صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار : ۰۳ تير ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۴  ، 
شناسه خبر : ۲۷۶۶۸۵
میزگرد تخصصی سوآپ در شانا
اشاره: حکایت غریب سواپ و ماجرایی که بر سر آن آمد، موضوع میزگرد شانا با کارشناسان نفتی است. بدیهی است که هر طرح اجرایی در بطن خود موافقان و مخالفانی دارد، اما مهم این است که در رد یا قبول طرح‌ها و امور اجرایی برآیند نظریات کارشناسی لحاظ شود و تصمیمات حتی‌المقدور برمبنای نظریات کارشناسان اخذ شود نه دیدگاه‌های فردی. پنج سال از زمانی که وزیر نفت دولت دهم (سال 1389) تصمیم به قطع سوآپ گرفت، می‌گذرد؛‌آن زمان وزیر وقت نفت معتقد بود عملیات سوآپ برای ایران توجیه اقتصادی ندارد وسود حاصل از آن برای کشور رقمی در حدود 20 سنت است در حالی که این عملیات حدود 6 تا 7 دلار در هر بشکه برای کشور هزینه داشته است، به همین دلیل وزیر وقت قرارداد سوآپ را با کشورهای حاشیه خزر لغو کرد و در خواست دریافت سود 5/5 تا 6 دلار از سوآپرها داشت و حتی در گفتگو با سایت خانه ملت گفت که با قطع عملیات سوآپ دست بابک زنجانی را از کشور کوتاه کردیم. با این که بارها و بارها کارشناسان و برخی مدیران نفتی بر اشتباه بودن این تصمیم تاکید کردند اما سوآپ قطع شد و ایران علاوه بر از دست دادن وجهه بین‌المللی، به پرداخت میلیون‌ها دلار جریمه محکوم شد؛ افرادی که آن مقطع این تصمیم را گرفتند هنوز بر درستی کارشان اصرار دارند و به نوعی مسوولان فعلی وزارت نفت ( دولت یازدهم) را به دلیل انعقاد قراردادهای سوآپ زیر سوال می‌برند. این، اما در حالی است که سکوت وزارت نفت در مقابل حمله‌های پی درپی که از زمان روی کارآمدن دولت یازدهم شروع شده و گویا پایانی برای آن نیست، سبب شده تا تصمیم‌گیران آن زمان گمان کنند حق با آنهاست؛ اما داستان قطع سوآپ چه بود؟ زمانی که این تصمیم اعلام شد، آیا بررسی‌های فنی و کارشناسی، اظهارات آن دوران مسوولان وقت را تایید می‌کرد؟ چرا با این که میلیون‌ها دلار برای احداث تاسیسات سوآپ هزینه شد، بدون توجه به هزینه و فایده و منافع ملی کشورمان قرارداد بر‌خلاف عرف بین‌المللی یکطرفه لغو شد و حتی سخنان محمود آستانه عضو هیئت مدیره شرکت نیکو درباره عملیات سوآپ ‌بازهم تصمیم گیرندگان وقت را قانع نکرد و وزیر وقت از آستانه به دلیل دفاع از عملیات سوآپ و ضررهایی که از آن دوران تا کنون ایران متحمل شده، شکایت کرد؛ شکایتی که به گفته آستانه رای بر بی گناهی آن صادر شد. حال که تب سوآپ هرچند کوتاه مدت، فروکش کرده و وزارت نفت هم بنا دارد دوباره سوآپ را از سر بگیرد؛ شانا نشستی با حضور افرادی که در زمان قطع عملیات سوآپ در مسند کار بوده اند برگزار کرده تا به واکاوی اتفاقهایی که آن دوران در نفت افتاد، بپردازد.این نشست با حضور محمود آستانه عضو هیئت مدیره شرکت نیکو و مشاور وزیر نفت، سید‌پیروز موسوی مدیرعامل شرکت پایانه‌های نفتی، حمیدرضا شاهدوست رئیس پایانه نفتی شمال و سید‌حمید حسینی عضو هیات مدیره اتحادیه صادرکنندگان فرآورده‌های نفت، گاز و پتروشیمی در دفتر شانا برگزار شد.

* آیا فکرش را می‌کردید عملیات سوآپ یک شبه قطع شود؟

** موسوی: اصلا چنین فکری نمی‌کردم. قطع عملیات سوآپ یک شوک به عملیات نفت بود. کسی انتظارش را نداشت آن هم زمانی که 226 هزار بشکه نفت خام را معوض و به پالایشگاه‌های کشور ارسال می‌کردیم. تاسیساتی که برای انتقال نفت خام و تولید فرآورده در پالایشگاه‌های کشور برای این کار احداث کرده بودیم با این تصمیم، ناگهان دلیل وجودی خود را از دست دادند. همان طور که می‌دانید در عملیات سوآپ، نفت باکیفیت بالاتر را از کشورهای حاشیه دریای خزر دریافت می‌کردیم و در اختیار پالایشگاه‌های تهران و تبریز برای تبدیل به فرآورده قرار می‌دادیم. از آن طرف نفت خام سنگین خود را در آبهای خلیج فارس به شرکت‌های سوآپر تحویل می‌دادیم. اما این تصمیم یک شوک به کل عملیات صنعت نفت بود، من و بسیاری از فعالان سوآپ واقعا نمی‌دانستیم چه اتفاقی افتاد که این تصمیم گرفته شد. تاسیسات میلیاردی و نیروی انسانی کارآمدمان در پایانه نکا بیکار شدند و درآمدی را که می‌توانستیم از محل سوآپ به دست بیاوریم صفر کردیم، آن هم به این بهانه که قرارداد اشتباه بوده و منافع ایران را تامین نمی‌کرده است! شاید بد نیست بدانید که از زمانی که عملیات سوآپ در ایران شروع شد نزدیک به 226میلیون بشکه سوآپ داشتیم. ضمن این که باید بگویم عملیات سوآپ جزو برنامه‌های وزارت نفت بود. برهمین اساس هم احداث تشکیلات و تاسیسات بسیار مجهز و مرتبط با هم در شمال کشور پایه‌ریزی شد که از آن جمله، ساخت مخازن، بارانداز، حوضچه و خط لوله نکا – تهران بود.

** آستانه: بحث سوآپ مکرر در مکرر از زمانی که تصمیم قطع آن در دولت قبل گرفته شد در مطبوعات و رسانه‌ها مطرح شده و ابعاد مختلف آن مورد بحث قرار گرفته است. تقریبا همه افرادی که در این زمینه صاحبنظر هستند نسبت به این که انجام سوآپ از همان ابتدا یک تصمیم درست بوده و ادامه آن در شرایط تحریم، به نفع ایران بوده است، همداستان هستند. اما قطع سوآپ با آن شیوه‌ای که اتفاق افتاد لطمه‌های جبران‌ناپذیری به اعتبار شرکت ملی نفت ایران، شرکت نیکو و مجموعه عملیاتی که در زمینه سوآپ داشتیم، وارد کرد. در ابتدای بحث بد نیست به سابقه سوآپ اشاره‌ای داشته باشم. این تصمیم درسال 1375 ( 1996)‌ بین دو رئیس‌جمهوری ایران و قزاقستان در زمان دولت آقای ‌هاشمی‌رفسنجانی گرفته شد. قرار بود روزانه 30 هزار بشکه نفت از قزاقستان به ایران حمل و از طریق پایانه‌های نکا در داخل ایران مصرف شود. معوض آن هم در اختیار سوآپ کنندگان قرار بگیرد. برای این کار، سرمایه‌گذاری بسیار خوبی صورت گرفت. با سرعت زیاد خط انتقالی از نکا تا ری و تبریز احداث شد. سپس عملیات انجام سوآپ به شرکت نیکو واگذار شد.

در شرکت نیکو اینطور برنامه‌ریزی کرده بودیم تا عملیات سوآپ را در دو مرحله کوتاه‌مدت و بلندمدت به سامان برسانیم. برنامه کوتاه‌مدت‌مان این بود که زیربنای سوآپ را به نحوی تامین کنیم تا کشورهای حاشیه خزر مسیر ایران را برای سوآپ انتخاب کنند و کم کم بتوانیم زمینه ارتباطمان را با سوآپرها و کشورهای تولیدکننده برقرار کنیم. در گام دوم باتوجه به ظرفیت‌هایی که ایران از نظر جغرافیایی دارد به‌هاب انرژی منطقه بدل شویم. برای فاز دوم که در برنامه بلندمدت قرار داشت خط نکا- جاسک را با ظرفیت انتقال یک میلیون بشکه در روز تعریف کردیم. این کار، یکی از استراتژیک‌ترین کارهایی بود که در طراحیها پیش بینی شده بود، اما متاسفانه با تصمیم غلطی که درباره قطع سوآپ گرفته و به صورت یکطرفه قراردادهای بین ایران و کشورها و یا شرکت‌های سوآپ کننده لغو شد، عملا کار بر روی خط لوله نکا- جاسک متوقف شد و پروژه‌هایی که در این زمینه پیش بینی شده بود یکی پس از دیگری با علامت سوال مواجه شدند، آن هم درست در شرایطی که تحریم شده بودیم وبه شدت به ارتباط با کشورهای دنیا و شرکتهای مختلف نیازداشتیم. با این تصمیم، فضای بسیار بسته‌ای را بوجود آوردیم. می‌خواهم بگویم با این کار، همگام با افرادی که ما را تحریم کردند یک خودتحریمی هم از سوی خودمان انجام شد.

* آن زمان با چند شرکت خارجی قرارداد سوآپ داشتیم؟

** آستانه: طی10 – 12 سال اخیر با 16 شرکت خارجی قرارداد سوآپ داشتیم. شرکت‌های بزرگی مانند ویتول با ما قرارداد داشتند که روزانه تا سقف 50 هزار بشکه عملیات سوآپ را انجام دهند. در کنار این کارها ظرفیتمان را هم در پایانه نکا افزایش داده و انبارهایمان را تقویت کرده بودیم.درباره درآمدی که با قطع سوآپ از کسب آن محروم شدیم سخنی نمی‌گویم به راحتی با یک ضرب و تقسیم می‌توان آن را به دست آورد. فکر می‌کنم بزرگترین خسارتی که این تصمیم برای ایران بوجود آورد، این بود که به نوعی به اعتماد شرکت‌هایی که مسیر کشورمان را برای انتقال نفتشان انتخاب کرده بودند، خدشه وارد شد. تا بخواهیم این اعتماد از دست رفته را برگردانیم کار سنگینی را باید انجام دهیم. متاسفانه ما با این تصمیم نادرست فضا را برای رقبایمان در حوزه خزر فراهم کردیم. خط لوله بی‌تی‌سی از محور دریای خزر تا بندر جیهان ایجاد شد با این که مسیر دشواری بود و باید از چند کشور عبور می‌کرد و بالغ بر 20 هزار پرونده حقوقی داشت با طول بیش از یکهزار و 600 کیلومتر ایجاد شد تا وابستگی کشورها به مسیر ایران از بین برود. این فضا را ما برای آنها فراهم کردیم.

** حسینی: از دید من، سوآپ یعنی استفاده از ظرفیت تجاری یک کشور. ما خیلی به این مسئله توجه نکرده ایم. اگر این کار را انجام می‌دادیم دست کم می‌توانستیم از این ظرفیت نهایت استفاده را ببریم. هر کشور دیگری که موقعیت ایران را به لحاظ جغرافیایی و استراتژیک داشت بیشترین استفاده را از این مزیت خود می‌برد، اما ما چه کردیم؟ دست کم در یک مورد کاری را که در منطقه شروع کرده بودیم و ابتکار عمل با ما بود با تصمیم غلط آقای وزیروقت در سال 89، فرصت را از دست دادیم و امروز افسوس گذشته را می‌خوریم. خوب یادم می‌آید، همان زمان هرچه نشستیم و صحبت کردیم، عدد و رقم آوردیم، توجیه و استدلال کردیم و وزیر وقت گفتیم این تصمیم اشتباه است، ایشان عکس‌العملی نشان ندادند و ما را به تیم‌های کارشناسی ارجاع دادند؛ وقتی نزد کارشناسانی که وزیر ارجاع داده بودند، رفتیم بازهم همان بحث‌ها و استدلال‌ها را آوردیم، کارشناس‌ها هم حرف‌های ما را می‌پذیرفتند و می‌گفتند این استدلالها درست است، اما حاضر نمی‌شدند این کار را قبول کنند.

چرا؟ چون آقای وزیر تصمیم اشتباهی گرفته بودند و حاضر نبودند از این تصمیم اشتباهشان برگردند. ما فکر می‌کردیم مشکل آنها استدلال فنی و کارشناسی است، بنابراین، یک تیم کارشناسی در اتحادیه تشکیل دادیم و ماهها روی این موضوع کار کردیم و با عدد و رقم نشان دادیم کسانی که در سالهایی که سوآپ برقرار بود چقدر هزینه کردند و چقدر سود نصیب‌شان شد. در مواقعی سوآپ‌کننده 7 دلار سود می‌کرد و در مواقعی هم کمتر از این رقم. بارها و بارها با سند و مدرک گفتیم این که شما می‌گویید در هر بشکه 5 دلار سود سوآپ است اصلا با هیچ منطقی جور در نمی‌آید. متوسط قیمت ها و اختلاف قیمتهای شمال و جنوب را در آوردیم.

یک جدول کارشناسی تهیه کردیم.حدود چهار تا پنج ماه روی این جدول کار کردیم، چون فکر می‌کردیم مشکل آقایان بحث کارشناسی و فنی است، بنابراین می‌خواستیم با استدلال‌های کارشناسی به آنها بگوییم عددی که می‌گویند درست نیست. این بحث‌هایی که عرض کردم ابتدا با آقای میرکاظمی مطرح کردیم؛ ایشان ابتدا گفتند که من نمی‌دانم چه می‌گویید؛ بعد گفتند که ما با دپارتمان اقتصادی و برنامه‌ریزی بحث کارشناسی داشته باشیم. با هرکدام از این دوستان که نشستیم و صحبت کردیم، گفتند که حرفهای شما منطقی است. حتی گفتیم اگر به عدد و رقمهایی که می‌گوییم شک دارید، بفرمایید اینها قیمتهای خرید، هزینه حمل سوآپ و اختلاف قیمت شمال و جنوب در همه سالهایی است که عملیات سوآپ انجام شده است.

** آستانه: اینکه مقامات بالاتر در جریان این کار قرار گرفتند یک نمونه را برایتان می‌گویم. بعد از داستان قطع سوآپ جلسه‌ای در کمیسیون اقتصادی شورای عالی امنیت ملی در زمانی که آقای جلیلی رئیس آن بودند برگزار شد؛ از شرکت نیکو دعوت کردند که بیاید و درباره سوآپ صحبت کند. به من گفتند شما برو به جلسه شورای عالی امنیت ملی. آن زمان آقای خالدی که بعدا معاون امور بین‌الملل شرکت ملی نفت ایران شدند، رئیس کمیسیون اقتصادی شورای عالی امنیت ملی بودند؛ زمانی که گفتند من به این جلسه بروم به همکارانم گفتم بروم چه بگویم؟ بالاخره تصمیم وزارتخانه است و ما شرکتی زیر نظر وزارت نفت هستیم؛ نمی‌توانیم مغایر تصمیم وزارت نفت صحبتی کنیم. گفتند به هرحال شما اطلاعات دارید؛ آنجا هم از شما سوال می‌کنند.

باید اطلاعات درست را در اختیار مقامات مسوول قرار دهید. در آن جلسه، همکارانمان از وزارت اطلاعات؛ وزارت خارجه، سازمان بازرسی کل کشور، ریاست جمهوری و خیلی از آقایانی که عضو شورای عالی امنیت ملی بودند، حضور داشتند. من هم گزارشم را از روند اتفاقی که درباره سوآپ افتاده بود، ارائه کردم. نمی‌دانستم که قبل از من وزیر وقت به جلسه رفته و درباره سوآپ و درست بودن تصمیم خود صحبت کرده‌ و گفته‌است که به دنبال اصلاح اشکالات آن است. زمانی که گزارشم را ارائه کردم اعضای کمیسیون گفتند نباید سوآپ قطع می‌شد، گفتیم این اتفاق افتاده و ازدست ما خارج است؛ تصمیمی‌است که وزیر نفت گرفته است.

در آن جلسه تصمیم گرفته شد تا کاری کنیم دوباره سوآپ برقرار شود زیرا ادامه آن به نفع منافع ملی بود و باید این مسیر زنده نگه داشته شود. بعد از این که از جلسه بیرون آمدم آقای شیوا که به عنوان نماینده دولت در جلسه حاضر بودند مشاجره‌ای با من داشتند و گفتند چرا مخالف نظر وزیر نفت در این جلسه حرف می‌زنید، من به ایشان گفتم شما را به جا نمی‌آورم، گفتند که شیوا هستم. گفتم اسم شما را شنیدم اما مخاطب من شما نیستید مخاطب من رئیس جلسه و اعضایی که اینجا نشسته‌اند، هستند. خلاصه همان روز به اطلاع آقای وزیر رساندند که من درجلسه چه گفته‌ام. فردای آن روز آقای میرکاظمی به آقای جشن ساز ( مدیر وقت شرکت نیکو) زنگ زدند و گفتند آستانه چه کسی است و همین امروز او را برکنار کنید.

آقای جشن ساز من را خواست و گفت که چه اتفاقی افتاده است. گفتم که هرکاری که صلاح می‌دانید انجام دهید، گفتند می‌خواهید با وزیر صحبت کنم؛ من هم گفتم خیر. من به حرفی که گفته‌ام اعتقاد دارم. خلاصه آقای جشن ساز من را از سمتی که داشتم برداشتند و در بخش دیگری از شرکت نیکو منصوب شدم. ایشان همان زمان از من خیلی حمایت کردند و در مقابل فشارهای وزیر وقت برای اخراج از شرکت نیکو مقاومت کردند .

** شاهدوست: قبل از پاسخ به این سوال شما بد نیست بدانید که ترمینال نکا از نظر فنی بسیار پیشرفته تر و بهتر از ترمینالهای نفتی منطقه خزر بود. تنها کشوری که تا حدودی ترمینال خوب و قابل قبولی داشت، قزاقستان بود. ما در سال 2013 می‌توانستیم در امر سوآپ نفت قزاقستان حضور فعالی داشته باشیم و یک میلیون بشکه ای قرار بود از این کشور صادر شود و از مسیر ایران به آبهای آزاد برسد؛ اما متاسفانه این فرصت به راحتی از دست رفت. این که بخواهیم دوباره همان بازار قبل را در سوآپ به دست آوریم می‌توانم بگویم که کار بسیار بسیار دشواری را پیش رو داریم برای این که بسیاری از شرکت‌هایی که با آنها طرف معامله بودیم و یک شبه قراردادهایشان لغو شد و آنها ماندند که باید چکار کنند بارها به ما گفته‌اند که دیگر اطمینانی به ما ندارند. چرا؟ چون کسی که می‌خواهد سوآپ کند باید مخزن اجاره کند؛ کشتی بگیرد و کارهای دیگری انجام دهد. برگرداندن اطمینان آنها کار بسیار سختی است و ما کار سختی را پیش رو داریم.

درباره ترمینال نکا باید بگویم که نکا یکی از ترمینال‌های خوب دنیاست. تمام بخشهای فنی آن از استاندارد بالایی برخوردار است و من به عنوان مدیر این ترمینال بسیار متاسف هستم که ترمینال الان سوت و کور است و هیچ عملیاتی در آن انجام نمی‌شود. ماموریت اصلی ما سوآپ نفت خام بود و امروزهیچ کاری در این زمینه انجام نمی‌دهیم. تنها کاری که می‌کنیم کمک به پهلودهی کشتی فرآورده‌های نفتی است. نمی‌خواهم به ضررهای اقتصادی ناشی از قطع سوآپ اشاره کنم؛ ما چهارسال خیلی بد را از لحاظ نیروی انسانی در پایانه نکا سپری کردیم؛ نیروهایی که برای این کار آموزش دیده بودند همه بیکار بودند.

امروز هم فکر می‌کنم وزارت نفت راه دشواری را برای از سرگیری سوآپ پیش رو دارد زیرا هم اکنون خط لوله باکو ـ جیهان، اوکتائو به چین فعال شده‌اند؛ همان طور که آقای آستانه گفتند با این که مسیر دشواری بود اما خط لوله کشیده شد این درحالی است که برنامه ریزان ما از همان ابتدا که می‌خواستند سوآپ را در پایانه نکا فعال کنند نگاهشان به جاسک هم بود زیرا مسیر جاسک مسیری صاف است و هزینه احداث خط لوله هم قابل مقایسه با خط‌های دیگر نیست؛ متاسفم از این که فرصت را از دست دادیم و ساخت ترمینالی را که می‌توانستیم با استانداردهای روز جهانی داشته باشیم به دلیل این تصمیم توجیه اقتصادی خود را از دست داد.

* اگر امروز دستور احیای دوباره سوآپ صادر شود آیا شرکتها تمایل دارند دوباره به ایران برگردند؟

** موسوی: نمی‌توان در مورد احیای سوآپ زمان داد، شرایط احیای سوآپ از زمان شروع آن سخت‌تر خواهد بود. پیچیدگی‌های خاص سیاسی در این عرصه وجود دارد و ضعیف شدن رقیب هم کار سختی است، زیرا مسیرهای سوآپ برای کشورهای آسیای میانه سودآوری داشته و به همین راحتی از این سود نخواهند گذشت.

* آیا در جریان این توقف، منافع ملی در نظر گرفته شد و آیا نمی‌توانستیم این روند توقف را به شکل دیگری انجام دهیم ؟

** موسوی: در این سالها حدود 226 میلیون بشکه نفت خام سوآپ شد. باید میزان قیمتها و سود و زیان این معامله‌ها را سنجید و محاسبه کرد. در عین حال باید فرصتهای از دست رفته در این سالها را محاسبه کرده و با عدد و رقم گفت که چه خسارتی داشتیم. علاوه بر این در این سالها به تامین فرآورده برای نیروگاه شمال اقدام می‌کردیم که با قطع سوآپ این روند هم متوقف شد و مجبور شدیم از مسیرهای دیگری این سوخت را تامین کنیم.با این حال با یک تصمیم این روند متوقف و همه تاسیسات و سرمایه‌ها راکد شد. خب باید به همه اینها، هزینه نگهداشت و تعمیرات و نوسازی را هم اضافه کنم.

** حسینی: فکر می‌کنم باید دو پیش زمینه برای امکان سواپ مجدد در کشور فراهم شود؛ اولا این که باید جو شایعه و تهمتی را که درباره سوآپ درست کرده‌اند، تمام کرد؛ به اعتقاد من وزارت نفت نمی‌تواند حریف این افراد شود؛ این موضوع باید در جلسه شورای عالی امنیت ملی بحث شود و یکبار برای همیشه پرونده آن بسته شود. نه این که گاهی عده ای بیایند و با این که مدرکی ندارند آقای زنگنه یا وزارت نفت را متهم کنند که اینها در حال توزیع رانت هستند. این اطمینان باید وجود داشته باشد که یک وزیر به صورت یکطرفه به لغو سوآپ اقدام نکند و شرکتهای خارجی هم مطمئن باشند که با تغییر دولتها این تصمیم لغو نمی‌شود. دوم این که باید منتظر باشیم تا مذاکرات به نتیجه برسد. اگر مذاکرات هسته‌ای به نتیجه رسید قطعا ایران، بهترین مسیر برای انتقال انرژی در منطقه خزر است. مثلا قزاقها بسیار علاقمند هستند تا از مسیر ایران نفتشان را به آبهای آزاد ببرند.

** آستانه: این را هم بگویم که ما همیشه به دنبال این بودیم که قراردادهای بلندمدت در سوآپ منعقد کنیم تا کشورها هرچه بیشتر ارزش استراتژیک ایران را برای خودشان دریابند تا حتی اگر مشکلی پیش بیاید به راحتی قرارداد را لغو نکنند. تقریبا هر فرد منصفی در ایران که الفبای اقتصاد را بلد باشد می‌داند که اینها الفبای اقتصاد است و باید همه آنها رعایت شود.

** شاهدوست: در واقع ما نفت با API بالا به پالایشگاههایمان تحویل می‌دادیم و ظرفیت خط لوله جنوب به شمال را برای این کار خالی نگه می‌داشتیم؛ الان که سوآپ قطع شده از خط لوله‌ای که می‌توانستیم حداقل فرآورده به جنوب ارسال کنیم، برای ارسال نفت خام استفاده می‌کنیم و برای انتقال فرآورده از جنوب به شمال تردد جاده‌ایمان افزایش یافته است.

نام:
ایمیل:
نظر: