پایگاه بصیرت،علی حیدری/رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام نوروزی امسال خود؛ «پیشرفت اقتصادی»، «عزت و اقتدار منطقهای و بینالمللی»، «جهشهای علمی»، «عدالت قضایی و اقتصادی» و از همه مهمتر، «ایمان و معنویت» را آرزوهای بزرگ ملت ایران دانستند و تحقق این آرزوها را مشروط به همکاری، همدلی و صمیمیت دوسویه دولت و ملت کردند و از همین رو سال 1394 را سال «دولت، ملت؛ همدلی و همزبانی» نامیدند.
تقویت فضای اعتماد، همراهی، همدلی و همزبانی بین کارفرمایان(مردم) و کارگزاران(دولت) به تعبیر رهبری و تحقق اقتصاد ملی، رسیدن به هدف اصلی در اقتصاد، یعنی رونق تولید داخلی را در پی خواهد داشت. چنین فضایی سبب تقویت گفتمان نظام در عرصه سیاست داخلی و خارجی میشود و موجبات وحدت رویه در رویارویی با شرایط و مسائل گوناگون را فراهم میآورد. همدلی و همزبانی دولت و ملت زمینهساز توجه به مقوله فرهنگ میشود و در این شرایط میتوان با آسیبشناسی دقیق از حوزه فرهنگ، به مقابله با تهاجم فرهنگی دشمنان پرداخت. همدلی و همزبانی بین دولت و ملت، دشمنان را از فکر شوم رخنه در صفوف ملت مأیوس میکند و آنها را در برابر اتحاد و یکپارچگی آحاد جامعه به زانو در میآورد.
اما در پاسخ به اینکه چه عواملی در تقویت همدلی و همزبانی مؤثر هستند، باید گفت قطعاً علل و عوامل گوناگونی در تقویت این موضوع مؤثرند، اما نقش رسانه در این امر بسیار حائز اهمیت است. در عصر کنونی که رسانهها افکار و عقاید و رفتار بخش عمدهای از جامعه را شکل میدهند و مرزهای جغرافیایی و خاکی و آبی را پشت سر گذاشتهاند و جهان را به صورت اتاق شیشهای در برابر چشمان مردمان آن قرار دادهاند، ایجاد همدلی و همراهی و وحدت رویه در بین اقشار گوناگون و دولتمردان یک جامعه و برعکس ایجاد شک و تردید و شکاف بین طبقات جامعه با مسئولان نظام از کارویژههای رسانههاست. یعنی رسانهها از چنان نفوذ و تأثیری برخوردارند که هم میتوانند به آرامسازی فضا و همراه کردن مردم با نظامها در یک جامعه بپردازند و هم توان آن را دارند که به دوگانگی و افتراق در یک جامعه دامن بزنند. رسانهها میتوانند از یک حادثه کم اهمیت رویدادی عظیم بسازند که آثار و تبعاتش را بتوان در لایههای مختلف جامعه مشاهده کرد. در مقابل میتوانند واقعهای بزرگ را آنچنان به حاشیه ببرند که لااقل در کوتاه مدت، از اثرات مثبت و منفی آن در جامعه بکاهند.
نگاهی به فضای رسانهای داخل کشورمان در سالهای اخیر و دورهها و دولتهای مختلف نشان میدهد متأسفانه مصالح و منافع گروهی و جریانی این اجازه را به گردانندگان آنها میدهد تا برای بیرون کردن رقیب از صحنه به فضای اختلاف در جامعه دامن بزنند و بعضاً اخباری را منتشر کنند که یا کذب بوده یا در آنها به شدت غلو و بزرگنمایی شده باشد. با توجه به اینکه سبک و نوع زندگیهای امروز در جوامع مختلف هم شرایط را برای بررسی میزان صحت اخبار از بین برده است، از این رو در چنین شرایط و مواقعی افکار عمومی را میتوان تابع رسانهها دانست که رفتار و کنش و واکنشهای خود را بر مبنای فضاسازی رسانه تعیین و تنظیم میکنند.
به نظر میرسد رسانهها در تحقق همدلی و همزبانی دولت و ملت نقش قابل توجهی دارند، چرا که به جرئت میتوان گفت که مدیریت افکار و اذهان جامعه را عهدهدار هستند. در پایان باید گفت که رسانهها میتوانند همرأیی و همراهی دولتمردان و آحاد جامعه را فراهم آورند، اما از کارویژه مهم خود، یعنی انتقاد سازنده و بیان کاستیها برای برطرف کردن آنها هم غافل نشوند.