صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۳  ، 
شناسه خبر : ۲۷۸۳۳۹

حسین شریعتمداری

«آیا اهمیت برخورداری کشورمان از دانش و فناوری هسته‌ای در حد‌و اندازه‌ای هست که با هزینه‌های آن نظیر تحریم‌های اقتصادی برابری کند؟ و مگر فعالیت هسته‌ای در پیشرفت و توسعه و زندگی مردم چه نقش برجسته‌ای دارد که بهای سنگین آن قابل پذیرش باشد»؟!

این پرسش اگرچه تاکنون بی‌پاسخ نبوده و نمانده است ولی از آنجا که این روزها و همزمان با مذاکرات ایران و 5+1 بار دیگر و در سطح گسترده‌تری از سوی رسانه‌های بیرونی و برخی از جریانات داخلی مطرح شده و به آن دامن زده می‌شود؛ اشاره‌ای - هر چند گذرا- به نکاتی در این باره ضروری به نظر می‌رسد و ابتدا باید گفت؛ این تصور که تحریم‌های اقتصادی آمریکا و متحدانش به خاطر فعالیت هسته‌ای‌ کشورمان  است، امروزه به اندازه‌ای رنگ باخته که به یک شوخی بی‌مزه شبیه است و در این باره پیش از این، مستندات فراوانی داشته‌ایم که نیازی به تکرار آن نیست و نگاه این نوشته از زاویه دیگری است؛

1- دانش هسته‌ای و فناوری آن یکی از حلقه‌های تعیین‌کننده در زنجیره علوم و تکنولوژی است که با بسیاری از شاخه‌های دیگر علوم رابطه علت و معلولی دارد، تا آنجا که حذف این حلقه از زنجیره علم و محرومیت از دانش هسته‌ای می‌تواند خط توسعه علوم و تکنولوژی را به‌طور جدی مختل کرده و در مواردی متوقف کند. از سوی دیگر و دقیقا به همین علت، دانش هسته‌ای ده‌ها شاخه علمی و تکنولوژیک دیگر را در بستر خود تولید و یا گسترش می‌دهد، نظیر استحصال منیزیوم و زیرکونیم (شیمی صنعتی)، ساخت سانتریفیوژهای پیشرفته (مکانیک)، پیشرفت مثال‌زدنی در بهره‌گیری از اشعه لیزر (فیزیک نور)، ساخت آلیاژ مقاوم در برابر چرخش چند ده هزار دور در دقیقه سانتریفیوژها (متالوژی) و ده‌ها دستاورد علمی و تکنولوژیک دیگر که دانش و فناوری هسته‌ای کشورمان علی‌رغم تحریم‌ها و فشارهای فراوان بیرونی در پی داشته است و شرح آن به درازا می‌کشد.

بنابراین، کسانی که توقف برنامه هسته‌ای را توصیه می‌کنند- صرفنظر از نیت و انگیزه واقعی آنها- دست کشیدن از پیشرفت‌های علمی و تکنولوژیک را پیشنهاد می‌کنند و برای کشورمان نسخه عقب‌ماندگی می‌پیچند!

2- تولید برق و انرژی اگرچه یکی از بااهمیت‌ترین دستاوردهای دانش و تکنولوژی هسته‌ای است- که به آن خواهیم پرداخت- ولی کاربرد دانش‌هسته‌ای محدود به تولید انرژی نیست و این فناوری، کاربردهای فراوان دیگری نیز دارد که برای پی بردن به آن کافی است به انبوه سایت‌ها و خروجی اعلام شده مراکز علمی که به آسانی در دسترس همگان است، نیم‌نگاهی انداخته شود. کسانی که توقف برنامه هسته‌ای کشورمان را توصیه می‌کنند، اگر کمترین مایه‌ای از غیرت دینی و ملی و دلسوزی برای مردم این مرز و بوم داشته باشند به یقین با مشاهده فهرست طولانی کاربرد دانش هسته‌ای در عرصه‌های مختلف علمی، صنعتی و اقتصادی، از توصیه ارتجاعی خود شرمنده می‌شوند و البته آنان که خود را به خواب زده‌اند، حساب جداگانه‌ای دارند!

در محدوده این نوشته به چند نمونه از کاربردهای دانش هسته‌ای که فقط اندکی از بسیارهاست اشاره می‌شود، نظیر؛ تهیه و تولید کیت‌های رادیو‌دارویی برای مراکز پزشکی هسته‌ای، تهیه و تولید رادیوداروهای ویژه به منظور تشخیص انواع بیماری‌های تیروئید و درمان آنها، تولید داروهای ضروری برای تشخیص بیماری‌های هورمونی و درمان و ترمیم آسیب‌های هورمونی. کاربرد در تشخیص تومورهای سرطانی، رفع‌گرفتگی‌های وریدی، تصویربرداری و تشخیص بیماری‌های قلبی، عفونت‌ها، التهاب‌های مفصلی، آمبولی‌ها و ده‌ها کاربرد شناخته شده دیگر در عرصه پزشکی.

دانش هسته‌ای در عرصه دامپزشکی نیز کاربردهای فراوانی دارد که تغذیه، بهداشت و ایمن‌سازی محصولات دامی، اصلاح نژاد دام‌ها و... از‌جمله آنهاست.

از تکنیک‌های هسته‌ای برای کشف سفره‌ها و منابع آب زیرزمینی، تشخیص محدوده آن، هدایت آبهای سطحی و زیرزمینی، کنترل ایمنی سدها، کشف نشت‌های احتمالی سدها، پی بردن به آسیب‌های رانشی‌زمین، شیرین کردن آب‌های شور و... استفاده می‌شود.

دانش هسته‌ای در صنایع غذایی و کشاورزی نیز کاربردهای ویژه و منحصر به فردی دارد که مقابله با ویروس‌های گیاهی، مبارزه با آلودگی‌های میکروبی، جلوگیری از فساد مواد غذایی، کنترل حمله حشرات به محصولات کشاورزی، تنظیم زمان رسیدن محصولات، افزایش جهشی برخی محصولات نظیر گندم، برنج و پنبه و... فقط چند نمونه از این کاربردهاست.

دانش و تکنولوژی هسته‌ای کاربردهای فراوان دیگری نیز در سایر حوزه‌های علمی و فنی و اقتصادی دارد که حتی ارائه فهرست آن نیز بیرون از محدوده این نوشته است.

3- و اما، یکی از بااهمیت‌ترین و کارسازترین موارد استفاده صلح‌آمیز از دانش و تکنولوژی هسته‌ای، تولید برق با بهره‌گیری از نیروگاه‌های اتمی و تولید سوخت آن به دو روش، غنی‌سازی اورانیوم از طریق دستگاههای سانتریفیوژ و یا «لیزر» است. این بخش از کاربرد دانش هسته‌ای است که امروزه در کشورمان بیشترین توجه را به خود جلب کرده است. آمریکا و متحدانش از بیرون و افراد اندک و کم‌شماری از درون برای وادار کردن ایران اسلامی به انصراف از فعالیت هسته‌ای روی همین بخش از کاربرد دانش اتمی تمرکز کرده و توقف فعالیت هسته‌ای و بهره‌گیری از منابع انرژی جایگزین- عمدتا فسیلی- را توصیه می‌کنند. در این باره گفتنی است که؛

4- نیاز سالانه کشورمان به برق نزدیک به 8 هزار مگاوات است برای تولید این میزان برق 220 میلیون بشکه نفت خام مصرف می‌شود و براساس برآورد مراکز علمی، مصرف 220میلیون بشکه نفت خام بیش از هزار تن گاز مسموم‌کننده و خطرناک «دی‌اکسیدکربن» تولید می‌کند، نزدیک به 170‌تن ذرات معلق در هوا، بیش از 140 تن گوگرد و 55 تن اکسید نیتروژن را در محیط زیست پراکنده می‌سازد. این همه در حالی است که نیروگاه اتمی هیچیک از آلودگی‌های مورد اشاره را ندارد و با توجه به قیمت نفت و گاز، استفاده از نیروگاه اتمی برای تولید برق مورد نیاز کشور، سالانه نزدیک به 6 میلیارد دلار صرفه‌جویی در پی خواهد داشت.

5- توصیه می‌کنند که به جای نیروگاه اتمی می‌توانیم از سوخت فسیلی، یعنی نفت و گاز برای تولید برق استفاده کنیم این پیشنهاد در حالی است که؛

الف: ذخایر نفت و گاز کشور به سرعت رو به کاهش است، که مصرف کلان و پرشتاب داخلی از یکسو و صدور نفت و گاز برای تامین نیازهای مالی از سوی دیگر به جان ذخایر فسیلی افتاده‌اند و نقطه پایان این ذخایر ارزشمند و گرانبها را نزدیک و نزدیکتر می‌کنند.

ب: اکنون زمانی را در نظر آورید- حداکثر 3 تا 4 نسل دیگر- که ذخایر فسیلی کشور تمام شده است. آیا تصور فاجعه بزرگی که به یقین نسل‌های آینده با آن روبرو خواهند شد، وحشت‌آفرین و دردآور نیست؟!  در آن حالت مردم  این مرز و بوم اسلامی اولا؛ هیچ ذخیره فسیلی برای فروش و تامین هزینه‌های جاری کشورشان در اختیار ندارند، تأمین هزینه‌های عمرانی و پیشرفت و توسعه که جای خود دارد!

ثانیا: از سوخت لازم برای ادامه فعالیت نیروگاه‌های تولید برق محروم هستند. و برای تأمین سوخت نیروگاه‌ها باید دست نیاز به سوی کشورهای دیگر دراز کنند و بدیهی است که وقتی خزانه کشور از درآمدهای نفتی خالی باشد قدرت خرید سوخت و یا خرید انرژی از سایر کشورها را نیز نخواهند داشت... و این، یعنی فرو رفتن در خاموشی، توقف فعالیت در تمامی  مراکز تولیدی و صنعتی و زمینه‌هایی که به انرژی برق نیاز دارند.

این واقعیات تلخ و ده‌ها نمونه مشابه دیگر فقط با یک حساب‌سرانگشتی و مراجعه‌ای- هر چند گذرا- به داشته‌ها و یافته‌های انکارناپذیر علمی قابل درک است و از نوع تحلیل‌های من‌درآوردی و آبکی برخی از مدعیان سیاست‌ورزی نیست که در پستوهای حزبی و جناحی ساخته و پرداخته شده باشد و...

حالا باید از کسانی که به کم‌دانی! و یا به فریب «عکس مار» می‌کشند و دانسته یا ندانسته، دیکته آمریکایی‌ها  درباره توقف فعالیت هسته‌ای را به‌بهانه تحریم‌ها به فارسی ترجمه می‌کنند، پرسید، کدام یک از واقعیت‌های تلخ و فاجعه‌آفرین مورد اشاره را می‌توانید انکار کنید؟! و با استناد به کدام تحقیق و بررسی و یا گزاره علمی برای نسل‌های بعدی این مرز و‌بوم نسخه فاجعه می‌پیچید؟! البته که مقاومت با سختی همراه است ولی اگر این سختی بهای یک متاع گرانقدر و یا برای پیشگیری از یک فاجعه وحشتناک باشد، بدیهی است که نه فقط ناگوار نیست بلکه با میل و رغبت، خریدنی و پذیرفتنی نیز هست.

6- برخی از مدعیان که از یکسو پی‌آمد فاجعه‌بار پایان ذخایر فسیلی برای چند نسل آینده را قابل انکار نمی‌دانند و از سوی دیگر - به هر علت و با هر انگیزه‌ای - توقف فعالیت هسته‌ای کشورمان را توصیه می‌کنند، از انرژی‌های دیگر نظیر انرژی خورشیدی، انرژی بادی و یا آبی به عنوان جایگزین انرژی فسیلی یاد می‌کنند! که این توصیه‌ها قبل از آن که کارساز باشد، از شدت ناپختگی، خنده‌دار است، چرا که؛ انرژی خورشیدی هنوز قابلیت صنعتی شدن و تولید انبوه را ندارد. تولید انرژی از آب با توجه به این که کشورمان از جمله کشورهای خشک و کم‌آب است، ناممکن بوده و هرگز نمی‌تواند جوابگوی نیاز کشور پهناوری نظیر ایران اسلامی باشد. برخی از کشورهای اروپایی مانند آلمان که مدعیان به آن استناد می‌کنند، از جمله کشورهای پرآب هستند و در بسیاری از شهرهای خود، از رودخانه‌های بزرگی نظیر اروند‌رود برخوردارند و تولید انرژی از باد اولا؛ پرهزینه و ثانیا؛ کم بازده است و ثالثا- مهم‌تر از همه - کشورمان بادخیز نیست.

 و اما، ممکن است گفته شود که بعد از پایان ذخایر فسیلی می‌توانیم به سراغ تولید انرژی هسته‌ای برویم! که باید گفت؛ فرایند تولید انرژی هسته‌ای، دستکم 20 سال زمان می‌برد.

7- و در پایان یادداشت پیش‌روی،  حق آن است که به بخشی از بیانات حکیمانه و گره‌گشای حضرت آقا دراین‌باره اشاره کنیم؛

«ملت ایران نیز مانند کشورهای مختلف درصدد است انرژی مورد نیاز خود را از نیروگاه هسته‌ای تأمین کند، چرا که در غیر این صورت از قافله علم باز هم عقب خواهد ماند. بنابراین تلاش برای دستیابی به فناوری هسته‌ای و دیگر فناوری‌هایی که ایران را به اوج قله علم نزدیک کند امری واجب و وظیفه‌ای ملی است و ملت و دولت ایران برخلاف خواست خائنینی که اهداف آمریکا را دنبال می‌کنند با پایداری در برابر فشارهای مراکز سلطه جهانی، این هدف اساسی را دنبال خواهد کرد... نفت سرمایه‌ای تمام شدنی است که مشکلات زیست‌محیطی را نیز به همراه می‌آورد، ضمن آنکه می‌توان آن را به فرآورده‌های بسیار ارزشمندتر تبدیل کرد. بنابراین با چه منطقی ملت ایران، به استفاده نامحدود از نفت ادامه دهد و از انرژی هسته‌ای صرف‌نظر کند؟... دشمنان این ملت در واقع منتظرند نفت ایران تمام شود و ملت دست نیاز به سمت آنان دراز کند و محتاج آنها شود، اما ایران این مسئله را نمی‌پذیرد و با تکیه بر حرکت علمی ارزشمند جوانانش روزبه‌روز به پیش خواهد رفت.»

نام:
ایمیل:
نظر: