صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

تاریخ انتشار : ۱۳ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۹:۵۴  ، 
شناسه خبر : ۲۷۳۲۷۸
مقدمه: ابعاد بسیارى از شخصیت حضرت امام(ره) شناخته‏ شده نیست. امروز بزرگترین وظیفه‏ ما ملت ایران که مریدان قدیم و اولین یاران امام خمینى‏(ره) بودیم، این است که درس‌هاى آن امام بزرگوار را مرور کنیم. شخصیت عظیم رهبر کبیر انقلاب و جوهر درخشانى که همه‏ دنیا را تحت تأثیر قرار داد، در درس‌ها و بیانات و رهنمودهاى او آشکار شده است. البته همه‏ ما با شناخت کامل آن شخصیت عظیم خیلى فاصله داریم و بدون مبالغه و اغراق باید گفت که هنوز ابعاد بسیارى از شخصیت آن روح ملکوتى و انسان بزرگ و والا براى ما شناخته‏ شده نیست. ما از نزدیک قضایا را مى‏دیدیم و همه‏ کسانى که از چنین فاصله‏اى در کنار وقایع قرار مى‏گیرند، به آسانى قدرت جمع‏بندى ندارند. جمع‏بندى آن شخصیت و تحلیل ابعاد گوناگون آن انسان بزرگ و والا، قدرى تدبر و تأمل لازم دارد، که به این زودی‌ها براى ما که در عصر امام و نزدیک به او بودیم، میسر نخواهد شد؛ ولى بیانات آن بزرگوار براى ما درس است، و درس چیزى است که در دسترس و اختیار ماست. (آیت‏اللّه سید على خامنه‏اى، بیانات، سال‏1368، ص142\ سخنرانى در مراسم بیعت روحانیون، مسئولان و مردم استان زنجان و اقشار مختلف مردم شهرهاى نهاوند، کاشمر، بجنورد، اسفراین، طرقبه و چناران، اقلید، بم، ملایر و دهبید فارس‏، 15/ 04/ 1368) بارى، خمینى عزیزِ ما را کیست که نشناسد؟ و کیست که به شایستگى بشناسد؟ الفاظ من را تحمل آن نیست که آن حقیقت فاخر و آن گوهر نفیس را در خود بگنجاند، و قلم قاصر اینجانب ناتوان‏تر از آن است که سوداى ترسیم آن چهره‏ ملکوتى را بپروراند. بهتر آنکه عنان قلم درکشم و یک‏بار دیگر این مصیبت بزرگ و جانکاه و این غم فراموش‏نشدنى را به حضرت بقیهًْ‌الله (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) و بیت معظم ایشان، مخصوصاً به یادگار عزیز و یگانه و نور چشم اعزّ ایشان- جناب حجت‌الاسلام آقاى حاج سیّد احمد آقا- و به خانواده‏هاى شهدا و اسرا و جانبازان و مفقودین و به عموم ملت ایران و به امت بزرگ اسلامى تسلیت عرض کنم. (آیت‏الله سید على خامنه‏اى، مکتوبات، سال‏1368، ص49، پیام به ملت شریف ایران، در پایان چهلمین روز ارتحال حضرت امام خمینى(ره)،23/ 04/ 1368) به مناسبت فرارسیدن دهه مبارک فجر و ضرورت شناخت و آشنایی بیشتر با شخصیت بنیانگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران برخی از خصوصیت‌ها و ویژگی‌های حضرت امام خمینی(ره) از زبان و قلم رهبر معظم انقلاب تقدیم خوانندگان عزیز می‌شود.

ویژگی‌های فردی امام خمینی(ره)

فقیه، عارف و معلم اخلاق

او فقیه، اصولى، فیلسوف، عارف و معلّم اخلاق، ادیب، شاعر بود، برترین کرسى تدریس و فشرده‏ترین و گرم‏ترین مجمع علمى حوزه در طول سالیان دراز به او تعلق داشت.

