دکتر حسین رویوران
ایجاد درگیری و اختلاف در جبهه معارضان سوری باعث ازبین رفتن انسجام آنها شده و در نقطه مقابل به افزایش توانمندی دولت سوریه منجر شده است. ارتش و دولت سوریه با پشتوانه مردمی توانستهاند در معادلات داخلی دست برتر را داشته باشند.
در یک سال اخیر دولت سوریه در معادله نظامی با مخالفان غالبا دست برتر را داشته و توانسته بسیاری از مناطق را پاکسازی کند. اکنون دیگر دمشق در معرض اصابت خمپاره و گلوله نیست. این امر نشان دهنده توانایی دولت در یکسره سازی نظامی است.
در همین حال نیز درگیریهای گسترده بین گروههای معارض، به ویژه بین داعش و جبهه النصره،و بین جبهه النصره و ارتش آزاد (که تاکنون شاید بیش از بیست هزار نفر تلفات داده) رخ داده است. این امر یکی از نتایج رقابت گروههای معارض به شمار میآید. یکی دیگر از حوادث اخیر درگیری بین داعش و کردها به خصوص در منطقه کوبانی است؛ گروه داعش علیرغم به کارگیری تمام توان، موفق به یکسره سازی وضعیت نشده است.
عوامل داخلی بهبود وضعیت میدانی سوریه
ارتش سوریه یک ارتش کلاسیک است که برای جنگ با کشورهای دیگر آموزش دیده است. در حالیکه آنچه در سوریه اتفاق افتاد جنگ شهری است، که در جریان آن ترویستها مناطقی را اشغال کردند. در مقابل سوریه برای چنین جنگی آمادگی نداشت. اما تجارب سالهای گذشته سوریه باعث ایجاد تحول و در نتیجه قدرتمندتر شدن ارتش گردید. علاوه بر این گسترش سازمان دفاع ملی ارتش سوریه هم تاثیرگذار بود. این سازمان متشکل از نیروهای داوطلب و نیرویی شبیه به بسیج میباشد. جمعیت این نیرو هم اکنون نزدیک به هشتاد هزار نفر رسیده به قامت یک نهاد مهم درآمده است.
این نهاد توان یکسره سازی را به دولت بخشیده است. تغییر توانمندی نظامی دولت سوریه به ورود نیروهای غیر ارتشی به ساختار دفاعی باز میگردد. در حقیقت نیروهای غیردولتی ارتش دفاع ملی، تقریبا از یک سال پیش و از جریان جنگ قصیر به طور جدی و گسترده وارد معادلات شدند؛ پس از آن کفه جنگ به نفع دولت سوریه تغییر یافت. این نیروها تقریبا در همه جبههها حضور دارند و توان ارتش را دو برابر کردهاند. آنها نیروهای پیادهای هستند که آموزش جنگ شهری دیده و در نهایت با پیوستن به ارتش توان نیروهای دولتی را افزایش دادهاند. گذشته از اینها ایجاد درگیری و اختلاف در جبهه معارضین باعث ازبین رفتن انسجام آْنها شده؛ و در نقطه مقابل به افزایش توانمندی دولت سوریه منجر شده است.
نقش اقلیتهای مختلف سوری در ارتش دفاع ملی
حضور اقلیتها در ارتش دفاع ملی، حضوری اکثریتی است؛ بدین معنا که اکثریت نیروهای دفاع ملی ازاین گروههای جمعیتی هستند. این امر نشان دهنده حجم انبوه جنایات تکفیریها علیه اقلیتها است. آنچه در سوریه اتفاق افتاد به شدت اقلیتها را نگران میساخت، همین نگرانیها موجب حضور اکثریتی آنها در ساختار دفاع ملی گردید. لذا این افراد برای دفاع از موجودیت خود در ساختار ارتش دفاع ملی حضور پیدا کرده و سازماندهی شدند.
واقعیت آنست که در چند ماه گذشته ارتش سوریه تحول خاصی نیافته است. بلکه ارتش سوریه در چند سال اخیر وضعیت بهتری پیدا کرده است. بدین معنا که دولت در زمینه جنگ شهری تجربه بیشتری کسب کرده و شناخت بهتری نسبت به نوع رفتار مخالفان یافته است؛و متناسب با این شناخت جدید، مبادرت به سازماندهی جدید جنگی نیز نموده است.
وضعیت نیروهای دولت و نیروهای مخالفان استانهای مختلف سوریه در ماههای اخیر
شمال و مرکز:
در ماههای اخیر ارتش توانسته است اطراف دمشق را پاکسازی کند. همچنین شهر حلب (به جز یک بخشی از حلب در منطقه ریف که همچنان مخالفان حضور دارند) تقریبا از حضور معاندین پاکسازی شده است. هم اکنون تقریبا هشتاد درصد شهر حلب در اختیار دولت قرار دارد. مخالفان در محاصره قرار گرفته و ارتباط این مخالفان با ترکیه قطع شده است. تلاش اخیر مخالفان در حمله به نبلالزهرا برای گشایش راهی جدید و ارتباط گرفتن با ترکیه، با شکست مواجهه شده است.
همچنین در مناطق جولان، دولت پیش رویهایی داشته است. ممکن است در این مناطق برخی مخالفان دولت، بصورت نمایشی عملیات داشته باشند اما واقعیت آن است که دولت بخشی زیادی از جولان را تحت سلطه خود دارد.
در بعد دیگری، حما پاکسازی شده است و اندک مخالفان در ریف حما باقی مانده است. در مناطق دیگر هم نه تنها دولت موفق شده از پادگان و پایگاه هوایی خود حفاظت کند بلکه فراتر از آن مناطق زیادی را در اطراف پاکسازی کند. گذشته ازین، دولت سوریه در مناطق شمالی و هم مرز با ترکیه، برخی از مناطق چون جاده اعزاز و همچنین مناطقی از استان ادلب را در اختیار دارد. همه این موارد نشان میدهد، دولت سوریه در حال حاضر سلطه بیشتری بر مرزهای شمالی دارد.
در مناطق مرزی لبنان و اردن:
در مرز لبنان دولت نیرویی مسلط به شمار میرود؛ اگرچه یک سری نیروهای پراکنده مخصوصا در قلمون وجود دارند و گاهی با سوریه درگیر میشوند. این نیروهای منقطع از یکدیگر اکنون با شروع فصل سرما (زیرا قله کوه خط مرزی بین دو کشور تلقی میشود) در نوک کوه ساکن شدهاند و گاهی با ارتش سوریه و گاه با ارتش لبنان درگیر میشوند. در این بین، دوما در اطراف دمشق آخرین منطقه باقی مانده است که در اختیار یک تشکل بومی – نظامی قرار گرفته است.
عملیات و تدابیر دولت سوریه موجب قطع ارتباط گروههای معارض شده است. مثلا با آزادسازی مناطق قلمون ارتباط بین نیروهایی زبدانی با نیروهایی در جنوب، قطع شد.
در مرز اردن، با حمایت وسیع دولت اردن مخالفان تحرک عملیاتی گسترده داشتند. اخیرا اردن قبول کرده مخالفان در مناطق درعا استقرار یابند. در واقع درعا جبهه ایست که قبلا عربستان کمکهایی از طریق اردن برای مخالفان ارسال میکرد. پس از آنکه آمریکا ائتلاف علیه داعش را به وجود آورد این کمکها کمتر شد. در این بین اطلاعات موجود گویا آن است که عربستان داعش و جبهه النصره را کنار گذارده و تحت عنوان گروههای معتدل باز هم به این معارضین کمک میکنند.
وضعیت نیروهای مخالف دولت سوریه
مخالفان دولت در گروههای مختلف حضور دارند. نخست، گروه داعش که اغلب در مناطق دیرالزور و رقه قرار دارد. دوم، جبهه النصره است که عمدتا در ادلب و حلب و همچنین در مناطقی از جنوب مستقر است. سوم، ارتش آزاد سوریه است که در بخشهایی از ادلب حضور داشتهاند و اخیرا اکثرا فرماندهان آن به داعش پیوستهاند. در مناطق جنوبی هم مخالفان به رهبری جبهه النصره حضور دارند. گذشته از اینها گروههای معارض دیگری نیز در در سوریه حاضر هستند که دقیقا نمیتوانیم مشخص کنیم در شمول کدام گروهها قرار دارند.
ارتش آزاد به عنوان جریان مسلح غیرتکفیری حضور خیلی کمرنگی در جریان تحولات سوریه دارد. جز مناطقی چون ادلب و حوران در مناطقی دیگر حضور ندارد. در عرض چند ماه گذشته دو-سه تیپ از این ارتش به جبهه النصره پیوستهاند. شواهد امر نشان میدهد ارتش آزاد در مقابل دیگر گروههای معارض سوری در حال عقب نشینی است.
جبهه النصره به عنوان یک گروه تکفیری در چند ماه اخیر در مقابل دیگر گروهها تا حدودی ضعیف شده است؛ چرا که بخشی از جبهه النصره به داعش پیوسته است. در تحلیل کلی اما میتوان گفت توان این گروه تغییر عمدهای نکرده است. چراکه از دیگر سو بخشی از ارتش آزاد، به جبهه النصره پیوستهاند و جایگزین نیروهای از دست رفته شدهاند.
با رفتن داعش به عراق، نقطه تمرکزش بر عراق قرار گرفت. به همین دلیل برخی مناطق بدست جبهه النصره سقوط کرد. اما پس از آنکه داعش در عراق به امکانات نظامی وسیعی دست یافت، آنها را به سوریه منتقل کرد. و در نتیجه توان داعش چندین برابر شد، بسیاری از مناطقی را که از دست داده بود دوباره به دست آورد. چنانچه در مناطقی چون دیرالزور و رقه دیگر خبری از جبهه النصره نیست.
جبهه اسلامی و احرار شام هم در سوریه حضور دارند. یک سری فرماندهان محلی مثلا در منطقه دوما هستند که غالبا مستقل هر گروهی هستند. این واقعیات نشان میدهد جبهه معارضین در مناطق مختلف سوریه از انسجام، وحدت و ستاد مشترک بهرهمند نیستند.
عمده گروههای کردی، شاخهای از پ.ک.ک هست. این گروه هم اکنون، ارتش دفاع کردی را در اختیار داشته و مناطق کرد نشین را تحت سلطه خود گرفته است. در کنار این گروه عمده، احزاب و ائتلافهای کردی دیگر هم وجود دارند که عمدتا سیاسی هستند و نه نظامی. کردهای عراق سعی دارند از نیروهای طرفدار خود حمایت کنند. کردها هم اکنون دو استان قامشلو و بخشهایی از حسکه را در اختیار خویش گرفتهاند.
بین دولت و ارتش آزاد هیچ ارتباطی وجود نداشته و ندارند. اما در نتیجه تحولاتی که رخ داده بخشهایی از واحدهای نظامی ارتش آزاد به دولت پیوستهاند. در عین حال ممکن است در روند گفتگوهای بین ارتش آزاد و دولت، آتش بس برقرار شود.
بخشی از نیروهای ارتش آزاد در مسئله دوما و بخشهای وسیعی در دیگر مناطق تسلیم دولت شده و از عفو عمومی استفاده کردهاند. این نشان میدهد که دولت سعی دارد که اگر امکان عفو عمومی وجود دارد از آن استفاده کند تا در آن جا کشتاری صورت نگیرد.
هیچ رابطهای بین دولت و جبهه النصره به جز خصومت وجود ندارد. در واقع جبهه النصره یک جریان تکفیری است که خود را جایگزین دولت میپندارد. چنانچه اکنون جبهه النصره در ادلب تلاش میکند در این مناطق یک امارت اسلامی به سبک داعش برپا دارد.
درحال حاضر داعش اکثرا در مناطقی دور از ارتش قرار دارد. پیشتر شاهد یک زورآزمایی در منطقه شاعر بودیم. منطقه گازی سوریه که در شرق حمص قرار دارد. ابتدا داعش این منطقه را تحت سلطه گرفت. در مقابل ارتش سوریه ظرف بیست و چهار ساعت توانست داعش را بتاراند و منطقه را در کنترل بگیرد. این شواهد نشانگر توانایی بالای ارتش در مقابله با داعش است. همچنین در جریان حمله اخیرا داعش به یکی از پایگاههایی هوایی شهر دیرالزور، به سرعت دولت توانست این حمله را دفع کرده و بسیاری از سلفیهای تکفیری داعش را قتل عام کند.
رابطه میان این دو گروه به جز در منطقه قلمون در مرز لبنان (هر دو با هم همکاری میکنند و هردو آواره کوه هستند) خصومت آمیز است. علت همکاری در قلمون نیز توانایی دولت سوریه در پاکسازی مناطق کشور است، که معارضین را واداشته در منطقه بیطرف بین سوریه و لبنان سکنی گزینند.
ارتش آزاد با هردو نیروی تکفیری رابطهای منفی و خصمانه دارد؛ این دو همواره با یکدیگر مبارزه میکنند.
گروههای کردی با سایر گروههای معارض درگیری دارند؛ یعنی هم با جبهه النصره و هم با داعش درگیر هستند. اما رابطه کردها با ارتش آزاد درگیرانه نیست؛ حتی ارتش آزاد بخشی از نیروهای خود را به سمت کوبانی انتقال داده است و هم اکنون در کنار کردها در کوبانی علیه داعش میجنگند.
گروههای کرد با دولت سوریه خصومتی ندارند. کردها حملهای به ادارات دولتی نداشتهاند. چنانکه اکثر ادارات دولتی در مناطق کرد نشین همچنان باز هستند و به کار خود ادامه میدهند.
آینده وضعیت میدانی سوریه
به نظر میرسد که که در یک سال آینده، توان و امکان پاکسازی کامل سوریه از نیروهای تکفیری وجود دارد. تاکنون بخشهای زیادی از مناطق سوریه پاکسازی شده است. هم اکنون داعش فقط در استانهایی دیر الزور و تا حدودی حسکه و ادلب و حلب حضور دارد. در این میان دولت سوریه تلاش میکند این مناطق را پاکسازی کند.
متغیرهایی زیادی بر آینده قدرت ارتش تاثیر میگذارد. اکنون دولت و ارتش سوریه در تقابل با همه گروهها قرار دارند. اگر دولت و ارتش از توانمندی مناسب برخوردار باشند، مهار معارضین و پاکسازی کشور سریعتر انجام میگیرد؛ و در صورت توان کمتر در مقابل گروههای معارض، این فرایند کندتر عمل خواهد کرد. اما مشخص است، که دولت از قدرت یکسرهکننده بالایی برخوردار میباشد.