* آقاي شفيعي با تشكر از زماني كه در اختيار ما قرار داديد. براي شروع ميتوانيد برآوردي كلي از بندها و موادي را ارائه دهيد كه در قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل متحد و همچنين برجام مورد بحث و بررسي قرار گرفته است؟
** در ابتدا اگر بخواهيم بحثهايي را كه به صورت آشكارا و دقيق به موارد نظامي در مذاكرات اخير به آن پرداخته شده است مورد كنكاش قرار بدهيم بايد روي قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل متحد متمركز شويم كه به صراحت شرايطي درباره آن ذكر شده است. در قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل متحد در چندين ماده بحثهاي نظامي مورد تأكيد قرار گرفته كه از آن جمله ميتوان به مواد 4، 5 و 6 اين قطعنامه اشاره كرد كه در حوزه نظامي و موشكي محدوديتهايي را براي جمهوري اسلامي ايران ايجاد ميكند.
در ماده 3 اين قطعنامه اساساً بحث موشكهاي بالستيك مورد اشاره قرار گرفته است و ايران از هر گونه فعاليتي در حوزه اين موشكها كه قابليت حمل سلاح هستهاي را داشته باشد، منع شده است. همچنين بحث طراحي اينگونه موشكها مورد اشاره قرار گرفته كه اين مسئله يك محدوديت جدي در قطعنامه است.
در حقيقت ميتوان گفت تمام مواردي كه امريكاييها نتوانستهاند در برجام وارد آن شوند در قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل متحد به آن پرداختهاند. حداقل ما هشت سال بايد تحريمها را در حوزه موشكي تحمل كنيم مگر آنكه بعدها در نتيجه آنچه نتيجهگيري گسترده در متن قطعنامه خوانده ميشود و توسط آژانس بينالمللي انرژي اتمي ارائه ميشود، تحريمهاي فوق لغو شود و از آن به بعد ميتوانيم از تحريمهاي اينچنيني رها شويم.
علاوه بر آن در حوزه موشكي در قسمت الف ماده 4 نيز محدوديتهايي را پديد ميآورد كه آنها هم جدي و غيرقابل اغماض هستند. همچنين بر واردات و صادرات فناوريهاي موشكي ما نظارتهايي اعمال ميشود و از كشورهاي جهان ميخواهد تا با نظارت بر محمولههاي صادراتي و وارداتي به ايران از تبادل چنين فناوريهايي جلوگيري كنند.
در ماده 5 علاوه بر اينكه در حوزههاي بالايي محدوديتهايي در حوزه موشك و فناوريهاي مرتبط با آن تحميل شده است، در تسليحات متعارف ديگر مانند تانك، خودروهاي زرهي، هواپيما، بالگرد، ناوهاي جنگي و سامانههاي موشكي نيز مورد تحريم قرار گرفتهايم و كشورهاي جهان از فروش هر گونه تسليحات به ايران مگر با تأييد شوراي امنيت سازمان ملل متحد منع شدهاند.
اگر بخواهيم در اينباره يك برآورد كلي داشته باشيم ميتوان گفت كه امريكاييها با استفاده از ظرايف حقوقي هر چه در برجام نتوانستهاند عملي كنند در قطعنامه شوراي امنيت ملل متحد عملي كردهاند.
* برخي از تحليلگران معتقد هستند كه با توجه به اينكه در اين قطعنامه تنها از ايران خواسته شده است كه به چنين محدوديتهايي تن بدهد، رعايت موارد فوق به هيچ عنوان براي ايران الزامآور نخواهد بود.
** البته در اين باره نظرات مختلفي وجود دارد. ديپلماتهاي ايران بر اين عقيده هستند كه بندهاي تعيين شده درباره برنامه موشكي ايران لازمالاجرا و الزامآور نيستند و نگراني از اين بابت درباره آنها وجود ندارد. دليل آنها هم اين است كه در ابتداي ماده 3 قطعنامه اينگونه آمده است كه از ايران «خواسته ميشود» يا «ايران فراخوانده ميشود» كه فعاليت در حوزه موشكي خود را متوقف كند.
زماني كه ايران يا هر كشور ديگري از شوراي امنيت سازمان ملل متحد نسبت به انجام دادن يك كار فراخوانده ميشود، در آنجا هيچ الزام خاصي براي اينكه كشور فوق ترتيبات تعيين شده را رعايت كند، وجود ندارد.
* بالاخره ميتوان اين استدلال راپذيرفت يا نه؟ در هرصورت بحث برنامه موشكي براي حفظ توان دفاعي كشورمان امري حياتي است كه نميتوان از آن گذشت.
** به نظرم اين استدلال را ميتوان با برخي اما و اگرها پذيرفت. اگر قرار بود كه اين بندها براي ايران در حوزه موشكي الزامآور باشد، از كليدواژههاي ديگري براي اين مسئله استفاده ميشد تا جنبه الزامآوري آن براي كشورمان با ذكر برخي تنبيهات احتمالي در صورت نقض آن حفظ شود.
از اين رو ميتوان اين نكته را با توجه به جنبههاي ديگر پذيرفت. ما بايد براي تحليل اين مسئله به روح قطعنامه نيز توجه كنيم. روح قطعنامه در مقايسه با قطعنامه پيشين همچون قطعنامه 1929 سهلگيرانهتر است. به عنوان مثال ميتوان به اين بحث فراخوانده شدن ايران اشاره كرد. همچنين در قطعنامههاي پيشين ما با ممنوعيتهاي سفت و سختي در اين حوزهها رو به رو بوديم، اما در قطعنامه اخير قيد زمان براي انقضاي تحريمهاي موشكي و همچنين 10 سال براي تحريمهاي تسليحاتي ذكر شده است كه در قطعنامههاي پيشين خبري از آنها نبود.
همچنين در صورت برگ سفيد آژانس نيز به صورت نظري اين قابليت نيز براي ما قرار داده شده است تا زودتر بتوانيم از زيرچتر اين تحريمها خلاص شويم.
* آيا آزمايشات موشكي يا نقض تحريمهاي تسليحاتي به عنوان مثال خريد سلاح بهانهاي نخواهد شد تا بار ديگر پرونده هستهاي ايران در شوراي امنيت سازمان ملل متحد مطرح و تحريمها بازگردانده شود؟
** بايد اين نكته را در اينجا مد نظر قراردهيم كه برجام يك پكيج جداگانه از قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل متحد است و نقض قطعنامه نقض برجام محسوب نميشود. قطعنامه يك سند حقوقي جداگانه است كه توسط شوراي امنيت سازمان ملل متحد صادر شده است.
البته اجراي برجام توسط شوراي امنيت سازمان ملل متحد نيز تأييد شده است. بنابراين اجراي برجام يك تعهد دوطرفه بين ايران و كشورهاي عضو 1+5 است.ادامه مباحث مربوط به دو طرف نيز به برجام بيارتباط است. نقض موارد ديگر در توافق نيز به هيچ عنوان نقض برجام محسوب نميشود.
در ادامه بررسي اين مسئله به اين نكته نيز بايد توجه داشته باشيم كه تاكنون نيز تمام پيشرفتهاي نظامي كشور ما در سايه تحريم به دست آمده است. ما تا كنون تمامي فعاليتهاي نظامي خود را در راستاي منافع ملي خود انجام دادهايم و كسي هم مزاحمتي نتوانسته ايجاد كند و پيشرفتهاي موشكي ما نيز تأييدي بر اين مسئله است.
در تمام اظهارنظرهايي كه از سوي دشمنان ما در خصوص فعاليتهاي نظامي ذكر شده است، بر رصد فعاليت ما از سوي دستگاههاي اطلاعاتي غربي مرتباً تأكيد ميشود و به همين دليل بايد حفاظتهاي اطلاعاتي در خصوص فعاليتهاي مهم ما به دقت رعايت شود.
* درباره تحريمهاي تسليحاتي اين سؤال مطرح است كه اين بند از قطعنامه موجب كاناليزه شدن خريدهاي تسليحاتي كشورمان و محدوديت براي نيروهاي نظامي ما نميشود؟ به هر حال مجوز خريد نظامي تنها با مجوز كشورهاي عضو شوراي امنيت سازمان ملل متحد براي امكانپذير است.
** در خصوص تحريمهاي تسليحاتي و همچنين خريدهاي مرتبط با آن ما بارها نيازمنديهاي خود را از راههاي گوناگون تأمين كردهايم و كسي هم نتوانسته است، جلوي آن را بگيرد. اين روند را همچنان با قدرت ادامه خواهيم داد.
اگر هم قرار باشد اعتمادسازي در اين باره صورت بگيرد، برخي از خريدهاي غير مهم را از طريق مبادي رسمي انجام دهيم و ميشود آن را به عنوان يك گزينه در صورت همراهي شوراي امنيت در نظر داشت.
اما در نگاه كلي مسائل فوق به هيچ عنوان تغييري در پيشرفتهاي كلي مرتبط با توسعه صنايع نظامي ايران ايجاد نميكند و در عرضه يا دريافت فناوريهاي نظامي مرتبط با بحث هستهاي ما به هيچ عنوان دچار مشكلي نخواهيم شد و مسئولان نظامي هم بر اين نكته تأكيد كردهاند.
* بند سوم حتي با وجود الزامآور بودن سبب اين مسئله نخواهد شد كه امريكاييها در صورت آزمايش موشكي از سمت ايران به عنوان بهانهاي براي بازكردن پروندهاي جديد عليه ايران از آن استفاده كنند.
** اگر بخواهيم دقيقاً به مر قانون عمل شود و بحثهاي ذكر شده با دقت پيگيري شود، ممكن است براي فشار بر ايران با پيگيريهاي فراوان قطعنامهاي به صورت جداگانه در قالب شوراي امنيت سازمان ملل متحد در اين باره از طرف امريكاييها مطرح يا صادر شود.
در حقيقت ميتوان ماده 3 را بندي دانست كه با وجود الزامآور نبودن زمينه را براي صدور قطعنامههاي جديدتر باز ميكند كه اين مسئله نياز به همراهي ساير كشورهاي عضو شوراي امنيت سازمان ملل متحد همچون چين و روسيه نيز دارد، اما بالاخره بايد به آن نكته توجه كرد كه اين محدوديتها براي يك دوره هشت ساله است و از سوي ديگر خودكفايي تسليحاتي ايران را نيز نبايد از ياد برد.
تسليحات ايران اغلب تسليحات ساخت داخل است، لذا به صورت كلي ميتوان گفت با توجه به توانمنديهاي داخلي و عدم تأثيرگذاري بر تسليحات داخلي ميتوان از كنار اين تحريمها رد شد. نبايد فراموش كرد كه مباحث تسليحاتي به منافع عاليه كشورها پيوند خورده است. آنها ميتوانند محدوديتهايي در خصوص خريد و فروش سلاح به ايران وارد و ساير كشورها را وادار به پيروي از منويات خود كنند اما نميتوانند مانع توليد اين تسليحات در داخل كشور شوند. در عرصه عمل ما مشكلي نخواهيم داد و هيچ محدوديتي عليه ما جواب نخواهد داد.
در قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل متحد بند ديگري ذكر شده است كه در آن ايران تنها بايد از كانال خاصي ملزومات و تجهيزات مورد نياز صنعت هستهاي خود را تأمين كند. اين قضيه پيشرفت صنعت هستهاي ما را با مشكل مواجه نميكند.
در قسمتي از قطعنامه كه مربوط به ديگر موضوعات است، محدوديتهايي در خصوص كانال خريد و محدوديت اعمال شده بر آن ذكر شده است. در حقيقت اين محدوديتها بر اساس همان توافقي است كه بين ايران و كشورهاي 1+5 درباره ايجاد يك كانال ويژه جهت خريداري محصولات و اقلام صنعتي مرتبط با توسعه صنعت هستهاي انجام شده است.
شايد در نگاه اول اينگونه به نظر برسد كه محدوديتي بر خريد اقلام هستهاي كشور صورت گرفته است، اما فراموش نكنيد كه ما با هزار زحمت و مشكل و حساسيتهاي گوناگون از سوي كشورهاي مختلف اين قطعات را وارد ميكنيم و در صورت اجرايي شدن اين توافق آنچه ما مجبور بوديم در قالب بازار سياه به داخل كشور وارد كنيم، قانونمندتر شده است و از موانع كمتري برخوردار است.
البته اين محدوديت نيز براي يك مدت زمان خاص است و اگر ما قصد داشته باشيم تا قطعهاي را براي بخشي از برنامه هستهاي خود وارد كنيم، ميتوانيم اين كار را در اين چارچوب وارد كنيم. نبايد اين نكته را فراموش كنيم كه در دنياي جهاني شده امروز كه تمام قطعات و تجهيزات ميتواند به سهولت وارد شود، حتي اين محدوديتها هم نميتواند در كار ما خللي ايجاد كند.
اين قطعنامه ما را از يك حالت محاصره شده از نظر واردات تجهيزات علمي بيرون آورده و تمام اينها در دسترس ما قرار خواهد گرفت و با پايان اين زمان محدوديتهاي فوق نيز برداشته خواهد شد.
* فكر ميكنم شايد بد نباشد كه درباره برگشتپذيري تحريمها نيز صحبت كنيم. منتقدان يكي از ضعفهاي مرتبط با توافق هستهاي را برگشتپذيري راحت و ساده آن عنوان ميكنند. آيا شما چنين انتقادي را قبول داريد؟
** درباره برگشتپذيري تحريمها بايد اين نكته را مورد توجه قرار داد كه بالاخره تحريمها و بازگشت آنها ما به ازايي نيز دارد. در صورتي كه تحريمها به حالت عادي بازگردد، فعاليتهاي هستهاي ما نيز به حالت عادي باز خواهد گشت و تنها تفاوتي كه در رابطه با آن وجود دارد، اين است كه تحريمها به سادگي ميتوانند به حالت اوليه خود بازگردد، اما بازگرداندن برنامه هستهاي ما زمانبر است و به اين سادگي امكانپذير نخواهد بود.
اگر قرار شد همه چيز به صفر بازگردد، همه ضرر خواهند كرد. اينگونه نيست كه رقيب ما منفعتي ببرد و ما كاملاً زيان كنيم. ما امكان اين را داريم كه فعاليتهاي غنيسازي خود را تا سطح 90 درصد افزايش دهيم. به نظر من در تجزيه و تحليل برجام نبايد تنها نكات منفي را درنظر بگيريم. برجام اين ظرفيت را دارد كه سرتاسر براي ما فرصت باشد به شرطي كه بتوانيم از آن درست استفاده كنيم.
برجام هر آنچه قرار بود در آينده دست پيدا كنيم، در اختيار ما قرار داده است كه از آن جمله ميتوان به رفع تحريمها و بقيه مسائل اشاره كرد. برجام ما را از برخي تهديداتي در داخل و خارج دور و زمينهسازي اقتدار ايران را در سطح بينالمللي فراهم ميكند.
حتي برجام ميتواند برخي مشكلات منطقهاي را به سوي تلطيف حركت دهد. برجام را نبايد تنها از حيث بده و بستان در حوزه فعاليتهاي هستهاي و يا تحريمها بررسي كرد. از اين رو بايد برجام را از حيث موقعيت كلي كشور نيز مد نظر قرار داد. در شرايطي كه شما تحت فشار قرار داريد ممكن است يك ابتكار عمل شما را بر تمام فشارهاي وارده سوار كند.
* در حوزه بحث بازرسيها آيا نگرانيهاي نيروهاي نظامي براي حفظ اسرار كشور و جلوگيري از هر گونه نفوذ مد نظر قرار گرفته است؟ به هر حال يكي از موضوعات چالشبرانگيز همواره بازرسيهاي سر زده از تأسيسات نظامي ايران بوده است.
** به هرحال بعيد ميدانم كه سناريوهاي بدبينانه فوق در عرصه نظامي آن گونه كه گفته ميشود، تحقق پيدا كند. اگر قرار باشد در چارچوب نقشه راه آژانس و ايران بازرسي انجام شود، تمام نگرانيهاي امنيتي و نظامي ايران حفظ خواهد شد و همان طور كه ميدانيد اين نقشه راه كاملاً محرمانه است و هيچ كس از آن مطلع نيست.
آژانس بينالمللي انرژي اتمي نيز موظف است محرمانه بودن آن را حفظ كند. مقامات نظامي ما هم اين رويه را تأييد كردهاند و در جلسات شوراي عالي امنيت ملي اين مسئله مورد بررسي قرار گرفته است. به نظر ميرسد در اين حوزهها نگرانيهاي موجود به خصوص در بين نهادهاي نظامي براي حفظ اسرار كشور مورد دقت ويژه قرار گرفته است. نيروهاي نظامي هم به هيچ عنوان اجازه ورود به پايگاههاي نظامي را به افراد بيگانه نخواهند داد.
* تكليف تصويب برجام در مجلس شوراي اسلامي چه ميشود؟ بالاخره بر اساس قانون حفظ دستاوردهاي هستهاي و قانون اساسي تصويب هر معاهدهاي در مجلس لازم الاجراست.
** زماني كه ما قانون الزام دولت به حفظ دستاوردهاي هستهاي را تصويب كرديم، طرحهاي مختلفي نيز در كميسيون امنيت ملي مطرح شد اما زماني كه ديدگاه جمع را گرفتيم همه تمايل داشتند كه در مورد برجام سختگيري زيادي اتفاق نيفتد و به همين دليل است كه در اين قانون تنها عنوان شده كه جمعبندي مذاكرات وين در اختيار مجلس قرار گيرد و از واژه تصويب آن توسط مجلس صحبتي به ميان نيامده است.
* اگر قرار باشد كه برجام به صورت لايحه براي بند به بند و احياناً تغييراتي در آن به مجلس ارائه شود، اوضاع چگونه خواهد شد؟
** در اين صورت وزارت امور خارجه بايد مجدداً جلسات مشتركي با 1+5 بگذارد كه اين كار شدني نيست چراكه برجام يك مجموعه كلي است و ناديده گرفتن يك جزء از آن به معناي ناديده گرفتن كل متن خواهد بود؛ لذا در اين صورت ما در يك پيچيدگي سياسي قرار ميگيريم كه به لحاظ داخلي، منطقهاي و بينالمللي به مصلحت ما نيست.
فراموش نكنيم كه نهاد ديگري تحت عنوان شوراي عالي امنيت ملي كه امين نظام است كف مذاكرات را مشخص كرده و تيم مذاكرهكننده نيز اعتقاد دارد كه بالاتر از سطح مذاكرات نتيجه را به دست آورده لذا وقتي اين نهاد وسواس به خرج ميدهد ما نبايد روي اين موضوع اينقدر اصرار داشته باشيم.
اگر برجام به صورت لايحه به مجلس ارائه شود مجلس نيز به اندازه كافي از آن دفاع خواهد كرد اما در صورت تصويب محدوديتهايي براي ما به وجود ميآورد.
در قانون الزام دولت به حفظ دستاوردهاي هستهاي عنوان شده كه نتيجه مذاكرات بايد به مجلس ارائه شود اما صحبتي از تصويب آن در مجلس نكرده است لذا اين قانون تكليف مجلس را به طور خاص در ارتباط با برجام مشخص كرده البته من اعتقاد دارم كه قوانين مجلس نميتواند قانون اساسي را تحت تأثير قرار دهد اما در جمعبندي اظهارات خود عرض ميكنم كه نگاه ما به برجام چه نگاه سياسي، حقوقي و فني بايد معطوف به منافع ملي كشور باشد كه آيا اين منافع ملي كشور را تأمين ميكند يا خير و اگر منافع ملي كشور را تأمين كرد بايد راه را براي برجام باز بگذاريم.
* به نظر شما آيا تصويب برجام در مجلس منافع ملي كشور را تأمين نميكند؟
** اولاً اعتقاد داريم كه برجام هم اكنون دارد اجرا ميشود يعني الان شوراي امنيت تشكيل جلسه داده و قطعنامه ۲۲۳۱، برجام را تأييد كرده است. نكته دوم اين است كه اتحاديه اروپا نيز بر اساس برجام دارد برخي از تحريمها را لغو ميكند لذا به نظرم اجراي برجام زودتر از مراحل قانوني آن در حال اجراست لذا اين جا اين سؤال مطرح ميشود كه شما چه چيزي را ميخواهيد تصويب، رد و يا تأييد كنيد. اگر برجام را تصويب كرديم، تصويب برجام به منزله تبديل برجام به قانون خواهد بود و بعد ما ملزم به اجراي قانون هستيم لذا همان طور كه دكتر عراقچي نيز اظهار داشت: طرفهاي مقابل ما هيچ كدام اين اصرار را ندارند كه برجام را تبديل به قانون كنند لذا ما با تبديل برجام به يك قانون خود را ملزم به اجراي قانون ميدانيم حال فرض كنيد طرف مقابل از اجراي برجام سرباز زد و شما دوباره بايد يك قانون ديگر وضع كنيد كه قانون قبلي را نقض كند يعني عملاً ما يك پيچيدگي جديدي را براي خودمان به وجود ميآوريم. از اين رو در اين خصوص يك سري نگرانيهايي وجود دارد از جمله اينكه ما يك امر داوطلبانهاي را تبديل به قانون ميكنيم و اين مسئله ميتواند محدوديتهاي جدي براي ما در عرصه بينالمللي ايجاد كند.
تحليلگران ميگويند برجام يكي از مهمترين اقدامات ديپلماتيك در طول تاريخ جمهوري اسلامي ايران بوده ضمن اينكه معتقدند پيش از اين نيز اقدامات اين چنيني وجود داشته كه مجلس به آن ورود نكرده است كه ميتوان از جمله اقدامات اينچنيني به قطعنامه ۵۹۸ اشاره كرد كه مجلس به آن ورود نكرده است لذا موارد مشابهي وجود داشت كه استعداد لايحه شدن داشته است.
البته كميسيون امنيت ملي در حال حاضر جزء به جزء برجام را بررسي ميكند ضمن اينكه قرار است كميسيون ويژه ۱۵ نفرهاي هم در اين راستا تشكيل شود.
با رايزنيهاي صورت گرفته تكليف اين كميسيون ويژه نيز روشن شده است و ما اميدواريم بتوانيم در هفته آينده براي اين كميسيون در صحن علني مجلس رأيگيري كرده و اعضا را مشخص كنيم كه البته برخي دوستان نيز از كميسيون امنيت ملي براي حضور در اين كميسيون ويژه داوطلب شدهاند.
* به عنوان سؤال آخر شما نتيجه كشاكشهاي موجود درباره تصويب برجام در مجلس را چه ميدانيد؟
** من معتقدم ما بيش از اينكه دنبال پيچ و خمهاي اداري كار باشيم بايد به نتيجه كار فكر كنيم ضمن اينكه شخصاً معتقدم برجام خيلي از فرصتها را براي جمهوري اسلامي ايران فراهم ميكند البته بايد در نظر گرفت كه برجام در چه شرايطيپذيرفته ميشود و چه دستاوردهايي دارد. يك واقعيت وجود دارد كه در كشور ما مسائل و مشكلات اقتصادي وجود دارد و در سطح محيط منطقهاي ما نيز بحرانهاي جدي از جمله سوريه، عراق، يمن، بحرين و افغانستان وجود دارد، روندهاي محيط امنيتي ما قبل از برجام روندهايي نبوده كه به نفع ما باشد و در سطح بينالمللي نيز فشارها بر ما افزايش پيدا ميكند حال كه ما به مكانيزمي رسيدهايم كه ميتواند اين فشارها را كاهش دهد و توليد قدرت مجدد كند بايد بيشتر به نتيجه كار توجه داشته باشيم.