* همه اقشار جامعه در همه حوزهها نسبت به عملکرد دولت یازدهم و رییسجمهوری امیدوار هستند و از ایشان انتظاراتی دارند. به نظر شما دلیل این امید اجتماعی چیست و این انتظارات برای روحانی نقطه قوت محسوب میشود یا نقطه ضعف؟
** به نظر من آقای روحانی نقطه تجلی این اراده ملی است نه مخاطب آن. ممکن است نگاه من با شما از جنبههایی کاملا متفاوت باشد. روحانی تجلی و تبلور مطالبات ملی است نه مخاطب این مطالبات. مگر یک رییسجمهور به تنهایی چقدر میتواند کار کند و چقدر امکانات در اختیار دارد. ما میدانیم که ایشان همه آن امکاناتی را که دارد برای بهبود اوضاع به کار گرفته است اما رایی که مردم به آقای روحانی دادهاند در واقع رایی بوده است که ایشان را به عنوان تجلی افکارشان به داخل دولت و حاکمیت فرستاده است نه اینکه بگویند ما از شما انتظار داریم کاری را انجام دهید.
بنابراین تصور من این است که اگر آقای روحانی نتواند کاری انجام دهد معنی آن این است که در ساختارهای موجود کار از این جلوتر نمیرود و اگر بتواند کاری انجام دهد یعنی اراده ملی ما بر انجام شدن این کار قرار گرفته است. بهطور مثال درمورد مذاکرات هستهای معلوم است که اراده ملی خواستار پیشرفت است و این پیشرفت نیز اتفاق افتاد. در واقع یک اجماع بین تمام اقشار و گروههای قدرت و مردم وجود دارد اما درباره رفع حصر میبینیم که بخش اصلی حاکمیت با این مساله مخالف است بنابراین این اراده ملی در آنجا تجلی پیدا نمیکند و به نتیجه نمیرسد. این ناتوانی آقای روحانی نیست، در واقع به این معنی است که شرایط عینی برای تحقق این اراده ملی آمادگی ندارد.
* سابق بر این هم این اراده ملی وجود داشت اما میبینیم در اواخر دوره رییسجمهور سابق، حتی طرفداران ایشان نیز از او قطع امید کرده و برآوره شدن این انتظارات را به دولت روحانی منتقل کردند.
** من از ابتدا هم ایشان را قبول نداشتم و ایشان را تجلی اراده ملت ایران نمیدانستم. ایشان به نوعی موافقان و مخالفان خود را مسخ کرده بود و کسی حق اعتراض به عملکرد او را نداشت بنابراین همه در مقابل اشتباهات ایشان و بیحرمتیهایی که به برخی شخصیتهای مورد احترام مردم به خصوص شخصیتهای مذهبی روا میداشت سکوت اختیار کرده بودند. دولت روحانی چنین رفتارهایی ندارد بنابراین مسلم است که همه اقشار به فعالیتهای ایشان امیدوار باشند.
* با توجه به حوزه تخصص شما، فکر میکنید چرا در حوزه اقتصادی امیدها و انتظاراتی نسبت به دولت روحانی به وجود آمده است که شاید پیش از این و در سالهای اخیر کمرنگ شده بود؟
** برای اینکه ما شرایط بسیار سختی را تحویل گرفتیم. آن چیزی را که به عنوان نقطه شروع عزیمتمان تحویل گرفتیم نقطه فوقالعاده وخیمی بوده است. همین الان که آمار رشد اقتصادی کشور منتشر شده، نرخ رشد اقتصادی ایران (٦/٣ درصد) خیلی خوب بوده است که معنی آن این است که ما با نرخ رشد اقتصادی ٣ درصد وارد سال جدید شدهایم. این دستاورد بزرگی است، معنی آن این است که بعد از دو سال پی در پی سقوط رشد اقتصادی، با وجود تداوم تحریمها و نصف شدن درآمدهای نفتی از نیمه سال ٩٣ و همه کارشکنیهای صورت گرفته، سال ٩٣ نخستین سال رشد اقتصادی ما بود. شما ببینید در زمینه جذب سرمایه داخلی و خارجی ما چه عملکرد بدی در چندماه گذشته داشتیم که همه آنها خارج از کنترل آقای روحانی بوده است. همین برخوردی که با پدیده شاندیز شد. من به جزییات کاری ندارم اما این درست نیست که در یک دوره به دلیل برخی بده بستانها، به گروهی بها داده شود تا رشد کند و بعد که مسیر حکومت عوض میشود با آنها برخورد صورت گیرد.
این یک حرکت ضد سرمایهگذاری و ضد تشکیل سرمایه است که تحت عنوان مبارزه با فساد انجام میگیرد اما همه میدانیم یک برخورد سیاسی و جناحی صرف است. با وجود همه این مسائل باز هم رشد تشکیل سرمایه به قیمت ثابت، در ٩ ماه اول سال ٩٣ مثبت بوده و این بعد از آن سقوط ٣٠درصدی سالهای ٩١ و ٩٢ بوده است. همه اینها نشاندهنده این است که ما از یک نقطه عزیمت بسیار تلخ و خطرناک شروع کردیم اما موفق شدیم در پایان سال ٩٣ تمام عقبماندگیها و سقوط اقتصادی سال ٩٢ و کمی از سال ٩١ را هم جبران کنیم. به اعتقاد من با این آهنگ، تا پایان سال ٩٤ این امکان برای ما وجود دارد که به نقطه سال ١٣٩٠ برگردیم. اما خب باید در نظر داشت که شرایط بسیار بد بوده و سال ٩٣ دومین سال بعد از چهار سال متوالی است که نرخ دستمزد کارگرها بیش از نرخ تورم تعیین میشود و افزایش پیدا میکند. خب اینها اخبار مثبت است. ممکن است بگویید که برای شما و بیشتر مردم راضیکننده نیست و من هم تایید میکنم اما این نشاندهنده وخامت اوضاع است نه ناتوانی آقای روحانی.
در واقع ما دولت را از لبه پرتگاه تحویل گرفتیم. مدتها طول میکشد تا آسیبهای واردشده به ساختارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران جبران شود البته من معتقدم در برخی حوزهها هرگز جبران نخواهد شد مثل معوقات بانکی. در حال حاضر تقریبا یک سوم مطالبات شبکه بانکی از دور گردش بانکها خارج است، البته آمارهایی که داده میشود بسیار کمتر از این یک سوم است. این هرگز جبران نخواهد شد، این آسیب بزرگی است که یک سوم تا یک چهارم کل مطالبات شبکه بانکی هرگز به آن بازنگردد. یعنی یک غارت سازمانیافته اتفاق بیفتد یا تحریمهایی که به اقتصاد کشور وارد شده یا فقدان سرمایهگذاری که از سال ٨٤ اتفاق افتاده است. برخی تصور میکنند- از روی توهم - که اگر تحریمها برداشته شود به یکباره تولید نفت به چهار و نیم میلیون بشکه نفت دوره اصلاحات بازمیگردد. این تصور اشتباه است.
سالهای سال طول میکشد تا نفت ایران به رکورد دوره اصلاحات برگردد چرا که سالهای سال است که در اقتصاد و صنعت نفت ایران سرمایهگذاری نشده است. اینگونه بگویم که به نسبت عملکرد دوره اصلاحات، ما الان ٤٠٠ میلیارد دلار کسری سرمایهگذاری انباشتهشده داریم که سال آینده اگر بهطور مثال صد میلیارد دلار سرمایهگذاری شود باز همان ٤٠٠ هزار میلیارد دلار میماند، یعنی باید نرخ سرمایهگذاری در کشور دو برابر وضعیت موجود شود تا ما بتوانیم در یک دوره چهارساله خرابیها را جبران کنیم. اینها همه مشکلات تولید است یا موضوع فقدان تقاضا که برای صنعت و تولیدکنندههای ایران مساله بسیار بزرگی است یا نظام تکنرخی ارز دوره اصلاحات، در دوره قبل دو یا سهنرخی شد. اینها همه آسیبهای بسیار سنگینی است که طول میکشد تا جبران شود.
* در حوزه اقتصادی چقدر این اعتماد و امیدواری نسبت به دولت وجود دارد؟
** حتما وجود دارد، چرا که گزینه و گریز دیگری نداریم. همه مردم منتظر بهبود اوضاع هستند و فکر میکنند که سال جدید با طلیعه بسیار خوبی آغاز شده است اما به هر حال منازعات داخلی برقرار میماند.
* فکر میکنید نتایج اقتصادی توافق لوزان تا چه اندازه میتواند بر بدنه اجتماعی تاثیرگذار باشد؟
** ببینید خود این توافق از آنجایی که فرسایشی شده و انتظار برای آن بیش از یا نزدیک به دو سال طول کشیده بود حتما بر جامعه تاثیر مثبت داشته و خواهد داشت. یعنی هم بازار و هم فضای روانی جامعه خیلی بر این توافق تکیه کرده است اما معنی آن این نیست که در حوزه عملیاتی اقتصادی هم منجر به خوشبینی مفرط میشود چنان که شما در بازار حاضر، نه در حوزه بورس و نه در حوزه ارز نمیبینید که خوشبینی مفرط صورت گرفته باشد اما امید را مجددا به شکل قابل ملاحظهای در بدنه اجتماعی ایران احیا کرده و منجر به یک تحول شده است. از این جنبه، به نظر من فضای عمومی و روانی جامعه ما بسیار امیدوارتر و مثبتتر از گذشته شده است.
* روی نتایج ریاستجمهوری دوره بعد چطور؟ آیا میتواند به سود روحانی بوده و اثر عمدهای داشته باشد؟
** دوره ریاستجمهوری دکتر روحانی حتما هشتساله خواهد بود. گرچه فعلا برای صحبت کردن درباره این موضوع زود است. هم باید منتظر نتایج عملی تحولات ناشی از توافقنامه باشیم و هم باید منتظر تحولات دیگر ناشی از انتخابات مجلس باشیم. یک مقدار زود است ولی به نظر من میرسد این توافق حتما بر نتایج دوره بعد اثر خواهد گذاشت.
* بهطور کلی حصول این توافق چه آثار اقتصادی میتواند داشته باشد و چه گشایشهایی را برای اقتصاد به ارمغان خواهد آورد؟
** در آن مورد نباید خیلی اغراق کرد. من معتقدم بهطور مثال واردات کشور را بین ١٠ تا ١٥ درصد از همه تاریخ ایران و از همه هفت، هشت سال گذشته ارزانتر خواهد کرد. منجر به تثبیت قیمت دلار و بهبود مراودات خارجی کشور خواهد شد و در طول یک دوره دو، سه ساله سهمی معادل بهطور مثال پنج، شش درصد روی رشد اقتصادی میگذارد، یعنی ممکن است سالی یکی، دو درصد روی رشد اقتصادی کشور اثر بگذارد.
* شما فرمودید دولت یازدهم نقطه تجلی اراده ملت است، به نظر شما چرا مردم به این نتیجه رسیدند که روحانی میتواند تجلیبخش اراده آنها باشد؟
** از آنجایی که ما اصلاحطلب هستیم و اکثریت جامعه ایران را اصلاحطلبان تشکیل میدهند - من یقین دارم که بیش از ٧٠ درصد مردم ایران طرفدار اصلاحات و اصلاحطلب هستند و از رهبران اصلاحطلب حمایت میکنند- اساس اصلاحطلبی یعنی پرهیز از خشونت، پرهیز از راهحلهای رادیکال، پرهیز از قهر کردن با سرنوشت سیاسی کشور. ما در سال ٩٢ به بهترین گزینه ممکن رای داده و همواره نیز همین کار را انجام دادهایم. شاید برخی بگویند بهتر از آقای روحانی هم بوده است. خب بله، این حرف را درمورد رییس دولت اصلاحات نیز میتوان زد اما تمدنها همواره به بهترین گزینه موجود در چارچوبهای عینی و ممکن که بتواند در داخل سیستم فعلی و برای خروج از بنبست راهی پیدا کند رای میدهند. همین کار را نیز با آقای روحانی کردند و من مطمئن هستم که ما از آقای روحانی جواب میگیریم.
* فکر میکنید چرا حتی منتقدان روحانی و رسانههای وابسته به آنها نیز به دولت یازدهم امید بستهاند و مدام انتظارات خود از دولت را تکرار میکنند و منتظر برآورده شدن آنها هستند؟
** معلوم است. شما میدانید در همین یک سال و نیم اخیر ما چه منابع عظیمی از رانت را متوقف کردیم. صدها میلیارد تومان در ماه، چرخش پول بیتالمال به سمت این منابع صفر شده است. من اگر به شما بگویم سالی صد هزار میلیارد تومان رانت تنها از راه مابهالتفاوت نرخ بهره بانکی در این کشور خورده میشد اغراق نکردهام. ماهانه یکی دو میلیارد دلار فقط بابت مابهالتفاوت نرخ ارز دزدیده میشد. ماهانه یکی دو میلیارد دلار فقط بابت مابهالتفاوت قیمت خوراک پتروشیمی با نرخ بینالمللی آن دزدیده میشد. اصلا حجم دزدی در اقتصاد ایران به اعداد عجیب و نجومی رسیده بود. همه اینها متوقف شده است. آقای روحانی کارهای زیادی انجام داده است یعنی اگر من به شما بگویم در مجموع الان که ما در حال صحبت هستیم نسبت به گذشته و بهطور مثال دو سال قبل، ماهی پنج، شش میلیارد دلار کمتر دزدیده میشود شاید برایتان قابل باور نباشد. در این صورت هم مشخص است که صدای عدهای بلند میشود و عدهای نیز در انتظار اتفاقات بهتر و شنیدن خبرهای خوب از سوی دولت هستند.
* میزان امید اجتماعی نسبت به آقای روحانی به نسبت سال ٩٢ و آغاز به کار دولت ایشان، از نظر شما چه تغییری کرده است؟
** دکتر روحانی جدیتر، پیگیرتر و اصلاحطلبتر از آنی است که ما در ابتدا انتظارش را داشتیم. بنابراین من یقین دارم که ایشان اگر الان مجددا انتخابات برگزار شود با همان آقایانی که رقیب انتخاباتی ایشان بودند قطعا رای بیشتری خواهد آورد.