در او، خصلت‏هاى برجسته‏ خداداد، در آمیخته با آنچه او خود از معارف قرآنى آموخته و دل و جانش را به آن زیور داده بود، شخصیت عظیم و جذّاب و تأثیرگذارى پدید آورده بود که هر یک از چهره‏هاى برجسته‏ یک قرن اخیر جهان که قرن رجال بزرگ و مصلحان نام‏آور دینى و سیاسى و اجتماعى است در برابر آن کم‌جاذبه و یک‏بعدى و کوچک به نظر مى‏آمدند. ‏(آیت‏الله سید على خامنه‏اى، مکتوبات، سال‏1378، ص62-63، پیام به مناسبت دهه‏ بزرگداشت یک‏صدمین سال میلاد مبارک امام خمینى‏، 31/ 06/ 1378)

بی‌باکی و بی‌طمعی

آن هنگام که نظام جمهورى اسلامى در ایران به رهبرى قائد امت و انسان بزرگ دوران معاصر و چهره‏ کم‏نظیر تاریخ ما، امام خمینى‏ بزرگ )رضوان‌الله تعالى علیه( شکل گرفت و او پرچم اسلام را در این کشور برافراشت و چنین حکومت مقدسى را به وجود آورد. باورشان نمى‏شد که اسلام زنده شود و حکومت ایجاد کند. وقتى حکومت ایجاد شد و قدرتش را دیدند؛ نیروى نفوذ و تأثیرگذارى‏اش را روى انسان‌ها دیدند؛ قدرتش را بر روى ملت‌هاى دیگر دیدند؛ بى‏باکی‌اش را در مقابل تهدیدها دیدند؛ بى‏طمعى و فریب نخوردنش را در برابر تطمیع‌ها دیدند، فهمیدند حکومتى که باید با آن مبارزه کنند، این است. (آیت‏الله  سید على خامنه‏اى، بیانات، سال‏1371، ص17، بیانات در اجتماع مردم مشهد مقدس و زائران حضرت ثامن‌الحجج، على بن موسى الرضا(ع) در روز عید سعید فطر، 15/01/1371) در زمینه شجاعت و بی‌باکی رهبر کبیر انقلاب در جایی دیگر هم این چنین آمده است:

اما ناگهان حادثه‏ بزرگى، انفجار عظیمى رخ داد که همه‏ اوضاعِ اینها را به هم ریخت. یک مرد عالم، برجسته، حکیم، فقیه، مجاهد، شجاع، خطرپذیر و نافذ‌الکلمه به نام امام خمینى‏ در ملت ایران ظهور کرد که حقیقتاً ظهور این مرد، حضور این مرد، تربیت این انسان بزرگ، کار خدا بود. این تقدیر الهى بود که یک چنین اتفاقى بیفتد. مردم ایران هم آماده بودند، استقبال کردند، پذیرفتند، خطرها را به جان خریدند، وارد میدان شدند، جانشان را دادند، مالشان را دادند، امتحان خوبى پس دادند؛ لذا انقلاب اسلامى به وجود آمد...

امام مثل کوه ایستاد، ملت هم پشت سر امام مثل کوه استوارى ایستادند؛ جبهه‏ دشمن هم- یک دشمن نبود، یک جبهه بودند- هرچه توانستند، تلاش کردند؛ هر کارى از دستشان برمى‏آمد، کردند؛ از جنگهاى خیابانى، تا جنگهاى قومى، تا کودتاى نظامى، تا تحمیل جنگ هشت‏ساله، تا تحریم اقتصادى، تا به راه انداختن ماشین عظیم جنگ روانى در طول سى و دو سال. (آیت‏الله سیدعلى خامنه‏اى، بیانات، سال‏1389، ص360، خطبه‏هاى نماز جمعه تهران در سالروز شهادت حضرت على بن موسى الرضا(ع)‏، 15/11/1389)

ایمان، عمل صالح، تزکیه و تهذیب نفس

اوّل از شخصِ امام آغاز مى‏کنم. اگرچه درباره‏ امام، گویندگان گفته‏اند، نویسندگان نوشته‏اند و سرایندگان سروده‏اند؛ لکن من امروز در ذهنم، مضمونِ دو آیه‏ مبارکه‏ سوره‏ «طه» را که قرائت شد، با شخصیت امام بزرگوار، تطبیق کردم. در امام عزیز، سه خصوصیتِ درخشان وجود داشت که همان سه خصوصیت، در این دو آیه‏ شریفه هم مطرح شده است.

در آیه‏ اوّل مى‏فرماید: «و من یأته مؤمنا قد عمل الصّالحات» (طه، 75) ایمان، خصوصیّت اوّل و عمل صالح، خصوصیت دوم است. در پایان آیه‏ دوم، خصوصیت سومى هم در عبارتِ: «و ذلک جزاء من تزکّى» (طه، 76) ذکر شده است که خصوصیّت تزکیه و تهذیب نفس است. قرآن کریم براى کسى که داراى این خصوصیّات است، وعده‏ درجاتِ «عُلى» داده است: «فأولئک لهم الدّرجات العلى» (طه،75).

این سه خصوصیّت در امام بزرگوار برجسته بود. ایمان آن مرد بزرگ، نمونه و استثنایى بود. عمل صالح او، عملى بود که بعد از صدر اسلام تا امروز، کسى آن را انجام نداده است. یعنى تشکیل نظام اسلامى، که امروز اندکى به آن خواهم پرداخت. تزکیه‏ او همچنان، بود که در اوج شهرت و قدرت و محبوبیت، اوج عبودیت را براى خود انتخاب کرد و هر روز که گذشت، بر الحاح و تضرّع و توسّل او به خداى بزرگ، افزوده شد.

این سه خصوصیّت، در امام بزرگوار وجود داشت. پس، حقّ است که گفته شود: او از جمله کسانى است که «فأولئک لهم الدّرجات العلى» (طه،75) این علوّ مرتبه‏اى که امروز شما در سراسر جهان، براى امام بزرگوار مشاهده مى‏کنید ناشى از این خصوصیّات سه‏گانه است. هرجا انصاف هست، امام در آنجا بزرگ است. هرجا عدالتخواهى هست، آنجا امام زیباترین چهره است. آنجا که به امام خمینىِ‏ بزرگوارِ ما بى‏ارادتى مى‏شود، عدل نیست، انصاف نیست، حق‏طلبى نیست؛ بلکه دنیا خواهى و فساد است. این سه خصوصیّت مربوط به امام بزرگوار است. (آیت‏اللّه   سید على خامنه‏اى، بیانات، سال‏1373، ص47\بیانات در مراسم «پنجمین سالگرد ارتحال حضرت امام» (ره)، 14/ 03/ 1373)

عبادت و توسّل‏

من یقین دارم، آن پیرمرد نورانى، معنوى، عالم، زاهد و عارف که این انقلاب با دست تواناى او بنا، غرس، آبیارى و میوه چینى شد، اگر در جوانى، آن راز و نیازها و آن عبادت‌ها، تفکّرها و توسّل‏ها را نداشت و آن دل مؤمن و نورانى در او پدید نمى‏آمد، این کارهاى بزرگ از او صادر نمى‏شد. مرحوم آقاى حاج میرزا جواد آقاى تهرانى که از علماى بسیار مؤمن، زاهد و خالص بود و در مشهد، بسیارى ایشان را مى‏شناختند، نزدیک سى سال پیش از این، به بنده گفت: «من در جوانى براى تحصیل به قم رفتم و آن زمان، امام را در حرم مطهّر دیدم. نمى‏شناختم ایشان کیست. دیدم که یک سیّد طلبه‏ جوان و نورانى در حرم ایستاده، تحت الحنک را انداخته، نماز مى‏خواند و اشک مى‏ریزد و تضرّع مى‏کند»

حاج میرزا جواد آقاى تهرانى مى‏گفت: «من او را نشناخته، مجذوبش شدم و از بعضى پرسیدم این آقاى نورانى کیست؟ گفتند این آقا روح اللّه خمینى‏ است. وقتى آقا روح‌اللّه، در دوره‏ جوانى، آن سرمایه و ذخیره را پدید مى‏آورند، آن وقت در سنّ هشتادسالگى، امام و بنیانگذار حکومت جمهورى اسلامى مى‏شوند» (آیت‏اللّه   سید على خامنه‏اى، بیانات، سال‏1374، ص133\ بیانات در دیدار روحانیون و طلّاب ایرانى و خارجى در صحن «مدرسه‏ فیضیّه‏ قم»، 16/ 09/ 1374) او اهل خلوت، اهل عبادت، اهل گریه‏ نیمه‏شب، اهل دعا، تضرّع، ارتباط با خدا، شعر و معنویت و عرفان و ذوق و حال بود. (آیت‏اللّه   سید على خامنه‏اى، بیانات، سال‏1378، ص45\ خطبه‏هاى نماز جمعه‏ى تهران‏، 14/ 03/ 1378)

زهد و پارسایى

نظامى که در رأس آن امام خمینى‏ است؛ آن عظیم‏القدرى که حتّى دشمنانش او را بزرگ و خارق‏العاده مى‏شمارند و به عظمتش کینه مى‏ورزند. هیچ‏کس اعتلاى معنوى او و زهد و پارسایى او و دانش و معرفت او و صفاى روح بزرگ او را انکار نمى‏کند. هیچ‏کس در او، کمترین شائبه‏اى از ضعف و تسلیم در برابر دشمنان ملت نمى‏شناسد و قله‏یى برتر از او در عظمت روحى، گمان نمى‏برد. ‏(آیت‏اللّه   سید على خامنه‏اى، مکتوبات، سال‏1369، ص52\ پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى (ره)،10/ 03/ 1369)

مقام معظم رهبری، در زمینه پارسایی و دیگر خصوصیات حضرت امام (ره)، می‌فرمایند: در هریک از کشورهاى جهان و در هر زمان، هرگاه انسانى با دانش و خردمندى و اندیشه‏ بلند، یا با پرهیزگارى و پارسائى و ایمان استوار، یا با شهامت و دلیرى و همّت والا، یا با زیرکى و تیزبینى و پختگى سیاسى، قدم در میدان کارى بزرگ بگذارد و پایدار و صبور، هدف مقدّسى را دنبال کند، بى‏تردید کشور و ملّت خود و گاه بشریت را به افتخارات بزرگ و پیشرفتهاى ماندگار خواهد رسانید. همه‏ کسانى که نامشان در فهرست نام‏آوران تاریخ قرار گرفته است به برخى از این ویژگى‏ها آراسته بوده‏اند.

امّا نام‏آور بزرگ دوران معاصر یعنى امام روح اللّه خمینى‏ همه‏ این ویژگى‏ها را با هم، آن‏ هم در نصابى معمولًا دست نیافتنى و کم‏نظیر داشت. او دانشمندى پارسا، و خردمندى پرهیزکار، و حکیمى سیاستمدار، و مؤمنى نواندیش، و عارفى شجاع و هوشمند، و فرمانروایى عادل، و مجاهدى فداکار بود. ‏(آیت‏اللّه   سید على خامنه‏اى، مکتوبات، سال‏1378، ص62\ پیام به مناسبت دهه‏ بزرگداشت یک‏صدمین سال میلاد مبارک امام خمینى‏، 31/ 06/ 1378)

او براى خودش هیچ‏چیز نمى‏خواست. براى تنها پسرش که عزیزترین انسانها براى امام، مرحوم حاج احمد آقا بود و ما بارها این را از امام شنیده بودیم که مى‏فرمود اعزّ اشخاص در نظر من ایشان است در ده سال آن حکومت و آن زمامدارى و رهبرى بزرگ، یک خانه نخرید. ما مکرّر رفته بودیم و دیده بودیم که عزیزترین کس امام، در آن باغچه‏اى که پشت حسینیه‏ منزل امام بود، داخل دو، سه اتاق زندگى مى‏کرد. آن بزرگوار براى خود، زخارف دنیوى و ذخیره و افزون‏طلبى نداشت و نخواست؛ بلکه بعکس، هدایاى فراوانى برایش مى‏آوردند که آن هدایا را در راه خدا مى‏داد.

آنچه را هم که داشت و متعلّق به خود او بود و مربوط به بیت‏المال نبود، براى بیت‏المال مصرف مى‏کرد. همان آدمى که حاضر نبود آن روز با ده پانزده میلیون تومان خانه‏ قابل قبولى براى پسرش بخرد و لو از مال شخصى خودش صدها میلیون تومان مال شخصى خود را براى نقاط مختلف براى آبادانى، براى کمک به فقرا، براى رسیدگى به سیل‏زدگان و جاهاى مختلف دیگر صرف مى‏کرد. ما اطلاع داشتیم که در مواردى پول‌هاى شخصى خود امام بود که به اشخاصى داده مى‏شد، تا بروند آنها را مصرف کنند؛ اینها هدایایى بود که مریدان و علاقه‏مندان و دوستان براى امام آورده بودند. (آیت‏اللّه   سید على خامنه‏اى، بیانات، سال‏1378، ص45\ خطبه‏هاى نماز جمعه‏ى تهران‏، 14/ 03/ 1378)

توکل

کارى که او بدان همت گماشت و با ایمان و توکّل و تدبیر و صبر خود بدان دست یافت، نیز به همان اندازه بزرگ و باورنکردنى و اعجاب‏انگیز بود.

شخصیت ممتاز و درخشان او در همه‏ دوره‏هاى حیات سیاسى‏اش خیره‏کننده و منحصر به ‏فرد بود، هم در آن روزى که از جایگاه مرجعیت دینى در قم، رژیم وابسته و فاسد پهلوى و حامیان مداخله‏گر آمریکایى آن را با نهیب پیامبرانه‏ خود به مبارزه طلبید و ظلم و استبداد و زراندوزى و دین‏ستیزى شاه و دستیارانش را دستخوش طوفان خشم ملت ساخت، و هم در آن هنگام که پس از مبارزه‏ فشرده و پرمحنتِ پانزده‏ساله، توانست با جهاد عظیم ملت ایران، نظام اسلامى را بر سر کار آورد و رژیم خائن و فاسد و بى‏کفایت را ریشه‏کن سازد.

در همه حال، او همین قلّه‏ ایمان و شجاعت و فداکارى را در کنار ژرفاى حکمت و تدبیر و خردمندى، در وجود گران‌بهاى خود به نمایش نهاد. (آیت‏اللّه   سید على خامنه‏اى، مکتوبات، سال‏1378، ص63\ پیام به مناسبت دهه‏ى بزرگداشت یک‏صدمین سال میلاد مبارک امام خمینى‏31/ 06/ 1378)

ملت ما با جوانانش، با رزمندگانش، با ارتش و سپاه و بسیج مردمی‌اش، با عشایر دلاورش، با مردم کوچه و بازارش، با خانواده‏هاى ایثارگرش، با زنان و مردان آگاه و هوشیارش، با شجاعت و ایمان و توکل بى‏نظیر رهبر عظیم‏الشّأنش، توانست در مقابل امریکا و اروپا و شوروىِ آن روز و امپراتورى شرق و غرب بایستد و بعد از هشت سال همه‏ آنها را وادار بکند که به پیروزى ملت ایران و به شکست خودشان اعتراف کنند. (آیت‏اللّه   سید على خامنه‏اى، بیانات، سال‏1370، ص206\ خطبه‏هاى نماز جمعه‏ى تهران‏، 05/ 07/ 1370)

صداقت

با مردم همیشه صادقانه و دلسوزانه سخن گفت و چون معلّمى بصیر و راهنمائى بَلَد، در مسیر طولانى مبارزه، عقل و حکمت و معرفت خود را در اختیار راهروان نهاد.

اقتدار و صلابت خود را با عدل و دادگرى مزیّن کرد، و تفوّقِ همه‏کس پذیرِ خود را با عبودیت و خاکسارى منوّر ساخت، و تمکّن و برخوردارى را با زهد و پارسائى درمان کرد. راه خدا و بندگى خدا را لحظه‏اى رها نکرد و چون بار امانتى سنگین بر دوش داشت مراقبت روح خود را مضاعف ساخت.

سخنِ از دل برخاسته و دلِ ذاکر و خاشع، و رفتارِ از دین الهام‏ گرفته‏ او، چشمه‏ جوشانى از معرفت و حکمت و تدبیر الهى را بر فکر و ذهن ملّت ایران که عاشق صفا و معنویت او بودند، جارى ساخت و دولتمردان و مسئولان و آحاد مردم را براى مواجهه با انبوه دشمنى‏ها و دسیسه‏ها و حلّ کوه مشکلاتِ تحمیلى آماده و مجهّز کرد. (آیت‏اللّه   سید على خامنه‏اى، مکتوبات، سال‏1378، ص63\ پیام به مناسبت دهه‏ بزرگداشت یک‏صدمین سال میلاد مبارک امام خمینى‏31/ 06/ 1378)

رعایت تقوا

روز، روز متعلّق به امام بزرگوار است و سخن ما درباره‏ خصوصیاتى از این مرد بزرگ و این یادگار پیامبران و اولیاى الهى در زمان ماست. به همه‏ برادران و خواهران نمازگزار عرض مى‏کنم که خصوصیت امام بزرگوار ما رعایت تقوا بود. همه‏ شما تقوا را دستورالعمل زندگى خود قرار دهید، تا همچنان که ابواب رحمت الهى بر روى آن مرد بزرگ باز شد، بر روى ما هم باز شود. تقوا، رحمت و هدایت الهى را متوجّه فرد و جامعه‏ باتقوا مى‏کند.

دستورالعمل اوّل و آخر پیامبران و جانشینان‌شان، تقواى الهى است. (آیت‏اللّه   سید على خامنه‏اى، بیانات، سال‏1378، ص42\ خطبه‏هاى نماز جمعه‏ى تهران‏، 14/ 03/ 1378) امام (رضوان اللّه تعالى علیه)، براى ما آیت تقوا بود. هرچه موفقیت در کار این انقلاب بود، در درجه‏ اول، ناشى از تقواى قلبى آن رهبر و پیشوا و مجسمه‏ى تقوا بود. (آیت‏اللّه   سید على خامنه‏اى، بیانات، سال‏1369، ص94\ سخنرانى در دیدار با خانواده‏هاى معظم شهدا و جانبازان شهرهاى خوى، بندر گناوه و استانهاى مازندران و آذربایجان غربى، گروههایى از دانشجویان، جمعى از مهاجران جنگ تحمیلى، کشاورزان و مسئولان هیأت‌هاى هفت‏نفره‏ واگذارى زمین‏، 02/ 03/ 1369)

هرچه مسئولیت ما بالاتر باشد، تقواى بیشترى لازم داریم. در میدان جهاد هم تقواست که انسان را پیروز مى‏کند. در میدان مبارزه‏ با استکبار هم که شما ملت سال‌ها بودید و مثل این روزها در سال 57 به پیروزى رسیدید، تقوا شما را پیروز کرد؛ تقواى آن رهبر که جز به امر الهى و تکلیف شرعى، به هیچ ‏چیز دیگرى نیندیشید، و تقواى شما آحاد ملت که براى خاطر خدا، از هوس‌ها و منافع شخصى خود گذشتید. (آیت‏اللّه   سید على خامنه‏اى، بیانات، سال‏1369، ص421-422\ خطبه‏هاى نماز جمعه‏ى تهران‏، 19/ 11/ 1369

مظهر نوآورى علمى و تبحر در فقه و اصول

او مظهر نوآورى علمى و تبحّر در فقه و اصول بود. بنده قبل از ایشان استاد بزرگى را در مشهد دیده بودم یعنى مرحوم آیت‏اللّه میلانى که از فقهاى برجسته بود. در قم هم همان وقت رئیس حوزه‏ علمیه‏ قم که استاد امام هم بود؛ یعنى مرحوم آیت‏اللّه   بروجردى حضور داشت؛ بزرگان دیگرى هم بودند؛ اما آن محفل درسى که دل‌هاى جوان و مشتاق و کوشا و علاقه‏مند به استعدادهاى خوب را جذب مى‏کرد، درس فقه و اصول امام بود. (آیت‏اللّه   سید على خامنه‏اى، بیانات، سال‏1378، ص42\ خطبه‏هاى نماز جمعه‏ى تهران‏، 14/ 03/ 1378)

جمع بین صفات ممتاز

اغلب آن صفاتى که در زمامداران مختلف عالم، مایه امتیاز آنها مى‏شد، تا آنجایى که من بررسى کردم و به ذهنم رسیده است ما در امام مجتمع مى‏دیدیم. او، هم عاقل بود، هم دوراندیش بود، هم محتاط بود، هم دشمن‏شناس بود، هم به دوست اعتماد مى‏کرد و هم ضربه‏اى را که به دشمن وارد مى‏کرد، قاطع وارد مى‏کرد. همه‏ صفات و خصوصیاتى که براى یک انسان لازم است تا بتواند در چنین جایگاه حسّاس و خطیرى انجام وظیفه کند و خدا و وجدان خود را راضى نماید، در این مرد جمع بود... این، بُعد حاکم و رهبر بودن امام در موضع یک انسان مقتدر و یک انسان بااراده بود؛ انسانى که اگر جنگ پیش بیاید، مى‏تواند تصمیم بگیرد؛ اگر صلح هم باشد، مى‏تواند تصمیم بگیرد. براى اداره‏ یک کشور و براى مواجهه با دشمنان، مى‏تواند تصمیم‏گیرى کند.

اما همین انسان، در چهره‏ زندگى شخصى و خصوصى خود، یک انسان زاهد و عارف و منقطع از دنیاست. البته منظور، دنیاى بد است؛ همان چیزى که خود او مى‏گفت دنیاى بد، آن چیزى است که در درون شماست. این ظواهر طبیعت زمین و درخت و آسمان و اختراعات و امثال اینها دنیاى بد نیست. اینها نعمت‌هاى خداست؛ باید اینها را آباد کرد. دنیاى بد، آن خودخواهى، آن افزون‏طلبى و آن احساس تعلّقى است که در درون انسان است. امام از این دنیاى بد به‏کلّى منقطع بود. (آیت‏اللّه   سید على خامنه‏اى، بیانات، سال‏1378، ص45-44\ خطبه‏هاى نماز جمعه‏ى تهران‏، 14/ 03/ 1378)

مهربان و لطیف

آن مردى که چهره‏ باصلابتش دشمنانِ ملت ایران را مى‏ترساند و به خود مى‏لرزاند آن سدّ مستحکم و کوه استوار وقتى‏ که مسائل عاطفى و انسانى پیش مى‏آمد، یک انسان لطیف، یک انسان کامل و یک انسان مهربان بود. من این قضیه را نقل کرده‏ام که یک‏وقت در یکى از سفرهاى من، خانمى خودش را به من رساند و گفت از قول من به امام بگویید که پسرم در جنگ اسیر شده بود و اخیراً خبر کشته شدن او را برایم آورده‏اند.

من پسرم کشته شده، اما برایم اهمیت ندارد؛ براى من سلامت شما اهمیت دارد. آن خانم این جمله را در اوج هیجان و احساس به من گفت. من خدمت امام آمدم و داخل رفتم. ایشان سرِ پا ایستاده بود و من همین مطلب را برایش نقل کردم؛ دیدم این کوه استوار و وقار و استقامت، مثل درخت تناورى که ناگهان بر اثر توفانى خم شود، در خود فرورفت. مثل کسى که دلش بشکند؛ روح و جان و جسم او تحت تأثیر این حرف مادر شهید قرار گرفت و چشمانش پُر از اشک شد!

شبى در یک جلسه‏ خصوصى، با دو سه نفر از دوستان، منزل مرحوم حاج احمد آقا نشسته بودیم؛ ایشان هم نشسته بود. یکى از ما گفتیم: آقا شما مقامات معنوى دارید، مقامات عرفانى دارید؛ چند جمله‏اى ما را نصیحت و هدایت کنید. آن مردِ با عظمتى که آن‏گونه اهل معنا و اهل سلوک بود، در مقابل این جمله‏ ستایش‏گونه‏ کوتاه یک شاگردش که البته همه‏ ما مثل شاگردان و مثل فرزندان امام بودیم؛ رفتار ما مثل فرزند در مقابل پدر بود آنچنان در حال حیا و شرمندگى و تواضع فرورفت که اثر آن در رفتار و جسم و کیفیّت نشستن او محسوس شد! در حقیقت ما شرمنده شدیم که این حرف را زدیم که موجب حیاى امام شد. آن مرد شجاع و آن نیروى عظیم، در قضایاى عاطفى و معنوى، این‏گونه متواضع و باحیا بود. (آیت‏اللّه   سید على خامنه‏اى، بیانات، سال‏1378، ص45-46\ خطبه‏هاى نماز جمعه‏ى تهران‏، 14/ 03/ 1378)

نام:
ایمیل:
نظر: