صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار : ۰۷ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۹  ، 
شناسه خبر : ۲۷۷۶۴۸

تحلیلگران آگاه به علم اقتصاد معتقدند که هم‌اکنون درک درستی از موضوع تورم وجود ندارد؛ چراکه کاهش نرخ تورم و یا مهار آن، به معنای ارزان شدن کالاها نیست، بلکه به معنای کمتر گران شدن آن کالاهاست. شما هم حتما این جملات را شنیده اید: «قیمت همه کالاها افزایش پیدا کرده، پس چرا اعلام می شود نرخ تورم کاهش یافته است؟»، «تورم کاهش نداشته، این آمارها واقعی نیست»، «تورم واقعی و نه تورم اعلامی بالای ۳۰ درصد هست»، «مردم می دانند که تورم کاهش نیافته و فقط روی کاغذ کاهش پیدا کرده است».

این روزها این گفته ها را بسیار می شود در میان مردم شنید؛ به خصوص از زمانی که رئیس جمهور در پشت تریبون از تورم صفر درصدی و موفقیت دولت در مهار تورم سخن گفت؛ آن هم پس از یک سال و نیم که مردم تورم ۴۰ درصدی را با پوست و استخوان لمس کرده بودند.

به گزارش خبرآنلاین، در واقع هر چه آمارهای رسمی از کاهش نرخ تورم حکایت دارد، اما عامه مردم به آمارها با چشم تردید نگاه می کنند و معتقدند که کاهش تورم را در سفره هایشان احساس نمی کنند. با این وجود، براساس آمارهای رسمی نرخ تورم از حدود ۴۰ درصد در شهریورماه سال ۱۳۹۲ تاکنون ۲۵ درصد کاهش یافته و بنا به گزارش بانک مرکزی، در اسفندماه سال ۱۳۹۳ نرخ تورم به ۱۵.۶ درصد رسیده است؛ اگرچه منتقدان دولت تاکید دارند که نرخ تورم این رقم نیست و بلکه بیشتر است.

با این حال، تحلیلگران آگاه به علم اقتصاد معتقدند که هم اکنون درک درستی از موضوع تورم وجود ندارد؛ چراکه کاهش نرخ تورم و یا مهار آن، به معنای ارزان شدن کالاها نیست، بلکه به معنای کمتر گران شدن آن کالاهاست.

اما نرخ واقعی تورم را باید در کجا یافت؟! شاید بد نباشد در این زمینه سبد مصرفی خانوار را مورد بررسی قرار داد و مقایسه ای از قیمت کالاها در دوره ای که نرخ تورم ۴۰ درصد بود، با این دوره که تورم ۱۵.۶ درصدی اعلام شده است، داشته باشیم.

چه اتفاقی برای سفره خانوار افتاد؟

در ابتدا، به سراغ سفره خانوار می رویم. براساس داده ها و آمارهای رسمی، در یک سال منتهی به پایان شهریورماه سال ۱۳۹۲ لبنیات ۲۵.۲ درصد، تخم مرغ ۲۵.۵ درصد، برنج ۶۹.۹ درصد، حبوب ۸۵.۶ درصد، میوه های تازه ۹۹.۷ درصد، سبزی های تازه ۱۰۲.۷ درصد، گوشت قرمز ۳۷.۹ درصد، گوشت مرغ ۲۶.۷ درصد، قند و شکر ۴۱.۳ درصد، چای ۵۸.۵ درصد و روغن نباتی ۵۷.۵ درصد گران شده بوده است. برای مثال، متوسط قیمت هر کیلو گوشت مرغ در هفته پایانی شهریورماه ۱۳۹۲ در سطح شهر ۶ هزار و ۳۴۰ تومان بود؛ این در حالی است که در هفته پایانی شهریور ۱۳۹۱ هر کیلو گوشت مرغ ۵ هزار تومان بود. همچنین یک حلب روغن نباتی جامد در حالی که در شهریور سال ۱۳۹۱ با قیمت ۱۴ هزار و ۷۰۰ تومان در اختیار مصرف کنندگان قرار می گرفت، در شهریور سال ۱۳۹۲ بیش از ۲۱ هزار و ۵۰۰ تومان قیمت پیدا کرد.

از سوی دیگر، برنج که جزو اقلام پرمصرف خانوارهای ایرانی است، در شهریورماه سال ۱۳۹۲ هر کیلو ۷۳۰۰ تومان بود، اما یک سال قبل از آن با قیمت حدود ۴۴۰۰ تومان عرضه می شد.

این ها مقایسه ای از تفاوت قیمت برخی از کالاها در دورانی است که نرخ تورم از ۲۴ درصد در شهریور سال ۱۳۹۱ به ۴۰ درصد در شهریور سال ۱۳۹۲ رسید.

 اما یک سال بعد از این ماجرا، یعنی در شهریور سال ۱۳۹۳ برای این کالاها چه اتفاقی افتاد؟ براساس داده های رسمی دولت، نرخ تورم در شهریور ۱۳۹۳ به حدود ۲۱.۱ درصد کاهش یافته و گزارش های خرده فروشی نشان می دهد که تقریبا همه این کالاها به جز دو گروه حبوب و برنج- افزایش قیمت داشته اند؛ اما شیب رشد قیمتی آنها کند شده بوده است؛ به طوری که لبنیات در طول یک سال منتهی به پایان شهریورماه سال ۱۳۹۳ حدود ۱۳.۳ درصد، تخم مرغ ۲.۹ درصد، میوه های تازه ۲۴.۶ درصد، سبزی های تازه ۱۰.۶ درصد، گوشت قرمز ۶.۶ درصد، گوشت مرغ ۴ درصد، قند و شکر ۸.۵ درصد، چای ۱۰.۵ درصد و روغن نباتی ۳.۸ افزایش قیمت داشته اند.

بر اساس این داده ها، قیمت هر کیلو گوشت مرغ در پایان شهریور سال گذشته حدود ۶۶۰۰ تومان، برنج ۷۴۰۰ تومان و یک حلب روغن نباتی جامد ۲۱ هزار و۵۰۰ تومان بود.

در این میان، مسکن نیز جزو گروه هایی است که در نقش تعیین کننده در سبد هزینه ای خانوار و نیز نرخ تورم دارد. براساس گزارش مرکز آمار ایران، قیمت مسکن در تابستان ۱۳۹۳ نسبت به تابستان ۱۳۹۲ حدود ۰.۸ درصد افزایش داشته است؛ این در حالی است که قیمت مسکن در تابستان ۱۳۹۲ نسبت به تابستان ۱۳۹۱ با رشد ۴۷ درصدی همراه بوده است.

همچنین در حوزه اجاره بها در تابستان ۱۳۹۳ نسبت به تابستان ۱۳۹۲ با افزایش ۸.۳ درصدی مواجه بودیم، اما آمارها نشان می دهد که این میزان رشد در تابستان ۱۳۹۲ نسبت به تابستان ۱۳۹۱ حدود ۲۳.۵ درصد بوده است.

در اسفند ۹۲ و ۹۳ چه گذشت؟

در این میان، شاید بد نباشد مقایسه ای از تغییرات قیمتی در اسفند سال ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ داشته باشیم. در اسفندماه سال ۱۳۹۳ که نرخ تورم ۱۵.۶ درصد اعلام شد، اعداد و ارقام حکایت از آن دارد که لبنیات نسبت به اسفند سال ۱۳۹۲ حدود ۱۰.۹ درصد، برنج ۶.۶ درصد، حبوب ۵.۲ درصد، میوه های تازه ۶۱.۵ درصد، گوشت قرمز ۷.۳ درصد، گوشت مرغ ۱۶.۸ درصد، قند و شکر ۵.۹ درصد و چای ۹ درصد افزایش قیمت داشته و این در حالی است که در مقابل روغن نباتی ۰.۲ درصد، سبزی های تازه ۱۷.۸ درصد و تخم مرغ ۳.۸ درصد کاهش قیمت داشته است.

اما اسفندماه سال ۱۳۹۲ که نرخ تورم ۳۴.۷ درصد اعلام شده بود، قیمت این گروه های کالایی به این صورت بود که لبنیات نسبت به اسفندماه سال ۱۳۹۱ حدود ۲۰.۲ درصد، تخم مرغ ۲۶.۳ درصد، برنج ۱۹ درصد، میوه های تازه ۲۶.۶ درصد، سبزی های تازه ۲۴.۵ درصد، گوشت قرمز ۵.۹ درصد، گوشت مرغ ۲۶.۲ درصد، قند و شکر ۱۳.۴ درصد گران شده بوده و قیمت چای ۰.۲ درصد، روغن نباتی ۹.۱ درصد و حبوب ۵.۲ درصد کاهش یافته است.

در حوزه مسکن نیز آمارها نشان می دهد که در نیمه دوم سال ۱۳۹۲ نسبت به مدت مشابه سال ۱۳۹۱ قیمت خانه ۱۵.۱ درصد و نرخ اجاره ۱۴.۲ درصد گران شده بوده است، اما در پاییز سال ۱۳۹۳ آخرین داده های رسمی مربوط به پاییز است و هنوز آماری از زمستان منتشر نشده است- رشد قیمتی مسکن به طور متوسط ۶.۲ درصد و اجاره بها ۱۰.۲ درصد نسبت به پاییز سال ۱۳۹۲ بوده است؛ البته آمارها از پاییز ۱۳۹۲ نیز حاکی از آن است که رشد قیمتی خانه نسبت به پاییز سال ۱۳۹۱ به طور متوسط ۱۹ درصد و اجاره بها ۱۸.۳ درصد بوده است.

همه این اعداد و ارقام نشان می دهد که در ماه های گذشته در اغلب کالاها افزایش قیمت وجود داشته است؛ اما شیب رشد قیمت ها نسبت به سال ۱۳۹۲ و ۱۳۹۱ کند شده است، بنابراین اگر نرخ تورم به ۱۵ درصد کاهش یافته، نشان از آن ندارد که قیمت ها کاهش یافته و ارزان شده، بلکه مشخص می کند که شیب افزایش قیمت ها کند شده است.

نام:
ایمیل:
نظر: