علی تتماج
این روزها در عرصه جهانی یک جمله به گوش میرسد و آن اینکه، عربستان با استفاده از ظرفیتهای نفتی توانسته قیمت نفت را به کمتر از 60 دلار برساند. محافل رسانهای غربی نیز بهکرات تلاش کردهاند تا چنان وانمود کنند که این اقدام عربستان در چارچوب نزاع شیعه و سنی (رقابت عربستان و ایران) است تا از این آب گلآلود برای اهداف ضد اسلامی غرب بهره گیرند. حال این پرسش مطرح است که آیا پایین آمدن قیمت نفت برگرفته از قدرت عربستان است و یا ابعاد پنهانی دیگری در لوای آن قرار دارد؟ پاسخ به این پرسش را در تحولات درونی و سیاست خارجی عربستان میتوان مشاهده کرد. در حوزه داخلی، در حالی اعتراضات مردمی به سیاستهای دولت شدت گرفته است که افکار عمومی جهان نیز بیش از گذشته به انتقاد حقوق بشری از عربستان روی آوردهاند که چالشهای بسیاری برای آن به همراه دارد.
در عرصه بیرونی نیز، از یکسو عربستان نتوانسته تمام سیاستهای خود را به شورای همکاری خلیجفارس تحمیل کند و باوجود ادعای حل اختلافات میان اعضا، همچنان چالشها با محوریت مقابله با عربستان در آن مشهود است. در حوزه نظامی نیز عربستان از یکسو نتوانسته از دخالتهای مستقیم در بحرین و یمن دستاوردی داشته باشد و قیام مردم این دو کشور همچنان در مخالفت با عربستان پیش میرود. از سویی گروههای تروریستی نیز نتوانستهاند در عراق، لبنان و سوریه منافع عربستان را تأمین کنند، در حالی که آگاهی جهانی از جنایات عربستان و همراهی این کشور با غرب علیه امنیت جهان اسلام انزجار ملتهای مسلمان از این کشور را به همراه داشته است. در حوزه فلسطین نیز، خیانتهای عربستان ـ بهگونهای است که حتی به تعهدات خود برای بازسازی غزه عمل نکرده است ـ و اخبار همگرایی ریاض با صهیونیستها علیه فلسطین، تخریب بیشتر جایگاه منطقهای عربستان را رقم زده است.
اوضاع عربستان چنان نابسامان بوده که حتی متحدان غربی آن نیز دیگر رویکردی به ریاض نداشته و افرادی مانند جو بایدن، معاون رئیسجمهور آمریکا صراحتاً به انتقاد از عملکردهای منطقهای عربستان میپردازد.
مجموع این اوضاع نشان میدهد که عربستان در حوزههای مختلف با شکست مواجه شده و عملاً توان ایفای نقش در منطقه را ندارد. با توجه به این اوصاف میتوان دریافت که رویکرد عربستان به افزایش تولید نفت و تلاش آن برای کاهش بهای نفت بیش از هر چیز، اقدامی برای پنهانسازی شکستهای عربستان با انحراف افکار عمومی به مسائل حاشیهای است. ریاض سعی دارد با نمایش قدرت حبابی خود در حوزه اقتصادی، وجههای جهانی از خود به نمایش گذارد تا شاید مانع از آگاهی جهانی از شکستهای متعدد این کشور در منطقه شود. در این میان، کشورهای غربی نیز که از جاهطلبی و نیز تزلزل شدید سران عربستان آگاه هستند با تشویق و همراهی با این کشور در عرصه نفت بر آنند تا بار دیگر از آن به عنوان ابزاری برای ایجاد چالش برای دیگر کشورهای اسلامی و طرحهای ضد روسی خود بهره گیرند. آنچه مسلم است، عربستان هرگز توان تأثیرگذاری بر بازار نفت بدون مشارکت غرب را ندارد و اکنون صحنهگردان اصلی، غرب است که با نقاب عربستان، در حال ضربه زدن به اقتصاد کشورهای اسلامی است. به عبارتی، عربستان که با حمایت از تروریسم، جهان اسلام را با بحران همراه کرده، اکنون با رویکرد به مطالبات اقتصادی غرب و با تصور قدرتیابی دوباره، چالشهای جدیدی را برای جهان اسلام ایجاد میکند، در حالی که نتیجه این رفتارها، نه تنها ایجاد قدرت برای ریاض نبوده، بلکه ابعاد جدید انزجار ملتها از عربستان را در پی داشته است.
امتهای مسلمان تأکید دارند که جاهطلبی عربستان بار دیگر مورد سوءاستفاده غرب قرار گرفته است و ریاض با اشتباه راهبردی خود، تیشهای دیگر بر ریشه خود در جهان اسلام زده است. ریاض، در حالی سعی کرده از حربه اقتصاد برای جبران شکستهای سیاسی و نظامی خود بهره گیرد که تأکید کشورها بر عدم اتکا به نفت و رویکرد به مولفههای درآمدی جایگزین در آینده نه چندان دور، شکست اقتصادی ریاض را نیز در پی دارد که زمینهساز بحرانهای جدید داخلی و خارجی برای این کشور خواهد بود.