* دستاوردهاي دستگاه سياست خارجه در يك سال گذشته و عملكرد وزارت خارجه را بويژه در مساله هستهاي چگونه ارزيابي ميكنيد؟
** طبيعي است با توجه به اين كه نوك پيكان جمهوري اسلامي ايران در مواجهه نرم با دشمن، سياست خارجه است، حاميان و منتقدين دولت، همه به اين عرصه توجه ويژه دارند. تفاوتي كه وزارت خارجه با بعضي از وزارتخانهها براي مثال وزارت راه يا وزارت بهداشت دارد اين است كه وزارت خارجه يك وزارتخانه كيفي است و خيلي جزئي نميتوان آن را ارزيابي كرد در حاليكه مثلا عملكرد وزارت راه يا وزارت بهداشت را ميتوان به طور كمي ارزيابي كرد. ولي وزارت خارجه بيشتر غير آماري است و در اين صورت ارزيابي نه تنها براي عامه براي خواص نيز سخت و موجب مناقشه ميشود. براي مثال در توافقنامه ژنو مخالفين اعتقاد دارند. در اين توافق خيلي جاها عقبنشيني شد و خيلي از موارد را از دست داديم و در عرصه انرژي هستهاي توقف ايجاد كرديم و... موافقان نيز ميگويند روند تحريمها رفع شد و تحريمهاي جديد اعمال نشد و فضاي بينالمللي بهتر شد. نميتوان با قاطعيت گفت كدام گروه درست ميگويند، البته من جزو دسته دوم هستم زيرا اعتقاد دارم در زمينه توافق ژنو ما نه به يك توفيق مطلق بلكه به توفيقات نسبي رسيديم. كار دستگاه سياست خارجي كاري كارشناسي و نيازمند اشراف به ارتباطات بينالمللي است و شايد آثار و نتايج آن با شش ماه و يك سال معلوم نشود. براي مثال در مورد مذاكرات ژنو ما يكسال و نيم صحبت ميكنيم و هنوز در مورد آن نميتوان قضاوت كرد. آيا آمريكاييها قبول نميكنند؟ آيا آمريكاييها توافقاتي كه داشتيم و داريم انكار ميكنند؟ يا به حقوق ما احترام ميگذارند؟ خب هر كدام از اين حالتها پيش بيايد ارزيابي متفاوت خواهد شد. لذا اظهارنظر درباره عرصه ديپلماسي و روابط خارجي و عملكرد دولت به اين لحاظ هميشه مورد مناقشه بوده است. اين موضوع بستگي به اين دارد كه شما از دستگاه سياست خارجي چه چيزي طلب كنيد.
من فكر ميكنم دستگاه سياست خارجي بايد بتواند هزينههاي كشور و هزينههايي را كه به ملت تحميل ميشود كم كند، بايد بتواند بدون اين كه هزينهاي از جيب ملت برود منافع ملي را تامين كند. اين به نظر من مهمترين وظيفه دستگاه ديپلماسي است. يك دستگاه ديپلماسي ميتواند هر روز هزينههاي مردم را زياد كند و باعث افزايش گرفتاريهاي مردم شود كه من به اين سياست خارجي، ناموفق ميگويم ولي اگر دستگاه ديپلماسي عكس اين عمل كند موفق است. حال با توجه به اين موضوع وقتي عملكرد دستگاه سياست خارجي را بررسي ميكنيم ميبينيم در بعضي جاها هزينهها را كم كرده، در بعضي جاها در انفعال بوده، در بعضي جاها توفيقات مطلق داشته، در بعضي جاها توفيقات نسبي داشته و در بعضي جاها خيلي توفيق نداشته است ولي آن چيز كه بايد ملاك ارزيابي باشد برايند اين اتفاقات است. يعني ما در سياست خارجه هم ايرانيان مقيم خارج از كشور، خدمات كنسولي، همسايگان، روابط با كشورهاي صنعتي و توسعهيافته، افكار عمومي دنيا نسبت به ايران، ديد عمومي مسلمانان نسبت به ايران، بحث انرژي هستهاي و تحريمها را داريم و در مورد هر كدام از اينها نيز ميتوان يك «workshop» گذاشت و مخالفان و موافقان در آن چندين ساعت صحبت كنند. وقتي اين عرصه را روي دايره ميريزند بايد آن وقت ارزيابي كنيم. معتقدم اگر بر وي همه اين ابعاد يك كار كارشناسي انجام بدهيم به اين نتيجه ميرسيم كه دستگاه وزارت خارجه هزينههاي كشور را كم كرده است و وقتي هزينه كشور را كم كرده يعني وزارت خارجه يك دستگاه موفق بوده است.
* به نظر بسياري از كارشناسان مهمترين موضوعي كه دستگاه ديپلماسي بر آن تاكيد داشته بحث مذاكرات هستهاي بوده است. روند گفتوگوها و بعضي از خلاقيتها و نوآوريها را كه از طرف دستگاه ديپلماسي در يك سال گذشته صورت گرفته است چگونه ارزيابي ميكنيد؟
** مذاكرات يكي از مهمترين موضوعاتي است كه وزارت امور خارجه به آن مشغول است و از موضوعات اجماعي كشور است. موضوع مذاكرات هستهاي از موضوعات چندبعدي و چندوجهي حاكميتي است كه بايد مورد اجماع نظام واقع شود. در شوراي عالي امنيت ملي كه از قوه قضائيه، مجلس و قوه مجريه حضور دارند بايد اين موضوع تفسير شود و بايد اين موضوع را بپذيريم كه موضوع مذاكرات هستهاي فراتر از اختيارات و مسؤوليت يك دستگاه خاص از جمله وزارت امور خارجه است. البته اگرچه اين يك موضوع اجماعي است اما ابتكارات و نوآوريها، تاكتيكها و روشها ميتواند ما را به مقصود برساند يا نرساند. من معتقدم اين تاكتيكها، نوآوريها و ابتكارات كافي نيست، زيرا طرف مقابل ما بهانهجو است و ميگويند وقتي هزار تا كار انجام دهيد و طرف مقابل خود را به خواب زده باشد نميشود او را بيدار كرد. اگر آمريكا در توهم باشد قطعا مذاكرات به شكست منجر خواهد شد. توهم آمريكا از اين جهت كه فكر كند ما نيازمند اين مذاكرات هستيم و براي رسيدن به يك توافق همه جور امتياز بدهيم. اينكه نمايشهاي مختلفي را اجرا كنند و پيامهاي متناقض و گوناگون بدهند تا جمهوري اسلامي را دستپاچه كنند. اگر آمريكا بخواهد اين روش را دنبال كند، قطعا مذاكرات دچار چالش جدي ميشود و معلوم نيست انتهاي آن چه خواهد شد. اما اگر آمريكا بخواهد از 12 سال گذشته درس بگيرد كه تحريمها و مشكلات نه تنها باعث نشد كه ايران اين فناوري را رها كند بلكه ما از چند صد سانتريفيوژ به چندين هزار سانتريفيوز رسيديم و باعث شد اين تكنولوژي بومي شود و دانشمندان ما به خلاقيت دست زدند و به نوعي اين فشارهاي غربيها و آمريكاييها از اين جهت مبارك بود كه باعث شد ما بيش از گذشته به خودمان اتكا كنيم؛ اگر آمريكا از اين 12 سال درس بگيرد و بخواهد حقوق ايران را به رسميت بشناسد و ايران را به عنوان عضو درجه دوم «انپيتي» نداند ـ زيرا الان آنها «انپيتي» را نيز درجه يك، درجه دو كردهاند ـ اگر با ايران بدون تبعيض برخورد كنند و حقوق مشروع ما را نيز مانند سايرين بدهند، طبيعي است اين موضوع زودتر از وقت موعود كه 10 تير 94 است به نتيجه خواهد رسيد.
من فكر ميكنم دوستان با هدايتهاي مقام معظم رهبري خوب عمل كردند. گرچه به نظر من روند يكسان نبوده است و ابتدا يك مقدار با شتابزدگي عمل كرديم و علايمي كه از تهران در سطوح مختلف ارسال شد، طرف مقابل را به اين نتيجه رساند كه ما واقعا نياز به توافق داريم و به نوعي ناخواسته اين پيام به طرف مقابل ارسال شد كه ما براي رسيدن به توافق عجله داريم. البته اين مذاكرات نبايد دايمي باشد و بايد يك روزي ظرف زمان آن بسته شود كه فكر ميكنم دو سال كافي است، اما اينكه طرف چه برداشت ميكند مهمترين نكته است. ما در تبليغات اصلي داريم كه ميگويد اين خيلي مهم نيست كه شما چه ميگوييد؛ اين مهم است كه مخاطب شما چه برداشت ميكند.
اگر شما يك چيزي بگوييد و مخاطب شما يك برداشت ديگر كند نقض غرض است. لذا برداشت طرف مقابل اين بود كه شما شتابزده هستيد، البته اين موضوع به مرور اصلاح شد و فكر ميكنم حركت درست و با تدبيري است و در آن همه جانبهنگري وجود دارد. بايد موضوع هستهاي حل شود و به نظر من اگر موضوع هستهاي حل شود اگرچه مشكلات ما با آمريكا حل نميشود ولي خيلي از مسائل ما در منطقه حل خواهد شد و فضاي افكار عمومي نسبت به ايران بهتر خواهد شد و در مسائل اقتصادي و تحريمها بخشي از مشكلات حل ميشود.
به نظر من در يكي دو جلسه اخير بعد از هشدار رهبري مبني بر اينكه بايد توافق يك مرحلهاي باشد، غربيها اين پيام را دريافت كردند و فشار خود را براي سرعت بخشيدن به توافق بيشتر كردند لذا در يك جمله رويكرد و حركت دستگاه ديپلماسي در اين موضوع اجماعي و با هدايت رهبري، مطلوب است.
* پيشبيني شما از اينكه آمريكا دست از توهم خود برخواهد داشت يا نه، چيست؟
** شك دارم آمريكا از توهم خود دست برداشته باشد. دشمني آمريكا با ما فرق نكرده و دشمني آمريكا با عوض شدن دولتها عوض نميشود. يك نمونه براي شما بگويم. ما زمان آقاي خاتمي در دولت اصلاحات همكاري خوبي با آمريكا در زمينه افغانستان داشتيم البته نه به خاطر آمريكا بلكه به خاطر منافع منطقهاي خودمان با آمريكاييها كه در جاهايي همپوشاني داشت همكاري كرديم ولي آمريكا ما را در محور شرارت قرار داد، يعني نه تنها پاداشي نداد بلكه تشكر خشك و خالي هم نكرد و ما را محور شرارت ناميد. همين الان در زمينه مبارزه با داعش به دولت عراق مشورت ميدهيم و كمك ميكنيم و خود آمريكاييها ميگويند داعش خطري براي دنيا است، اما از نقش ايران ابراز نگراني ميكنند و اين نشان ميدهد يك جاي كار آمريكاييها گير دارد. يك مثال ديگر بگويم. در زماني كه من سخنگو بودم ميخواستيم به اظهارات خانم آلبرايت پاسخ بدهيم و آلبرايت آمد ابراز تاسف كرد كه آمريكا در كودتاي نظامي 1332 نقشي داشته است. البته بعضيها به اشتباه ميگويند آمريكاييها عذرخواهي كردند اما عذرخواهي نكردند اظهار تاسف كردند. اما همان شب آقاي كلينتون تحريم يك ساله ايران را امضاء كرد. لذا ما بايد مساله هستهاي خود را حل كنيم ولي با حل اين موضوع دشمني آمريكا حل نخواهد شد. اين موضوعات را از ديد آنها عرض ميكنم كه آمريكاييها ميگويند در اين زمينه ما حريف ايران نشديم و توان مقابله نظامي را نداريم زيرا اگر داشتند تا الان انجام داده بودند، در جاهايي دچار دشواري هستند و معتقدند ايران ميتواند به آنها كمك كند يا لااقل كمك نكند تلاشهاي ما را تخريب نكند.
ايران يك كشور تاثيرگذار در جهان اسلام است و بايد با ايران در بعضي جاها كنار آمد و اين به آن معني نيست كه دشمني عوض ميشود. ولي به هر حال فناوري هستهاي بومي شده و ما نيز پرونده هستهاي را با اين ديد كه حل و فصل پرونده هستهاي ساير مسائل را حل نخواهد كرد بايد به سرانجام برسانيم. كمااينكه خود آمريكاييها به زعم خود گفتهاند مساله حقوق بشر و تروريسم و... روي ميز است. لذا دشمني آمريكا كم نميشود، اينكه از اين توهم كه با فشار زياد از ما امتياز بگيرند را دارند بايد صبر كرد زيرا آمريكاييها دچار اعوجاج فكري در مواضع خود هستند.
* آيا به نظر شما تا 10 تير 94 مذاكرات به نتيجه ميرسد؟
** فضا طوري است كه به نتيجه ميرسد، اما اينكه چگونه به نتيجه ميرسد، آيا ما يك مذاكرات و توافق حداقلي خواهيم داشت يا حداكثري بايد صبر كرد و ديد.
* پيشبيني شما از عملكرد دستگاه ديپلماسي در سال 94 چيست؟
** اين را از خانم افخم سخنگوي وزارت امور خارجه بپرسيد و وظيفه خانم افخم است به آن جواب بدهد ولي به نظر من وزارت خارجه به صورت نسبي كارهاي خود را حرفهاي انجام ميدهد و وضعيت اميدواركننده است و بسياري از موضوعات به موضوع هستهاي گره خورده است.