صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار : ۰۵ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۱  ، 
شناسه خبر : ۲۷۵۶۲۸
«جانروژ ییلماز کلس» استاد ارتباطات دانشگاه «میدل اسکس» لندن در گفت‌وگو با «شرق»
آزاد حاجی آقایی - اشاره: قریب به یک‌ماه دیگر انتخابات پارلمانی در ترکیه برگزار می‌شود. شکاف‌های ایدئولوژیکی وجه مشخصه عرصه این انتخابات به‌شمار می‌روند. احزاب سکولارِ لیبرال، اسلامی و هویت‌خواه کُرد، مهم‌ترین بازیگران این انتخابات به‌شمار می‌روند. تغییر قانون اساسی و تلاش در راستای تغییر سیستم سیاسی از سوی حزب «عدالت و توسعه» از پارلمانی به ریاستی، دیگر بعد مهم این انتخابات است. تحلیل روندهای این انتخابات را با دکتر «جانروژ ییلمازکلس»، استاد جامعه‌شناسی و ارتباطات دانشگاه «میدل اسکس»، لندن پی می‌گیریم.

* انتخابات ترکیه در هفتم ژوئن برگزار خواهد شد. در مقایسه با انتخابات پیشین این کشور، این انتخابات واجد چه اهمیتی است؟

** در این انتخابات دو مسئله واجد اهمیت است: نخست؛ خواست کنترل تمامی امور ترکیه از سوی «رجب اردوغان»، رئیس‌جمهوری ترکیه و تبدیل سیستم حکومتی این کشور از پارلمانی به ریاستی است؛ فرایندی شبیه به روسیه که در آن پوتین به حاکم مطلقه این کشور تبدیل شد. اردوغان خواهان این است که نخست‌وزیری به پستی تشریفاتی تبدیل شود. دومین مسئله واجد اهمیت، شرکت کردها با فهرست حزبی در این انتخابات است. تاکنون کردها به‌طور انفرادی به مجلس راه پیدا می‌کردند، اما در این انتخابات کردها درصدند با فهرست حزب «دموکراتیک خلق‌ها» به‌صورت حزبی وارد پارلمان شوند. کردها بعد از ٢٥ سال مبارزه قانونی، اولین‌بار است که به این شیوه عمل می‌کنند.

* در این انتخابات، اپوزیسیون‌های سیاسی چقدر تأثیرگذار هستند؟

** از یک منظر دو اپوزیسیون را می‌توان دید؛ یک جبهه‌بندی متعلق به ترک‌ها وجود دارد که خواهان تداوم و اعمال هژمونی ترک بر کرد برآمده است. اگر رویدادهای ترکیه را پیگیری کرده باشید، می‌بینید هفته قبل در پارلمان ترکیه در ارتباط با بحث نسل‌کشی ارامنه بحث‌هایی درگرفت. پارلمان اروپا بر این باور است که باید ترکیه نسل‌کشی ارامنه را بپذیرد. دراین‌میان، حزب «خلق جمهوری»، «حرکت ملی» و عدالت و توسعه هر سه متفقا نسبت به این خواست اتحادیه اروپا اعتراض کردند و فقط حزب دموکراتیک خلق‌ها که بیشتر اعضای آن را کردها تشکیل می‌دهند، به این اعتراض نپیوست.

می‌خواهم از این زاویه نگاه کنم که این سه حزب در اصرار بر انگاره‌های ناسیونالیستی ثابت‌قدم هستند. از یک منظر دیگر و جزئی‌تر، حزب عدالت و توسعه با انگاره‌های ناسیونالیستی-اسلامی، حزب حرکت ملی با چارچوب ناسیونالیستی و حزب خلق جمهوری با نگرش سوسیال‌دموکراسی که اتفاقا رهبر آن از کردهای درسیم بوده و حزب دموکراتیک خلق‌ها، هر کدام دارای جبهه‌بندی و خواسته‌های سیاسی خود هستند.

* دراین‌میان، غیبت حزب «اتحاد بزرگ» را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

** این حزب نمی‌تواند از حدنصاب ١٠ درصدی آرا عبور کند. این حزب نیز که دارای نگرش اسلامی-ترکیستی و نشأت‌گرفته از تز اسلام-ترک است، مانند حزب «سعادت»، در پی آن است تا با حزب حرکت ملی وارد کارزار انتخاباتی شود. اما حزب حرکت ملی مایل به ارائه فهرست مشترکی با این دو حزب نبود.

* «عبدالله گل»، رئیس‌جمهوری سابق ترکیه در پاسخ به اظهارات و خواست اردوغان، اخیرا گفته است سیستم پارلمانی برای ترکیه بهتر بوده و از سیستم فعلی حمایت می‌کند. دلیل این اظهارات گل را در چه می‌دانید؟

** اردوغان می‌داند در ترکیه نخست‌وزیر مسئول امور اجرایی کشور است. اما باید اشاره کرد در مقایسه با اردوغان؛ گل از شخصیتی لیبرال‌تر و آزادمنش‌تر برخوردار بوده و دارای وجوه روشنفکری است. از سیاست جهانی مطلع است، در خارج از کشور بوده و روندهای سیاست جهانی را به‌خوبی می‌شناسد. بر این نکته نیز واقف است که اردوغان درصدد الگوبرداری از روسیه بوده و عملا خواهان سیستمی نیست که در آن تنها از یک منصب تشریفاتی برخوردار باشد.

گل می‌داند ریاست‌جمهوری در ترکیه منصبی سمبلیک به شمار می‌رود و اکنون اردوغان تنها در راستای افزایش قدرت شخصی و ایجاد دسپوتیزم در درون حزب و ترکیه است که درصدد تغییر این سیستم برآمده است. از طرف دیگر، ترکیه تحت حاکمیت حزب عدالت و توسعه، اکنون با فسادی عمیق دست‌وپنجه نرم می‌کند و در‌این‌میان، حزب حاکم نیز از روشدن پرونده‌های فساد در هراس است. اسامی بسیاری از نزدیکان اردوغان ازجمله پسر و داماد او در میان فهرست متهمان به فساد وجود دارد. از این زاویه نیز می‌توان سخنان گل را دنبال کرد.

* در این جبهه‌بندی، حزب دموکراتیک خلق‌ها بر برنامه دموکراسی رادیکال بسیار تأکید می‌کند. این نوع از دموکراسی که مبتنی بر تجربه دموکراسی مستقیم و متکی‌بر آرای تئوریسین‌های سیاسی مانند «لاکلاو» و «موف» است، تا چه اندازه با عینیت ساختارهای جامعه ترکیه مطابقت دارد؟

** ببینید، حزب دموکراسی خلق‌ها با بهره‌گیری از کردها و نیروهای دموکرات در ترکیه درصدد مرکزیت‌زدایی از ترکیه و تکیه بر محلی‌گرایی است. هدف اساسی این حزب دموکراتیزاسیون دموکراسی در ترکیه بوده و درصدد است در ترکیه سیاست از پایین به بالا و نه از بالا به پایین جریان پیدا کند. سیاست در ترکیه همواره از بالا به پایین جریان داشته و اکنون این حزب با معکوس‌کردن این جریان درصدد است تا نمایندگی صداهای به حاشیه‌رانده جامعه را داشته باشد؛ از زنان گرفته تا ترانسکچوال‌ها و اقلیت‌هایی مانند کردها، لازها، چرکس‌ها، علوی‌ها، عرب‌ها، یهودیان و کاملا به تئوری‌های دموکراتیک و چپ نو که اشاره کردید، پایبند است.

* ترکیه از زیرساخت‌های تأسیس دموکراسی رادیکال برخوردار است؟

** بله، کاملا. بنیادهای استقرار دموکراسی رادیکال در ترکیه از جنبه‌های کاملا عینی برخوردارند. در ترکیه قومیت‌ها و اقلیت‌های فراوانی زندگی می‌کنند. نهادهای بی‌شمار جامعه مدنی، زنان و به حاشیه‌راندگان سیاسی و اجتماعی وجود دارند. ترکیه جامعه بسیار پویایی است و دراین‌میان، هویت‌های مختلف این جامعه درصدند تا با تعمیق دموکراسی در این کشور، هویت خود را تجسم بخشند.

* دراین‌راستا، سؤال اساسی این است که آیا این حزب می‌تواند از حدنصاب ١٠ درصدی بگذرد؟

** گذشتن از این حدنصاب با چالش بزرگی روبه‌روست. طبق نظرسنجی‌ها، این حزب ١٠,٤ تا ١٠.٥ درصد آرا را می‌تواند به‌دست بیاورد. اما دراین‌میان، حزب حاکم اقدامات انحرافی و ایذایی را پیگیری می‌کند. شاهد بودیم در استان «آگری» پلیس به غیرنظامیان حمله کرده و در اقدامی دیگر، دفتر حزب دموکراتیک خلق‌ها هدف حمله قرار گرفت. حزب خلق جمهوری نیز دراین‌میان، چندان بی‌میل نیست تا این حزب از حدنصاب ١٠ درصدی گذر کند.

* چرا؟

** طبیعی است؛ چون دراین‌صورت حزب حاکم نمی‌تواند حدنصاب نمایندگان را برای تغییر قانون اساسی و تصویب سیستم ریاستی به‌دست بیاورد، چراکه حزب دموکراتیک خلق‌ها با تصمیمات این حزب مخالفت خواهد کرد. از طرف دیگر، با گذشتن آرای حزب دموکراتیک خلق‌ها از حدنصاب مقرر در قانون اساسی به رهبری «صلاح‌الدین دمیرتاش» که سیاست‌های بسیار درست و واقع‌بینانه‌ای را در پیش گرفته است، از تعداد نمایندگان حزب حاکم کم می‌شود.

* ائتلاف‌های آتی در انتخابات پیش‌رو را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟

** از آنجا که نمایندگان حزب جمهوری خلق زیاد نیستند، ممکن است حزب عدالت و توسعه بعد از پیروزی، با حزب حرکت ملی به ائتلاف دست بزند. از طرفی دیگر، هیچ‌یک از احزاب دموکراتیک خلق‌ها، خلق جمهوری و حرکت ملی نیز نمی‌توانند با یکدیگر ائتلاف کنند. دراین‌میان، بر این باورم که حزب حاکم که شمار بیشتری از کرسی‌ها را به دست خواهد آورد، دو راه در پیش دارد: یا با دستیابی به ٣٦٠ کرسی، تنها دولت را تشکیل دهد و اما اگر نزدیک به ٤٠٠ کرسی را تصاحب کند، می‌تواند با جدیت پروژه تغییر قانون اساسی را پیگیری کند. از طرف دیگر حزب عدالت و توسعه ‌خواهان پیروزی حزب دموکراتیک خلق‌ها نبوده و حزب حرکت ملی نیز در تقابل با پروسه آشتی قرار دارد. نظرسنجی‌های کنونی نشان می‌دهند حزب حاکم می‌تواند با کسب حول‌وحوش ٣٠٠ کرسی به تشکیل کابینه دست بزند. اما بدون گمان، حزب دموکراتیک خلق‌ها در مقابل تمایلات اقتدار‌طلبانه اردوغان خواهد ایستاد.

* این مسئله به فرایند صلح در ترکیه بازمی‌گردد. این پروسه را در بطن سیاست‌های انتخاباتی و طولانی‌مدت ترکیه چگونه ارزیابی می‌کنید؟

** ببینید، حزب حاکم پیگیر فرایند صلح نیست. برای این حزب پروسه صلح بیشتر یک حربه تبلیغاتی است و همواره تا زمان انتخابات و پایان رأی‌گیری، از این فرایند به‌عنوان تبلیغات استفاده می‌کند. دولت ترکیه هیچ‌گاه خواهان حل مسئله کرد نیست و این، تحت فشار اروپا و جامعه جهانی است که به این خواست تن داده است، چراکه کردستان کریدور انتقال انرژی به اروپاست و این شهر  نیز در نزدیکی مرزهای اروپا قرار دارد. طبیعی است اروپا خواهان منازعه در نزدیکی خود و در مسیر انتقال انرژی نیست. اروپا فقط خواهان حل مسئله بوده و در‌این‌میان، مهم نیست که کدام دولت این پروسه را به نتیجه برساند.

* یعنی چندان خوشبین نیستید؟

** ببینید، فرایند درازمدتی است. حل خواهد شد. اما زمان‌بر است. حزب حاکم می‌خواهد توپ را در زمین حزب دموکراتیک خلق‌ها بیندازد، اما این فرایند بدین‌شیوه حل نخواهد شد. اگر حزب حاکم درصدد حل این مسئله است، باید «عبدالله اوجالان»، رهبر حزب «کارگران کردستان» را از زندان به خانه‌ای تحت‌نظر انتقال دهد تا امکان ارتباط مستقیم او با حزب دموکراتیک خلق‌ و نهادهای مدنی برقرار شود.

* در بحبوبه کارزارهای انتخاباتی، «فتح‌الله گولن» قدرتمندترین رهبر مذهبی در ترکیه چه موضعی دارد؟

** گولن با تأسیس مدارس خود در داخل و خارج از ترکیه، به پیشبرد برنامه‌های سیاسی و آسیمیلاسیون کردها پرداخته و هم با فرایند صلح در ترکیه مخالفت کرده است؛ از طرفی دیگر، دولتی را در درون دولت تأسیس کرده است. این اقدامات نشأت‌گرفته از پروژه ناسیونالیستی-اسلامی اوست. اما در انتخابات، او به حزب اتحادیه بزرگ نزدیک است و طرفداران او تنها سه درصد از رای‌دهندگان را تشکیل می‌دهند. در دوره‌ای می‌شد ردپای گولن را در همه‌جای ترکیه مشاهده کرد، اکنون طرفداران گولن در صفوف پلیس، بوروکراسی و قوه قضائیه هم مشاهده می‌شوند. گولن پروژه‌های کلانی در سر دارد و مانند همه اسلام‌گرایان در سراسر جهان اسلام تا زمان دستیابی به قدرت کامل، خواهان آمدن به صحنه نیست.

گولن در رؤیای آن روزی است که مانند رهبر انقلاب ایران وارد ترکیه شود. اما اردوغان توانسته است با متهم‌کردن او به‌عنوان رئیس یک گروه تروریستی، دامنه عملکردش را محدود کند. در آمریکا هم لابی قدرتمندی دارد. ببینید طی چندسال اخیر هزاران روزنامه‌نگار ترک بیکار شده‌، ٣٣ روزنامه‌نگار کرد در ترکیه کشته شده‌اند، «هرانت دینک» در ملأعام کشته شد؛ هیچ نهاد رسمی آمریکایی به این موارد اعتراض نکرد، اما با دستگیری سردبیر روزنامه زمان که متعلق به شبکه رسانه‌ای اوست، ٨٥ سناتور آمریکایی به اردوغان اعتراض کردند. این نشانه قدرت لابیگری گولن است.

* بسیاری می‌گویند حزب حاکم آنکارا به «داعش» در جریان نبرد کوبانی کمک کرده است. این اقدام در سطح بین‌المللی چه تأثیری بر جایگاه این حزب و ترکیه گذاشته است؟

** حزب عدالت و توسعه ‌خواهان تضعیف موقعیت کردها در سوریه بود. این خواست را نیز از طریق پناه‌دادن به تروریست‌ها در هتل‌های استانبول، آنتپ و حاتا و اعزام آنها به سوریه و تسلیح آنها، تداوم بخشید. جهان نیز شاهد این اقدامات بود. این اقدامات نیز متوجه دو هدف بود: فروپاشی سوریه و ایجاد یک جغرافیای سنی‌نشین. اما این امر نشان‌دهنده غلط‌بودن اصول اتخاذی اردوغان بود. دومین هدف اردوغان نیز ازمیان‌برداشتن آتونومی کردها در «روژآوا» بود و بنابر همین دلیل، جبهه «النصره» و داعش را به کوبانی سوق داد. اما اردوغان در هر دو جبهه شکست خورد؛ نکته‌ای جالب؛ من در تمامی این مدت با دقت مطبوعات آلمانی و انگلیسی‌زبان را پیگیری کرده‌ام و آنان در دو نکته نگاه مشترک داشتند: کمک ترکیه به داعش و شکست سیاست ترکیه در خاورمیانه. ترکیه با این اقدامات، بخشی از اعتماد جامعه جهانی به خود را از دست داد.

* برخی از مراکز مطالعاتی و استراتژیک جهانی این ایده را مطرح می‌کنند که احتمالا آمریکا از این به بعد با اعمال فشار بیشتر علیه روسیه، مرکز ثقل استراتژیک خود را به حوزه بالتیک انتقال داده و از تمرکز بر خاورمیانه بکاهد. نقش ترکیه را در این رابطه چگونه ارزیابی می‌کنید؟

** آمریکا هیچ‌گاه نمی‌تواند خاورمیانه را ترک کند. شاید این تمایل را داشته باشد، اما عملا قادر به انجام چنین کاری نیست. چرا؟ چون خاورمیانه با مشکلات عدیده‌ای روبه‌روست. ترور، جنگ ترور و نفت ازجمله مسائلی هستند که آمریکا را متعهد به تداوم حضور در خاورمیانه می‌کند. اکنون روسیه در شرق اوکراین با مسئله قومیت روس ساکن در این کشور مواجه است. لیتوانی، لتونی استونی هم از حوزه روسیه خارج و به ناتو پیوسته‌اند. هرکدام از این دولت‌ها نیز اقلیت چشمگیری از روس‌ها را در خود جای داده و درصدد آسیمیله‌کردن روس‌ها برآمده‌اند.

هرچند آمریکا درصدد بسط نفوذ خود در عمق حوزه نفوذ روسیه و از جمله قزاقستان، گرجستان، آذربایجان، ازبکستان و مغولستان برآمده است، اما این مناطق عملا حیاط‌خلوت روسیه محسوب شده و این امر با واکنش شدید این کشور مواجه می‌شود. اکنون روسیه با تحریم مواجه است و اقتصاد این کشور با مشکلاتی دست‌وپنجه نرم می‌کند. نقش ترکیه از همین‌جا شروع می‌شود؛ روسیه نفت خود را از طریق ترکیه و با قیمت ارزان می‌فروشد. در دوران تحریم‌های اعمال‌شده علیه ایران نیز ترکیه دروازه ایران بود. ترکیه دراین‌میان درصدد بهره‌برداری از وضع موجود بوده و از مناسبات اقتصادی وسیعی با روسیه متنفع می‌شود. اما از یاد نبرید که اردوغان در راستای پیگیری سیاست‌های خود با مشکلات فراوانی مواجه است و این معضل به پراگماتیست‌بودن او بازمی‌گردد.

* چند هفته قبل اردوغان به ایران آمد. برخی از روزنامه‌های ترکیه از او به‌عنوان دن‌کیشوت عثمانی یاد کردند. اردوغان چرا به ایران آمد؟

** با شما موافقم که رؤیاهای اردوغان بلندپروازانه و بسیار جاه‌طلبانه هستند، اما ببینید دو کشور مشکلات فراوانی با هم دارند. از نظر اردوغان مذهب اهمیت فراوانی دارد. اردوغان درصدد است به‌عنوان رهبر سنی‌های جهان شناخته شود و ایران نیز نوعا درصدد حفظ شیعیان سراسر جهان است. این تقابل، اکنون خود را در رویارویی این دو کشور در عراق، سوریه، یمن، بحرین و پاکستان نشان داده است. ترک‌ها از اسلام سنی در راستای موقعیت سیاسی خود بهره‌برداری می‌کنند. دومین مسئله حول کنسرت‌های منطقه‌ای در خاورمیانه است. موقعیت ژئوپلیتیک این دو نیز باعث تداوم رقابت‌های منطقه‌ای می‌شود. پس سیاست ایجاب می‌کند تا همه تخم‌مرغ‌ها در یک سبد گذاشته نشوند.

* روابط ایران با ترکیه را بعد از انتخابات هفتم‌جولای چگونه می‌بینید؟

** بدون توجه به نتایج انتخابات، می‌توان گفت سیاست خارجی و خاورمیانه‌ای آنکارا تغییر می‌کند. ترکیه اکنون در منطقه ایزوله شده و بعد از شکست‌های اخیر، درصدد ارتباط مجدد با اسرائیل و مصر و سوریه است. هرچند علنا براین موارد صحه نمی‌گذارد، اما در مجامع درونی، سیاست‌های پیشین را نقد می‌کند. تا چندسال قبل، استراتژی تنش صفر با همسایگان را در دستور کار داشت، اما این سیاست به جایی رسیده که ترکیه هیچ همسایه‌ای ندارد؛ با ایران، عراق، سوریه، ارمنستان، قبرس و یونان مشکل دارد و درصدد خروج از این بن‌بست است. تغییر در سیاست منطقه‌ای و بازی جدید ترکیه در خاورمیانه، متغیری است که در روابط آتی تهران و آنکارا باید آن را مدنظر قرار داد.

نام:
ایمیل:
نظر: