مورد نیازی را که چین به آن محتاج است، تأمین کند تا در این راستا چین به نفت ایران احتیاج نداشته باشد و به راحتی دولت پکن برای دادن رأی مثبت به تحریم‌های جدید علیه ایران متقاعد شود.

در همان ایام بود که اسناد افشا شده توسط سایت ویکی‌لیکس نشان داد که چگونه دیپلمات‌های امریکایی و عربستانی تلاش می‌کنند چین را به دادن نظر مثبت در مورد اعمال تحریم‌های جدید علیه ایران متقاعد کنند. این دیپلمات‌ها در مورد این موضوع تبادل نظر کرد‌ه‌اند که چگونه افزایش چشمگیر نفت صادراتی عربستان به چین می‌تواند تا حدود زیادی دولت پکن را علیه ایران آماده کند.

در یکی از این اسناد فاش شده است که مقامات امریکایی و عربستانی در اوت 2009 و مارس 2010 گفت‌وگوهای جدی را برای اجرایی کردن طرح‌هایشان علیه ایران انجام دادند. حال این سؤال مطرح است که اقدامات امریکا- عربستان برای متقاعد کردن چین می‌تواند مثمرثمر باشد یا خیر؟ آنچه در این میان مشخص بود، ادامه تلاش‌های امریکا و عربستان برای نتیجه دادن این طرح دوجانبه است. مقامات دو کشور معتقد بودند که با این طرح می‌توانند رضایت مقامات چینی را علیه ایران جلب کنند اما این مقامات فراموش کرده بودند که روابط اقتصادی- تجاری میان ایران و چین فقط به نفت محدود نمی‌شود. این طرح‌های امریکا- عربستان علیه ایران که از سال 2009 آغاز شد هنوز نتیجه‌بخش نبوده و مقامات چینی همچنان بر ادامه روابط با ایران تأکید می‌کنند.

بد‌تر شدن روابط ایران با عربستان

همانطور که اشاره شد عادی‌سازی روابط با سعودی‌ها برای دولتمردان یازدهم یک هدف راهبردی به حساب می‌آمد اما هیچ کدام از ابزارهای مقامات دولت برای پیشبرد این سیاست توفیق چندانی پیدا نکرده و در این ایام برخی از دولتمردان در کنار رسانه‌های زنجیره‌ای دوم‌خرداد تلاش کردند تا از نقش بی‌بدیل هاشمی در گره‌گشایی از روابط بین دو کشور سخن به میان آورده و وجود وی را مهر پایانی بر سردی و حتی تخاصم روابط موجود القا کنند. حال سؤال اصلی اینجاست که چگونه ممکن است 36‌سال درگیری و توطئه عربستانی‌ها علیه ایران تنها با گوشه چشم هاشمی رفسنجانی پایان بپذیرد و آیا این ساده‌انگاری در سیاست خارجه به حساب نمی‌آید؟

هاشمی آلترناتیو!

از مجموع تلاش‌های صورت گرفته جهت برجسته‌سازی شخصیت هاشمی اواخر پاییز طه هاشمی، معاون فرهنگی - ‌اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی در صفحه شخصی خود نقل‌ قولی از آیت‌الله وحید خراسانی درباره آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را منتشر کرد که در دیدار دکتر میرزاده و همراهانشان با مراجع عظام قم بیان شده بود.

در بخشی از این نوشته آمده بود: « حضرت آیت‌الله وحیدخراسانی نکته‌ای درباره عدم‌نتیجه‌گیری در مذاکرات هسته‌ای متذکر شدند و گفتند اسرائیل و سعودی از نتیجه مطلوب ممانعت کردند و راه قطعی این است که آقای هاشمی به عربستان سفر کند. چند بار تأکید کردند که باید این سفر انجام شود چون تنها شخصیتی که می‌تواند عربستان را مجاب کند، آقای هاشمی است؛ سفر او به نفع جهان اسلام و ایران است. روزنامه‌های وابسته به طیف تجدیدنظرطلب هم با حرکتی هماهنگ این اظهارات را در صفحات نخست خود برجسته کرده و تنها راه پایان زدوخوردهای ایران و عربستان را شخص هاشمی وانمود کردند.

تغییر رویکرد نیازمند حضور هاشمی

روزنامه آرمان رسانه نزدیک به خانواده هاشمی هم در مطلبی دیگر که تیرماه امسال به چاپ رساند درباره لزوم ایفای نقش هاشمی در حل مناقشات ایران با کشورهای منطقه‌ا‌ی اینطور می‌نویسد: در ایران و کشورهای عربی کسی نیست که نداند تغییر این رویکرد سیاسی نیازمند حضور پیر سیاست و چهره محبوب عرب‌ها یعنی آیت‌الله هاشمی است ولی گویا همانطور که در هشت سال گذشته با انزوای تفکر ایشان در عرصه سیاست خارجی و برخی اقدامات در روابط ایران و عربستان، زمینه تولّد و قدرت‌نمایی تندروها در صحنه کشورهای عربی فراهم شد، همچنان خاورمیانه از بازگشت آرامش در سایه تفکر مرد اعتدال ایران دورمانده است. آیت‌الله هاشمی در آخرین دیدارش با اعضای هیئت پارلمانی ایتالیا به روابط ایران و عربستان اشاره کرده و گفته بود: راه‌حل مسائل دو کشور با توجه به مشترکات منطقه‌ای و اسلامی و تجربه عملی گذشته که یخ‌های روابط را آب کرده بود، خیلی آسان است. مذاکره من و امیر عبدالله در مقاطع برگزاری کنفرانس اسلامی در سنگال و سپس در سفر ایشان به ایران، اختلافات دو کشور درباره میزان تولید نفت و روابط کشورهای اسلامی را تبدیل به همکاری و همدلی کرد.

کلید حل مشکلات تهران- ریاض در دستان هاشمی رفسنجانی!

این روزنامه همچنین روز دوشنبه 16 دی ماه، در سلسله مطالب خود مبنی بر ضرورت ایفای نقش هاشمی در بهبود روابط ایران- عربستان مطلب جالب‌توجهی را چاپ کرد.

این رسانه که مدعی است چشم‌های ناظران سیاسی به تصمیم آقای هاشمی رفسنجانی برای ترمیم روابط حاکم میان تهران- ریاض است، نوشت: «سفر آیت‌الله هاشمی به عربستان به معمایی برای اصولگرایان تبدیل‌شده است؛ معمایی که برای میانه‌روها و اصلاح‌طلبان حل شده اما برخی اصولگرایان که با برنامه هرازچندگاهی این موضوع را مطرح می‌کنند، درصددند به اغراض خود برسند. یکی از اهداف آنها که نمی‌توان آن را اخلاقی و مثبت دانست تأکید بر این ماجراست که آیت‌الله هاشمی دیگر جایگاه سال‌های دور در عربستان را ندارد چراکه اگر داشت، به این کشور دعوت می‌شد یا حداقل حاکمان عربستان به نامه او مبنی بر توقف حکم اعدام شیخ نمر توجه می‌کردند.

این موضوعات علاوه بر اینکه نشاندهنده کم‌آگاهی منتقدان است، برنامه‌ای نخ‌نما شده برای هجمه به شخصیتی است که اعتدالش به معنای شکست تندروهاست. فارغ از فضاسازی‌های کاذب تندروهای اصولگرا، هیچ منصفی نمی‌تواند منکر جایگاه آیت‌ الله هاشمی نزد مسئولان کشور عربستان و تمام کشورهای منطقه شود. این رسانه نزدیک به هاشمی در ادامه بدون در نظر گرفتن پیشینه روابط دو کشور و اقدامات توطئه‌‌آمیز این کشور در مواجهه با کشورمان و البته با بیانی اغراق‌آمیز و غیرعقلایی اینگونه می‌نویسد: نقش آیت‌الله هاشمی در معادلات بین‌المللی و منطقه‌ای چنان است که در بسیاری از مقاطع گره‌هایی هستند که تنها با اندیشه او قابل‌حل است، از همین رو است که در موضوع کاهش قیمت نفت نگاه‌ها بار دیگر به سمت او رفت. شاید آیت‌الله هاشمی از رواج شایعه و دروغ در مورد خود دل‌خوش نباشد اما همگان می‌دانند زمانی که پای منافع و مصالح ملی در میان باشد. او نامهربانی‌ها را فراموش و به سمت خواست و رفاه مردم حرکت می‌کند.»

لزوم عقلانیت در نگاه به موضوعات بین‌المللی

آن طور که بارها عنوان شده است جماعت وابسته به جماعت تجدیدنظرطلب در موضوعات کلان بین‌المللی دچار ساده‌لوحی سیاسی یا خوش‌بینی مفرط شده‌اند آنگونه که قبل از روی کار آمدن حسن روحانی تنها راه علاج اقتصاد و سیاست را مذاکره با امریکا عنوان می‌کرده و دست دادن کری- ظریف، گفت‌وگوی تلفنی روحانی- اوباما یا دیدار رودرروی روحانی –کامرون را به عنوان اتفاقات بزرگ تاریخی ثبت کرده، آن هم در شرایطی که هیچ کدام از مشکلات ما با دنیای غرب حل نشد، بلکه دامنه‌دار‌تر هم شد. در شرایط فعلی هم که عربستان اقدامات توطئه‌آمیز را در دستور کار قرار داده به جای ایجاد مطالبه از مسئولان دولتی مبنی بر مواجهه کارساز و سودمند دستگاه سیاست خارجه با عربستان به دنبال ارائه تصویری غیرواقعی و احساسی از شخصیت هاشمی رفسنجانی هستند. نکته دیگری که باید اضافه کرد آنست که آیا دولت خواهد پذیرفت هاشمی رفسنجانی به عنوان نماینده رسمی مأمور ترمیم روابط ایران و عربستان شود؟ آیا این موضوع اعتراف به ناتوانی دستگاه دیپلماسی تعبیر نخواهد شد؟

نام:
ایمیل:
نظر: