پایگاه بصیرت؛ گروه بین الملل: ملک سلمان پادشاه عربستان هفته گذشته با تغییراتی که در دربار سعودی ایجاد کرد بار دیگر همه نگاه ها را متوجه خود کرد. پادشاه سعودی که از بیماری آلزایمر رنج می برد با تغییرات ایجاد شده قصد دارد تا از هر نظر شرایط را برای رسیدن فرزندش محمد بن سلمان به قدرت مهیا کند. وی در این راه در ابتدا فرزندان ملک عبدالله را به حاشیه راند و سپس با برکناری مقرن بن عبدالعزیز از ولیعهدی، محمد بن نایف را ولیعهد کرد تا بدین صورت پسر خود را جانشین ولیعهد سازد. به نظر می رسد وی می خواهد در زمان حیاتش، جایگاه پسرش که اکنون علاوه بر جانشین ولیعهدی، وزیر دفاع نیز است را آنچنان مستحکم سازد تا کسی نتواند وی را از قدرت برکنار سازد. این تغییرات در حالی است که عربستان با عملیات «طوفان قاطع» در یمن، در قاطعیت شکست خود نمی تواند شک کند و هر چند با دو مرحله ای سازی عملیات سعی دارد این شکست را پنهان کند، اما این ترفند آشکارا ناشیانه و کودکانه است. در این مطلب نگاهی به تغییرات اخیر دربار سعودی خواهیم داشت و در ادامه به اهداف این تغییرات خواهیم پرداخت. برکناری مقرن بن عبدالعزیز عزل مقرن بن عبدالعزیز برادر پادشاه و نزدیک به جناح ملک عبدالله را می توان شاه کلید تغییرات اخیر در عرصه داخلی عربستان دانست. عزل مقرن از پست ولیعهدی از مدت ها قبل محتمل بود، چرا که او شرایط پادشاهی از جمله داشتن مادری سعودی را نداشت، نزدیک به جناح شمری ها یا ملک عبدالله بود و مهمتر از این دو مورد، سدی در راه ورود نخبگان نسل سوم به چرخه جانشینی بود. بنابراین لازم بود تا با برکناری او، این راه هموارتر از قبل شود. علت مهم تر اما برای برکناری مقرن را شاید بتوان مخالفت با آغاز جنگ یمن عنوان کرد؛ مخالفتی که صبر محمد بن سلمان جوان و در کمین قدرت را لبریز کرد و در زمانی که ملک سلمان چندان تسلطی بر امور دیوان پادشاهی ندارد، حکم به برکناری او داد. در واقع عزل مقرن بن عبدالعزیز منجر به برچیده شدن منشور عبدالعزیز شد که در آن بر ضرورت انتقال قدرت به برادران پادشاه تاکید کرده بود، بنابراین در زمانی که ملک سلمان با بیماری و کهولت سن دست به گریبان است، می توان پادشاه و ولیعهد آینده عربستان را به ترتیب محمد بن نایف و محمد بن سلمان از نسل نوادگان عبدالعزیز دانست؛ در زمانی که هنوز 12 نفر از برادران پادشاه زنده هستند و برخی همچون احمد و عبدالرحمن خود را مستحق این انتقال می دانستند. اهمیت این موضوع در این است که برکناری ولیعهد در تاریخ دولت عربستان سعودی سابقه نداشته است. برکناری سعود الفیصل تغییر مهمتر دیگری که کلید خورد، برکناری سعود الفیصل وزیرخارجه کهنه کار عربستان و انتصاب عادل الجبیر متعلق به جناح بازها است که این انتصاب را نیز می توان تغییر رویه سیاست خارجی عربستان تعبیر کرد که از چند ماه پیش عملا رونمایی شد و در جنگ یمن مورد بهره برداری قرار گرفت. عادل الجبیر شخصیتی نزدیک به محافل آمریکایی است و درصدد است شکافی که در سال های اخیر میان عربستان و آمریکا ایجاد شده است را پُر کند و ضرورت های اتحاد استراتژیک دو کشور را گوشزد کند. انتخاب جبیر نگرانی جناح سدیری ها از بازگشت افراد منتسب به «عبدالله بن عبدالعزیز» پادشاه پیشین، به قدرت را نشان می دهد. از آنجا که پیش از این، «عبدالعزیز بن عبدالله» پسر پادشاه مرده، مهمترین گزینه برای وزارت امورخارجه بود، بنابراین انتخاب جبیر شکاف در خاندان سلطنتی را نمایان تر می کند. دلیل دوم به طرح های آمریکا برای عربستان و روابط خوب جبیر با واشنگتن برمی گردد. جبیر در عمل ابزار سیاست آمریکا در عربستان خواهد بود و آمریکا تلاش دارد از این راه، خواسته های خود در زمینه دموکراسی و حقوق بشر را به جامعه عربستان تزریق کند. آمریکا برای عربستان برنامه هایی دارد و به نظر می رسد عادل الجبیر بهترین گزینه اجرای این برنامه ها است. انتخاب محمد بن نایف به عنوان ولیعهد به نظر می رسد بتوان رد پای محمد بن نایف را در تصمیمات ملک سلمان به خوبی مشاهده کرد؛ کسی که حتی قبل از وفات ملک عبدالله پادشاه سابق عربستان تنظیم اوضاع داخلی این کشور را به نیابت از واشنگتن برعهده داشت و به عنوان جانشین ولیعهد تعیین شده بود. محمد بن نایف خیلی زود از جنگ یمن برای برکناری عمویش، مقرن بن عبدالعزیز، که از مادر یمنی به دنیا آمده بود، استفاده کرد. البته قبل از وی نیز ملک سلمان نیروهای تحت امر متعب بن عبدالله در گارد ملی این کشور را به بهانه شرکت در حمایت از عربستان سعودی از خطرات یمن به مرزهای یمن فرستاد. این در حالی بود که منابع دیپلماتیک و برخی طرف‌های مرتبط با خاندان حاکم در عربستان سعودی تأکید دارند که متعب به دنبال جانشینی پدرش بود، اما محمد بن نایف از طریق آمریکا راه را به روی وی بست. پیشتر متعب مانع از رسیدن بن نایف به وزارت کشور عربستان شده و در ژوئن 2012 احمد بن عبدالعزیز از سوی ملک عبدالله به عنوان وزیر کشور تعیین شد، اما 5 ماه بعد و در پی حوادث امنیتی و انفجارهای مشکوک در کشور بن نایف به این وزارتخانه دست پیدا کرد. انتخاب محمد بن سلمان به عنوان جانشین ولیعهد شاید بتوان پس از برکناری ولیعهد، انتخاب محمد بن سلمان به عنوان جانشین ولیعهد را عجیب ترین تصمیم ملک سلمان دانست. محمد بن سلمان که در سیاست تجربه چندانی ندارد با شروع جنگ یمن خود را به عنوان یک چهره افراطی و جنگ طلب معرفی کرد. حتی گفته می شود به علت بیماری ملک سلمان تمامی تصمیمات پادشاه عربستان توسط بن سلمان اتخاذ می شود. به نظر می رسد وی با رسیدن به پست جانشین ولیعهد، در آینده سعودی نقش بسار زیادی ایفا خواهد کرد و با وجود وی باید شاهد افراطی تر شدن سیاست های عربستان بود. به ویژه این که بعد از انتصاب محمد بن سلمان به عنوان جانشین ولیعهد، دربار سعودی یکی از مهم ترین مناسب اقتصادی عربستان را نیز به وی عطا کرد و آن ریاست هیأت امنای بزرگترین شرکت نفت عربستان، آرامکو، بود. در اوایل این هفته شورای عالی اقتصادی عربستان با اعلام انحلال «شورای عالی امور نفت و معادن» و تأسیس «شورای هیأت امنای آرامکو»، «محمد بن سلمان» جانشین ولیعهد و وزیر دفاع را به عنوان رئیس هیأت امنای آن انتخاب کرد. شرکت نفت آرامکو، بزرگترین شرکت نفت عربستان و جهان محسوب می‌شود و تقریبا بر همه شرکت های نفتی دنیا برتری دارد و ذخایر نفت خام این شرکت چیزی بالغ بر 265 میلیارد بشکه برآورد شده است؛ یعنی بیش از 15 درصد ذخایر نفتی کل جهان در اختیار این شرکت است. دلایل و اهداف کودتای دربار سعودی دلایل و انگیزه های اقدامات اخیر پادشاه عربستان متاثر از عوامل زیادی می تواند باشد. در شرایط کنونی نوعی بحران حاکمیت در عربستان سعودی وجود دارد. حجم دستورات پادشاهی و انگیزه‌های آن در طول سه‌ماهه اخیر از زمان به قدرت رسیدن ملک سلمان در عربستان نشانگر این بحران است. موج سوم دستورات پادشاهی عربستان (موج اول در روز وفات ملک عبدالله پادشاه سابق در 22 ژانویه بود و موج دوم در 29 ژانویه صورت گرفت) در راستای عملیات سرکوب روشمندِ میراث باقی‌مانده از ملک عبدالله بود. انگیزه دیگر از صدور دستورات جدید، پایان دادن به تناقض‌‌های داخل خاندان حاکم عربستان در مورد تجاوز به یمن بود، این در حالی است که شاخص‌‌هایی از مخالفت برخی شاهزادگان در مورد اقدامات نظامی در یمن و تکروی محمدبن سلمان در تصمیمات جنگ و صلح بروز پیدا کرده بود. مهار پیامدهای شکست در جنگ یمن از دیگر اهداف پادشاه عربستان در این انتصابات بود. این موضوع نیازمند همگرایی در جبهه داخلی عربستان سعودی بود تا در صورت تصمیم توقف جنگ بدون تحقق دستاوردهای میدانی بتوان روی آن حساب کرد. صدور دستورات پادشاهی با این حساسیت و اهمیت در شرایط کنونی را می ‌توان به‌صورتی متفاوت تفسیر کرد. در شرایط عادی انجام چنین عزل و نصب هایی عادی به نظر می‌‌رسد، اما در شرایط جنگی، بدون شک این اقدامات معنای دیگری دارد و نشان دهنده بحران داخلی است که می‌‌طلبد چنین اقدامات فوری در دستور کار قرار گیرد. تغییرات اساسی که اخیرا در پیکره رژیم آل سعود بوجود آمد نشانه وجود اختلاف و دودستگی در خاندان سعودی است. از آغاز حمله ارتش عربستان به مردم بی دفاع یمن هیأت حاکمه عربستان به دو طیف موافق و مخالف تبدیل شده‌اند، طیف موافق به سرکردگی محمد بن سلمان، وزیر دفاع، اعتقاد دارد که مردم یمن به ویژه انصارالله به شدت سرکوب شوند تا از رسیدن به قدرت رسیدن انصارالله بازمانند. طیف دیگر به رهبری مقرن بن عبدالعزیز، ولیعهد برکنار شده، مخالف این رویکرد بود. وی اعتقاد داشت که نباید از طریق اعمال خشونت یک دشمن دائمی در کنار مرزهای عربستان در یمن ایجاد کرد و لذا با حملات هوایی و بمباران مردم یمن نمی‌توان امنیت پایدار برای عربستان ایجاد کرد. ترس از واکنش ها نسبت به شکست عربستان سعودی در باتلاق یمن، شاه این کشور را مجبور به صادر نمودن این دستورات کرد. پادشاه عربستان سعی دارد تمامی رشته‌های قدرت را در اختیار داشته باشد و آن را بین دو خانواده سلمان و نایف محدود کند. وی در این جهت متعب بن عبدالعزیز را منزوی کرده است. ملک سلمان هر فرصت احتمالی برای رسیدن امیر متعب بن عبدالله به تخت پادشاهی را از بین می‌‌برد، بنابراین از آن جایی ‌که تنها تضمین موجود برای رسیدن متعب به قدرت، ولیعهد باقی ماندن مقرن بن عبدالعزیز بود، او را از این سمت برکنار کرد تا شانس رسیدن متعب به قدرت کاملا از بین برود. تغییرات در حاکمیت عربستان سعودی که هفته گذشته اعلام شد، به صورت ناگهانی نبود، بلکه نتیجه سناریویی بود که آغاز آن چند ماه پیش و از زمان اعلام مرگ ملک عبدالله بن عبدالعزیز کلید خورد. اولین نشانه‌های این اقدام تعیین محمد بن نایف در سمت جانشین ولیعهد عربستان بود، چرا که پست ولایت عهدی پیشتر برای مقرن بن عبدالعزیز در نظر گرفته شده بود، ملک عبدالله با این اقدام سعی داشت متعب بن عبدالله را جانشین ولیعهد کند تا وی بتواند اولین نفر از نوادگان عبدالعزیز باشد که به تخت پادشاهی می رسد، اما این اتفاق نیفتاد. حال باید منتظر اقدامات بعدی ملک سلمان بود. شاید قربانی بعدی دربار سعودی شاه این کشور باشد و یا شاید محمد بن نایف قربانی جاه طلبی ها محمد بن سلمان شود. دربار سعودی در ماه های اولیه پادشاهی ملک سلمان گرفتار طوفان ناشیانه خود در یمن شده و این «طوفان قاطع» که شکست را با قاطعیت برای سعودی ها به همراه آورده در همین آغازین پادشاهی ملک سلمان، آل سعود را به ورطه فروپاشی سوق می دهد/