صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۵:۱۸  ، 
شناسه خبر : ۲۷۳۴۴۵
عبدالله عبدالله در گفت‌وگوی اختصاصی با‌ «اعتماد»:
سارا معصومی – اشاره: دومین دیدار با دکتر عبدالله عبدالله در کابل یک سال پس از روزهای حضور وی در رقابت‌های نفسگیر انتخاباتی رخ داد. این روزها، مجاهد پیشین و هم‌رزم احمد شاه مسعود جامه ریاست اجرایی در دولت وحدت ملی را بر تن دارد. نتیجه انتخابات سال ٢٠١٤ در افغانستان باز هم مانند سال ٢٠٠٩ به شائبه تقلب آمیخته بود؛ تقلبی که عبدالله در سال ٢٠٠٩ میلادی داعیه‌دار آن بود و به نشانه اعتراض به آن از شرکت در دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری سر باز زد. سناریو فوق دوباره در سال ٢٠١٤ میلادی و در حالی که دیگر شخص رییس‌جمهور پیشین یعنی حامد کرزی مقابل عبدالله در رقابت‌های انتخاباتی نبود تکرار شد. این بار محمد اشرف غنی احمدزی برنده اعلام شد و البته دیگر از عقب‌نشینی عبدالله عبدالله خبری نبود. هرچند عبدالله در نخستین گفت‌وگویی که با وی داشتم پیش‌بینی کرده بود که تکرار تقلب گذشته و یا گسترده‌تر از آن در این دور از انتخابات از سوی مردم تحمل نخواهد شد، در این گفت‌وگو ترجیح داد از تکرار تاریخ گذشته سر باز زده و به جای سخن گفتن از آنچه در انتخابات گذشت به تاریخ جدیدی اشاره کند که در سایه دولت وحدت ملی رودرروی افغانستان است. عبدالله از پدری پشتون و مادری تاجیک است. پدرش سناتور انتصابی از استان قندهار در آخرین دور کار شورای ملی در زمان ظاهر شاه بود. وی دانش‌آموخته رشته پزشکی در دانشگاه کابل است و از سال ١٣٦٤ در جبهه‌های جنگ شمال کار در بخش‌های پزشکی را دنبال کرد. او خیلی زود در کنار افراد نزدیک به شاه مسعود، فرمانده مشهور مجاهدین در پنجشیر قرار گرفته و اعتماد او را جلب کرد. عبدالله پس از پیروزی مجاهدین و تشکیل دولت موقت (١٣٧١ تا ١٣٧٥) زمانی که مسعود وزیر دفاع بود، در مقام رییس دفتر و سخنگوی وی مشغول به کار بود. در سال‌های ١٣٧٥ تا ١٣٨٠ که دولت به رهبری برهان‌الدین ربانی به دلیل تسلط طالبان بر کابل در شمال کشور مستقر بود، عبدالله معاون و سرپرست وزارت امور خارجه بود. دکتر عبدالله نقش قابل توجهی در کنفرانس بن ١ داشت و بر اساس موافقتنامه بن به عنوان وزیر امور خارجه اداره موقت تحت رهبری حامد کرزای تعیین و همین عنوان را در دولت انتقالی هم حفظ کرد. پس از سال ١٣٨٣، عبدالله در کابینه دولت منتخب حامد کرزی حضور نداشته و از کارهای رسمی کنار گذاشته شد. رییس اجرایی دولت در گفت‌وگوی اختصاصی که در منزل شخصی‌اش در کابل انجام گرفت از تقلب در انتخابات گفت و مطالبه‌های مردمی که به او رای دادند. از بحران سیاسی و امنیتی گفت که افغانستان با آن دست و پنجه نرم می‌کند و چالش‌ها و فرصت‌هایی که پیش روی دولت وحدت ملی است. متن این گفت‌وگو به شرح زیر است:

* سابقه گفت‌وگوی قبلی من با شما به پیش از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری بازمی‌گردد. در آن زمان هم از شما در خصوص احتمال تقلب در انتخابات سوال کردم و شما ابراز امیدواری کردید که تجربه انتخابات ٢٠٠٩ تکرار نشود. با این‌همه شما در عمر سیاسی خود در افغانستان دو بار کاندید انتخابات ریاست‌جمهوری شدید و هر دو بار شائبه وقوع تقلب از سوی شما به شکل کاملا جدی مطرح و پیگیری شد. به نظر می‌رسد هواداران شما پس از اتفاق اخیر از سیستم انتخابات در افغانستان ناامید شده‌اند و بسیاری اعتقاد دارند که فردی که به وی رای داده‌اند به دلیل تقلب از ورود به ارگ ریاست‌جمهوری محروم شده است. شما شخصا ریشه‌های این بحران انتخاباتی را در چه می‌دانید؟

