صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار : ۱۸ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۳  ، 
شناسه خبر : ۲۷۸۹۸۳
نشست دوحه درباره عراق را می توان به نوعی طرحی برای براندازی نظام عراق و تجزیه این کشور ارزیابی کرد.

به گزارش گروه بین الملل بصیرت به نقل از خبرگزاری مهر، عراق کشوری است که از زمان شکل گیری به صورت کنونی تاکنون تاریخ پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. این کشور پس از اینکه از یوغ عثمانی ها و سپس انگلیسی ها خارج شد به دنبال دموکراسی بود اما به ناگاه با چکمه های دیکتاتوری روبرو شد.

بلند پروازی های بعثی ها سبب شد که عراق در زمینه نظامی گری گام بردارد و هزینه های زیادی برای تقویت بودجه دفاعی آن صرف شود. بازخورد این هزینه ها، جنگ افروزی بود؛ جنگ با همسایگان یعنی ایران و کویت.

حاصل این جنگ جز ویرانی و از بین بردن سرمایه انسانی عراق و محاصره و افزایش دردهای عراقی ها نبود. زمانی که در سال ۲۰۰۳ رژیم بعث سقوط کرد شرایط جدیدی بر عراق حاکم شد. مهمترین تغییری که از رهگذر این حوادث بر عراق عارض شد کنار رفتن هیئت حاکمه سنی ها و سپرده شدن امور به شیعیان بود.

این شرایط سبب شد که سنی ها انتخابات نخست را تحریم کنند و میلی برای ورود به روند سیاسی نداشته باشند اما پس از اینکه متوجه شدند با این اقدام از روند سیاسی به دست خود کنار گذاشته شده اند در انتخابات بعدی مشارکت کردند.

در این میان کشورهایی که عمدتا حاکمیت آنها را سنی ها تشکیل می دهد به ویژه سعودی ها و قطر و دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس رویکرد مثبتی در قبال عراق جدید در پیش نگرفتند.

این البته به دو دلیل بود؛ نخست اینکه نگران رسیدن دموکراسی به کشورهای خود بودند که در این میان بیشترین نگرانی از جانب سعودی ها بود و دوم حذف سنی ها از راس حاکمیت.

آنها از سال ۲۰۰۳ به بعد نه تنها اقدامی برای بهبود روابط با عراق جدید نکردند بلکه با کمک به مخالفان روند سیاسی عراق در راستای تضعیف دولت عراق حرکت کردند. آنها علاوه بر کمک به ناامنی عراق و بی ثبات کردن این کشور از هر همایشی و گردهمایی سیاسی برای ضربه زدن به دولت عراق استفاده کردند.

بسیاری از شخصیت ها معاند با نظام کنونی عراق در کشورهایی مانند اردن و برخی کشورهای حوزه خلیج فارس به سر می برند که از جمله می توان به رغد صدام دختر دیکتاتور معدوم عراق که در اردن است اشاره کرد. دو نمونه از این مورد را می توان برگزاری نشستی در اردن در تابستان گذشته و نشست چند روز اخیر در قطر نام برد.

در تابستان گذشته حدود ۳۰۰ نفر شخصیت های طایفه ای از شورای علمای حارث الضاری موسوم به شورای علمای مسلمان و حزب منحل شده بعث در همایشی در هتل اینترکنتینتال امان پایتخت اردن که بانیان و دست اندرکاران آن، نام «کنفرانس مقدماتی انقلابیون عراق» را بر آن گذاشته بودند شرکت کردند. شرکت کنندگان هدف از این کنفرانس را تلاش برای کسب حمایت عربی از آنهایی که به زعم خود انقلابیون عراق می خوانند، اعلام کرده بودند.

در بیانیه پایانی این کنفرانس به همسویی شرکت کنندگان با گروه تروریستی تکفیری داعش اذعان شد و گروهک خونریز داعش به عنوان بخش کوچک از جنبش مبارزاتی توصیف شد.

اثیل النجیفی استاندار فراری و خائن نینوی تا در اصلی سالنی که شرکت کنندگان در این کنفرانس حضور داشتند، آمد، ولی از ورود به سالن منع شد. دست اندرکاران این کنفرانس همچنین از ورود سعد ابوریشه به عنوان نماینده شوراهای بیداری ممانعت به عمل آوردند.

نمایندگانی از ائتلاف العراق به رهبری فاضل الدباس حضور داشتند که مطرح ترین آنها سفیان النعیمی از کرکوک بود. منابعی در امان پایتخت اردن از حضور سعد البزاز از روزنامه نگاران عراقی و اکرم زنکنه صاحب شبکه ماهواره ای التغییر در این کنفرانس حضور داشتند از حامیان اصلی آن بوده و توجه گسترده ای به پخش و تبلیغ آن داشتند، کنفرانسی که به شدت از سوی شبکه های فتنه گری چون الجزیره و العربیه تبلیغ می شد.

همچنین عبدالناصر الجنابی از افراد تحت تعقیب دستگاه قضایی و عبدالمالک السعدی از شیوخ فتنه گر، ابوشجاع التکریتی نماینده گروه تروریستی تنظیم الجیش الوطنی العراقی مرتبط با حزب بعث، نمایندگانی از گروه موسوم به الجیش العراقی الوطنی، الحراک العراقی در بغداد و سامراء، گروه مسلح موسوم به شورای سیاسی انقلابیون به سرکردگی زیدان الجابری و افسران بعثی سابق، عبدالصمد الغریری از سرکرده های مشهور بعثی از جمله شرکت کنندگان در این نشست بودند. برخی منابع هم از مشارکت رغد دختر صدام معدوم در این کنفرانس البته از طریق اعزام نماینده خود خبر داده بودند. یکی از اهداف شرکت کنندگان که در بیانیه پایانی اعلام شده است، ادامه جنگ و خشونت تا زمانی است که گروه های مسلح بر بغداد مسلط شوند.

در این نشست تصویری تاریک از عراق معرفی شد و بانیان این نشست آن را ناجی عراق دانستند. شرکت کنندگان در این کنفرانس، قانون مبارزه با تروریسم و بعثی زدایی را ظالمانه خوانده اند، قانونی که با هدف پاکسازی عراق از وجود بعثی‌های صدامی و عاملان ناامنی و خشونت وضع شده است. شرکت کنندگان در این کنفرانس با توصیف تحرکات خشونت طلبانه و وحشیانه گروه‌های تروریستی مسلح در سوریه به انقلاب مردم سوریه، همسویی کامل خود را با این گروه‌ها مورد تاکید قرار دادند.

یکی از افراد تحت پیگرد دستگاه قضایی عراق به نام احمد الدباش از سرکردگان گروه مسلح موسوم به الجیش الاسلامی فی العراق مدعی شد هدف از این کنفرانس جلب توجه جامعه بین المللی به رنج عراقی ها و ضرورت حمایت از آنچه وی انقلاب مشروع آنها با هدف نجات عراق و منطقه از آینده نامعلوم نامید، است.

نمونه دوم نشستی بود که اواخر هفته گذشته به میزبانی قطری ها برگزار شد. آنگونه که موفق الربیعی مشاور امنیت ملی سابق عراق اعلام کرد: اسامی برخی از شرکت کنندگان در این نشست عبارتند از زیدان الجابری، محی عارف الکبیسی، احمد الدباش، لیث شوکت نمیق، سامی عبدالرزاق الجبوری، حمودی حسون العبادی، خمیس الخنجر، رافع الرافعی، سداد حامد السامرائی، عبدالحکیم السعدی و عاصم الجلبی.

این نشست با هدف آشتی ملی برگزار شد اما اهداف دیگری در پس از آن بود. وزارت خارجه عراق این نشست را به شدت محکوم کرد. «احمد جمال» سخنگوی وزارتخانه امور خارجه عراق در بیانیه ای از برگزاری نشست مربوط به عراق، بدون آگاهی بغداد، در دوحه پایتخت قطر اظهار شگفتی کرد.

وی تصریح کرد: این اقدام نادرست دخالت آشکار در امور داخلی عراق و نقض آشکار اصول روابط دوجانبه کشورها است که باید بر پایه احترام دو سویه به حاکمیت کشورها استوار باشد. احمد جمال افزود: این اقدام می تواند به روابط برادرانه عراق و قطر آسیب بزند زیرا چنین اقدامی در راستای حمایت از تلاش های دولت عراق در مبارزه با تروریسم نیست.

سخنگوی وزارت امور خارجه عراق با بیان این که منتظر توضیح قطر درباره برگزاری این نشست است، اعلام کرد: هر نشستی درباره امور داخلی عراق که بدون آگاهی دولت این کشور برگزار شود غیر قابل قبول است و می تواند به روابط دوجانبه با کشورهای برگزار کننده آن آسیب بزند.

حیدر العبادی نیز این نشست را نوعی دخالت و خدشه به حاکمیت عراق دانست. بسیاری از نمایندگان عراقی نیز علیه این نشست موضع گرفتند.

نکته قابل توجه در این نشست حضور بعثی ها بود که این بار حضور را تقریبا علنی کردند و یکی از اعضای حزب منحله بعث درباره این نشست اظهار نظر کرد. خضیر المرشدی از شخصیت های بعثی از حضور وزیر خارجه قطر و سفیران تعدادی از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در این همایش سخن گفت.

اما چرا این نشست برگزار شد؟

همانطور که گفتیم عراق مراحل خطرناکی را پس از سال ۲۰۰۳ گذرانده است که سه فتنه از همه بارزتر است؛ فتنه نخست فتنه طایفه ای و تخریب حرمین عسکریین(ع) بود که عراقی ها این فتنه را دفع کردند و نقش حکیمانه مرجعیت در مهار این فتنه کاملا روشن بود.

دوم، مطرح کردن داعش و تلاش برای حاکم کردن آن در عراق و منطقه. این تلاشی منطقه ای و بین المللی بود که همگان بطلان آن را مشاهده می کنند. در شرایطی که داعشی ها همانند موجی ویرانگر پس از اشغال نینوا و بخش هایی از صلاح الدین و دیالی در راه بغداد بودند و سربازان و درجه داران و افسران ارتش عراق از مقابل آنها می گریختند به ناگاه تدبیری حکیمانه از آیت الله سیستانی همانند پادزهری بود در مقابل داعش و با فتوای مرجعیت هزاران عراقی در برابر داعش سینه سپر کردند و ضمن بیرون راندن آنها از مناطق مختلف به اسطوره شکست ناپذیری و رعب و وحشت آنها پایان دادند و نشان دادند که داعش ببری کاغذی است.

سومین تلاش فتنه سیاسی و سوار شدن بر موج تظاهرات مردمی که با هدف بهبود خدمات رسانی بود، شکل گرفت و هدفشان براندازی بود که این فتنه نیز با درایت مرجعیت خنثی شد.

نشست معاندان نظام عراق در دوحه نیز با هدف براندازی بود. همه کسانی که در این نشست حضور داشتند در زمره افرادی هستند که فقط به ریشه می زنند و براندازی سیستم کنونی و حاکم شدن بر اریکه عراق را در سر می پرورانند. بعثی ها و خوی خشن و بی رحم آنها برای ملت عراق روشن است. کما اینکه آنها هم اکنون به داعش پیوسته اند و تجارب مرگبار خود را در اختیار این گروهک قرار داده اند.

تعابیری که برای اهداف نشست های فتنه مطرح می شود به نوبه خود جالب به نظر می رسد هدف نشست براندازی که معمولا نجات عراق یا آشتی ملی در عراق معرفی می شود اما آیا افرادی که در این نشست ها حضور می یابند این اهداف را دنبال می کنند؟ طارق الهاشمی و دیگر شخصیت هایی که تحت تعقیب دستگاه قضایی عراق به جرم مشارکت در اقدامات تروریستی هستند چه سنخیتی با آشتی ملی و نجات عراق دارند؟ شرکت کنندگان در این نشست کسانی هستند که جان مردم عراق برایشان بی ارزش است، شهرهای عراق را به ویرانه تبدیل کرده اند و در سقوط نینوا و الانبار نقش داشته اند. دشمنی افرادی مانند خمیس الخنجر، شیخ علی حاتم السلیمان، رافع العیساوی، احمد ابوریشه، رافع الرفاعی و دیگران برای عراقی ها کاملا مشهود است.

آنچه معمولا در این قبیل نشست ها مطرح می شود مقابله با آنچه نفوذ ایران خوانده می شود و نیز آنچه ظلم در حق سنی ها توصیف می شود، است. در واقع نشست دوحه از دو بُعد قابل تامل و بررسی است؛ ابعاد داخلی و خارجی.

در بحث داخلی همانطور که اشاره شد شخصیت های معاند و ضد روند سیاسی هر بار شانس خود را برای براندازی امتحان می کنند. شخصیت هایی که با حضور داعش دیگر در روند سیاسی شانسی برای خود متصور نیستند زیرا مردم خود را یا زیر چکمه های خرد کننده داعش تنها گذاشته اند یا سبب آوارگی آنها شده اند و دیگر مردم این مناطق به آنها توجهی ندارند و اینکه می کوشند که رد پای جدیدی برای خود بیابند و با مطرح کردن خطرات وهمی و آشتی ملی مانع از حذف خود شوند. نیات بعثی ها نیز که در این نشست های و همایش ها مشارکت می کنند نیز بر همگان روشن است. آنها رویای بازگشت به تاج و تاخت عراق را در سر می پرورانند. هر زمانی که مشکلی در عراق پیدا می شود معاندان می کوشند که از آن به نفع خود بهره برداری کنند.

از سویی این نشست در شرایطی بررسی می شود که تظاهراتی در برخی استانها مرکزی و جنوبی برگزار شده و داعش استان های نینوا و الانبار را در اشغال دارد. آنها قصد دارند با کمک همپیمانان منطقه ای روند سیاسی را به پایان راه برسانند.

در کنار خط مشی گروه های خارج نشین و معاندان برخی شرکای سیاسی نیز همسو با این تحرکات هستند. سلیم الجبوری همزمان با برپایی این نشست در دوحه حضور می یابد و هنگامی که با انتقادهای گسترده روبرو می شود این انتقادها را تلاشی از سوی برخی کارشکنان در آشتی ملی توصیف می کند.

الجبوری از کدام آشتی سخن می گوید؟ مگر مردم سرزمین بین النهرین از مدتها قبل در کنار یکدیگر همزیستی مسالمت آمیز نداشته اند. سالیان سال در استان های مختلف عراق قومیت ها و اقلیت ها و مذاهب و ادیان گوناگون در کمال همزیستی به سر برده اند اما هنگامی که در موضوعات طایفه ای دمیده شد این همزیستی از بین رفت و تعارضات ساختاری میان عراقی ها تشدید شد.

اما در بُعد خارجی می توان گفت که نقش کشورهای شورای همکاری شورای همکاری خلیج فارس به ویژه عربستان و قطر و در میان کشورهای عربی اردن بیش از دیگران به چشم می خورد.

قطر کشوری کوچک است که می کوشد بیش از حد و قواره اش خود را نشان دهد. این کشور با پول فروش نفت و گاز کوشیده است که نقش منطقه ای برای خود ایجاد کند. پول و سلاح و رسانه بازوهای قطر برای دخالت در امور داخلی دیگر کشورهاست. قطر در لیبی دخالت می کند و نتیجه آن بی ثباتی و هرج و مرج می شود. در سوریه دخالت می کنند و نتیجه آن آوارگی و کشتار شمار زیادی از سوری ها و موج مهاجرت به سوی کشورهای اروپایی می شود. در مصر با حمایت از برخی گروهها به هرج و مرج دامن می زند. در عراق هم خط قرمزها را رد می کند و با برگزاری این قبیل نشست ها دولت عراق را هیچ می انگارد.

قطری که در سال ۱۹۷۱ در نقشه جهانی ظاهر شده است و مساحت آن کمتر از کوچکترین استان در عراق است هم اکنون طراح توطئه ها علیه کشورهای عربی است. این کشور در ماه گذشته از تجاوز نظامی ترکیه به خاک عراق حمایت کرد. در واقع می توان دوحه را پایتخت توطئه ها علیه کشورهای عربی دانست. شاید موضع گیری عالیه نصیف نماینده پارلمان عراق بهترین نمونه از مداخلات قطر باشد. وی گفت: «قطر به شکل علنی و بی شرمانه میزبان نشستی است که سه رده داعش شامل سیاستمداران، شخصیت های امنیتی و نظامی در آن حضور داشتند.

به بیان دیگر قطر به شکل موثر تغذیه کننده تروریسم در عراق است. بر اساس اطلاعات وارده قطر پول به صورت مستقیم و غیرمستقیم به سرکرده های گروه های تروریستی می دهد. این یعنی کمک مالی به داعش و این اتهام بین المللی است که مستوجب مجازات های بین المللی کوبنده است. قطر باید تحت قیومیت بین المللی قرار گیرد زیرا تهدید کننده امنیت و ثبات منطقه است. این مغایر با منشور بین المللی است. قطر در امور کشورهای همسایه دخالت می کند و این نیز مغایر با منشور سازمان ملل است.»

همزمان با این تحرکات آمریکایی ها که عملا ائتلاف بین المللی آنها علیه داعش ناکارآمد بوده است از تجزیه عراق دم می زنند و برای تصویب قانون گارد ملی که تجزیه عراق را تسریع می کند فعال هستند.

در واقع نشست دوحه گواه آشکار از دخالت های قطر در امور دیگر کشورهاست. نقش قطر در راستای کمک به منافع ملت های عربی نیست. عراقی ها شاهد نقش مثبت قطر در زمینه همدلی و نزدیک کردن دیدگاه ها نیستند بلکه بر عکس نقش قطر حمایت از افراط گرایی و خشونت و حمایت از گروه های تروریستی و سوق دادن قطب نمای تروریسم به سوی عرب و مسلمانان است.

شاید قطری ها در این سودا هستند که ابتدا جهان عرب را خراب کنند و پس از آن بر این کشورها اربابی کنند. توطئه های قطر همسایگانش را نیز در امان نگذاشته است. آنها به تازگی تعدادی نظامی به یمن ارسال کرده اند.

نقشی که قطری ها به همراه گروههای سیاسی عراقی اجرا می کنند با هدف تغییر نقشه خاورمیانه و تضعیف عراق، مصر و سوریه و گرفتن جایگاه آنهاست. دولت عراق به شدت مخالفت خود را با میزبانی قطری ها اعلام کرده است و حتی کاردار خود را از دوحه فرا خوانده است.

معمای دشمنی کشورهایی از قبیل قطر و عربستان و ترکیه و اردن با عراق پایانی ندارد. قطری ها به همراه همپیمانان سعودی در آتش مشکلات مذهبی خواهند دمید و این ویرانی و تلفات انسانی بیشتر را به دنبال خواهد داشت.

منبع:خبرگزاری مهر
فرزاد فرهادی 

نام:
ایمیل:
نظر: