صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۳  ، 
شناسه خبر : ۲۷۵۹۳۲

دکتر مصطفی ملکوتیان / استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران

حمله بی‌منطق و ددمنشانه عربستان به یمن، که با ادعای اتحاد 10 کشور از جمله مصر، ترکیه، سودان، کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس به جز عمان و... رخ داد و در واقع با برنامه‌ریزی کاخ سفید و صهیونیست‌ها صورت گرفت، به گونه‌ای که آمریکا بارها آن را تایید نموده و حمله به عربستان را خط قرمز خود خواند و اکنون حدود چهل روز از آغاز آن می‌گذرد، تاکنون هیچ دستاورد قابل محاسبه‌ای برای آن نداشته و برعکس، از یک طرف باعث انسجام بیشتر مردم یمن حول محور انصارالله گردیده و از سوی دیگر، آشفتگی‌های سیاسی در عربستان را که نمونه آن را در تغییر ولیعهد و وزیر خارجه این کشور توسط ملک سلمان و عدم حضور تعدادی از شاهزادگان در مراسم بیعت با ولیعهد جدید دیدیم، تشدید نموده است.

برای شناخت تحولات شبه جزیره عربستان و آینده حوادث این منطقه توجه به واقعیت‌های زیر ضروری است:

الف- بر مبنای سابقه تاریخی، یمنی‌ها مردمی دلاور و جنگجو هستند که امروزه این روحیه با یک انقلاب مردمی نیز پیوند خورده است. برخی منابع معتقدند که انصارالله یمن حدود یک میلیون نفر رزمنده در اختیار دارد. آنها تاکنون نبردهای پیاپی را پشت سر گذارده و شکست‌ناپذیر جلوه کرده و به ویژه در نبردهای زمینی بسیار پرتوان ظاهر شده‌اند. حمله هوایی عربستان با هواپیماها و اطلاعات نظامی و گاه خلبانان آمریکایی و اسرائیلی، بدون شک نتیجه‌ای برای آنها به بار نخواهد آورد.

همان‌گونه که در دو ماه گذشته نیز حملات آنها بیشتر باعث محکومیت جهانی شده و با گذشت زمان افکار عمومی جهان بیش از پیش از عمق تجاوزات و جنایات آنها بر ضد مردم بی‌دفاع یمن آگاه‌تر می‌شود.

ب- عربستان کشوری است با ویژگی‌های تاثیرگذار زیر:

1- ضعیف و فرتوت  با ارتشی مزدور (مزدبگیر) که بسیاری از عناصر آن خارجی‌اند. اینان که برای گرفتن پول وارد ارتش شده‌اند، در زمان جنگ و احساس خطر صحنه را خالی نموده و می‌گریزند.

2- دارای سابقه هویتی اندک (از حدود نیمه قرن 19 م)

3- واجد یک حکومت قبیله‌ای و نه ملی و فراگیر (آل سعود)

4- درگیر فقر عمومی و اختلافات بسیار فاحش طبقاتی

5- واجد عقب‌ماندگی عجیب علمی فناوری

6- مبتنی بر رشوه‌دهی‌های کلان به دولت‌های دیگر برای حفظ و باقی ماندن در قدرت (مانند پرداخت رشوه‌های بسیار به رژیم‌هایی مانند مصر و در مقابل درخواست از آنها به دوری از ایران اسلامی و...).

نظام سیاسی عربستان مشروعیت و مقبولیت مردمی ندارد. بقای این حکومت بیشتر مبتنی بر پول نفت و حمایت غرب و رژیم صهیونیستی بوده است. اسناد تاریخی درباره بده و بستان‌های صهیونیست‌ها و آل سعود گویای این واقعیت است.

ج- عربستان در سال‌های اخیر و به ویژه در زمان کنونی درگیر اختلافات درون خاندانی واقعی گردیده و بدین ترتیب به لحظه تاریخی خطرناکی پا نهاده است. در چند روز اخیر شاهد بودیم که ملک سلمان شاه سعودی دست به یک سری تغییرات حاد سیاسی زده و حتی ولیعهد خود را تغییر داد.

تنش در خاندان حکومتی یکی از بهترین شانس‌ها برای مخالفان این نوع حکومت‌ها است که وقتی با سایر شرایط همراه می‌شود می‌تواند برای موجودیت آنها ویرانگر باشد. برخی نویسندگان گفته‌اند زمانی که حکومت‌های سلطنتی خاندانی قوانین سیاسی آبا و اجدادی خود را تغییر دهند (از قبیل آنچه امروزه در انتخاب ولیعهد در عربستان جریان دارد) لحظه خطرناکی برای این حکومت خواهد بود.

د- در تحلیل مسائل سیاسی مرتبط با عربستان همواره نفت یک بحث اصلی و محوری است. عربستان همیشه از نفت برای پیشبرد مقاصد نامشروع خود بهره می‌برد؛ چه از طریق تاثیرگذاری بر قیمت جهانی نفت برای ضربه زدن به رقبا (مانند آنچه این کشور در ماه‌های اخیر با افزایش تولید خود بر سر قیمت نفت آورده است؛ با توجه به اینکه هر یک دلار کاهش قیمت نفت به معنی یک میلیارد دلار ضرر سالانه برای ایران است. اهمیت این مسئله برای روس‌ها حتی بیشتر است. زیرا این کشور به تنهایی 20 درصد ذخایر انرژی جهان را در اختیار دارد) و چه از طریق کمک‌های بسیار به گروه‌های تکفیری که امروزه در منطقه به صورت داعش، النصره و... ظاهر شده‌اند و چه از طریق خریدن برخی از دولت‌های عربی مانند مصر (مشهور است که در جریان حمله به یمن عربستان ده‌ها میلیارد دلار به مصر پرداخت نموده تا از حمایت این کشور برخوردار گردد.)

علی‌رغم این مطلب، در یک شرایط بحران- مانند شرایط ناشی از اشتباه راهبردی عربستان در حمله به یمن- این اهرم می‌تواند کارایی خود را از دست داده و به یک ضد اهرم تبدیل شود. به عنوان مثال، بعد از حمله به یمن قیمت نفت از حدود 50 دلار به 66 دلار افزایش یافته و در صورتی که بحران شدیدتر شود بدون شک مراکز نفتی سعودی که خیلی هم از صحنه‌های نبرد دور نیست، اهدافی راهبردی برای ضربه زدن توسط یمنی‌ها خواهد بود.

ه- علاوه بر اختلافات داخلی و نتایج احتمالی آن، به نظر می‌رسد رژیم سیاسی عربستان دچار ترس از واقعیت‌های جدید ژئوپلتیک در منطقه نیز گردیده است. زیرا این رژیم تصور می‌کند آرام آرام در حال محاصره شدن توسط نظام‌ها یا گروه‌های انقلابی است. اما واقعیت این است که سیاست‌ها و اشتباهات متعدد راهبردی رژیم وابسته عربستان باعث خیزش عظیم منطقه‌ای گردیده و سعودی‌ها همواره به دست خود، خود را به سوی هلاکت برده‌اند. نگاهی به سیاست‌های این رژیم در قبال تشکیل گروه‌های تکفیری و ایجاد مشکل برای دولت‌های سوریه، عراق، لبنان، یمن و... در این زمینه گویاست.

در این شرایط، شایسته است که ایران انقلابی با توجه به این واقعیات پنج‌گانه، با برنامه‌ریزی دقیق و با در نظر داشتن عناصر مختلف قدرت و نیز موقعیت ویژه راهبردی خود، برای مقابله با تجاوز عربستان به یمن و کمک به مظلومان یمنی از هیچ اقدام و کوششی فروگذار ننموده و به ویژه در مقابل اقدامات این رژیم علیه کشور ما واکنش‌های قاطع و جدی نشان دهد. امام راحل(ره) فرمودند که آل سعود لیاقت اداره حرمین شریفین را ندارد. این نکته باید به گونه‌ای راهبردی همیشه در مقابل چشمان ما باشد. باید نمایندگانی از کشورهای اسلامی این اداره را به عهده گیرند. دستگاه دیپلماسی کشور با اتخاذ این راهبرد می‌تواند جهان اسلام را در مقابل رژیم وابسته سعودی که مجری اوامر و راهبردهای غربی‌ها و صهیونیست‌هاست قرار دهد.

نام:
ایمیل:
نظر: