پایگاه بصیرت؛ گروه بین الملل: رهبر معظم انقلاب در آخرین سخنان خود در جمع اعضای هیأت دولت بار دیگر به برنامه نفوذ آمریکایی ها در ایران در شرایط پسا تحریم اشاره کردند؛ موضوعی که ایشان تاکنون چندین بار در سخنان بعد از توافق وین بر آن تأکیده کرده اند. در این زمینه سخنان باراک اوباما نیز که تاکنون چندنی بار به شکل سربسته، توافق وین را وسیله ای جهت حمایت از عناصر همسو با آمریکا در ایران معرفی کرده است، نیز نشان روشنی است. جهت تبیین بیشتر این موضوع، خبرنگار گروه بین الملل بصیرت گفتگوی مفصلی را با سردار سنایی راد، ریاست محترم معاونت سیاسی سپاه انجام داده است که در ذیل می آید: بصیرت: رهبر معظم انقلاب تاکنون چندین بار درباره خطر نفوذ دشمن به داخل کشور هشدار داده اند به نظر شما این برنامه چه جایگاهی در راهبردهای دشمن علیه ایران دارد؟ سردار سنائی: این هشدار امروز مقام معظم رهبری بعد از برجام بایستی در تحلیل ما جایگاه متفاوتی نسبت به قبل داشته باشد به این معنا که امروز بعد از برجام، آمریکایی ها تحرکات جدیدی را پیدا کرده و دنبال می کنند در جهت این که برنامه نفوذ را رقم بزنند. آن ها مذاکرات هسته ای و برجام را دریچه ای برای نفوذ به جمهوری اسلامی ایران فرض کرده و تلاش دارند تا آن را محقق کنند. تلاش آن ها برای متقاعد ساختن دولتمردان جمهوری اسلامی به ایجاد دفتر حفاظت منافع، زمینه سازی برای راه اندازی برخی از شرکت ها و بَرندها در ایران که نشان تسلط آن ها در دنیاست، مانند مک دونالد، تلاش برای توسعه مذاکرات به سایر موضوعات و استفاده از مدل مذاکرات هسته ای برای ایجاد خط تماس با جمهوری اسلامی ایران، این ها نشانه هایی از تلاش دشمن برای نفوذ در ایران است که در این ماجرا متاسفانه برخی از پیام های ارسالی از داخل به آن ها، به نوعی طمع دولتمردان و مسئولین آمریکایی را نسبت به این ماجرا برانگیخته است، به این معنا که دفاع از ارتباط با آمریکا یا مواضعی مثل شکسته شدن تابوی مذاکره با آمریکا این پیام را به دشمن منتقل می کند که در جمهوری اسلامی ایران زمینه هایی برای پذیرش آمریکایی ها وجود دارد، لذا آن ها را به سمتی می برد که با حفظ راهبردهای کلان نسبت به جمهوری اس��امی ایران، مانند تغییر رفتار و تغییر ساختار، از این شیوه ی جدید، یعنی نفوذ در ایران، برای پیشبرد راهبرد کلان خود استفاده کنند. مذاکرات هسته ای و برجام از نگاه آمریکائی ها شرایط جدیدی به وجود آورده که خط نفوذ را تقویت می کند. بصیرت: چرا بحث نفوذ در ایران از سوی دشمن بعد از توافق وین پررنگ تر شده است؟ سردار سنائی: مذاکرات هسته ای و برجام از نگاه طرف آمریکایی نشان دهنده نوعی تغییر در سیاست های کلان جمهوری اسلامی ایران است، چون نوع ارزیابی که آن ها دارند، متفاوت تر از ارزیابی ماست، به این معنا که مفروضات غلطی آن ها را به این جمع بندی می رساند که جمهوری اسلامی ایران به تدریج به سمت پذیرش گفتمان معمول در جهان نزدیک می شود. آن ها بر مبنای این تصور، گمان می کنند تغییر و تفاوت نسبت به قبل در سیاست های جمهوری اسلامی ایران ایجاد شده و بنابراین می توانند خط نفوذ را راحت تر در جمهوری اسلامی ایران دنبال کنند. آمریکائی ها تصورشان این است که اتفاقی مثل شروع مذاکره با شوروی در زمان جنگ سرد توانست سبب حضور مستقیم در عرصه سیاسی شوروری از طریق سفارتخانه، ارتباط با مردم و افکار عمومی و فراهم شدن زمینه دیپلماسی عمومی برای آنان شود و توفیقات آمریکایی ها را در جنگ سرد علیه شوروی رقم بزند. تصورشان این است که چنین زمینه ایی هم در ارتباط با ایران پدید آمده است، چه این که اوباما در دفاع از برجام در اولین سخنرانی، مذاکرات در ارتباط با برجام را با مذاکرات کِندی با شوروی در جنگ سرد مقایسه کرد، لذا آمریکائی ها فکر می کنند می شود با مدل سازی مذاکرات هسته ای ایران و 5+1، و تعمیم آن به همه مسائل، اهداف خودشان را پیش ببرند. از این رو بعد از برجام این تلاش آمریکایی ها برای نفوذ تشدید شده است. بصیرت: جنابعالی چه زمینه هایی را مستعد نفوذ دشمن در داخل ایران می دانید؟ سردار سنائی: آمریکائی ها جهت عملیاتی کردن برنامه نفوذ در ایران، سعی می کنند چندجانبه و چندبعدی عمل کنند، مثلا امروز فکر می کنند ایران مستعد پذیرش دموکراسی با همان معیارهای رایج در دنیاست و جمهوری اسلامیِ دموکرات، در تعامل با غرب و مذاکرات، متفاوت از جمهوری اسلامیِ با قرائت خود امام(ره) و انقلاب خواهد بود، بنابراین یک تلاش آن ها این خواهد بود که سعی کنند شاخص های دموکراسی در غرب را بر ایران تحمیل کنند. مثلا فرض کنید برای ایران، انتخابات آزاد مطابق با نُرم ها و شاخص های غرب را تبلیغ می کنند که متاسفانه برخی از مسئولین ما هم با حمله به شورای نگهبان در همین پازل آن ها بازی می کنند. تصور آمریکا این است که زمینه ایی برای نفوذ دادن جریانات لیبرال سازش گر و غرب گرا به درون نظام با استفاده از فرصت های انتخاباتی موجود است. به عبارتی دیگر آمریکا به دنبال مصادره فرصت های انتخاباتی برای نفوذ دادن جریانات همسو با خود در ایران است. همین طور دنبال تغییر ذائقه ها با استفاده از فضای بعد از برجام هستند که مثلا در عرصه اقتصادی، جهت ورود برخی از برندهای آمریکایی به ایران که خود آن بَرندها مظاهر سلطه و نفوذ آمریکا در سایر کشورها است، بَرندهایی مثل مک دونالد، تبلیغ می کنند و متاسفانه از سر ذوق زدگی برخی از رسانه های غرب گرا در ایران بدون این که خبر جدی در این زمینه باشد، کلی از ورود مک دونالد به ایران اظهار خرسندی و ذوق زدگی کردند. جالب است بدانید که در شوروی سابق هم ورود مک دونالد به آنجا در مرحله اول همراه با صف ها مردم جلو این رستوران بود و برخی آن را نشان تشنگی جامعه شوروی به ورود آمریکا یا زمینه ایی برای همسویی و همگرایی به غرب تلقی می کردند. از نگاه آمریکائی ها این موضوع فرصتی است برای ایجاد تغییر ذائقه ها در یک جامعه تا زمینه سازی کنند به نفع نفوذ در بعد اقتصادی. همین نگاه را آنان در «دیپلماسی خط دو» دنبال می کنند، به این معنا که زمینه آمد و شد گروه های نخبگی و روشنفکری فراهم شود تا در کنار آن بتوانند با تاثیرگذاری بر افکار، دیدگاه ها را نسبت به آمریکا تغییر دهند، یعنی نخبه ایرانی در شرایط فعلی ذهنیت هایی مانند مداخله آمریکا در کودتای 28مرداد، همراهی و حمایت آمریکا تا آخرین لحظه از سلطنت استبدادی پهلوی و حتی تحت حمایت قرار دادن شاه مخلوع و مداخله در ایران بعد از سقوط شاه و حمایت های مختلف از گروه های ضدانقلاب، همراهی با صدام و درگیری مستقیم نظامی با ایران در شرایط جنگ به نفع نیروهای متجاوز بعثی تا مرحله زدن هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران و بالاخره تحمیل تحریم های غیرمنصفانه، فشار بر ایران در موضوع هسته ای و باز داشتن ایران از حق مسلم غنی سازی و ... از آمریکا دارد و در این میان آمریکائی ها به دنبال این هستند با تغییر یا مدیریت ادارک، این ذهنیت ها را تغییر دهند تا نفرت از آمریکا در اذهان نخبگان ایرانی جای خودش را به نوعی دوستی و همگرایی با آمریکا بدهد. به عبارتی آمریکائی ها حتی در بُعد روانی هم دنبال این هستند که با جابجایی حب و بغض نسبت به خودشان، زمینه هایی را برای نفوذ فراهم کنند. بنابراین به شدت نگران حفظ روحیه استکبارستیزی ما هستند. آن ها قائل به این هستند که نیروهایی در داخل ایران وجود دارند که در بزنگاه هایی مانند فتنه 88، روی مرگ بر آمریکا خط قرمز می کشند و به جای آن شعار انحرافی مرگ بر روسیه سر می دهند. بر این اساس قائل به این هستند که زمینه ایی برای کمک به چنین جریانی وجود دارد. بصیرت: اهمیت مقوله نفوذ آمریکا در ایران را در چارچوب شناخت سیاسی جامعه و دولتمردان چگونه ارزیابی می کنید؟ سردار سنایی: عدم اعتقاد به نفوذ آمریکا به معنای وجود نوعی اعتقاد به ضرورت رابطه با آمریکا و یا به عبارتی خوشبینی به آمریکاست؛ آمریکایی که دارای پرونده سیاهی علیه ماست و ثابت کرده که هیچ گاه جمهوری اسلامی را تحمّل نخواهد کرد، مگر با تغییر هویتی جمهوری اسلامی ایران. امروز در نگاه برخی از انقلابیون دیروز، آمریکا در موقعیتی است که می شود با او رابطه برقرار کرد، بنابراین دفاع از برقراری رابطه و استقبال از برپایی دفتر حفاظت از منافع آمریکا در ایران از ناحیه کسانی است که امروز نگاه امام (ره) و رهبری را به آمریکا ندارند. نگاه امام و رهبری به آمریکا نگاهی است که آمریکا را قطب استکبار می دانند و با مبنا قرار دادن قاعده «نفی سبیل» به هیچ عنوان سلطه او را بر نمی تابند، اما امروز نگاه متفاوتی وجود دارد مبنی بر این که قائل است امروز ما باید با آمریکا رابطه داشته باشیم و مذاکراه با آمریکا را نوعی تابوشی کنی می داند. این نگاه زمینه نفوذ آمریکا است و آمریکا را به طمع می اندازد و امیدوار می کند که بتواند با ایران رابطه داشته باشد و در مرحله بعد، برقراری خط تماس، آمد و شد و زمینه سازی برای برقراری ارتباط کامل با ایران مد نظر آمریکائی هاست. این مسائل در حالی است که آمریکایی ها در روابط خود با ما هیچ گاه رابطه احترام آمیز با رعایت احترام و حقوق برابر نخواهد داشت. آن ها ایرانی را می پسندند که از نوع ایران قبل از انقلاب باشد، یعنی ایران وابسته؛ ایران در اختیار آنان. در این جهت آن ها اگر بتوانند برای پیشبرد زمان به دنبال محدودسازی ما در منطقه هم خواهند بود، به این معنا که امروز تحرکاتی را در منطقه ایجاد کرده اند به نوعی برای به محاصره انداختن ما و زدن عقبه راهبردی و عمق راهبردی ما در منطقه و وادار کردن ما به همراهی با طرح های آمریکایی. بنابراین فهم موضوع نفوذ آمریکا بسیار مهم تر از هر چیزی است. شناخت اهداف راهبردی آمریکا در شرایط فعلی که از نگاه مقام معظم رهبری، نفوذ و سلطه در منطقه ��ست و شناخت سازوکارها و چگونگی دستیابی به آن از سوی دشمن، این مسائل اگر خوب فهم شود می شود نسبت به خنثی سازی آن ها هم اقدام کرد. در این زمینه اقداماتی از جمله تبیین مناسب این موضوع برای مردم، حفظ روحیه استکبار ستیزی و حفظ نفرت نسبت به آمریکا و عبرت آموزی از تاریخ و مقاطعی مثل کودتای 28 مرداد که خوشبینی مصدق به آمریکایی ها برای مقابله با انگلیسی ها در مقطعی مقدمه کودتا شد و امروز هم همین نوع خوشبینی نسبت به آمریکا به وجود آمده است و این تصور وجود دارد که چنانچه رابطه با آمریکا برقرار شود می توان از مواهب دیگری از جمله ارتقای سطح روابط با اروپایی ها و ایجاد رقابت بین روسیه و چین برای نیل به منافع ملی استفاده کرد. این در حالی است که چنانچه این تفکر حاکم شود نه تنها مشکلی را در داخل حل نخواهد کرد و آمریکایی ها ناجی ایران نخواهد شد، بلکه چه بسا برخی از فرصت هایی که الان وجود دارد و ناشی از شکاف منافع روسیه ـ آمریکا و چین ـ آمریکا و تفاوت نگاه منطقه ای بین اروپا و آمریکا است، از دست برود. به اضافه سابقه شفافی که آمریکایی ها دارند در این که اگر در کشور نفوذی کنند و رابطه ایی برقرار شود، قبل از این که برای آن کشور دلسوزی کنند، از آن نفوذ برای تشدید سلطه استفاده می کنند. بنابراین به نظر می رسد که ما شاهد نوعی اشتباه محاسباتی در برخی از مسئولین هستیم که امروز برای برقراری رابطه با آمریکا پا پیش گذاشته اند و روشنفکرانی که تئوری پردازی می کنند و شرایطی را فراهم می کنند که یک اشتباه تاریخی خواهد بود./ با تشکر از جناب سردار سنایی که وقت خود را ��ر اختیار پایگاه بصیرت قرار دادند. مصاحبه از:وحید قاسمی