بستر تاریخی
در بستر تاریخی، استان کرمانشاه همواره با جریانهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و تجاری و رفتوآمدها درگیر بوده است. در ماجرای جنگ جهانی اول که موجب تهاجم بیگانه به خاک ایران و اشغال آن شد، در حالیکه فقط هشت روز از تاجگذاری احمدشاه میگذشت، روسها در مناطق شمال و انگلیسیها در مناطق جنوب مستقر شدند، حاکم وقت کرمانشاه با ایجاد تشکیلات ضدروسی در منطقه غرب، اقدام به جمعآوری عدهای از نیروهای ژاندارمری، ایلات و عشایر کُرد و لر کرد و با روسها به رویارویی پرداخت و در قضیه جنگ جهانی دوم هم یگانهای تابعه لشکر ۱۲ کرمانشاهان برای پدافند در محورهای خانقین، قصرشیرین، سرپلذهاب، اسلامآبادغرب، کرمانشاه و نفتشهر و در گردنهها و گذرگاههای حساس واقع در محورهای یادشده مواضع پدافندی گرفتند و در ماجرای واقعه شهریور ۱۳۲۰، این مناطق در گیرودار جنگ بود و هر یک از کشورهای متجاوز و استعمارگر سعی میکردند عوامل نفوذی در این مراکز مستقر کنند، نکته اساسی در این مبحث اینکه با توطئه کشور انگلیس، امپراتور عثمانی تجزیه شد و عراق استقلال یافت و سپس تحت سلطه انگلیس قرار گرفت. همواره مناطق مرزی ایران، بهویژه در مرزهای متصل به کرمانشاه مشکلاتی برای ایران داشته است، یکی از آن موارد اختلافات مرزی بود که با گذشت ۵۵ سال کشمکش، در نهایت به عقد قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر منجر شد، اما رژیم بعث عراق همواره ناسازگاری با ایران داشت تا پیروزی انقلاب اسلامی که پس از آن در فروردین ۱۳۵۸ حسن البکر، رئیسجمهور وقت عراق طی نامهای به حضرت امام (که حکایت از تقاضای لغو قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر داشت) به آتش فتنه و توطئه در استانهای کردستان، کرمانشاه و خوزستان دامن زد تا اینکه جنگ به جمهوری اسلامی ایران تحمیل شد و هشت سال بهطول انجامید.
توطئه احزاب و گروهها در کرمانشاه
از آنجایی که شهر پاوه شمالیترین بخش استان کرمانشاه و در مرز استان کردستان قرار دارد، این نقطه از توطئه عناصر نفوذی، مغرضان و جریانهای وابسته به ضدانقلاب مصون نماند. همانطور که اشاره شد گروهکهای مسلح پس از پیروزی انقلاب همواره به نیروهای مسلح، بهویژه ارتش حملهور میشدند و سعی در اشغال پادگانها داشتند. با طرح نقشهای از وضعیت کوهستانی منطقه پاوه و مناطق همجوار آن با استان کردستان و نوار مرزی کشور عراق استفاده کردند و امکانات و پشتیبانی همهجانبه برای عوامل مسلح ضدانقلاب فراهم شد تا اینکه شهر پاوه اشغال شد. این وقایع در حالی شکل گرفت که بیتوجهیهای امنیتی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دولت موقت را هم داشت و زمینه برای ایجاد بحران در پاوه فراهم شده بود تا اینکه در اواخر مردادماه در آستانه شروع به کار مجلس خبرگان برای بررسی نهایی و تدوین قانون اساسی، شهر پاوه به صحنه جنگ داخلی خونباری تبدیل شد و ایران و مسئولان را با چالشهای فراوانی روبهرو کرد. این توطئه با فرمان امام و حضور نیروهای مردمی و انقلابی خاتمه یافت، اما شرارت در استان کرمانشاه از طرق دیگر جریان داشت. بهویژه هیئت حسننیت از طرف دولت موقت بار دیگر فرصتهای خوبی را به گروهکها داد و سران احزاب سیاسی با استفاده از حربه مذاکرات نقشههای شوم دیگری طرح کردند.
اشرار مسلح قلخانیها
بخشی از نقاط کرمانشاه کردنشین بودند، گروهکهای مسلح ضدانقلاب که دنبال تجزیه استان کردستان بودند، برای آنها هم توطئهها و نقشههای دیگری طرح کرده بودند و آن اینکه از افراد شرور مسلح برای ایجاد غائلهآفرینی بهرهگیری کنند. برای نمونه در شمال شهر کرند، منطقهای بهنام قلخانی با مرکزیت شهر گهواره واقع شده است که از جنوب به جاده اسلامآبادغربـ سرپلذهابـ از شرق به منطقه گوران، از شمال به منطقه ثلاثباباجانی و از غرب به نوار مرزی ایران و عراق محدود میشود. منطقه قلخانی رشتهکوههای بلند و نواحی جنگلی فراوانی دارد. مردم آن منطقه که به روش سنتی زندگی میکنند، بیشتر به امور کشاورزی، دامداری و باغداری اشتغال دارند. قلخانیها مردمانی شجاع، سلحشور و دلاورند که بهدلیل عدم توجه و رسیدگی مسئولان دولتی به وضعیت اجتماعی آنان، از دیرباز با فقر فرهنگی و ضعف شدید اقتصادی دست به گریبان بودهاند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عده معدودی از مردم منطقه قلخانی در اثر ضعف شدید اقتصادی و فقر فرهنگی، تحت تأثیر تبلیغات عوامفریبانه گروههای معاند با انقلاب اسلامی قرار گرفتند و با انجام اعمال آشوبگرانه موجب بروز ناامنی در منطقه قلخانی و جاده اسلامآبادغربـ سرپلذهابـ شد. از آنجا که برقراری امنیت در آن منطقه، به بروز درگیریهای خونینی بین پاسداران انقلاب و نیروهای ژاندارمری با اشرار مسلح قلخانی منجر شد و به نتیجه مطلوب نرسید، ناگزیر نیروهای ارتش در دهمین روز از غروب تیرماه ۱۳۵۹ وارد منطقه قلخانی شدند و به محض ورود، اشرار مسلح وحشتزده و مضطرب، با استفاده از تاریکی شب متواری شدند و سپس اقدامات تخلیه شهدا و مجروحان انجام گرفت و اشرار مورد تعقیب قرار گرفتند و عدهای از آنها به هلاکت رسیدند.
جنگ تحمیلی و منافقین
پس از اینکه توطئه گروهکهای متعدد از ناحیه استان کردستان در استان کرمانشاه ناکام ماند، رژیم بعثی عراق با تجاوز به مرزها، شهرها و خانهها، بسیاری از مردم شهرهای استان کرمانشاه را آواره کرد و شهرهای قصرشیرین، سرپلذهاب، خسروی، گیلانغرب، سومار و... همه به شهرهای جنگزده تبدیل شدند.
رژیم متجاوز عراق پس از انجام عملیات هوایی و نیروی امنیتی عراق با اجرای آتش سنگین توپخانهای، شهرها و پاسگاههای مرزی استان کرمانشاه را در هم کوبید و سپس نیروهای پیاده متجاوزان بهسوی نوار مرزی به حرکت درآمدند و پس از اشغال پاسگاهها، شهرها در محاصره قرار گرفت و مردانی که در برابر متجاوزان مقاومت کرده بودند، دستگیر و در برابر زن و بچههایشان اعدام شده و یا به فجیعترین شکل به شهادت رسیدند. خانوادههای مصیبتزده را با پای پیاده به سمت کرمانشاه حرکت میدادند و اموال مردم را غارت میکردند. زنها و بچهها را از خانهها به بیرون میکشیدند و هرگونه مقاومتی در برابر آنها با خشونت وحشیانه سرکوب میشد. این وضعیت اسفناک ادامه یافت و متجاوزان معمولاً از نیروهای ستون پنجم خود برای عبور از معابر استفاده میکردند و به شهرها هجوم میآوردند. در این ماجرا بسیاری از اموال مردم به آتش کشیده شد و در مواردی ماشینهای امدادی مانند آمبولانس همراه با سرنشین در آتش سوختند. جنایات رژیم صدام و همدست آنها منافقین در استان کرمانشاه بسیار عجیب است و از اعمال آنها به ننگ تاریخی یاد میشود. این جنایتها تا پایان جنگ جریان داشت و منافقین به اسم عملیات فروغ جاویدان زیر آتش رژیم بعث عراق به قصد اشغال کرمانشاه فعالیت کردند که رزمندگان اسلام آنها را به غروب جاویدان تبدیل کردند.
جنایت منافقین
منافقین در استان کرمانشاه، توطئههای زیادی کردند که در فرصت مقتضی به بحث خواهیم گذاشت، در اینجا فقط به یک مورد آن اشاره میشود و آن طرح ترور آیتالله شهیداشرفیاصفهانی بود. این شخصیت علمیـ فقهی که حدود ۵۰ سال به نمایندگی آیتالله بروجردی در این استان خدمت کرده بود و از مدافعان مواضع امامخمینی(ره) بود و از حامیان و پشتیبانان رزمندگان اسلام بهشمار میآمد، منافقین ترور ایشان را در دستور کار خود قرار میدهند، در یک نوبت در ماه رمضان مورد هدف منافقین قرار میگیرد که ناموفق میشود و در نهایت در روز جمعه ۲۳ مهر ۱۳۶۱ شمسی این عالم ربّانی و عارف وارسته پیرمرد سالخورده ۸۰ ساله را پیش از ایراد خطبههای نماز جمعه در مسجدجامع کرمانشاه مورد هدف قرار میدهند و با انفجار نارنجک او را به شهادت میرسانند که حضرت امامخمینی پیام بلندبالایی مبنیبر کرامت و شخصیت علمی، عرفانی و اخلاقی ایشان میدهند و در بخشی از آن مرقوم میفرمایند: «چه سعادتمند و خوشبختند آنان که به دنیا و زخارف آن پشت پات زده و عمری را به زهد و تقوا گذرانده و آخرین درجات سعادت را در محراب عبادت و در اقامه جمعه با دست یکی از منافقین و منحرفین شقی فائز و به والاترین شهید محراب که بهدست خیانتکار اشقیالاشقیا به ملأ اعلا شتافت، ملحق شدند...»