** حقیقت این است که سیستم انتخاباتی افغانستان از پایه و بنیان به اصلاحات نیاز دارد. پایه‌های مناسبی برای این سیستم از ابتدا گذاشته نشده است. بخشی از ایراد کار در سیستم و نحوه برگزاری انتخابات است و بخشی از ایراد هم به افراد و متصدیان برگزاری بازمی‌گردد. در سیستمی که رییس‌جمهور بر روسا و کارمندان این کمیسیون تاثیرگذار است نمی‌توان از اعمال نفوذ حکومت اجتناب ورزید. سوالی که ممکن است پیش بیاید این است که ما بر این مسائل و ایرادها وقوف کامل داشتیم پس چرا وارد این گردونه شدیم؟ پاسخ من این است که در حال حاضر مساله مهم رسیدگی به مسائل دیگر مملکتی است. در این مساله شکی نیست که پاره‌ای از مردم مایوس شده‌اند و دموکراسی در افغانستان صدمه دید اما کار ادامه دارد و تعهد جدی برای اصلاح سیستم انتخابات و نهادهای انتخاباتی در موافقتنامه‌ای که بین ما و رییس‌جمهور وجود دارد دیده می‌شود. امیدوار هستیم که پس از تکمیل کابینه کار بنیادی در این خصوص آغاز شود.

* فکر می‌کنید طرفداران شما که به دنبال راه‌یابی شخص دکتر عبدالله به ارگ ریاست‌جمهوری بودند موافق ائتلاف شکل گرفته میان شما و رقیب و راه‌یابی شما به سیستم اجرایی در افغانستان به این سبک و سیاق بودند؟

** در زمانی که بحث‌ها در خصوص نتیجه انتخابات، رقابت صورت گرفته و حرکت‌های مدنی برای اعتراض به اتفاق رخ داده بسیار داغ بود اکثریت طرفداران ما به دنبال این بودند که تیم ما اقدام دیگری به جز ائتلاف انجام دهد. برخی از این افراد اعتقاد داشتند که ما باید از راه‌های غیرمعمول زمام امور را در دست بگیریم. این طرز تفکر هم ریشه در صدمه‌هایی داشت که احساسات مردم از نتیجه انتخابات متحمل شده بود و البته که من از ابتدا با چنین رویکردی مخالف بودم. امروز که افغانستان از آن مرحله حساس و برخوردهای احساسی عبور کرده است اکثر کسانی که با تعقل به ماجرا نگاه می‌کنند حرکت انجام گرفته و تشکیل حکومت وحدت ملی را با توجه به رقابت‌های جدی که انجام شده و پیچیدگی‌هایی که انتخابات داشت عاقلانه می‌دانند.

* آخرین پرسش من از شما در مصاحبه نخست این بود که اگر در شرایط شرکت در ائتلاف با رقیب قرار بگیرید تن به این شراکت سیاسی خواهید داد یا خیر؟ پاسخ شما در آن زمان منفی بود. چه اتفاقی رخ داد که شما به این باور رسیدید که تشکیل دولت وحدت ملی بهترین گزینه برای افغانستان است؟

** پس از انتخابات شکاف بسیار جدی در میان مردم و همچنین سیاستمداران ایجاد شده بود. این فاصله گرفتن‌های سیاسی و اجتماعی مردم از هم به اندازه‌ای شده بود که احتمال شکل‌گیری تفرقه‌های قومی وجود داشت. در این شرایط با در نظر گرفتن چالش‌های امنیتی که مملکت با آن مواجه است و همچنین شکنندگی اوضاع بهترین نتیجه‌ای که می‌توانستیم از انتخابات به دست آوریم همین وضعیت فعلی بود.

* توزیع قدرت در دولت وحدت ملی بر مبنای یک توافق سیاسی صورت گرفت. مکانیزم تعامل دو مسوول ارشد دولت وحدت ملی در شرایطی که خلأ قانونی در این مورد وجود دارد چگونه تعریف شده است؟ این خلأ قانونی را تا ایجاد تغییرات لازم درقانون اساسی چگونه بنا دارید از بین ببرید؟

** در موقعیت فعلی هم روال طبیعی حکومت داری به سبک و سیاقی که قبلا وجود داشت با چالش‌هایی مواجه است. از نظر قانونی مساله‌ای که در موافقتامه پیش بینی شده است بر دو سال برگزاری انتخابات لویی جرگه تاکید داشته و تعدیل قانون اساسی تا نظام سیاسی افغانستان به گردونه اصلاحات وارد و پست صدارت اجرایی تعریف شود.

* میان دیدگاه‌های انتخاباتی شما و آقای اشرف غنی احمدزی اختلاف‌های بسیاری وجود داشت. با توجه به این اختلاف‌ها، عمر دولت وحدت ملی را چگونه پیش بینی می‌کنید؟

** یک مساله شعارهای کاندیداها در زمان انتخابات است و مساله دیگر دیدگاه‌های کلی نسبت به مسائل مملکتی، دولت داری و ملت‌سازی. در همان زمان هم شاید نحوه مطرح کردن قضایا متفاوت بود اما در دیدگاه‌های کلان نزدیکی وجود داشت. امروز هم که هر دو با هم در قالب دولت وحدت ملی کار می‌کنیم چالش‌ها به گونه‌ای نیست که یک مساله برای رییس‌جمهور چالش و برای رییس اجرایی نباشد. علاوه بر این تنها در چارچوب کار همزمان و توامان با یکدیگر است که می‌توان از فرصت‌های موجود به نفع مردم افغانستان استفاده کرد. با توجه به واقعیت‌های سیاسی موجود در افغانستان و صدمه‌هایی که تطویل زمان اعلام نتیجه انتخابات وارد کرد باید درصدد جبران آن روزها برآمد. امروز هم ما با شرایط آسانی روبه رو نیستم اما به نفع منافع ملی و مردمی است که دولت وحدت ملی یکپارچه کار خود را ادامه دهد و به نظر من بهترین گزینه هم در شرایط فعلی افغانستان همین است.

معرفی کابینه به مجلس بیش از ١٠٠ روز طول کشید و در جریان رای‌گیری‌های مجلس هم تعدادی از نمایندگان رای مثبت را به دست نیاورده‌اند. بسیاری تطویل این دوران را نشانه خوبی برای دولت وحدت ملی نمی‌دانند.

شرایط مشابه افغانستان و شرایطی را که ما با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم با شرایط هرکشور دیگری مقایسه کنید و سپس به این نتیجه می‌رسید که بخشی از وقتی که برای معرفی کابینه گرفته شد همان وقت طبیعی است که با توجه به شرایط موجود یک ضرورت است. بحث‌هایی در داخل تیم‌ها وجود داشت و همزمان هم بحث‌هایی در میان دو طرف که رییس اجرایی و رییس‌جمهور باشند برقرار بود. علاوه بر این انتخاب افراد به گونه‌ای که مورد حمایت مردم افغانستان هم باشند و از عهده مسوولیت خود برآیند کار آسانی نبود.

علاوه بر این باید برای تشکیل کابینه به اصل شایسته سالاری هم توجه می‌شد. طبیعتا ما از اینکه معرفی کابینه به درازا کشید خشنود نبوده و نیستیم. مشکل تازه‌ای هم که به آن برخورد کردیم مساله عدم موافقت مجلس با برخی کاندیداهاست که امیدوار هستیم راه‌حلی برای رفع این مشکل هم پیدا شود. به هرحال باید فضا و شرایطی را که این مساله در آن صورت گرفت در نظر داشت و با شروع کار کابینه که امیدوارم به زودی تکمیل شود امکان جبران وقت فوت شده وجود خواهد داشت.

* گفته می‌شود که دولت جدید در سیاست خارجی خود گردش‌هایی را به نسبت دولت حامد کرزای پیش خواهد برد. گردش‌هایی نظیر نزدیکی بیشتر به پاکستان و به تبع آن فاصله گرفتن سیاسی از هند یا نزدیکی به عربستان سعودی. با توجه به سابقه حضور شما در دستگاه دیپلماسی افغانستان، نگاه شما به رابطه کابل با همسایگان کلیدی و بازیگران منطقه‌ای چیست؟

** پرداختن به بخش‌هایی از سیاست خارجی که چالش‌آفرین بوده از اولویت‌های دولت وحدت ملی است. بدون آنکه نام کشور خاصی را قید کنم باید بگویم که افغانستان با برخی کشورها رابطه بسیار دوستانه‌ای دارد و مشکل خاصی در روابط دوجانبه با آنها ندارد و اگر هم مشکل‌های کوچکی باشد با گفت‌وگو مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد. اما در مواجهه با برخی کشورها ما با مشکلات بسیار جدی روبه‌رو هستیم و این مساله هم به دلیل تاثیری است که سیاست برخی کشورها بر اوضاع افغانستان به خصوص مسائل امنیتی آن می‌گذارد. اگر در خصوص رفع مشکلات با اینگونه کشورها در چند ماه اخیر کوشش‌های بسیاری صورت گرفته است نمی‌توان با قضاوتی عجولانه این حرکت را به تغییر اساسی در دید افغانستان نسبت به منطقه و روابط منطقه‌ای آن تعبیر کرد. مساله اساسی این است که در راستای بهبود رابطه با پاکستان تلاش‌هایی صورت گرفته است و برخی سفرهای ما که به کشورهای فراتر از منطقه هم بوده به نوعی باز با رابطه ما با پاکستان در ارتباط بوده است.

* در مصاحبه‌ای که با حامد کرزای داشتم ایشان با اشاره به ٢١ بار سفر به پاکستان در دوران ریاست‌جمهوری خود تاکید کردند که تمام تلاش خود را برای بهبود رابطه با اسلام‌آباد به کار گرفتند اما نتیجه چندانی نداشته است. دولت وحدت ملی برای تنش‌زدایی از این رابطه و بهبود آن چه مسیر متفاوتی از کرزای را درپیش خواهد گرفت که به کمک پاکستان به حل مساله طالبان هم منتهی شود؟

** حل معظل طالبان به حل یک مساله واحد با یک همسایه در منطقه یا بخشی از روابط خارجی افغانستان وابسته نیست. در این شکی نیست که رابطه با پاکستان تاثیر بسیار زیادی بر حل این معضل دارد و کوشش‌هایی هم که در این مدت صورت گرفته است از یک طرف به دلیل همسایگی افغانستان و پاکستان بوده که با چالش‌های مشترک و فرصت‌های مشترک روبه رو هستند و از طرف دیگر مساله طالبان یک فاکتور عمده در روابط ما بوده و هست. برای حل مشکل کارهایی وجود دارد که باید در داخل افغانستان انجام گیرد و مسائل مختلفی باید در این خصوص در نظر گرفته شود و تنها با یک فاکتور نمی‌توان این مساله را حل کرد.

* از زمان تشکیل دولت وحدت ملی اقدامی برای مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم با طالبان انجام شده است؟

** اقدامی برای مذاکره مستقیم صورت نگرفته است. برخی کشورها کوشش‌هایی داشته‌اند،  به عنوان نمونه جمهوری مردمی چین یک یا دو بار تماس‌هایی با طالبان داشته‌اند اما هنوز نتایجی از آن تماس‌ها به دست نیامده است. در تماس‌هایی هم که با کشور پاکستان بوده است تاکنون کار عملی در این خصوص صورت نگرفته است.

* چرا چین‌؟

** نکته‌ای که باید بگویم این است که مساله چین تازگی ندارد و در ادامه سیاست‌های قبلی دولت پیشین افغانستان است. این درخواست از جانب آقای کرزی از دولت جمهوری مردمی چین صورت گرفت که نقش میانجی با طالبان برای مذاکره را بازی کنند. اساس این درخواست هم بر مبنای تاثیری بوده است که چین بر کشور پاکستان دارد. طالبان هم احتمالا به دلیل رابطه حسنه میان چین و پاکستان میانجی‌گری چین را راحت‌تر می‌دانند.

* ارزیابی شما از سفر اخیر وزیر امور خارجه ایران به افغانستان چیست؟ آیا توافق عملی در این سفر میان دو طرف انجام گرفت؟ ایران در دستگاه دیپلماسی دولت جدید چه جایگاهی را به خود اختصاص داده است؟

** سفر آقای ظریف به افغانستان بسیار موفقیت‌آمیز بود و در فضایی بسیار دوستانه و مساعد و مملو از حسن نیت متقابل صورت گرفت. در این سفر بر محورهای متفاوت همکاری‌های دوجانبه میان ایران و افغانستان بحث شد؛ البته بنا نبود که بر مسائل مشخصی هم موافقتنامه‌ای امضا شود. این سفر نخستین سفر رسمی وزیر امور خارجه ایران، پس از شرکت معاون اول رییس‌جمهور ایران در مراسم تحلیف بود. دو طرف در این سفر بر ادامه روابط قوی دوجانبه و حسن نیت موجود تاکید داشتند و از طرف افغانستان هم ما یک بار دیگر به ایران اطمینان دادیم که سیاست دوستانه و همسایگی مسالمت‌آمیز با جمهوری اسلامی ایران که اساس سیاست خارجی ما را تشکیل می‌دهد، نه تنها ادامه خواهد یافت بلکه گسترش هم داده خواهد شد.

* با تکمیل شدن انتقال مسوولیت‌های امنتی به نیروهای افغان، مسوولیت این موضوع به‌صورت کامل در اختیار دولت افغانستان قرار دارد در حالی که به نظر می‌رسد امکانات شما پاسخگوی نیازهای موجود نیست. چه برنامه‌ای برای تامین این نیازمندی‌های نظامی خود دارید؟

** در فرصتی که هنوز وجود دارد و جامعه بین‌المللی هم متعهد به ادامه همکاری با ما در این فرصت و پس از آن هستند باید بیشترین استفاده صورت گیرد. دو سال و نیم پیش از این تاریخ حدود ١٥٠ هزار نیروی خارجی مستقر بود، امروز اندکی بیش از ١١ هزار نیروی خارجی در افغانستان حضور دارند. در یک سال گذشته هم بیشترین بار ادامه جنگ بر دوش نیروهای افغان بوده و نیروهای ما از یک بار امنیتی بسیار سنگین، نسبتا موفق بیرون آمدند. ما چاره‌ای نداریم جز اینکه در این خصوص روی پاهای خود بایستیم و مستقل عمل کنیم که البته این امر وقت گیر خواهد بود. ادامه همکاری‌های بین‌المللی که تعهدی هم در خصوص آن وجود دارد عامل بسیار مهمی است. همزمان درک واقعیت‌های تازه‌ای که با آن روبه رو هستیم شاید ما را به این نتیجه برساند که روی راهکارهای متفاوت فکر کنیم و نه تنها براتکا کردن به کمک‌های بین‌المللی برای تجهیز نیروهای افغان. در دو سالی که افغانستان پیش رو دارد می‌تواند بیشترین استفاده را در تقویت نیروهای داخلی بکند.

* اخیرا اخباری مبنی بر ورود داعش به افغانستان و پاکستان یا حمایت تعدادی از جریانات افراطی در دو کشور از داعش مشاهده شده است. آیا امکانی برای حضورداعش در افغانستان می‌بینید؟دولت وحدت ملی در این مدت تدبیری برای مقابله با حضور احتمالی داعش در نظر گرفته است؟

** در افغانستان به گونه‌ای که گفته می‌شود و داعش در سایر مناطق مانند عراق و سوریه فعالیت دارد، در افغانستان دیده نشده و فعالیتی ندارد. مساله‌ای که اتفاق افتاده این است که تعدادی از مردمی که در وزیرستان مستقر بوده‌اند به همراه بستگان خود به افغانستان کوچ کرده‌اند و اکثر آنها تروریست‌هایی هستند خارجی از کشورهای آسیای میانه. این روند انتقال هنوز هم ادامه دارد و در برخی نقاط افغانستان مستقر شده‌اند. این افراد با سرمایه هنگفت به افغانستان آمده‌اند و در برخی مکان‌ها بیرق‌های طالبان جای خود را به پرچم‌های سیاه داده‌اند. این مساله بسیار تازه است و نیازمند توجه جدی دولت است.

یک سناریو این است که این نیروها به سمت افغانستان حرکت کرده و از یکی از مرزها خود را به داخل رسانده‌اند و به نام داعش فعالیت خود را آغاز کرده‌اند. سناریو دیگر این است که وضعیت آنها در پاکستان نامساعد شده و به سمت افغانستان آمده‌اند. البته این گروه‌ها عمدتا به گروه‌های تروریستی نظیر القاعده و دیگر شبه نظامیان تروریست تعلق داشته‌اند و در حال حاضر با بستگان خود به افغانستان کوچ کرده‌اند. این افراد هرچند با پول فراوان به افغانستان آمده‌اند اما هنوز در محل، اسکان جدی نیافته‌اند در فکر تاثیرگذاری در داخل افغانستان هستند. حضور این افراد زنگ‌های خطر را به صدا درآورده است اما به اندازه‌ای نیست که داعش در سایر مناطق فعالیت داشته است.

* افغانستان بعد از گذشت بیش از یک دهه و برخورداری از کمک همکاران بین‌المللی خود، کماکان با چالش عمده کشت و تولید مواد مخدر مواجه است. چرا این مشکل با وجود هزینه‌های زیادی که توسط جامعه بین‌المللی در افغانستان برای مقابله با آن انجام شده باقی مانده است؟ با توجه به اینکه این مساله مشکل مشترک ایران و افغانستان است دولت وحدت ملی چه برنامه‌ای برای مهار یا حداقل کاهش آن دارد؟

** این مساله یک مشکل جهانی است و ما در حد خود برای مهار آن مسوولیت داریم. کشورهایی که مصرف‌کننده هستند و کشورهایی که نقش ترانزیت را هم ایفا می‌کنند باید مسوولیت‌های خود را به جا آورند. برنامه‌هایی که تاکنون وجود داشته موفقیت‌آمیز نبوده و این مشکل ادامه پیدا کرده است. راه‌حلی که بتوان این موضوع را یک شبه حل و فصل کرد وجود ندارد اما عزم و اراده سیاسی قوی وجود دارد. در مهار این مشکل همکاری‌های منطقه‌ای بسیار مهم و همکاری‌های بین‌المللی شرط اساسی است. همه باید برای حل این مشکل که جهانی است و مشکل بشریت هم است وظیفه خود را ایفا کنیم.

* چه تلاشی برای حضورفعال زنان در کابینه و بدنه اجرایی در دولت وحدت ملی انجام گرفته است؟ بسیاری این حضور را نمایشی دانسته و می‌دانند.

** حضورهای نمایشی زنان که پیش از این هم وجود داشته، ره به جایی نبرده و برای تغییر وضعیت مفید هم نبوده است. اصل مساله دال بر لزوم حضور زن در جامعه و در عالم سیاست و حتی در مسائل اقتصادی باید در کشور مورد توجه قرار گیرد. این مساله‌ای است که کشورهای جهان سوم و کشورهای در حال جنگ بیشتر با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. افغانستان هم برآمده از جنگ و هم در حال جنگ است. پرداختن به این مساله تنها از منظر سمبلیک نیست بلکه حضور زنان یک ضرورت برای جامعه افغانستان و برای توسعه این کشور است. حضور نسبی زنان فعلا محقق شده است اما نقش زنان در حکومت و حکومت‌داری محدود به سه تا چهار پست در کابینه نخواهد بود.

* تولید ثروت و تبدیل شدن به چهار راه منطقه از منظر تجارت و ترانزیت واژه‌هایی هستند که این روزها از مقامات افغانستان زیاد شنیده می‌شود. چگونه می‌خواهید در شرایطی که هنوز افغانستان با چالش‌های عمده امنیتی در محیط داخلی مواجه و تنظیم رابطه با برخی کشورهای منطقه به‌صورت کامل صورت نگرفته و از طرفی فاقد زیرساخت‌های لازم است به این مهم دست یابید؟

** کار از یک جایی آغاز شده است و یکی از هدف‌های کوشش در مسیر بهبود رابطه با پاکستان همین امر بوده است. گسترش و استحکام روابط دوستانه در سطح منطقه می‌تواند بسیار مفید واقع شود. منطقه ضروریت‌هایی دارد و افغانستان هم در موقعیت جغرافیایی مناسبی در منطقه قرار گرفته است. کشورهای منطقه نیازهایی به هم دارند که افغانستان می‌تواند نقش مهمی در رفع این نیازهای دو و چند جانبه ایفا کند. اگر بخواهیم مشکلات امروز افغانستان را معیار تصمیم‌گیری‌های کلان قرار دهیم باید درها را بسته و امیدی به فردای کشور نداشته باشیم.

اما اگر از منظر تجربه‌هایی که کشورهای متفاوت با شرایط ما داشته‌اند به وضع موجود نگاه کنیم و پتانسیل و ظرفیت‌های موجود از موقعیت طبیعی تا منابع طبیعی را مورد بررسی قرار دهیم، وضعیت متفاوت خواهد بود. نیاز آسیای میانه به کالا و انرژی و نقش چین در این میان و این ظرفیت‌ها این امیدواری را ایجاد می‌کند که افغانستان باید با دید وسیع‌تری به روابط منطقه‌ای خود بیندیشد و از طرف دیگر هم کشورها برای آینده بهتر منطقه و کشور خود فکرهای بلندمدت‌تری داشته و تاثیرگذاری مثبت هم داشته باشند. شرایط امروز شرایط مطلوبی نیست اما تغییر این شرایط در مسیری که همه از آن منتفع شوند غیرممکن نیست.

نام:
ایمیل:
نظر: