پایگاه بصیرت/فرزان شهیدی:عربستان از طریق حملات هوایی گسترده به یمن مدعی است خواهان حفظ مشروعیت حاکمیت این کشور به ریاست جمهوری عبدربه منصور هادی و مقابله با جنبش انصارالله است. ادعای عربستان سعودی درباره مشروعیت منصور هادی به عنوان رییس جمهوری قانونی یمن در حالی است که او از مقام خود استعفا داده و جنبش انصارالله برای جلوگیری از هرج و مرج ناشی از خلاء قدرت با حمایت مردمی، اواسط بهمن ماه گذشته با صدور «بیانیه‌قانون اساسی»، پارلمان را منحل و یک شورای ریاست جمهوری برای دوره انتقالی تشکیل داد. واقعیت این است که پیشروی انصار الله به سمت صنعا پایتخت یمن و مناطق دیگر این کشور که چند ماه پیش صورت گرفت، نگرانی عربستان را برانگیخته است. هنگامی که تلاش های عربستان برای جلوگیری از قدرت انصارالله در یمن از طریق تحریک اختلافات قومی و حمایت از القاعده در این کشور، با شکست مواجه شد، تجاوز نظامی آشکار به یمن را آغاز کرد. در واقع مقامات آل سعود به دلیل اینکه نفوذ خود را در یمن از دست داده اند، سعی می کنند این کشور را به آتش و آشوب بکشانند. عربستان که همچنان خود را سردمدار جهان عرب می داند، تجاوز خود به یمن را در چهارچوب سازمان های عربی همچون شورای‌همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب ساماندهی کرده و از این طریق برای اقدامات خود مشروعیت بین المللی کسب کند. یمن در جنوب عربستان واقع است و نزدیک به ۱۸۰۰ کیلومتر مرز مشترک با این کشور دارد، از این رو حضور چنین نیرویی در همسایگی عربستان، آن هم در کشوری چون یمن که چهار راه جریان سلاح از آسیا به آفریقا و بالعکس است، می‌تواند به شکل گیری یک قیام توسط شیعیان عربستان بیانجامد. آن چه مسلم است دخالت نظامی در همسایه جنوبی، موجب نفرت هر چه بیشتر یمنی ها از عربستان و در نتیجه کاهش مشروعیت حاکمیت وابسته به رژیم‌آل سعود خواهد شد. از طرفی حتی یک نمونه تاریخی از این که یک قدرت کلاسیک نظامی توانسته باشد یک نیروی چریکی و نامتقارن را تنها با حملات هوایی نابود و یا وادار به تسلیم کند وجود ندارد. چرا که جنبش انصارالله اکنون از پشتوانه گسترده مردمی برخوردار شده و یک قدرتمند و جریان ریشه دار در تاریخ یمن و منطقه است. اعلام آماده باش عربستان سعودی برای 150 هزار نظامی این رژیم در مرزهای یمن، دلیلی بر نگرانی ریاض از این ظرفیت قوی می باشد. جنگ های شش گانه ای که حوثی ها بر ضد دولت یمن انجام داده اند، تجربه نظامی فراوانی را در اختیار آن ها قرار داده است. این در حالی است که جریان مذکور در مبارزه با عناصر سعودی نیز تجربه زیادی دارند، تا جایی که در سال 2009 میلادی در نزدیکی منطقه جازان تا عمق 30 کیلومتری خاک عربستان سعودی پیشروی کردند. حملات هوایی عربستان ممکن است در سطح تبلیغاتی موفقیت های مقطعی کسب کند و یا پیشروی انصارالله را با کندی مواجه کند؛ اما تغییر موازنه قدرت میدانی، مستلزم درگیری زمینی خواهد بود. تجارب تاریخی و جغرافیایی حکایت از آن دارد که عربستان در رزم رو در رو، ناکام معرکه خواهد بود. اصولاً دخالت زمینی ارتش های کلاسیک، از جمله عربستان و مصر، منجر به جنگی نامتقارن می‌شود که در آن احتمال پیروزی ارتش های کلاسیک بسیار پایین است. در سطحی فراتر می توان حملات عربستان به یمن را در چهارچوب طرح هایی چون «آشوب خلاق» ارزیابی کرد که عامل اصلی آن آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند. به عبارت دیگر پروسه ایجاد فتنه و آشوب سازی و درگیری های داخلی و طائفه ای در منطقه که کشورهایی چون عراق، سوریه و لیبی و... را گرفتار کرده است، اکنون به یمن رسیده است. متأسفانه عربستان سعودی که مدعی سردمداری جهان عرب و حفظ وحدت مسلمانان است، خود بازیچه این نقشه شوم شده و با دخالت نظامی خود بستر شکاف و آشوب در یمن را فراهم ساخته است. وجود اختلافات قومیتی و مذهبی و نیز جنگ قدرت و اختلافات کهن سیاسی (میان شمال و جنوب) بستر مناسبی برای ایجاد فتنه در کشور توسعه‌نیافته یمن محسوب می شود.