پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي/ حضرت آيت‌الله خامنه‌اي رهبر معظم انقلاب اسلامي صبح روز دوشنبه (26/5/94) در ديدار علما، صاحب‌نظران و ميهمانان اجلاس مجمع جهاني اهل بيت عليهم‌السلام و اجلاس اتحاديه‌ي راديو و تلويزيون‌هاي اسلامي، مبارزه با نقشه‌هاي استکبار در منطقه را مصداق بارز جهاد في‌سبيل‌الله خواندند و با اشاره به مقابله‌ي قاطع با «تلاش آمريکا براي سوءاستفاده از نتايج مذاکرات هسته‌اي و نفوذ اقتصادي، سياسي و فرهنگي در ايران»، افزودند: نقشه‌ي نظام سلطه در منطقه بر دو پايه‌ي ايجاد اختلاف و نفوذ استوار است که بايد با نقشه‌هاي صحيح هجومي و دفاعي به مبارزه‌ي هوشيارانه و بي‌وقفه با آن پرداخت. متن محوربندي شده اين بيانات بدين شرح است: *** بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحيم‌(۱) الحمدللَّه ربّ العالمين و الصّلاة و السّلام علي سيدنا و نبينا ابي القاسم المصطفي محمّد و علي آله الاطيبين الاطهرين المنتجبين سيما بقية الله في الارضين. خوشامد عرض ميکنم به حضّار محترم؛ برادران و خواهران عزيز؛ چه برادران و خواهراني که از مجموعه‌ي جهاني اهل‌بيت (عليهم‌السّلام) اينجا تشريف دارند و چه برادران و خواهراني که مربوط به اتّحاديه‌ي راديوها و تلويزيون‌هاي کشورهاي اسلامي هستند و چه خانواده‌ي محترم شهيدان که در اينجا تشريف دارند؛ از خداوند متعال برکات آن را براي همه‌ي شما مسئلت ميکنم. اهميت مجمع جهاني اهل بيت(ع) درباره‌ي مجمع جهاني اهل‌بيت و همچنين اتّحاديه‌ي راديوها و تلويزيون‌ها چند نکته را مايلم عرض بکنم. امّا در مورد مجمع جهاني اهل‌بيت، اهمّيت اين مجمع انتساب به اهل‌بيت (عليهم‌السّلام) است؛ چون خداوند متعال درباره‌ي اهل‌بيت پيغمبر با صراحت تمام در قرآن بياني دارد که اين بيان درباره‌ي کمتر مجموعه‌اي در قرآن تکرار شده است و آن اين است: اِ��َّما يريدُ اللهُ لِيذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَيتِ وَ يطَهِّرَکُم تَطهيرًا.(۱) معرّف اهل‌بيت طهارت آنها و تطهير الهي نسبت به آنها است؛ خب، اين تطهير ابعاد زيادي دارد. اگر مجموعه‌اي خود را منتسب به اهل‌بيت (عليهم‌السّلام) ميداند، بايد لوازمي را ملتزم باشد -اين عرض ما است- لوازمي هست که بايد به اين لوازم ملتزم شد. اهداف مبارزات اهل بيت(ع) 1- زنده نگه داشتن معارف حقّه‌ي اسلامي تلاش ائمّه (عليهم‌السّلام) عبارت بود از مجاهدت در اين چند هدف: اوّلا زنده نگه داشتن معارف حقّه‌ي اسلامي، اصول و مباني اسلامي؛ اينها را زنده نگه دارد. سعي حکومتهاي ظالم و طواغيت امّت اين بوده است که معارف اسلامي را يا نابود کنند يا قلب بکنند، عوض کنند، تحريف کنند. يکي از مهم‌ترين رشته‌هاي حرکات ائمّه (عليهم‌السّلام) ايستادگي در مقابل اين بوده؛ حفظ معارف اسلامي، احياء معارف اسلامي. 2- اقامه‌ي احکام الهي يکي از کارهاي ديگر ائمّه (عليهم‌السّلام) اقامه‌ي احکام الهي بوده است. سعي در اقامه‌ي احکام الهي؛ چه در زماني که حکومت دستشان بود، چه آن زماني که از حکومت و از قدرت برکنار بودند. تلاششان مصروف بود براي اينکه بتوانند احکام الهي را در جامعه محقّق کنند. 3- مجاهدت في‌سبيل‌الله و مبارزه با ظلم يک کار ديگر ائمّه (عليهم السّلام) مجاهدت في‌سبيل‌الله بود که شما در زيارت ائمّه مي‌خوانيد: أشهَدُ أنّکَ جاهَدتَ فِي‌اللهِ حَقَّ جِهادِه؛ حقّ جهاد؛ يعني هيچ کم نگذاشته‌اند در مجاهدت در راه خدا؛ با همه‌ي وجود، با همه‌ي توان، با همه‌ي ظرفيت در راه خدا مجاهدت کردند. يک بخش مهمّ از اين مجاهدت که خود يک سرفصل جداگانه‌اي است، مبارزه‌ي با ظلم و مبارزه‌ي با ظالم بوده است. زندگي ائمّه (عليهم السّلام) سر تا پا عبارت است از مبارزه‌ي با ظلمه، مبارزه‌ي با ظلم. علّت آن فشارها و مسموم شدن‌ها و شهيد شدن‌ها و مانند اينها هم همه‌اش همين بوده است؛ چون با ظلم و ظالم مبارزه مي‌کردند. اين زندگي ائمّه است. ما حالا مي‌خواهيم پيروان اهل‌بيت باشيم؛ بايد اين چيزها را رعايت کنيم. بايستي معارف اسلامي را ترويج کنيم؛ بايستي اقامه‌ي احکام الهي را جزو اهداف خودمان بدانيم؛ بايد در راه خدا با همه‌ي وجود مجاهدت کنيم؛ بايد با ظلم بجنگيم، با ظالم بجنگيم، مبارزه کنيم؛ اين وظيفه‌ي ما است. مجاهدت تنها نظامي نيست خب، مجاهدت فقط جنگ نظامي نيست؛ مجاهدت اعم است از انواع مبارزات، از مبارزات فرهنگي گرفته تا مبارزات سياسي تا مبارزات اقتصادي؛ اينها همه داخل در عنوان مجاهدت است. ذهن فقط نرود به جنگ نظامي؛ يک وقتي هم ممکن است در يک‌جايي جنگ نظامي پيش بيايد لکن همه‌ي مجاهدت آن نيست. بزرگ‌ترين مجاهدت امروز؛ مبارزه‌ي با نقشه‌هاي استکبار در منطقه‌ي اسلامي است امروز به نظر ما مصداق مجاهدت که در مقابل ما مسلمانها، ما پيروان اهل بيت قرار دارد، عبارت است از مبارزه‌ي با نقشه‌هاي استکبار در منطقه‌ي اسلامي؛ امروز بزرگ‌ترين مجاهدت اين است. با نقشه‌هاي استکبار بايد مبارزه کرد. اين نقشه‌ها را بايد اوّل شناخت، اوّل بايد دست دشمن را بخوانيم، بدانيم چه‌کار ميخواهد بکند؛ بعد بنشينيم برنامه‌ريزي کنيم و با اهداف دشمن مبارزه کنيم. فقط هم حالت دفاع و انفعال نيست. مبارزه اعم است از دفاع و هجوم؛ يک‌وقت لازم است انسان در مواضع دفاعي قرار بگيرد، يک‌وقت هم لازم است در مواضع هجومي قرار بگيرد؛ در هر دو حالت هدف عبارت است از مبارزه‌ي با برنامه‌هاي استکبار که دشمن اساسي و اصلي است در اين منطقه؛ و هم در کلّ منطقه‌ي اسلامي، بخصوص در اين منطقه‌اي که غرب آسيا است. اين منطقه‌اي که اروپايي‌ها اصرار دارند اسم آن را بگذارند خاورميانه؛ يعني خاور را، شرق را به نسبت اروپا ميسنجند. يک‌جا شرق دور است، يک جا شرق ميانه است، يک جا شرق نزديک است؛ اين تکبّر اروپايي‌ها [را ببينيد!] از اوّل اينجا شده «خاورميانه»؛ اسم خاورميانه غلط است؛ اينجا غرب آسيا است. آسيا يک قارّه‌ي بزرگي است، ما در غرب آسيا قرار داريم. اين منطقه منطقه‌ي بسيار حساسي است؛ منطقه‌اي است از لحاظ راهبردي مهم، از لحاظ نظامي مهم، از لحاظ منابع زيرزميني مهم، از لحاظ ارتباط بين سه قارّه -آسيا و اروپا و آفريقا- مهم. منطقه‌ي مهمّي است. روي اين منطقه برنامه دارند، نقشه دارند؛ بايد اين نقشه‌ها را ببينيم چيست و با اين مقابله کنيم؛ اين شد مجاهدت. قرآن به ما مي‌گويد: جاهِدوا فِي اللهِ حَقَّ جِهادِه؛(۲) جهاد في الله، امروز اين است. قدمت توطئه عليه دنياي اسلام توطئه‌ي عليه دنياي اسلام و اين منطقه‌ي بالخصوص، جديد نيست؛ از سالها قبل - از صد سال قبل، از دوران جنگ جهاني اوّل به اين طرف- اين منطقه دستخوش فشارهاي فراوان قدرتهاي مستکبر بوده؛ حالا يک روز انگليس بود، يک روز آمريکا است، يک روزي در يک دوره فرانسه بود؛ قدرتهاي استکباري صد سال يا بيشتر است که اينجا مشغولند. شدت يافتن توطئه ها پس از پيروزي انقلاب اسلامي لکن اين فشارها و اين برنامه‌ريزي‌ها و اين توطئه‌ها از دوران پيروزي انقلاب اسلامي در ايران شدّت پيدا کرد؛ چون حادثه‌ي پيروزي اسلام در يک کشور مهمّي، کشور بزرگي، کشور حسّاسي مثل ايران براي استکبار گيج‌کننده بود. اوايل تا مدّتي قدرت تحليل از اينها گرفته شده بود - ما دنبال مي‌کرديم مسائل را و مي‌ديديم- اوايل گيج بودند. بعد که به خود آمدند، فشارها را شروع کردند. محور فشار هم جمهوري اسلامي ايران بود. در درجه‌ي اوّل همّتشان اين بود که اين تجربه در ديگر کشورها تکرار نشود؛ دنبال اين بودند. لذا به فکر افتادند که فشارها را روي ايران زياد کنند؛ الان ما ۳۵ سال است به فشارهاي دشمن عادت کرده‌ايم؛ ملّت ايران عادت کرده‌اند به فشارها: تهديد، تحريم، فشار امنيتي، توطئه‌هاي گوناگون سياسي؛ ما ۳۵ سال است با انواع‌واقسامِ فشارها مواجه هستيم - اين از دوره‌ي پيروزي انقلاب در ايران، لکن بعد از نهضت بيداري اسلامي که در چهار پنج سال قبل در شمال آفريقا شروع شد - مصر و تونس و بعضي جاهاي ديگر - اين شدّت عمل دشمنان مضاعف شد؛ يعني به معناي واقعي کلمه، دشمن سراسيمه شد، دستپاچه شد؛ کارهاي زيادي کردند و الان [هم‌] ادامه دارد. البتّه تصوّر آنها اين است که نهضت بيداري اسلامي را سرکوب کردند، [امّا] نظر بنده‌ي حقير اين است که نهضت بيداري اسلامي سرکوب‌شدني نيست. د��ست است يک کارهايي کرده‌اند لکن اين نهضت وجود دارد؛ حالا يک خرده زودتر، يک خرده ديرتر، جايگاه خودش را پيدا خواهد کرد. آنها به‌هرحال در اين چند سال اخير تلاشهايشان را افزايش دادند؛ کارهاي زيادي کردند و عوامل جديدي را وارد معادلات کردند. آمريکا، قدرتهاي استکباري و سردمداران نظام سلطه، مصاديق امروزين دشمن من اوّل اين را بگويم: دشمن که ما ميگوييم، به يک موجود خيالي و توهّمي اشاره نميکنيم. مراد ما از دشمن عبارت است از نظام استکبار؛ يعني قدرتهاي استکباري؛ قدرتهايي که حياتشان متوقّف بر سلطه‌ي بر ديگران است، دخالت در امور ديگران، در اختيار گرفتن منابع مالي و حياتي ديگران؛ اينها استکبارند؛ يا به تعبير ديگري، سردمداران نظام سلطه. ما يک عنواني داريم در ادبيات سياسي‌مان و آن عبارت است از نظام سلطه؛ يعني تقسيم دنيا به سلطه‌گر و سلطه‌پذير؛ اين، نظام سلطه است. آن کساني که سردمداران نظام سلطه‌اند، آنها دشمن هستند. اگر يک مصداق خارجي هم بخواهيم برايش مشخّص کنيم، رژيم ايالات متّحده‌ي آمريکا است. مظهر کامل نظام سلطه، رژيم ايالات متّحده‌ي آمريکا است. بعضي‌هاي ديگر هم البتّه هستند، منتها از همه عيني‌تر، واضح‌تر و روشن‌تر، رژيم ايالات متّحده‌ي آمريکا است؛ که از اخلاقيات انساني هيچ بهره‌اي ندارند، در انجام جنايت -همه‌جور جنايتي- هيچ ابايي ندارند و اين جنايت و اين فشار و اين خشونت را هم خيلي راحت در زير لبخند، در زير الفاظ متعارف، الفاظ خوب و زيبا پنهان ميکنند. مظهر آن اين است. بنابراين دشمن که ميگوييم يعني اين. نفوذ و اختلاف افکني؛ دو پايه اصلي توطئه دشمن در منطقه اسلامي نقشه‌ي اين دشمن در اين منطقه عمدتاً بر دو پايه استوار است -البتّه شعب زيادي دارد لکن عمده اين دوتا است- يکي عبارت است از ايجاد اختلاف، دوّمي عبارت است از نفوذ. اين، اساس نقشه‌ي دشمن در اين منطقه است: ايجاد اختلاف؛ اختلاف بين دولتها و بعد اختلاف بين ملّتها، که خطرناک‌تر از اختلاف دولتها، اختلاف ملّتها است؛ يعني دلهاي ملّتها را نسبت به يکديگر چرکين کنند و عصبيت بيافرينند؛ با نامهاي مختلف؛ حالا يک‌وقت مسئله‌ي پان‌ايرانيسم و پان‌عربيسم و پان‌ترکيسم و اين حرفها بود، يک روز هم مسئله‌ي سنّي و شيعه و تکفير و مانند اينها است؛ به هر عنواني که بتوانند، ايجاد اختلاف کنند. اين يک قلم از کارهاي اينها است که بشدّت دارند روي اين کار ميکنند. البتّه متخصّص اين کار انگليس‌ها بودند؛ آنها در ايجاد اختلاف مذهبي تخصّص دارند و آمريکايي‌ها هم از آنها ياد گرفتند و با همه‌ي وجود، امروز دارند کار ميکنند. گروه‌هاي تکفيري، دست پرورده دشمن اين گروه‌هاي تکفيري که مشاهده ميکنيد، همه ساخته‌ي دست اينها هستند. ما اين را البتّه از چند سال پيش گفتيم، بعضي‌ها ترديد داشتند [امّا] امروز خود آمريکايي‌ها دارند اعتراف ميکنند؛ اعتراف ميکنند که داعش را آنها به‌وجود آوردند، اعتراف ميکنند که آن جبهةالنّصره را آنها به‌وجود آوردند، تکفيري‌ها را آنها به‌وجود آوردند؛ خودشان درست کردند و يک عدّه مسلمان ساده‌لوح اگرچه صادق، گول اينها را خوردند؛ مهم اين است. اين چيزي که براي ما خيلي عبرت‌آموز است و بايد به آن توجّه کنيم، اين است که گاهي انسان صادق‌النّيه به‌خاطر عدم بصيرت، داخل نقشه‌ي دشمن کار ميکند؛ اين اتّفاق افتاد. يک مثال واضحش مسئله‌ي سوريه است. وقتي‌که در تونس، در مصر با شعارهاي اسلامي، حکومتهاي طاغوتي سرنگون شدند، بلافاصله آمريکايي‌ها و عوامل اسرائيلي درصدد برآمدند که از اين فرمول براي نابود کردن دولتهاي مقاومت و کشورهاي مقاومت استفاده کنند، [لذا] رفتند سراغ سوريه؛ يک عدّه مسلمان ساده و بي‌بصيرت در اين نقشه قرار گرفتند، کار سوريه را به آنجايي رساندند که مشاهده ميکنيد چهار پنج سال است يک کشور را دچار يک چنين تلاطمي کردند که معلوم هم نيست کِي تمام بشود؛ اين کاري بود که دشمن کرد و مسلمان ساده‌لوح هم در نقشه‌ي دشمن قرار گرفت و جدول دشمن را پر کرد. اين اتّفاق در موارد زيادي مي‌افتد. گروه‌هاي تکفيري را اينها درست کردند، جماعتهاي هتّاک و جرّار و جبّار را اينها درست کردند و به جان امّت اسلامي انداختند و اين را به‌عنوان جنگ مذهبي وانمود ميکنند. جنگ‌هاي منطقه، جنگهايي سياسي نه مذهبي من به شما عرض ميکنم که اين اختلافاتي که امروز شما مي‌بينيد در عراق و در سوريه و در بقيه‌ي جاها سعي ميشود عنوان دعواي مذهبي به آن داده بشود، به هيچ‌وجه دعواي مذهبي نيست، دعواي سياسي است. جنگ در يمن، جنگ سياسي است نه جنگ مذهبي؛ به دروغ ميگويند که بحث شيعه و سنّي است، درحالي‌که شيعه و سنّي نيست. بعضي از آنهايي که زير بمباران سعودي‌ها در يمن دارند بچّه و زن و کودک شيرخوار و بيمارستان و مدرسه را از دست ميدهند، شافعي‌اند، بعضي‌شان زيدي‌اند؛ بحث شيعه و سنّي نيست، دعوا دعواي سياسي است، دعواي سياستها است. امروز يک چنين وضعي را اينها در منطقه به‌وجود آورده‌اند؛ ايجاد اختلاف کرده‌اند؛ بايد تلاش کرد اين اختلافات از بين برود. سياست جمهوري اسلامي مبتني بر دوستي با همه دولتهاي مسلمان منطقه ما صريحاً و علناً به همه گفته‌ايم: ما دست دوستي به سمت همه‌ي دولتهاي مسلمان منطقه دراز مي‌کنيم؛ ما با دولتهاي مسلمان هيچ مشکلي نداريم. البتّه روابطمان با بسياري از همسايه‌ها يعني اغلب همسايه‌هايمان هم روابط دوستانه و برادرانه است. در شمال، در جنوب، در غرب و در شرق، کشورهايي که دور و بر جمهوري اسلامي ايران هستند، با ما روابط خوب دارند. البتّه بعضي‌ها هم نزديک و دور اختلاف دارند، لجاجت مي‌کنند، خباثت ميکنند - البتّه اين هست لکن از طرف ما بنايمان بر ارتباطات خوب با همسايگان است؛ دولتها و بالخصوص ملّتها. ارتباطات کشور ما با ملّتها ارتباطات خوبي است. پايبندي جمهوري اسلامي به دکترين قرآني اَشِدّآءُ عَلَي الکُفّارِ رُحَمآءُ بَينَهُم البتّه اعتقاد ما پايبندي به اصول و مباني است. ما ميگوييم بايستي اصول محفوظ بماند. امام بزرگوار ما به برکت پايبندي به اصول بود که توانست انقلاب را پيروز کند و انقلاب را حفظ کند و جمهوري اسلامي را ثبات ببخشد؛ پابند به اصول بود. يکي از اصول، «اَشِدّآءُ عَلَي الکُفّارِ رُحَمآءُ بَينَهُم»(۳) است. ما با دشمنان، با استکبار سرِ آشتي نداريم و با برادران مسلمان بناي بر دشمني و عداوت نداريم؛ بناي بر دوستي و رفاقت و برادري داريم؛ چون معتقديم بايد اَشِدّاءُ عَلَي الکُفّارِ و رُحَماءُ بَينَهُم بود؛ اين درس امام بزرگوار ما است؛ اين خط مسلّم جمهوري اسلامي است. جمهوري اسلامي در حمايت از مظلوم نگاه به مذهب نمي‌کند ما در حمايت از مظلوم نگاه به مذهب طرف مقابل نمي‌کنيم؛ و نکرديم؛ خطّ امام بزرگوار اين بود. امام همان رفتاري را که با مقاومت شيعه در لبنان داشت، همان رفتار را با مقاومت سنّي در فلسطين [هم‌] داشت؛ بدون هيچ تفاوتي. ما همان حمايتي را که از برادرانمان در لبنان کرديم، از برادرانمان در غزّه [هم‌] کرديم؛ بدون هيچ تفاوتي. آنها سنّي بودند، اينها شيعه‌اند. مسئله براي ما، دفاع از هويت اسلامي است، حمايت از مظلوم است، مسئله‌ي فلسطين است؛ امروز در رأس مسائل منطقه‌ي مسلمانها مسئله‌ي فلسطين است؛ اين براي ما مسئله‌ي اصلي است. در دشمني‌هايمان هم فرق نميکند؛ امام بزرگوار مبارزه کرد با محمّدرضاي پهلوي که شيعه بود به‌حسب ظاهر؛ همان‌طور مبارزه کرد با صدّام‌حسين که سنّي بود به‌حسب ظاهر. البتّه نه او شيعه بود، نه اين سنّي؛ هردويشان از اسلام بيگانه بودند امّا ظاهر اين سنّي بود، ظاهر او شيعه بود. امام با هردوي اينها يک‌جور مبارزه کرد. مسئله مسئله‌ي سنّي و شيعه و مذهب و مانند اينها نيست؛ مسئله مسئله‌ي اصول اسلام است: کونوا لِلظّالِمِ خَصمًا وَ لِلمَظلُومِ عَونًا؛(۴) اين دستور اسلام است. اين راه ما است؛ اين خطّ ما است. تشديد اختلافات در دنياي اسلام، ممنوع است تشديد اختلافات در دنياي اسلام، ممنوع است. ما با رفتارهايي که بعضي از گروه‌هاي شيعه انجام ميدهند که موجب اختلاف ميشود، مخالفيم. ما صريحاً گفته‌ايم که با اهانت به مقدّسات اهل‌سنّت مخالفيم. يک عدّه‌اي از اين‌طرف، يک عدّه‌اي از آن‌طرف، بر آتش دشمني‌ها مي‌افزايند و آنها را تشديد ميکنند؛ خيلي‌هايشان هم نيتهايشان نيتهاي خوبي است، لکن بصيرت ندارند. بصيرت لازم است؛ بايد ديد نقشه‌ي دشمن چيست. نقشه‌ي دشمن در درجه‌ي اوّل ايجاد اختلاف است. تلاش آمريکا براي نفوذ در کشورهاي منطقه نقشه‌ي دوّم دشمن نفوذ است؛ ميخواهند در کشورهاي اسلامي و در کشورهاي اين منطقه، يک نفوذي به‌وجود بياورند که تا ده‌ها سال ادامه داشته باشد. امروز آمريکا آبروي گذشته را در اين منطقه ندارد؛ ميخواهند اين را بازسازي کنند. در کشور ما هم ��صدشان همين است؛ در ايران هم نيتشان اين است. نفوذ در جمهوري اسلامي، محور سياست غرب در مذاکرات هسته‌اي آنها به خيال خودشان، در اين جريان مذاکرات هسته‌اي - اين توافقي که حالا نه در اينجا هنوز تکليفش معلوم است، نه در آمريکا؛ هم اينجا معلوم نيست که رد بشود يا قبول، هم آنجا معلوم نيست که رد بشود يا قبول- نيت آنها اين بود که از اين مذاکرات و از اين توافق، وسيله‌اي پيدا کنند براي نفوذ در داخل کشور. ما اين راه را بستيم و اين راه را به طور قاطع خواهيم بست؛ نه نفوذ اقتصادي آمريکايي‌ها را در کشورمان اجازه خواهيم داد، نه نفوذ سياسي آنها را، نه حضور سياسي آنها را، نه نفوذ فرهنگي آنها را؛ با همه‌ي توان -که اين توان هم بحمدالله امروز توان زيادي است- مقابله خواهيم کرد؛ اجازه نخواهيم داد. سياستهاي جمهوري اسلامي در منطقه، نقطه‌ي مقابل سياستهاي آمريکا است در منطقه هم همين‌جور؛ در منطقه هم آنها ميخواهند نفوذ ايجاد کنند؛ حضور براي خودشان دست‌وپا کنند و اهداف خودشان را در منطقه دنبال کنند. ما به حول و قوّه‌ي الهي تا آنجايي که بتوانيم نخواهيم گذاشت اين اتّفاق بيفتد. 1- دفاع از تماميت ارضي کشورهاي منطقه سياستهاي ما در منطقه، نقطه‌ي مقابل سياستهاي آمريکا است. ما تماميت ارضي کشورهاي منطقه برايمان بسيار مهم‌ [است‌]؛ تماميت ارضي عراق و تماميت ارضي سوريه، براي ما کاملاً مهم‌ [است‌]؛ آنها دنبال تجزيه‌اند. بنده از قبل گفتم که آمريکايي‌ها دنبال تجزيه‌ي عراقند، بعضي‌ها تعجّب کردند؛ اخيراً خود آمريکايي‌ها تصريح کردند که دنبال تجزيه‌ي عراقند! ميخواهند عراق را تجزيه کنند؛ اگر بتوانند ميخواهند سوريه را تجزيه کنند؛ ميخواهند کشورهاي کوچک کوچک و تحت‌فرمان به‌وجود بياورند؛ به حول قوّه‌ي الهي اين اتّفاق نخواهد افتاد. 2- حمايت از جريان مقاومت در من��قه ما از مقاومت در منطقه دفاع ميکنيم؛ از مقاومت فلسطين -که يکي از برجسته‌ترين فصول تاريخ امّت اسلامي، در طول اين سالها مقاومت فلسطين است- دفاع ميکنيم. هر کسي با اسرائيل مبارزه کند و رژيم صهيونيستي را بکوبد و مقاومت را تأييد کند، ما از او حمايت ميکنيم؛ انواع حمايتهايي که براي ما ممکن باشد؛ همه‌جور حمايتي که براي ما ممکن است، از هر کسي که با رژيم صهيونيستي مقابله کند، خواهيم کرد. از مقاومت حمايت ميکنيم، از تماميت ارضي کشورها حمايت ميکنيم؛ از همه‌ي کساني که در مقابله‌ي با سياستهاي تفرقه‌افکنانه‌ي آمريکا ايستادگي ميکنند حمايت ميکنيم؛ با همه‌ي کساني که اين تفرقه‌افکني را به‌وجود مي‌آورند طرفيم و مقابليم. 3- مخالفت با تشيع انگليسي ما تشيعي را که مرکز و پايگاه تبليغاتش لندن است قبول نداريم؛ اين تشيعي نيست که ائمّه (عليهم‌السّلام) آن را ترويج کردند و آن را خواستند. تشيعي که بر پايه‌ي ايجاد اختلاف، بر پايه‌ي تمهيد و صاف‌کردن جادّه براي حضور دشمنهاي اسلام است، اين تشيع، تشيع نيست؛ اين انحراف است. تشيع مظهر تامّ اسلام ناب است، مظهر قرآن است. 4- مقابله با تفرقه افکنان ما از کساني که کمک به وحدت ميکنند حمايت ميکنيم، با کساني که ضدّ وحدت عمل ميکنند مخالفت ميکنيم، 5- حمايت از مردم مظلوم بحرين و يمن از همه‌ي مظلومان دفاع ميکنيم. ما با اين حرفهايي که بگويند «شما در قضيه‌ي بحرين و مانند آن دخالت کرديد.» از ميدان خارج نميشويم؛ ما هيچ دخالتي هم نکرديم امّا از آنها حمايت ميکنيم. ما براي مردم مظلوم بحرين، براي مردم مظلوم يمن غصّه ميخوريم، برايشان دعا ميکنيم، هر کمکي بتوانيم بهشان ميکنيم. امروز حقيقتاً مردم يمن و ملّت يمن، مظلومند؛ يک کشور را دارند ويران ميکنند به‌خاطر اهداف استکباري و سياسي، همراه با حماقت؛ هدفهاي سياسي را جور ديگر هم ميشد دنبال کنند، اينها دارند اين اهداف سياسي را با حماقت دنبال ميکنند. براي ما حوادث يمن دردناک است و [همين‌طور] بسياري از حوادث دنياي اسلام؛ در پاکستان و افغانستان و مانند اينها هم حوادث زيادي هست که واقعاً دردآور است. اينها را بايستي دنياي اسلام با بيداري و بصيرت علاج بکند. راديوها و تلويزيون‌ها در دنياي اسلام در جهت ديني حرکت نمي‌کنند امّا درباره‌ي اتّحاديه‌ي راديو تلويزيون‌ها عرض بکنم؛ اين اتّحاديه، بسيار مهم است. اين کاري که شما شروع کرديد - ايجاد اين اتّحاديه- کار بسيار مهمّي است. ببينيد! امروز در کشورهاي مسلمان، لااقل هفتاد درصد يا هشتاد درصد مردم پايبند به مباني ديني و اعتقادات اسلامي‌اند؛ شما نگاه کنيد کشورهاي اسلامي را؛ مردم پايبندند؛ مردم دينشان را قبول دارند. اين راديو تلويزيون‌ها که بايد نماينده‌ي خواست مردم باشند، چقدر در کشورهاي اسلامي پايبندي به دين از خودشان نشان ميدهند؟ اين فاصله خيلي عجيب است؛ اين شکاف عجيبي است. هفتاد درصد مردم، هشتاد درصد مردم گرايش ديني دارند، آن‌وقت در همان کشورها راديوها و تلويزيون‌ها در جهت ديني حرکت نمي‌کنند و خواست مردم را انعکاس نميدهند؛ اين خيلي [عجيب است‌]؛ همان چيزي را اينها انعکاس ميدهند که خواست امپراتوري خطرناک رسانه‌اي استکبار است. امپراتوري عظيم رسانه‌اي استکبار جهاني امروز استکبار يک امپراتوري عظيم رسانه‌اي درست کرده؛ اخبار را به ميل خودشان تحريف ميکنند، پنهان ميکنند، دروغهايي را بيان ميکنند، سياستها را از اين طريق القا ميکنند؛ آن‌وقت مدام هم ميگويند که ما [بي‌طرفيم‌]! اين راديوي انگليس ادّعا ميکند که ما بي‌طرفيم؛ دروغ ميگويند، چه بي‌طرفي‌اي؟ اينها درست در ميدان سياستهاي استکباري و استعماري حرکت مي‌کنند، چه سياست‌هاي آمريکايي، چه سياستهاي انگليسي؛ چه رسانه‌هاي شنيداري، چه رسانه‌هاي مکتوب، چه خبرگزاري‌ها، چه وسايل عجيب ارتباطاتي که امروز به‌وجود آمده، همه در خدمت سياست‌هاي آنها است؛ در خدمت استکبار است، در خدمت صهيونيسم است، در خدمت اهداف آنها است. در مقابله‌ي با اين امپراتوري خطرناک و اين مافياي عظيم رسانه‌اي که امروز در اختيار سرمايه‌داران و کمپاني‌هاي آمريکايي و صهيونيستي است، يک کاري بايد انجام داد. اين کاري که شما داريد ميکنيد، شروع يک حرکت است؛ اين حرکت را بايستي دنبال کرد، بايد تقويت کرد، روزبه‌روز بايد تشديد کرد، شرکا و همراهانتان را بايد اضافه کنيد. آينده قطعاً متعلّق به اسلام است و ان‌شاءالله آينده‌ي خوبي در انتظار است. من به شما عرض بکنم علي‌رغم رجزخواني‌هايي که استکبار ميکند و تلاش فراواني که از لحاظ مالي و نظامي و سياسي و امنيتي، استکبار و همراهان استکبار و دنباله‌هاي استکبار انجام ميدهند، در اين منطقه و در کلّ دنياي اسلام، آينده قطعاً متعلّق به اسلام است؛ روزبه‌روز ان‌شاءالله عزّت اسلام بيشتر خواهد شد، قدرت اسلام بيشتر خواهد شد. البتّه لازم است مجاهدت بشود و انسانهاي مجاهد، مردان و زنان مجاهد، جوانان مجاهد در همه‌ي دنياي اسلام، بحمدالله زيادند، قدر آنها را بايد بدانيم، شعارهايمان را، حرکتهايمان را، کلماتمان را، فعّاليتهايمان را بايد در اين جهت قرار بدهيم و يقيناً خداي متعال کمک خواهد کرد. اِن تَنصُرُوا اللهَ ينصُرکُم وَ يثَبِّت اَقدامَکُم.(۵) والسّلام عليکم و رحمةالله و برکاته‌ ۱) سوره‌ي احزاب، بخشي از آيه‌ي ۳۳؛ «... خدا فقط ميخواهد آلودگي را از شما خاندان [پيامبر] بزدايد و شما را پاک و پاکيزه گرداند.» ۲) سوره‌ي حج، بخشي از آيه‌ي ۷۸؛ «... در راه خدا چنانکه حقّ جهاد [در راه‌] اوست جهاد کنيد. ...» ۳) سوره‌ي فتح، بخشي از آيه‌ي ۲۹؛ «...بر کافران، سختگير [و] با همديگر مهربانند...» ۴) نهج‌البلاغه، نامه‌ي ۴۷ -با اندکي تفاوت- «ظالم را دشمن و مظلوم را يار باشيد.» ۵) سوره‌ي محمّد، بخشي از آيه‌ي ۷؛ «...اگر خدا را ياري کنيد، ياريتان ميکند و گامهايتان را استوار ميدارد.»